• *غزل 89*

1-  یا رب سَببی ساز که، یارم به سلامت

         بـازآیـَد و بِـرهانـَدَم از بـنـدِ ملامت

2-  خـاکِ رهِ آن یـارِ سَـفَرکـرده، بـیـاریـد

         تا چَشمِ جهان بین کُنَمَش جایِ اِقامت

3-  فــریـاد کـه از شِـش جَـهَتـَم راه ببـستنـد

         آن خال و خَط و زلف و رُخ و عارِض و قامت

امـروز کـه در دسـتِ تواَم مـرحمتی کن

         فردا که شدم خاک چه سود اشکِ نِدامت؟

4-  امـروز کـه در دسـتِ تواَم مـرحمتی کن

         فردا که شوم خاک چه سود اشکِ نِدامت؟

5-  ای آن که به تَقریر و بَیان دَم زنی از عشق

          مـا بـا تـو نـداریـم سُخَـن، خیر و سلامت

6-  درویـش مَکُـن نالـه ز شمشیرِ اَحِبّا

         کاین طایِفه از کُشته ستانند غَرامت

7-  در خِرقه زن آتش که خَمِ ابرویِ ساقی

         بـر مـی‌شـِکَـنَد گوشـة مِحـرابِ امامت

8-  حـاشا که مـن از جور و جفایِ تو بنالم

         بیدادِ لَطیفان همه لُطف است و کِرامت

9- کـوتَه نکنـد بـحثِ سرِ زلف تو حافظ

         پیوسته شد این سِلسِله تا روزِ قیامت

*******************************

وزن غزل: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن(بحر هزج مثمن مکفوف محذوف)

1-  یا رب سَببی ساز که، یارم به سلامت

         بـازآیـَد و بِـرهانـَدَم از بـنـدِ ملامت

موضوع بیت: وصل و هجران(شوق وصال.)

مضمون بیت: اشتياق زيارت يار

معنی واژگان:سببي ساز: وسيله اي فراهم آور/ بازآيد: برگردد/ برهاندم: مرا نجات دهد/ ملامت: سرزنش

آرایه ها:در کل غزل صنعت الزام به کار رفته است/ تضاد در بند و رهاندن /تناسب در  سبب ساز و بند با هم / نوعی جناس در سلامت و ملامت

واج آرایی: تکرار حرف «ب» و «س» و «د» و «ن»

معنی بیت: ملامت رقيبان نسبت به خواجه از آن جهت است که يارِ به سفر رفته، او را ترک گفته است و او خواهان بازگشت معشوق است تا از سرزنش منکران عشق رهايي يابد؛ از اين رو مي فرمايد: خدايا، وسيله اي مهيّا کن تا محبوب من به سلامت از سفر بازآيد تا مرا از ملامت رقيبان و منکران عشق رها سازد.

محصول بيت ـ يارب سببى فراهم كن كه يارم به سلامت برگردد و مرا از چنگ ملامت خلاص كند، يعنى غم هجران يار طورى تاب و توان مرا برده كه گاهى از شدت ناراحتى عنان اختيار از دستم خارج مى‌شود، به طورى كه حالت عجيب و غريب از من ديده مى‌شود، همين امر سبب سرزنش و لؤم مردم نسبت به من مى‌گردد، حالا اى خدا سببى ساز كه يارم برگردد و مرا از ملامت مردم نجات دهد.

……………………………

2-  خـاکِ رهِ آن یـارِ سَـفَرکـرده، بـیـاریـد

         تا چَشمِ جهان بین کُنَمَش جایِ اِقامت

موضوع بیت: تواضع و فروتنی(تواضع معشوق در برابر عاشق.)

مضمون بیت: چشم عاشق و خاک راه معشوق

معنی واژگان:جهان بين: دنيانگر، گاهي در شعر حافظ ترکيب جهان بين به معني چشم به کار رفته است/ خاک راه يار سفر کرده به عنوان توتيا يا سرمه تلقي شده است.

آرایه ها: تناسب در جهان و سفر کرده /تناسب در یار و خاک و سفر / تضاد در اقامت و سفر/تناسب یار هم با سفر و هم با اقامت /تضاد در چشم و خاک

واج آرایی: تکرار حروف «ن» و «ر»و«ی»

معنی بیت: گرد راه یار به سفر رفته را به من آورید تا دیدۀ جهان نگر را جایگاه اقامت غبار قدمش سازم.

………………………………….

3-  فــریـاد کـه از شِـش جَـهَتـَم راه ببـستنـد

         آن خال و خَط و زلف و رُخ و عارِض و قامت

موضوع بیت: کثرت و وحدت(کثرت ها راه عاشق را به سوی وحدت هموار می کند)

مضمون بیت: زيباييهاي يار و پاي بندي عاشق

معنی واژگان:شش جهت: اطراف، پيش و پس و چپ و راست و بالا و پايين/ خط: موهاي نرم و لطيفي که در اطراف چهره ي يار به چشم مي خورد/ رخ: گونه، رخسار/ عارض: صورت، چهره.

آرایه ها: تناسب در شش جهت با مصراع دوم/ تناسب در خال و خَط و زلف و رُخ و عارِض و قامت / ترادف ملیح در خال و خَط /ترادف ملیح در زلف و رُخ /ترادف ملیح در عارِض و قامت

واج آرایی: تکرار حروف «ر» و «خ» و آواي «t» و «z»

معنی بیت: فرياد و فغان از خال و خط و زلف و رخ و عارض و قامت يار که از شش طرف راه گريز را بر من بسته است.

محصول بيت ـ فرياد و فغان كه از شش طرف راهم بستند، يعنى آن خال و خط و زلف و رخ و عارض و قامت جانان از جميع جهات توجه مرا جلب نموده و به خود متعلق ساخته‌اند.

………………………………….

4-  امـروز کـه در دسـتِ تواَم مـرحمتی کن

         فردا که شوم خاک چه سود اشکِ نِدامت؟

موضوع بیت: عشق(عاشقی و حق شناسی و دوراز ناسپاسی)

مضمون بیت: توجّه به عاشق زنده نه اشک بر عاشق مرده

معنی واژگان:در دست توام: در دسترس تو هستم/ مرحمت: لطف و مهرباني/ فردا: پس از اين/ شوم خاک: بميرم و در زير خاک دفن شوم/ ندامت: پشيماني/ چه سود اشک ندامت: سرشک پشیمانی ریختن سودی ندارد

قواعد: چه سود اشک ندامت: استفهام مجازاً مفید نفی .

آرایه ها: تضاد در امروز و فردا / به صورت خاک درآيم (ايهام از مردن دارد)/تضاد در خاک و اشک /تضاد در  مرحمت و ندامت

واج آرایی: تکرار حروف «ت» و «د» و قریب المخرج بودن این دو حرف و«م»و«ک»

معنی بیت: امروز که در اختيار تو هستم، به من لطف و مهرباني کن، فردا که مُردم و به خاک تبديل شدم، چه فايده که برايم اشک پشيماني بريزي و در حسرت دوري از من بي تابي کني؟

محصول بيت ـ اى جانان امروز كه در اختيار تو هستم به من رحم كن زيرا فردا كه مردم و خاك شدم، گريستن و پشيمانى چه فايده دارد، يعنى امروز كه در دنيا هستم و زنده‌ام، مى‌توانى حالم را رعايت كنى پس مرحمتى كن و مراعاتم نما، زيرا فردا كه مردم، بعد از مرگم اگر پشيمان هم شوى فايده ندارد، زيرا پشيمانى بعد ثمر نمى‌دهد.

………………………………..

5-  ای آن که به تَقریر و بَیان دَم زنی از عشق

          مـا بـا تـو نـداریـم سُخَـن، خیر و سلامت

موضوع بیت: عشق(عشق گفتنی نیست یافتنی است)

مضمون بیت: سخن عشق نه آن است که آيد به زبان/ عشق بي سخن روشنتر است

معنی واژگان:تقرير: گفتار، شرح/دم زدن: سخن گفتن/ خير و سلامت: به خير و سلامت دور شو، خداحافظي با مايه ي طنز

قواعد: خیر و سلامت: حذف حرف اضافۀ«به» بدون قرینه

آرایه ها: تناسب در تقرير و بيان و دم زدن و سخن /ترادف ملیح در تقریر و بیان

واج آرایی:تکرار حروف «ن» و «خ» و «س» و «ق»و«ی»

معنی بیت: اگر می خواهی معنی عشق را با سخن و دلیل اثبات کنی،تو شایستۀ خطاب و گفت و گوی با ما نباشی به خیر و خوشی از بر ما دور شو، چه عشق حال است و به قال در نیاید.

…………………………………….

6-  درویـش مَکُـن نالـه ز شمشیرِ اَحِبّا

         کاین طایِفه از کُشته ستانند غَرامت

موضوع بیت: عاشق و تحمل سختی

مضمون بیت: محبوبان و غرامت گرفتن از کشته شدگان

معنی واژگان:احبا: جمع حبيب، دوستان، محبوبان، معشوقان/ طايفه: گروه/ غرامت: تاوان، ديه

آرایه ها: تناسب در شمشير و کشته و غرامت

واج آرایی: تکرار حرف «ش» و «ن» و «ک»وآوای«t»

معنی بیت: ای فقیر از زخم تیغ محبوب منال که

این گروه معشوقان چون عاشقان را به شهادت

رسانند، از کشتگان خود به بهانۀ رنجه شدن دستشان

تاوان و غرامت هم طلب می کنند

…………………………………….

7-  در خِرقه زن آتش که خَمِ ابرویِ ساقی

         بـر مـی‌شـِکَـنَد گوشـة مِحـرابِ امامت

موضوع بیت:خرقه و ساقی در برابر هم(عشق ساقی در خرقه آتش می افکند)

مضمون بیت: ابروي يار و محراب

معنی واژگان:در خرقه آتش زدن: نشانه ي شکر و سپاس و خوشحالي است/ خم ابروي ساقي: معمولاً خميدگي ابرو به طاق و خميدگي محراب تشبيه مي شود/ برمي شکند: شکست مي دهد، غلبه مي کند بر/ محراب امامت: در اينجا امامت مقصود امامت نماز است و گوشه ي محراب امامت محلّ عبادت و رياضت است.

آرایه ها: تناسب در خم ابرو و گوشه/تناسب در  محراب و ابرو / تضاد در خرقه با ساقی

واج آرایی: تکرار حرف «ش»و«م»و«ر»

معنی بیت: دلق زهد ریایی را در آتش افکن که کمان ابروی ساقی با تیر ناز و غمزۀ خود کنج محراب عبادت را نیز ویران میسازد ،مقصود آنکه در سپردن طریق عشق باید هرگونه تعلق و تعین را ترک گفت .

………………………………………

8-  حـاشا که مـن از جور و جفایِ تو بنالم

         بیدادِ لَطیفان همه لُطف است و کِرامت

موضوع بیت: عاشق و تحمل سختی ها-مقام تسلیم و رضا

مضمون بیت: جفاي معشوق و تلقّي عاشق از آن

معنی واژگان:حاشا: غيرممکن است، امکان ندارد/ لطيفان: زيبارويان لطيف و ظريف/ لطف: مهرباني، توجّه توأم با مهر و محبت/ کرامت: بزرگواري و بخشندگي

آرایه ها: تناسب در جور و جفا و بيداد و ناليدن با هم /تناسب در  لطف و کرامت /تضاد در  بيداد و لطف /نوعی جناس در لطیف و لطف / ترادف در لطف و کرامت /ترادف ملیح در جوروجفا

واج آرایی: تکرار حرف «ج» و «ف»و«ل»وآوای«t»

معنی بیت: دور باد از من که از جور و ستم تو اي معشوق، شکوه کنم و ناله سر دهم؛ چرا که ظلم و بيداد معشوقان نسبت به عاشق، همه لطف و بخشش است.

محصول بيت ـ خواجه خطاب به جانان مى‌گويد: حاشا كه من از جور و جفاى تو بنالم و شكايت كنم، مصرع ثانى در حكم تعليل واقع شده، زيرا ظلم لطيفان سراسر لطف و احسان است. حاصل كلام، كل فعل من اللطيف لطييف.

…………………………..

9- کـوتَه نکنـد بـحثِ سرِ زلف تو حافظ

         پیوسته شد این سِلسِله تا روزِ قیامت

موضوع بیت: کثرت و وحدت(عالم کثرت زلف  و عالم وحدت قیامت)

مضمون بیت: زلف معشوق

معنی واژگان:سلسله: در اصل به معني زنجير است که با زلف ارتباط دارد

آرایه ها: تناسب در کوتاه و زلف و پيوسته و سلسله / تضاد در کوتاه و پیوسته / تناسب در بحث و کوتاه کردن /تناسب در  بحث و پیوستگی / تشبیه زلف به زنجير

واج آرایی: تکرار حرف «ک» و «ت»وآواي «s»و«z»

معنی بیت: حافظ گفتگو از گیسوی تو را مختصر نمی کند،چه این رشتۀ سخن عاشقانه به رستخیز پیوستگی دارد و تا قیامت پایدار می ماند.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا