* غزل 79 *
1- کُنون که میدَمَد از بوستان نَسیمِ بهشت
من و شرابِ فَرَح بخش و یارِ حورسرشت
2- گـِدا چـِرا نَـزَنـَـد لافِ سـَلـطَنَـت امــروز
که خِیمه سایة ابر است و بَزمگَه لَبِ کِشت
چـمن حِکایَـتِ اردیـبـهـشـت مـیگویـد
نه عارِف است،که نَسیه خرید و نقد بِهِشت
3- چـمن حِکایَـتِ اردیـبـهـشـت مـیگویـد
نه عاقل است،که نَسیه خرید و نقد بِهِشت
به مَی عِمارتِ جان کن که این جهانِ خراب
بر آن سَر است که از خاکِ ما بسازد خِشت
4- به مَی عِمارتِ دل کن که این جهانِ خراب
بر آن سَر است که از خاکِ ما بسازد خِشت
5- وفا مَجـوی ز دشمـن که پـرتوی نـدهد
چو شمعِ صومِعه افروزی از چراغِ کِنِشت
مکن به نامـه سیاهـی نگاه در مَـنِ مـست
که آگه است که تقدیر بر سَرَش چه نوشت؟
6- مکن به نامـه سیاهـی مَلامـَتِ مـنِ مـست
که آگه است که تقدیر بر سَرَش چه نوشت؟
7- قَــدَم دِریــغ مَــدار از جِـنـازة حــافــظ
که گر چه غرقِ گناه است میرود به بهشت
******************************
وزن غزل : مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلات ( بحر مجتث مثمن مخبون مقصور )
1- کُنون که میدَمَد از بوستان نَسیمِ بهشت
من و شرابِ فَرَح بخش و یارِ حورسرشت
موضوع بیت: فراهم آمدن شرایط وصال.
مضمون بیت: بهار و عيش و شراب و يار
معنی واژگان:مي دمد: مي وزد/ بوستان: باغ پُر گل و ريحان/ نسيم: باد ملايم/ فرح بخش: شادي آور/ حور سرشت: مانند حوريان بهشتي، مانند زنان زيباي بهشتي.
قواعد: و : در این جا حرف اضافه است مفید معنی ملازمت و مصاحبت /حورسرشت : صفت مرکب ، یار موصوف
آرایه ها: تناسب در بهشت و حور و فرح بخش / تناسب در بوستان و نسیم /تناسب در نسیم با دمیدن.
واج آرایی: تکرار حروف «ن» و «ش» و «ر»و«ب»
معنی بیت: حافظ بوستان را به بهشت، شراب فرح بخش بهاري را به شراب طهور بهشتي و يار را به حور مانند کرده است و مي فرمايد: حال که از بوستان بوي خوش بهشتي به مشام مي رسد و نسيم ملايم بهاري در حال وزيدن است، وقت آن است که من و يار حور سرشت همراه و ملازم هم باشيم و شراب فرح بخش بنوشيم و مست گرديم.
محصول بيت ـ اكنون كه از بوستان نسيم معطر بهشتى مىوزد، يعنى ايام بهار است و از بوستانها بادهاى ملايم و خوشعطر مىوزد، و در اين موسوم منم و شراب فرحبخش و يار حورسرشت. حاصل كلام: فصل بهار را با يار و بادهنوشى مىگذرانم، يعنى مصاحب من باده است و يار و از اين دو جدا نمىشوم.
……………………..
2- گـِدا چـِرا نَـزَنـَـد لافِ سـَلـطَنَـت امــروز
که خِیمه سایة ابر است و بَزمگَه لَبِ کِشت
موضوع بیت: بندگی (فراهم آمدن شرایط بندگی )
مضمون بیت: عشرت شاهانه
معنی واژگان:لاف زدن: ادّعا کردن/ سلطنت: پادشاهي/ کشت: مزرعه، کشتزار.
آرایه ها: تناسب در ابر و سايه و کشت / تناسب در گدا با لاف زدن/تضاد در گدا و سلطنت /
ایهام جناس در چرا و گدا
واج آرایی: تکرار حروف «ر» و «ز» و «د» و «س»و«ل»و«ب»
معنی بیت: اینک که نسیم بهشت از بوستان می وزد ، گدا هم دعوی شکوه شاهی تواند داشت ، چه سراپردۀ برافراشتۀ وی سایۀ گسترده ابر و مجلس آراسته اش کنار کشتزار و صحرای سبز و خرم است .
………………………………
3- چـمن حِکایَـتِ اردیـبـهـشـت مـیگویـد
نه عاقل است،که نَسیه خرید و نقد بِهِشت
موضوع بیت: اولیای الهی (نزد عارف رحمت خدا نقد است. )
مضمون بیت: غنيمت دانستن دم
معنی واژگان:حکايت مي گويد: حکايت مي کند/ چمن: باغ/ اردي بهشت: هم اشاره ات به ماه ارديبهشت و هم از کلمه ي بهشت استفاده شده است که اشاره اي به آن هم باشد/ نسيه: مقصود بهشت دنياي ديگر است و نقد: اشاره به باغ و صفاي کنوني/ بهشت: فروگذاشت
آرایه ها: تضاد در نسيه و نقد / بهشت در کلمه ي اردي بهشت و بهشت در آخر مصراع جناس تام دارند/ تناسب درخرید و نقد و نسیه
واج آرایی: تکرار حروف «ت» و «ن» و «د»وآوای«h»
معنی بیت: چمن به ما از صمیم بهار که ماه اردیبهشت است آگهی می دهد . آن که نسیة بهشت را خرید و بهشت نقد گیتی را که بهار خرم است ترک گفت خردمند نیست
………………………………..
4- به مَی عِمارتِ دل کن که این جهانِ خراب
بر آن سَر است که از خاکِ ما بسازد خِشت
موضوع بیت: دنیا و بی اعتباری آن – غنیمت دانستن فرصت
مضمون بیت: شراب و عيش و عشرت و استفاده از دقايق عمر
معنی واژگان:عمارت کن: آباد کن/ بر آن سر است: قصد دارد
آرایه ها: تضاد در عمارت و خراب / تناسب در عمارت و خاک و ساختن و خشت /ایهام جناس در خاک و خشت
واج آرایی: تکرار حرف «خ» و «س» و «ک» و «ب»و««ن»وآوای «آ»
معنی بیت: ملک دل را با نوشیدن باده آباد کن که ویرانه سرای گیتی در سر دارد که از غبار پیکر ما خشت بزند .
……………………………..
5- وفا مَجـوی ز دشمـن که پـرتوی نـدهد
چو شمعِ صومِعه افروزی از چراغِ کِنِشت
موضوع بیت: اخلاص(از خلوص کار برآید از ریا کار نیاید)
مضمون بیت: دشمن بيوفاست
معنی واژگان:پرتو: نور، جلوه/ صومعه: عبادتگاه زاهدان و صوفيان/ کنشت: عبادتگاه يهوديان، به طور مطلق معبد کافران
آرایه ها: تناسب و ایهام تضاد در صومعه و کنشت / تناسب در شمع و چراغ و پرتو و افروختن / ارسال مثل/
واج آرایی: تکرار حروف «ش» و «و» و «ي»و«م»
معنی بیت: از خصم پیمان به سر بردن مطلب ، چه آن که بخواهد بمدد چراغ معبد یهود شمع پرستشگاه زاهد را برافروزد ، فروغی نیابد و در تاریکی ماند .
………………………….
6- مکن به نامـه سیاهـی مَلامـَتِ مـنِ مـست
که آگه است که تقدیر بر سَرَش چه نوشت؟
موضوع بیت: حسن عاقبت
مضمون بیت: غرور نداشتن به صلاح و سرزنش نکردن گناهکاران/ جبر
معنی واژگان:ملامت مکن: سرزنش مکن/ نامه سياهي: سياه بودن نامه ي عمل، گناهکاري/ تقدير: سرنوشت/ بر سرش چه نوشت توجيهي است براي کلمه ي سرنوشت که مرادف با تقدير است
آرایه ها:تناسب در نوشتن و نامه و سیاهی / تناسب در سر و آگهی
واج آرایی: تکرار حروف «س» و «م» و «ت»و«ن»
معنی بیت: من باده گسار گنهکار را بیش سرزنش مکن ، چه کسی نمی داند که خامۀ سرنوشت چه به نام او رقم زده است ؛ مقصود آن که شاید من سرانجام به توبه آمرزیده شوم و تو به غرور نفس گرفتار گردی .
……………………………………….
7- قَــدَم دِریــغ مَــدار از جِـنـازة حــافــظ
که گر چه غرقِ گناه است میرود به بهشت
موضوع بیت: حسن عاقبت (امیدوار بودن به حسن عاقبت)
مضمون بیت: حافظ گناهکار امّا بهشتي
معنی واژگان:دريغ مدار: مضايقه مکن/ جنازه: تابوت.
آرایه ها: تضاد در غرق گناه و بهشت / تضاد در قدم دریغ داشتن با
واج آرایی: تکرار حرف «ر» و«د» وآواي «gh»و«z»
معنی بیت: برای تشییع جنازۀ حافظ یا پیکر بی جان او قدم رنجه کن که هر چند گناهکارست به یمن قدم مبارک تو بهشتی خواهد شد .
………………………………