• *غزل 81*

1- صُبحدَم مرغِ چمـن با گلِ نوخاسته گفت

ناز کَم کُن که در این باغ بـسی چون تـو شکفت

2- گل بِخَـندیـد که از راسـت نـرنجـیم ،ولی

         هیچ عاشق سُخَنِ سَخت به معشوق نگفت

گر طَمَع داری از آن جامِ مُرَصَّع مَیِ لَعل

دُرّ یاقوت به نوکِ مژه‌ات باید سُفت

3- گر طَمَع داری از آن جامِ مُرَصَّع مَیِ لَعل

          ای بسا دُرّ که به نوکِ مژه‌ات باید سُفت

4- تا اَبَـد بـویِ مـحبـّت به مَشـامَش نَرَسَد

         هر که خاکِ درِ مَیخانه به رُخساره نَرُفت

5-  در گُلِسـتانِ اِرَم دوش چو از لُطفِ هوا

         زلفِ سُنبُل به نَسیمِ سَحَری می‌آشفت

6- گفتم: ای مَسنَدِ جَم، جامِ جهان بینَت کو

         گفت: اَفسوس که آن دولَتِ بـیدار بِخُفت

7-  سُـخَـنِ عِشـق نـه آن اسـت که آید به زبان

        ساقیا می ده و کوتاه کن ایـن گفت و شِنُفت

8- اشکِ حافظ خِرَد و صَبر به دریا انداخت

        چـه کُنَد؟ سـوزِ غمِ عشق نیارست نِهُفت

*******************************

وزن غزل:فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلات(بحر رمل مثمن مخبون مقصور)

1- صُبحدَم مرغِ چمـن با گلِ نوخاسته گفت

ناز کَم کُن که در این باغ بـسی چون تـو شکفت

موضوع بیت:ادب(درعاشقی عاشق سخن سخت به معشوق نمی گوید)

مضمون بیت: اظهار عدم نياز عاشق به معشوق و نيشخند به او

معنی واژگان:صبحدم: هنگام بامداد/ مرغ چمن: بلبل/ گل نوخاسته: گلي که تازه بر شاخه ي درخت گل جلوه گر شده باشد، گل نوباوه/ ناز کردن: عشوه گري کردن، به خود باليدن/ بسي: بسيار /نازکم کن:ناز مکن

قواعد: نازکم کن: کم قید است مفید نفی

آرایه ها:تناسب در مرغ چمن و گل و باغ و شکفت / تضاد درکم و بسي / ایهام جناس در گل و گفت / گل گفتن ضرب المثل است

واج آرایی: تکرار حرف «ک» و «گ»و«ب»و«ن»وآوای «s»

معنی بیت: بامدادان بلبل به گل سرخ نو شکفته چنین گفت:سر گرانی و بی عنایتی با عاشق مکن که در این چمن گل های بسیار مانند تو خندان شده است.

……………………..

2- گل بِخَـندیـد که از راسـت نـرنجـیم ،ولی

         هیچ عاشق سُخَنِ سَخت به معشوق نگفت

موضوع بیت: : ادب(درعاشقی عاشق سخن سخت به معشوق نمی گوید)

مضمون بیت: اظهار عدم نياز عاشق به معشوق و نيشخند به او

معنی واژگان:راست: سخن راست و درست، ضد دروغ/ سخن سخت: سخني توأم با خشونت

آرایه ها:تناسب در راست و سخن و گفتن / خنديدن و گفتن نشانه اي از طعنه و نيشخند زدن است/ ایهام جناس در سخن و سخت / نوعی تضاد در عاشق و معشوق /تضاد در خندیدن و رنجیدن /جناس در عاشق و معشوق

واج آرایی: تکرار حرف «خ» و «ش» و «ن»و«س»

معنی بیت: گل خنديد و گفت که ما از سخن راست نمي رنجيم، ولي هيچ عاشق سخن تلخ و دل آزار به معشوق نمي گويد.

محصول بيت ـ گل به سخن بلبل خنديد و گفت، اگرچه ما از حرف راست و واقعى نمى‌رنجيم، اما هرگز يك عاشق به معشوق خود سخنى تلخ نگفته است. يعنى اى بلبل حرف تو حق است، و ما هم از حق نمى‌رنجيم، ليكن هرگز يك عاشق به معشوق خود سخن درشت و سخت نگفته است. اين بيان خواجه كنايه از مصاحبت عاشق و معشوق است.

……………………………………..

3- گر طَمَع داری از آن جامِ مُرَصَّع مَیِ لَعل

          ای بسا دُرّ که به نوکِ مژه‌ات باید سُفت

موضوع بیت: گریۀ سحری

مضمون بیت: رسيدن به معشوق بسيار رنج و خون دل دارد

معنی واژگان:طمع داري: خواستاري، مي طلبي/ جام مُرصّع: جام جواهرنشان، اشاره است به خود معشوق که هر عضوي از او جواهري را به ياد مي آورد و نيز مي تواند اشاره به دهان او باشد که لبش لعل و دندانش مرواريد است/ مي لعل: شراب سرخ، اشاره است به شراب سرخ عشق و نيز بوسه اي که از آن دهان باشد/ اي بسا: چه بسيار/ دُر: مرواريد، اشاره است به دانه هاي اشک/ بايد سفت: بايد سوراخ کرد

آرایه ها: تناسب در مُرصع و لعل /تناسب در دُر و سفتن/تناسب در  لعل و در / تناسب درجام و مي/ در: باستعارۀ مقصود قطره های اشک/ شکل مژه و دانه ي اشکي که بر سر آن است به سوراخ کردن مرواريد با وسيله ي سوراخ کننده تشبيه شده است

واج آرایی: تکرار حرف «م» و «ر» و«ب»و نزدیکی مخرج«د» و «ت»

معنی بیت: اگر امید داری که از آن جام گهر نشان بادۀ سرخ معرفت بنوشی، مروارید­های سرشک بی شمار با سر مژگان خود باید به رشته کشی،یا مقصود آن است که نوشیدن بادۀ وصل بی­کشیدن رنج توان فرسا دست نمی دهد و از دشواری گوئی باید مروارید ها را با اشک سوراخ کنی.

…………………………….

4- تا اَبَـد بـویِ مـحبـّت به مَشـامَش نَرَسَد

         هر که خاکِ درِ مَیخانه به رُخساره نَرُفت

موضوع بیت: بندگی

مضمون بیت: عشق و سختي راه رسيدن به آن

 معنی واژگان:ابد: زمان بي پايان، انتهاي جهان بي پايان/ محبّت: عشق/ مشام: وسيله و نيروي پويايي/ رخساره: چهره

آرایه ها: تناسب در بو و مشام و رسيدن /تناسب در خاک و در و رُفتن

واج آرایی: تکرار حروف «ب» و «ر»و«م»و«خ»

معنی بیت: آنکه بر سر آستان میکدۀ معرفت نسود و غبار آن درگاه را به چهره پاک نکرد تا پایان روزگار از گلزار عشق بوئی نخواهد شنید.

……………………………….

5-  در گُلِسـتانِ اِرَم دوش چو از لُطفِ هوا

         زلفِ سُنبُل به نَسیمِ سَحَری می‌آشفت

موضوع بیت:فراهم آمدن شرایط وصال.

مضمون بیت:  تأسف و افسوس بر گذشته

معنی واژگان:گلستان: باغ پرگل/ ارم: اصلاً باغ شدّاد را مي گويند، امّا باغ شاه شجاع که محلّ گردش عموم بوده است/ در زمان حافظ به نام ارم بوده است و در هر حال اين گلستان ارم در زمان حافظ در شيراز وجود داشته است/ لطف: لطافت/مي آشفت: پريشان مي شد

آرایه ها: تناسب در گلستان و سنبل و نسيم سحري /تناسب در زلف و آشفتن /تناسب در دوش و سحر /تناسب در هوا و نسیم /تضاد در دوش و سحر / سنبل: معمولاً زلف و گلِ سنبل به يکديگر تشبيه مي شوند و در اينجا رشته ها و گلبرگهاي سنبل به زلف سنبل تشبيه شده است

واج آرایی: تکرار حروف «س» و «ر»و«ل»و«ی»

معنی بیت: دیشب در گلزار باغ ارم شیراز هنگامی که نسیم صبحگاهی به نرمی گیسوی سنبل را پریشان میکرد…

…………………….

6- گفتم: ای مَسنَدِ جَم، جامِ جهان بینَت کو

         گفت: اَفسوس که آن دولَتِ بـیدار بِخُفت

موضوع بیت: وصل و هجران(ناپایداری دولت وصال)

مضمون بیت: تأسف و افسوس بر گذشته

معنی واژگان:مسند جم: در شعر فارسي جمشيد و سليمان يکي دانسته شده اند و مقصود از مسند جم باد است که تکيه گاه حضرت سليمان (ع) بوده است. (بعضي مسند جم را شاه نشين کاخ شيخ ابواسحاق و بعضي ملک فارس گرفته اند.) /جام جهان بين: جامي که گويند جمشيد داشت و در آن نگاه مي کرد و همه ي جزئيات جهان را در آن مي ديد/ دولت: خوشبختي، دولت بيدار يعني خوشبختي مؤثر و بادوام/ خفتن دولت: از دست رفتن خوشبختي

آرایه ها:  تناسب در جم و جام جهان بين و دولت / تناسب و نوعی تضاد در بيدار و بخفت /جناس در جم و جام /تناسب در مسند و دولت /تناسب در مسند نیز با دولت / جناس در جم و جام

واج آرایی: تکرار حرف «ج» و «ن» و «م»و«ت»

معنی بیت: به باد که مرکب جم یعنی سلیمان است گفتم:جام جهان نمای تو کجاست.باد پاسخ داد:دریغا که بخت بیدار جم به خواب عدم فرو رفت.

……………………………….

7-  سُـخَـنِ عِشـق نـه آن اسـت که آید به زبان

        ساقیا می ده و کوتاه کن ایـن گفت و شِنُفت

موضوع بیت:  سخن عشق(سخن عشق به زبان نمی آید)

مضمون بیت: عشق بي زبان اوليتر است

معنی واژگان:گفت و شنفت: بحث، گفت و شنيد.

قواعد: گفت و شنفت : اسم مرکب.

آرایه ها: تناسب در سخن و زبان و گفت و شنفت/ تناسب در کوتاه کردن هم با زبان و هم با سخن /تناسب در کوتاه کردن با گفت/ ایهام جناس در گفت و شنفت

واج آرایی: تکرار حروف «ک» و «ت» و «س» و«ن»

معنی بیت: خواجه پس از بيان پريشان شدن گل در گلستان ارم و به خواب رفتن بخت بيدار، دوباره به ماجراي عشق باز مي گردد و مي فرمايد: سخن عشق سخني نيست که بتوان آن را رح و بيان کرد. اي ساقي، شراب بياور و بنوشان و مست کن و به اين گفتگوها پايان بده.

قلم را آن زبان نبوَد که سرِّ عشق گويد باز

ورايِ حدِّ تقرير است شرحِ آرزومندي

(غزل 3 / 440)

محصول بيت ـ صحبت و گفتگوى عشق آن نيست كه بتوان به زبان آورد: عشق يك امر حالى است نه قالى، فقط عاشقان دانند كه عشق چگونه حالتى است: بى‌دردان آن را درك نمى‌كنند.

……………………………….

8- اشکِ حافظ خِرَد و صَبر به دریا انداخت

        چـه کُنَد؟ سـوزِ غمِ عشق نیارست نِهُفت

موضوع بیت: شیدایی(شیدایی حافظ عاشق )

مضمون بیت: اشک عاشق و پرده دري آن

معنی واژگان:به دريا انداختن: از دست دادن، ترک کردن، از بين بردن/ نيارست نهفت: نتوانست پنهان کند

آرایه ها: تضاد در اشک و دريا با سوز /تناسب و ایهام تضاد  در اشک و سوز / تناسب در سوز با غم / صنعت استخدام در خرد و صبر به دریا انداختن.

واج آرایی: تکرار آواي نزدیکی مخرج حرف «د» و «ت» و تکرار هرکدام و «ب»و«ر»وآوای «s»

معنی بیت: عقل و شکیب حافظ در دریای سرشک وی غرقه گشت و تاب و توانش بیش نماند و یارای پنهان کردن سوز گداز آتش عشق را نداشت.

…………………………………………

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا