• *غزل 86*

1- ساقی بیا که یار زِ رُخ پَرده برگرفت

              کارِ چِـراغِ خَـلـوتیـان باز در گرفت

2- آن شمعِ سَر گرفته دگر چِهره بر فُروخت

       وین پیرِ سالخـورده جَوانـی ز سَـر گرفت

آن عـِشوه داد عِـشق که تقوی ز رَه برفت

    وان لطف کرد دوست که دشمن حَذَر گرفت

3- آن عـِشوه داد عِـشق که مـُفتــی ز رَه برفت

    وان لطف کرد دوست که دشمن حَذَر گرفت

4- زِنهار از آن عـبارتِ شـیـریـنِ دِلفـَریـب

           گوئی که پستة تو سُخَن در شَکَر گرفـت

5- بارِ غَمی که خاطرِ ما خَسته کَرده بود

                عیسی دمی خدا بِفِرِستاد و بر گرفت

هر حوروَش که بر مَه و خـور حُسن می فروخت

  چـون تـو در آمـدی ، پـیِ کاری دِگَـر گرفـت

6- هر سَرو قد که بر مَه و خـور حُسن می فروخت

  چـون تـو در آمـدی ، پـیِ کاری دِگَـر گرفـت

7- زین قِصّه هَفت گُنبَد افلاک پر صِداست

               کوتَه نظر ببین که سخن مُختَصَر گرفت

حافظ ، تو این دعا ز که آموختی که یار

     تـَعـویـذ کــرد  شـعـرِ تـُرا و بـه زَر گرفـت

8- حافظ ، تو این سخن ز که آموختی که بخت

     تـَعـویـذ کــرد  شـعـرِ تـُرا و بـه زَر گرفـت

*******************************

وزن غزل: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلات (بحر مضارع مثمن اخرب مکفوف مقصور)

1- ساقی بیا که یار زِ رُخ پَرده برگرفت

              کارِ چِـراغِ خَـلـوتیـان باز در گرفت

موضوع بیت: تجلی(تجلی جمالی معشوق و تأثیردر عاشق)

مضمون بیت: تجلّي چهره ي معشوق حقيقي- روي آوردن حالت بسط و محو

معنی واژگان:خلوتيان: گوشه نشينان/ درگرفت: رونق يافت، روشني پذيرفت/ برگرفت: بالا زد

آرایه ها: تناسب در چراغ و برگرفتن و کار در گرفتن/تناسب در  چراغ با در گرفتن /تناسب در ساقی با یار/تناسب در  خلوت با یار/تناسب در رخ و چراغ

واج آرایی: تکرار حرف «ر»و«ب»و«ت»

معنی بیت: ای ساقی بشتاب و باده بده که معشوق پرده از چهره بر­انداخت و از جمال تابناک خود چراغ خلوت گزیدگان کوی عشق را باز بر افروخت.

…………………

2- آن شمعِ سَر گرفته دگر چِهره بر فُروخت

       وین پیرِ سالخـورده جَوانـی ز سَـر گرفت

موضوع بیت: تجلی(تجلی جمالی معشوق و تأثیردر عاشق)

مضمون بیت: تجلّي دوباره ي معشوق حقيقي و شادي و نشاط عاشق سالک

معنی واژگان:شمع سر گرفته: شمع در دو حالت صفت سرگرفته داشته است يکي آن که پس از خاموش کردن شمع وسيله اي فلزي يا بلوري بوده است که روي سر شمع مي گذاشتند و ديگر آن که اگر شمع به طور نامرتب مي سوخته است با مقراض فتيله ي آن را مي چيده اند تا صاف و مرتب شود و شمع با نور بيشتري محفل را روشن کند و اين کار غالباً پس از خاموش کردن شمع صورت مي گرفته وگرنه سبب آتش سوزي مي شده است/ چهره برافروختن: در اينجا به معني تجلّي کردن و روشني بخشيدن آمده است/ منظور از پير سالخورده: عاشق و سالک راه عشق است/ ز سر گرفت: دوباره آغاز کرد

قواعد: شمع سر گرفته: موصوف وصفت مفعولی

آرایه ها: تناسب در شمع و سرگرفته و برفروختن  / تضاد در پير و سالخورده با جوان / تناسب در پير و سالخورده / شمع سر گرفته:استعاره از چهرۀ فروزان یار /تکرارملیح سرگرفت

واج آرایی: تکرار حرف «ر»و«س»

معنی بیت: بار دیگر شمع بر افروختۀ رخسار یار فروزان شد و این پیر کهنسال عاشق از نو جوان گشت.

…………………………

3- آن عـِشوه داد عِـشق که مـُفتــی ز رَه برفت

    وان لطف کرد دوست که دشمن حَذَر گرفت

موضوع بیت:تجلی (تجلّي يار)

مضمون بیت: تجلّي يار و حيرت مفتي شرع

معنی واژگان:عشوه دادن: فريب دادن/ مفتي: فتوي دهنده ي شرع/ ز ره برفت: از راه خود منحرف شد/ لطف کرد: مهرباني کرد، توجه کرد/ حذر گرفت: دوري کرد، دور شد

قواعد: مفتی: اسم فاعل از افتاء مصدر باب افعال.

آرایه ها: تضاد در دوست و دشمن / تناسب در عشوه و عشق و از راه رفتن /تناسب در  لطف و دوست /ارسال مثل

واج آرایی: تکرار حروف «د» و «ش» و «ع»و«ف»وآوای«t»

معنی بیت: عشق چنان کرشمه کرد و فریبائی نمود که قاضی شرع هم در این راه سرگشته شد و یار چنان مهر ورزید که دشمن از ما پرهیز کرد و دوری گزید.

…………………………………

4- زِنهار از آن عـبارتِ شـیـریـنِ دِلفـَریـب

           گوئی که پستة تو سُخَن در شَکَر گرفـت

موضوع بیت:خداوندو اسم یا متکلم-اولیاء الهی (ستایش از تکلّم محبوب.)

مضمون بیت: سخن معشوق حقيقي

معنی واژگان:زنهار: به خدا پناه مي برم، چقدر زيبا و دلفريب است/ عبارت: سخن/ دلفريب: مسحورکننده ي دلها/ سخن در شکر گرفت: سخن را شيرين بيان کرد

قواعد: زنهار: از اصوات یا شبه فعل است به معنی امان و الحذر.

آرایه ها: پسته: استعاره است براي دهان/ تناسب در عبارت و سخن /تناسب در  شيرين و شکر /تناسب در پسته و شکر.

واج آرایی: تکرار حروف «ر» و «س» و«ن»و«ت»

معنی بیت: امان از آن سخن فریبای خوش ، گویا دهان چون پستۀ خندان تو کلام را با قند در آمیخته است، سعدی گوید:

زنهار از آن تبسم شیرین که میکنی

کز خندۀ شکوفۀ سیراب خوشتر است

…………………………………..

5- بارِ غَمی که خاطرِ ما خَسته کَرده بود

                عیسی دمی خدا بِفِرِستاد و بر گرفت

موضوع بیت: وصال(نفحا ت وصال )

مضمون بیت: تجلّي يار و يکسو شدن حالت قبض و صحو- با رسالت پيامبر اسلام؟

معنی واژگان: خاطر: دل، اندرون/ خسته کردن: مجروح کردن، آزردن/ عيسي دم: کسي که نفسش همچون نفس حضرت عيسي عليه السّلام مردگان را زنده مي کند/ برگرفتن: برداشتنِ (بار).

قواعد: بار غم: اضافه ي تشبيهي است که غم به بار تشبيه شده که داراي سنگيني است.

آرایه ها: تناسب در بار و برگرفتن / ایهام تضاد در خسته و عيسي  /تناسب در خدا و عيسي و فرستادن / نوعی جناس در غمي و دمي / نوعی جناس در بر و بار /مصرع دوم ایهام از رسالت پيامبر اسلام.

واج آرایی: تکرار حرف «ر» و «ک»و«خ»و«م»و«ب»

معنی بیت: خداوند جانان را که مانند حضرت مسیح پیامبر جان بخش است بفرستاد تا بار گران اندوه هجران که دل ما را ریش کرده بود، برداشت و ما را از دست غم رهانید.

…………………………………………..

6- هر سَرو قد که بر مَه و خـور حُسن می فروخت

  چـون تـو در آمـدی ، پـیِ کاری دِگَـر گرفـت

موضوع بیت:  ترجیح صفات معشوق حقیقی بر معشوقان مجازی-مقام محو

مضمون بیت: جلوه ي يار و محو جمله ي تجلّي ها و حسن ها

معنی واژگان:سروقد: زيباي خوش اندام/ خور: خورشيد/ حسن مي فروخت: زيبايي خود را به رخ اين و آن مي کشيد، ناز و عشوه داشت/ درآمدي: ظاهر شدي، وارد شدي، ظهور کردي.

آرایه ها: تناسب در سروقد و حسن فروختن و مه و خور / تناسب در مه و خور و درآمدن

واج آرایی: تکرار حرف «ر»و«د»و«ی»

معنی بیت: هر سهی قامت که بر ماه و مهر به غرور حسن می بالید، تا تو به محفل در­آمدی، حسن فروشی را کنار گذاشت و به کاری دیگر پرداخت.

………………………

7- زین قِصّه هَفت گُنبَد افلاک پر صِداست

               کوتَه نظر ببین که سخن مُختَصَر گرفت

موضوع بیت: عشق(قصۀ عشق)

مضمون بیت: از صداي سخن عشق نديدم خوشتر…

معنی واژگان:قصّه: مقصود داستان عشق است/ هفت گنبد افلاک: هفت طبقه ي آسمان/ صدا: انعکاس صوت که در کوه و زير گنبد به وجود مي آيد/ کوته نظر: تنگ نظر، کسي که ديد حقير و کوتاه دارد، کوتاه فکر/ مختصر: کم و حقير و ناچيز.

آرایه ها: تناسب در قصه و سخن /تناسب در گنبد و صدا / تناسب و ایهام ترادف در کوتاه و مختصر / تناسب در افلاک با گنبد /نوعی تضاد در کوته نظر با افلاک / ایهام جناس در نظر با مختصر /تضاد در پر و مختصر

واج آرایی: تکرار حروف «ر» و «ک» و «گ» و«ن»و«ت»و آوای «s»

معنی بیت: صدای سخن عشق وداستان محبت در هفت قبۀ آسمان پیچیده است، کوتاه بین و سست اندیشه را بنگر که به نادانی این حکایت را سرسری شمرد .

……………………………..

8- حافظ ، تو این سخن ز که آموختی که بخت

     تـَعـویـذ کــرد  شـعـرِ تـُرا و بـه زَر گرفـت

موضوع بیت: حافظ و شعراو

مضمون بیت: شعر حافظ حافظ جان است

معنی واژگان:تعويذ: دعايي که مي نويسند و براي رفع چشم زخم و محافظت از خود نزد خود مي گذارند

آرایه ها: تناسب در سخن و آموختن و شعر

واج آرایی: تکرار حروف «خ» و «ر» و «ت»وآواي «z»

معنی بیت: ای حافظ ،کدام کس این شیوۀ سخن سرائی آسمانی را به تو آموخت که یار محبوب شعر تو را چون حرز و دعا در حقۀ زرین نهاد و با خود همراه داشت.

…………………………………………

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا