• *غزل 84*

1- ساقـی بـیار بـاده کـه مـاهِ صِیام رفت

   دَردِه قَدَح که موسِمِ ناموس و نام رفت

2-  وَقـتِ عـزیـز رفـت، بـیا تـا قَضـا کنـیم

         عُمری که بی حُضورِ صُراحیّ و جام رفت

3-  مستم کن آن چُنان که ندانم ز بیخودی

         در عـَـرصة خـیال کـه آمـد کــدام رفت

4-  بـر بویِ آن که جُـرعة جامَـت به ما رسد

         در مِصطَبِه دعایِ تو هر صبح و شام رفت

5-  دل را که مُرده بود، حیاتی به جان رسـید

         تا بـوئی از نـسیمِ مَی‌اش در مَـشام رفت

6-  زاهد غُرور داشت، سلامت نبرد راه

         رِنـد از رَهِ نـیاز به دارُالـسَّلام رفت

7-  نَقدِ دلی که بود مرا صَرفِ باده شد

         قَلبِ سیـاه بود، از آن در حَرام رفت

8-  در تابِ توبه چند توان سوخت هَمچو عود

         مَـی ده که عُمـر در سَرِ سودایِ خام رفت

دیگر مگو نصیحتِ حافظ که ره نیافت

         گمگـشته‌ای که بادة نابَش به کام رفت

9-  دیگر مکن نصیحتِ حافظ که ره نیافت

         گمگـشته‌ای که بادة نابَش به کام رفت

*******************************

وزن غزل:مفعول فاعلات مفاعیل فاعلات(بحر مضارع مثمن اخرب مکفوف مقصور)

1- ساقـی بـیار بـاده کـه مـاهِ صِیام رفت

   دَردِه قَدَح که موسِمِ ناموس و نام رفت

موضوع بیت: وصل و هجران(شادی وصل )

مضمون بیت: خوشحالي از رفتن ماه رمضان

معنی واژگان:باده: شراب/ صيام: روزه داري/ در ده: به گردش درآور/ قدح: پياله/ موسم: زمان، وقت/ناموس و نام: آبروداري، احتياط کاري، حفظ نام و شهرت و آبرو/ ماه رمضان ماه حفظ آبرو و گاهي رياکاري است

آرایه ها:تناسب و ایهام جناس در ناموس و نام /تناسب در ساقی و باده و قدح /ایهام جناس در بیار و باده /ایهام تضاد در باده و صیام /تضاد در بیار و رفت

واج آرایی: تکرار حرف «م»و«ب»و«د» و آوای«h»

معنی بیت: ای نوشگر (ساقی) شراب بده که ماه روزه سپری شد ، ساغر بر کفم نه که ایام شهرت به پارسائی و نامور شدن به تقوی از روی ریا گذشت.

…………………………………..

2-  وَقـتِ عـزیـز رفـت، بـیا تـا قَضـا کنـیم

         عُمری که بی حُضورِ صُراحیّ و جام رفت

موضوع بیت: غنیمت شمردن فرصت (جبران عمر رفته به نوشیدن بادۀ محبت است)

مضمون بیت: عمري که در حالت مستي نگذرد عمر نيست

معنی واژگان:وقت: زمان، عمر/ وقت عزيز مي تواند هم به معني ماه رمضان باشد و هم به معني فرصت عيش/ قضا کردن: جبران کردن با اشاره ي رندانه ي به قضا کردن اعمال واجب مذهبي که از شخص مکلّف فوت شده است/ بي حضور: بدون وجود/ صراحي: تنگ شراب، کوزه ي شراب

آرایه ها: تناسب در وقت و عمر و رفت / تناسب در  صراحی و جام /تکرار ملیح رفت/ایهام جناس در وقت و رفت /ایهام در وقت عزیز

واج آرایی: تکرار آواي «z» و حرف«ح»و«ت»و«ر»

معنی بیت: ماه گرامی رمضان گذشت (بایهام عمر عزیز سپری شد) برخیز تا به تلافی روزگاری که بی وجود مینا و می گذشت باز باده بنوشیم.

………………………….

3-  مستم کن آن چُنان که ندانم ز بیخودی

         در عـَـرصة خـیال کـه آمـد کــدام رفت

موضوع بیت:مقام محو

مضمون بیت: مستي دلخواه حافظ

معنی واژگان:بيخودي: مستي/ عرصه: ميدان/ خيال: تصوّر، تخيّل.

آرایه ها: تناسب در مست و بيخود و ندانستن/تناسب در خیال با آمدن و رفتن /تناسب در عرصه و آمدن و رفتن /تضاد در آمد و رفت /ایهام جناس در که و کدام /جناس تام در که و که

واج آرایی: تکرار حروف «م» و «ن»و«ک»و«د»

معنی بیت: چنان مرا مست ساز که به علّت بی خبری و  بی هوشی در عالم خیال و تصور هم آمدن کسی را از رفتن کس دیگر باز نشناسم.

…………………..

4-  بـر بویِ آن که جُـرعة جامَـت به ما رسد

         در مِصطَبِه دعایِ تو هر صبح و شام رفت

موضوع بیت: دعا(دعای دردمندان از سرنیاز است)

مضمون بیت: دعا به جان ساقي در آرزوي شراب

معنی واژگان:بوي: آرزو/ جرعه: يک بار نوشيدن، يک دهان/ مصطبه: سکويي که در ميخانه ها بوده است و باده خواران بر روي او مي نشسته اند و شراب مي خورده اند.

آرایه ها:تناسب در جرعه و جام و مصطبه/تناسب در  دعا و صبح و شام /تناسب و تضاد در صبح و شام

واج آرایی: تکرار حروف«ب»و«م»و«د»و«ج» و آوای«h»

معنی بیت: به آرزوی آنکه یک آشام(جرعه ) از ساغر کرم تو نصیب ما شود ،هر بامداد و شبانگاه بر سکوی میخانه (تختگاه میکده) تو را دعا میکنم که به سلامت باز آئی،شیخ الرئیس قاجار گوید:
آسمان مستی ما دید و لِلأرضِ نصیب

گفت ته جرعه ای از کاسِ کرامم هوس است

………………………………..

5-  دل را که مُرده بود، حیاتی به جان رسـید

         تا بـوئی از نـسیمِ مَی‌اش در مَـشام رفت

موضوع بیت: بادۀ تجلی(زندگانی حقیقی در پناه بادۀ تجلی است)

مضمون بیت: شراب و بوي آن و زندگي دلِ مرده

معنی واژگان:حيات: زندگي/ نسيم: باد ملايم، بو/ مشام: قوّه ي بويايي (در عربي جمع است و در فارسي مفرد)

آرایه ها: تناسب در بو و نسيم و مشام /تناسب در حيات و جان/ تضاد در مرده و «حيات و جان»

واج آرایی: تکرار حرف «م»و«د»و«ش»و«ر»

معنی بیت: دل که از دستبرد غم پژمرده بود همین که بوی باده را از نسیم بهاری شنید گوئی جانی تازه یافت.

…………………………………….

6-  زاهد غُرور داشت، سلامت نبرد راه

         رِنـد از رَهِ نـیاز به دارُالـسَّلام رفت

موضوع بیت: زاهد مغرور و رند نیازمند در برابر هم)

مضمون بیت: (فرق زاهد و رند – اشاره به داستان عيسي و زاهد مغرور و گناهکار پشيمان – سعدي «بوستان»).

معنی واژگان:زاهد: کسي که ظاهراً به زهد و تقوي مي پردازد ولي به اين زهد و تقوي مي نازد/ غرور: خودپسندي/ سلامت نبرد راه: به رستگاري نرسيد/ رند: آن که ظاهراً گناهکار و باطناً مرد خداست و از عمر خود در راه رسيدن به حق کاملاً استفاده مي کند/ نياز: اظهار احتياج به درگاه خدا/دارالسّلام: بهشت

آرایه ها: تضاد در زاهد و رند /تضاد د ر غرور و نياز/ تناسب در سلامت و دارالسّلام /تناسب لفظی و معنوی در  راه و ره

واج آرایی: تکرار حرف «ر»و«ت»و«ز»و«ه»

معنی بیت: پارسا به فریب زهد ریائی راه زندگی را بی گزند و خطر به پایان نرساند و به دوزخ رفت ولی قلندر وارسته با اخلاص و نیاز به بهشت جاوید راه یافت.

…………………………………….

7-  نَقدِ دلی که بود مرا صَرفِ باده شد

         قَلبِ سیـاه بود، از آن در حَرام رفت

موضوع بیت: رندی(رندی و ظاهری نا به سامان و دلی به سامان)

مضمون بیت: دل دادن به مستي و شراب

معنی واژگان: صرف شد: خرج شد/ قلب: هم به معني دل و هم پول تقلّبي / سياه: هم مربوط به پول تقلّبي است که سياه است و هم مربوط به قلب به معني دل / در حرام رفت: در راه حرام صرف شد/ نقد دل: نقدینۀ دل

آرایه ها: نقد: پول، تشبيه دل به پول/ تناسب در نقد و صرف و قلب و سياه /تناسب در باده و حرام /تناسب در شد و رفت/ نوعی تضاد در قلب و نقد /تناسب در قلب سیاه با حرام / نقد دل: تشبیه صریح/ایهام در قلب

واج آرایی: تکرار حرف «ب»و«د»وآوای«h»

معنی بیت: نقدینه یا سرمایة دلی که داشتم در خرید باده پرداختم،آری زر ناسره ای بود که در کار ناروای باده گساری صرف شد.

……………………………………

8-  در تابِ توبه چند توان سوخت هَمچو عود

         مَـی ده که عُمـر در سَرِ سودایِ خام رفت

موضوع بیت: توبه(توبۀ حقیقی و عارفانه )

مضمون بیت: از توبه ي شراب توبه

معنی واژگان:تاب: تابش و حرارت آتش/ عود: نام چوب معطري است که آن را در آتش مي ريزند و سوختن آن باعث معطر شدن فضا مي شود/ در سر: در راه/ سودا: فکر باطل، خيال ناروا/ خام: ناپخته و ناروا/ توبه تعبير به سوداي خام شده است

آرایه ها: تناسب درتاب و سوختن و عود و خام / نوعی تضاد در سوخت و خام /ایهام جناس در تاب و توبه /ایهام جناس در تاب و توان/ترادف در تاب و توان / بایهام مقصود از سودای خام همان توبه است.

واج آرایی: تکرار حروف «ت» و «د»و«ع»و«ب»و«س»

معنی بیت: تا کی مانند عود در گرمای آتش توبه می توان گداخت باده بیار و بده که زندگانی در اندیشۀ خیال باطل گذشت، در این جا بایهام مقصود از سودای خام همان توبه است.

………………………………………

9-  دیگر مکن نصیحتِ حافظ که ره نیافت

         گمگـشته‌ای که بادة نابَش به کام رفت

موضوع بیت: عشق(در عشق پندپذیری نیست)-ناصح مغرور و پند بیجا

مضمون بیت: کسي که شراب نوشيد ديگر نصيحت پذير نيست – مست و پندپذيري؟!

معنی واژگان:ره نيافت: راه خود را پيدا نمي کند/ گم گشته: گم شده/ باده ي ناب: شراب خالص/ کام: دهان

آرایه ها: تضاد درگم گشته و ره يافتن / کام ایهام از دو معناست هم دهان و هم بر وفق مراد

واج آرایی: تکرار «ن» و «ک» و «گ»

معنی بیت: از این پس به اندرز گوئی حافظ مپرداز که گمشدۀ کوی عشق که بادۀ خالص معرفت به مراد دل نوشید دیگر به عالم ماده روی نیاورد و بدین راه نپوید.

……………………………….

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا