• شماره 116

1- حسن: جمال و زيبايي – فرهنگ. خط: موهاي تازه رسته اي که گرد رخسار خوب رويان برآمده باشد – فرهنگ. دوست: معشوق و محبوب. نظر: نگاه، توجّه. محقّق: راست و درست، مسلّم، «يکي از هفت خطّ قديم که قلم يا شعبه اي از خطّ عربي است مستخرج از قلم رياسي يا مدوّر کبير. اين خط در عهد بني عبّاس پديد آمد و آن را خطّ عراقي و خطّ ورّاقي هم مي گفتند و اين خط مرتّباً رو به ازدياد و زيبايي گذاشت تا زمان مأمون.» (فرهنگ واژه هاي ايهامي) محقّق در معني خطّ و نوشته که در اينجا مراد نيست، با خط در مصراع اوّل ايهام تناسب است. حاصل: بهره و نتيجه. بصر: چشم، بينايي.

آن کس که جمال و خطّ زيباي معشوق را در پيش چشم دارد، مسلّم است که از نگاه و توجّه خود بهره برده است.

2- چو: مانند. خامه: قلم. طاعت: اطاعت و فرمانبرداري، تسليم. به تيغ برداشتن: با تيغ بريدن.

در راه خدمت و فرمانبرداري او هم چون قلم سر اطاعت و بندگي فرود آورده ايم و سر بلند نخواهيم کرد تا همان گونه که او سر قلم را با تيغ مي تراشد و مي بُرد، سر ما را نيز با تيغ از تن جدا کند.

3- وصل: پيوند با محبوب، وصال – فرهنگ. پروانه: اجازه و در معني حشره ي معروف که در اينجا مراد نيست، با شمع ايهام تناسب است. زير تيغ هر دم سري دگر دارد: زير شمشير تو هر بار با سر بريدن، سري تازه برمي آورد. اشاره است به بريدن سر شمع که براي بهتر سوختن، سر آن را با قيچي (مقراض، گاز) مي بريدند. اين عمل را به سر بريدن و گردن زدن تشبيه کرده اند.

آن کس اجازه ي رسيدن به تو را دارد و مي تواند به وصال تو برسد که هم چون شمع زير شمشير تو سر ببازد و هر بار سري تازه بيرون آورد.

4- آستانه: پيشگاه، درگاه.

کسي مي تواند به وصل و پاي بوسي تو برسد که هم چون آستانه پيوسته سر بر خاک درگاهت داشته باشد.

5- زهد: پارسايي، پرهيزکاري، دوري از دنيا – فرهنگ. زهد خشک: زهدي که به احوال معنوي نينجامد، زهد تهي از عشق و محبّت، زهد باريا. ناب: خالص. مدام: پيوسته و در معني شراب که در اينجا مراد نيست، با باده ايهام تناسب است. دماغ: مغز. تر: تازه و باطراوت و بانشاط و خشک تضادّ است.

از زهد ريايي و تهي از عشق دل تنگ و آزرده ام. کجاست باده ي خالص که بوي آن پيوسته مراباطراوت و بانشاط کند؟

6- اگر از باده هيچ بهره اي نصيب تو نمي شود، همين کافي نيست که لحظه اي تو را از وسوسه و تحريک عقل دور نگه مي دارد؟!

7- ميکده: ميخانه و خرابات.

آن کس که از راه تقوا و پرهيزکاري قدمي فراتر نرفته، اکنوه به قصد رفتن به سوي ميخانه راه سفر را در پيش گرفته است.

8- لاله: – 9 / 58. هوا: عشق.

دلِ شکسته و آزرده ي حافظ هم چون لاله داغ عشقي را که بر دل دارد، با خود به خاک خواهد برد.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا