• شماره 80

1- رندان: جمعِ رند و رند شخصي که ظاهرش در ملامت و باطنش در سلامت باشد – فرهنگ. زاهد: پارسا، بي ميل به دنيا – زهد در فرهنگ. پاکيزه سرشت: داراي سرشت و باطن پاک، از طنز و طعن هاي حافظ است. خواجه شيراز در ديوان همه جا از زاهد به غرور و جب و خودبيني وصف مي کند و زهد و پارسايي او را دليل غرور او مي داند و به طنز او را پاکيزه سرشت و عالي مقام خطاب مي کند؛ چنان که مي فرمايد:

رازِ درونِ پرده ز رندانِ مست پرس

کاين حال نيست زاهدِ عالي مقام را

(غزل 2 / 7)

يارب آن زاهدِ خودبين که به جز عيب نديد

دودِ آهيش در آيينه ي ادراک انداز

(غزل 8 / 264)

مصراع دوم مطابق است با آيه اي از قرآن کريم که 5بار به کار رفته است: آيه ي 164 سوره ي انعام (6)، آيه ي 15 سوره ي اسرا (17)، آيه ي 18 سوره ي فاطر (35)، آيه ي 7 سوره ي زمر (39) و آيه ي 38 سوره ي نجم (53): وَلا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزرَ اُخري، هيچ کس بار گناه ديگري را بر دوش نکشد.

اي زاهدِ به ظاهر پاک نهاد، عيب رندان و قلندران را مگير و آنان را سرزنش مکن، زيرا خطا و گناه ديگران را بر تو نمي نويسند.

2- تو برو خود را باش: برو به فکر عاقبت خود يا بد خود باش، سرت به کار خودت باشد. درويدن: درو کردن و نتيجه ي عمل خود را ديدن. عاقبت کار: پايان کار، کنايه از روز جزاست. مصراع دوم به صورت ضرب المثل رايج به کار رفته است.

خواجه در ادامه ي مضمون بيت قبل مي فرمايد: اي زاهد، من اگر خوب يا بدم، تو برو به فکر خودت باش و به عاقبت عمل خود بينديش، زيرا در روز قيامت، هرکس آن چيزي را برداشت مي کند که کاشته است.

3- کنشت: کنيسه و عبادت گاه يهود را گويند و به طور عام به عبادت گاه کافران گفته مي شود. مسجد و کنشت: کنايه از کعبه و بت خانه، کفر و ايمان. «چه» براي تسويه و برابري است. بين هشيار و مست و بين مسجد و کنشت تضادّ است.

عارفان با وسعت مشربي که دارند، رفتن به سوي خدا را محدود به خويش نمي کنند و مي گويند مسجد و کنشت هر دو جايگاه عشق به خداست؛ چنان که خواجه مي فرمايد: همه خواهان وصال يارند؛ چه مردم هوشيار و چه مست و هر جا که بروي، خانه ي عشق است؛ چه در مسجد و چه در جايگاه کافران؛ يعني مشرق در همه جا در تجلّي است و به هرجا که کني، چهره ي او را خواهي ديد.

غرض ز مسجد و ميخانه ام وصالِ شماست

جز اين خيال ندارم، خداگواهِ من است

(غزل 4 / 53)

در عشق، خانقاه و خرابات شرط نيست

هرجا که هست، پرتوِ رويِ حبيب هست

(غزل 3 / 63)

تو خانقاه و خرابات در ميانه مَبين

خدا گواه، که هرجا که هست با اويم

(غزل 6 / 379)

4- ميکده: ميخانه و خرابات. مدّعي: ادّعاکننده و در نزد حافظ لاف زن و کسي که دعوي هنر و عشق کند، ولي کم مايه و دروغگوست. سر و خشت: «در جايي و محلّي گفته مي شود که شخص را سخني گويند يا از روي مهرباني نصيحتي نمايند، او نشنود.» (لغت نامه) کنايه از اين است که چون فهم سخن نکني، خشت بر سرت باد، خاک بر سرت و مي تواند اشاره به خشت و خاکي باشد که در گور زير سر ميّت مي گذارند؛ يعني سر بر خشت بگذار و بمير.

سر تسليم و رضا بر خاک درِ ميخانه ها فرود مي آورم. به مدّعي ملامتگر بگو که اگر سخن مرا درک نمي کند، خشت و خاک بر سرش باد.

5- سابقه: در لغت به معني پيشي گيرنده، سبقت گيرنده و در عرفان، عنايت ازلي الهي، تقدير ازلي. سابقه ي لطف ازل: عنايت و لطف ازلي حق که اشاره است به آيه ي 101، سوره ي انبيا (21): اِنَّ الَّذِينَ سَبَقَت لَهُم مِنَّا الحُسنَي اُولئکَ عَنهَا مُبعَدونَ، کساني که پيش از اين مقرّر کرده ايم که به آنها نيکويي کنيم، از جهنّم برکنارند.

مرا از عنايت ازلي الهي نوميد مگردان؛ زيرا تو چه مي داني که در پشت پرده ي غيب چه کسي خوب است و مورد قبول حق و چه کسي بد است و مطرود درگاه الهي؟

6- پرده ي تقوا: اافه ي تشبيهي، تقوا از آن جهت که انسان را در خود در برگرفته است و محافظت مي کند، به پرده مانند شده است. البتّه طنزي در اينجا نهفته است. به درافتادن: بيرون افتادن، خارج شدن. مراد از پدر، حضرت آدم، ابوالبشر است که پدر همه ي آدميان است و بيت تلميحي به داستان آدم دارد که به سبب خوردن ميوه ي ممنوعه، از بهشت رانده شد. از دست بهشت: از دست رها کرد و بهشت از مقدر هشتن به معني رها کردن است و بين دو «؟بهشت» جناس تامّ است.

تنها من از پرده ي تقوا و پاک دامني بيرون نيفتادم و بدنام شدم، بلکه پدرم، آدم ابوالبشر نيز فريب خورد و بهشت جاويد را از دست داد.

7- اجل: مرگ. به کف آوردن. به دست آوردن، به دست گرفتن. يک سر: يک راست، مستقيماً. خرابات: – فرهنگ.

اي حافظ، اگر به روز مرگ به خرابات رفت، جام شراب بنوشي، تو را يک سر از آنجا به سوي بهشت جاويد خواهند برد.

بهشتِ عدن اگر خواهي بيا با ما به ميخانه

که از پايِ خُمت روزي به حوضِ کوثر اندازيم

(غزل 7 / 374)

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا