• شماره 309

1- لعل: سنگ قيمتي سرخ رنگ. فام: پسوندي است که براي شباهت و رنگ مي آيد. لعل فام: لعل مانند، سرخ رنگ. انس: مجلس عيش و شادي دوستانه. حريف: يار يک دل و يک رنگ، دوست هم پياله و باده نوش. شرب: نوشيدن. مدام: ايهام دارد: 1- پيوسته 2- شراب. بين شراب و شرب جناس زايد است.

عشق بازي و جواني و شراب سرخ رنگ و محفل عيش و شادي صفا و ياري مونس و هم دم و نوشيدن پيوسته ي شراب،

2- شکّردهان: شيرين لب. مطرب: به طرب آرنده، رامشگر و نوازنده. نديم: هم دل و هم پياله ي خاص.

ساقي شيرين لب و مطرب بذله گو و شيرين گفتار و هم دمي خوش رفتار و هم پياله اي خوش نام،

3- شاهد: – 7 / 11. آب زندگي: – آب حيات در فرهنگ. حسن: جمال و زيبايي. غيرت: – 10 / 5.

معشوق زيبايي که از لطافت و پاکي، آب حيات بر او رشک مي برد و دلبري که در زيبايي و جمال ماه شب چهارده بر او حسد مي ورزد،

4- بزم گاه: مجلس عيش و شادي. دل نشان: نشاننده ي و آرام کننده ي دل، مطبوع و خوش آيند. فردوس برين: بهشت اعلي. روضه: باغ. دارالسّلام: سراي سلامت، کنايه از بهشت و نيز نام يکي از هشت قسمت بهشت است – 6 / 419.

مجلس عيش و شادي اي دل نشين و خوش آيند چون کاخ بهشت اعلي و گلزاري که اطراف آن مانند باغ بهشت است،

5- صف نشينان: کساني که در مجلس بزرگان در رديف اهل مجلس اجازه ي نشستن دارند، ميهمانان عالي مقدار. پيشکاران: خادمان و خدمت کاران. حريفان: جمعِ حريف، ياران يک دل و يک رنگ، دوستان هم پياله و باده نوش. دوستکام: آن که کارهايش به مراد دل دوستان باشد، يار و رفيق مهربان.

(و) کساني ک در مجلس عيش حضور دارند، همه نيک خواه و خادمان همه باادب و ياران همه رازدار و هم پيالگان همه مهربان و موافق،

6- تيز: تند، قوي، پرحرارت و سوزان. نقل: مزه، آنچه پس از شراب براي تغيير ذائقه خورند. لعل: سنگ قيمتي سرخ رنگ، استعاره از لب معشوق. نگار: – 6 / 15. نقل: سخن و گفتگو، حکايت و داستان گويي. ياقوت: سنگي قيمتي به رنگ هاي مختلف که گران بهاترين آن سرخ رنگ است و در اينجا استعاره از شراب سرخ رنگ است. ياقوت خام: شرابي که بدون جوشاندن به عمل آمده باشد. بين نُقل و نَقل جناس ناقص است.

شراب سرخ رنگ تلخ تند و سوزان خوش خوراک گوارا و سبک که نُقل و مزه ي آن، لب لعل گون معشوق زيباست و سخن آن لب هم، از شراب سرخ خام،

7- غمزه: – 8 / 249. آهختن: آهيختن، کشيدن. يغما: غارت. جانان: معشوق و محبوب هم چون جان عزيز.

ناز و عشوه ي ساقي زيبا به قصد غارت عقل و خرد شمشير کشيده و گيسوي تابدار معشوق براي شکار دل عاشقان دام گسترده است،

8- نکته: سخن دقيق و باريک، مضمون نغز و لطيف. بذله: سخن خوش و مرغوب، لطيفه و مطايبه. بخشش آموز: کسي که بخشندگي و لطف را به ديگران مي آموزد. حاجي قوام: – 10 / 11.

نکته داني شوخ طبع و بذله گو چون حافظ شيرين گفتار و بخشش آموزي عالم تاب و روشني بخش مانند حاجي قوام،

9- هرکس که خواهان چنين عيش و عشرتي نباشد، شادي و سرور دل بر او تباه و آن کسي که در طلب چنين مجلس و بزمي نباشد، زندگي بر او حرام باد.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا