• شماره 331

1- منّت پذيرفتن: سپاس گزاري کردن، رهين نعمت بودن.

اگر معشوق، مرا با شمشير بکشد، مانعش نمي شوم و اگر مرا با تير بزند، سپاس گزار او خواهم بود.

2- کمان ابرو: اضافه ي تشبيهي، ابرو از جهت خميدگي به کمان مانند شده است.

به کمان ابرويت بگو که به سوي من تير پرتاب کند تا پيش دست و بازوي تو جان دهم.

3- اگر غم دنيا مرا از پا درآورد و نابودم کند، به جز جام شراب چه کسي مي تواند مرا ياري دهد و از غم رها سازد؟

4- برآمدن: طلوع کردن. آفتاب امّيد و شب هجران: اضافه ي تشبيهي، اميد به آفتاب صبح و هجران به شب مانند شده است.

اي آفتاب صبح اميد، طلوع کن و مرا که در دست شب اسيرم، نجات بده.

5- پير خرابات: پير ميخانه – پير در فرهنگ.

اي پير ميکده، به فريادم برس و با جرعه اي شراب جوانم کن که پير و فرسوده شده ام.

6- ديشب به گيسوي تو سوگند خوردم که هرگز سرم را از زير پاي تو برندارم.

بيا که با سرِ زلفت قرار خواهم کرد

که گر سرم برود، برندارم از قدمت

(غزل 5 / 93)

7- خرقه: لباس رسمي صوفيان – فرهنگ.

اي حافظ، خرقه ي ريايي تقوا را بسوزان و نابود کن که اگر سراسر، آتش و سوز شوم، باز نمي توانم آن را شعله ور سازم و در آن اثر کنم؛ يعني اين خرقه ي ريايي آن چنان سرد و بي روح است که آتش سوزان وجود من در آن تأثيري ندارد.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا