• * غزل 77 *

1-  بُلبُلی برگِ گُلی خوش رنگ در مِنقار داشت

            و اندر آن برگ و نوا خوش ناله‌های زار داشت

2-  گفتمش در عِینِ وَصل ایـن ناله و فریاد چیست؟

          گفـت مـا را جِـلـوة مَـعشوق در این کار داشت

 یار اگر نَنشَست با ما نیست جایِ اِعتراض

                 پادشـاهی کامران بود از گدایان عار داشت

3-  یار اگر نَنشَست با ما نیست جایِ اِعتراض

                 پادشـاهی کامران بود از گدائی عار داشت

4-  در نـمی‌گیرد نـیاز و نازِ ما با حُسنِ دوست

                خُرَّم آن کز نازنیـنان بَختِ برخوردار داشت

5-  خیز تا بر کِلکِ آن نقّاش جـان افـشان کُنـیم

               کاین همه نقشِ عَجَب در گردِشِ پرگار داشت

6-  گر مُریدِ راهِ عشقی فـکرِ بـَدنـامـی مَـکـُن

                    شیخِ صَنعان خِرقه رَهنِ خانة خمّار داشت

7-  وَقت ِآن شیرین قَلَندَر خوش که در اَطوار سِیر

                ذکرِ تسبـیـحِ مَـلَـک در حَـلقـة زُنـّار داشـت

8- چشمِ حافظ زیِر بامِ قَصرِ آن حوری سِرِشت

                 شیوة جَنـّاتِ تَـجرِی تَـحتـِها الاَنهار داشت

******************************

وزن غزل : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلات ( بحر رمل مثمن مقصور )

1-  بُلبُلی برگِ گُلی خوش رنگ در مِنقار داشت

            و اندر آن برگ و نوا خوش ناله‌های زار داشت

موضوع بیت: گریة سحری (کار عاشق ناله و زاری است)

مضمون بیت: وصال و ناله هاي عاشق

معنی واژگان:بلبل: مظهر عاشق/  برگ گل: مظهر معشوق/ در منقار داشتن: مظهر وصل/ برگ: ساز و سامان/ نوا: چيز، مکنت، و با تناسب با ناله هاي زار معني ديگر آن يعني آواز نيز مورد نظر است /ناله هاي زار: ناله هايي توأم با زاري/ (اشاره اي دارد به داستان شيخ صنعان که در عين ديدار با معشوق گريه و زاري مي کرد)

آرایه ها: تناسب در بلبل و منقار و نوا و ناله هاي زار /تناسب در  بلبل و برگ و گل /تکرار ملیح برگ/ترادف ملیح برگ و نوا/ایهام در نوا/ایهام در برگ

واج آرایی: تکرار حروف «ن» و «گ» و «ر» و «ب»و«ل»و«ش»

معنی بیت: هزار دستانی گلبرگ خوش نقش و نگاری به نوک خود گرفته بود و با داشتن ساز و سامان و اسباب وصال گل باز ناله می­کرد .

……………………………..

2-  گفتمش در عِینِ وَصل ایـن ناله و فریاد چیست؟

          گفـت مـا را جِـلـوة مَـعشوق در این کار داشت

موضوع بیت: تجلّی ( تجلّی معشوق و ناله و فریاد عاشق)

مضمون بیت: (جلوه ي معشوق و ناله هاي عاشق) (حيرت).

معنی واژگان:در عين: با وجود/وصل: رسيدن به معشوق/ جلوه: تجلّي، جلوه گري.

آرایه ها: در کلمه ي «عين» ايهامي هست چون با چشم جلوه ي معشوق را بايد ديد. ایهام از دو معنا دارد:1- مثل 2- چشم/تناسب در وصل و معشوق /ترادف ملیح در ناله و فریاد /جناس در گفتمش و گفت

واج آرایی: تکرار حروف «ي» و «ل»و«ت»

معنی بیت: به بلبل گفتم : در حال وصال معشوق این بانگ و افغان را سبب چه باشد ؟ بلبل پاسخ داد : تابش فروغ وصل گل ما را بر این نگرانی برانگیخت ، جامی گوید :

محنت قرب زبعد افزونست

                                 دلم از محنت قربش خونست

نیست در هجر جز امید وصال

                                هست در قرب همه بیم زوال

……………………………..

3-  یار اگر نَنشَست با ما نیست جایِ اِعتراض

                 پادشـاهی کامران بود از گدائی عار داشت

 موضوع بیت: گدایی و پادشاهی – تواضع و فروتنی (عاشق و فروتنی او در برابر معشوق.)

مضمون بیت: معشوق و بي اعتنايي عاشق

معنی واژگان:اعتراض: ايراد/. کامران: خوشبخت/ عار: ننگ

آرایه ها: تضاد در پادشاه و گدا / ایهام تضاد و جناس در یار و عار /ایهام تضاد کامران و گدا

واج آرایی: تکرار حرف «ر» و «س» و«ت»و«ی»و آوای «آ»

معنی بیت: يار اگر با ما معاشرت نکرد و از ما روي گردان شد، جاي گله و اعتراض نيست؛ زيرا او پادشاه کشور بي نيازي است و از وجود گدايي چون من ننگ دارد.

محصول بيت ـ يار اگر با ما نشست و برخاست نكند، يعنى با ما آميزش نكند، محل اعتراض نيست، زيرا او يك پادشاه كامران است و از گدايان عار مى باشد.‌كند، يعنى عار دارد.

………………………………….

4-  در نـمی‌گیرد نـیاز و نازِ ما با حُسنِ دوست

                خُرَّم آن کز نازنیـنان بَختِ برخوردار داشت

موضوع بیت: ناز و نیاز ( از عاشق نیاز و از معشوق ناز)-

  • عنایت (عنایت معشوق به عاشق)

مضمون بیت: عاشق مأيوس و غبطه به حال عاشقان کامياب

معنی واژگان:درنمي گيرد: اثر نمي کند/ نياز: اظهار، احتياج/ ناز: کبر و گردنکشي/ حُسن: زيبايي/ خرّم: خوشا به حال/ نازنينان: زيباروياني که داراي حسن خداداد هستند/ بخت برخوردار: بخت کامياب/ نياز و ناز ترکيبي است مربوط به عاشق

آرایه ها:جناس در ناز و نازنين /جناس در نیاز /ترادف ملیح در نیاز و ناز و تناسب آن ها با حُسن

واج آرایی: تکرار حروف «ز» و «ر» و «خ» و «ن» و«ب»و«ی»وآوای «آ»

معنی بیت: چه عرض نیاز نمائیم و چه استغنا نشان دهیم ، هیچ یک در برابر جمال بی پایان او اثر بخش نیست و ما را به مقصود نمی رساند . شاد و خوش کسی باشد که از خوبان نازپرور کوی محبت کامرواست .

………………………………..

5-  خیز تا بر کِلکِ آن نقّاش جـان افـشان کُنـیم

               کاین همه نقشِ عَجَب در گردِشِ پرگار داشت

موضوع بیت: تجلّی (تجلّی لحظه به لحظة ساقی ازلی)

مضمون بیت: شگفتي در مقابل آثار حق

معنی واژگان:خيز: برپاخيز، بيا/ کلک: قلم/ آن نقاش: اشاره است به خداوند بزرگ/ جان افشان کردن: جان نثار کردن/ نقش عجب: تصوير عجيب/ پرگار: وسيله ي مخصوص رسم و نقاشي

قواعد: جان افشان : اسم مصدر

آرایه ها: تناسب درکلک و نقاش و نقش و گردش و پرگار /جناس در نقش و نقاش

واج آرایی: تکرار حروف «ن» و «ک»و «گ» و «ر»و«ش»

معنی بیت: بیا تا بر خامۀ هنر آفرین صورتگر آفرینش جان نثار کنیم که با یک حرکت پرگار این همه نقش و نگار شگفت و نو پدید آورد .

……………………….

6-  گر مُریدِ راهِ عشقی فـکرِ بـَدنـامـی مَـکـُن

                    شیخِ صَنعان خِرقه رَهنِ خانة خمّار داشت

موضوع بیت: عشق ( عاشقی رسوایی به دنبال دارند. عاشق از رسوایی هراس ندارد)

مضمون بیت:(عشق و بدنامي/ عاشق و بي اعتنايي به بدنامي).

معنی واژگان:مريد: دارنده ي ارادت، علاقه مند، خواهان/شيخ صنعان: عارفي بزرگ است که در مکّه هفتصد مريد داشت و بر اثر خوابي به روم رفت و عاشق دختري مسيحي شد و از دين اسلام صرف نظر کرد و به معبد مسيحيان رفت و شراب خورد و خوکباني کرد (روايت شيخ عطّار)/ خرقه: لباس درويشي که صوفيان آن را مي پوشند و محترم مي دارند/ رهن: گرو/ خانه ي خمّار: ميخانه

آرایه ها:  تناسب در مريد و عشق و بدنامي و شيخ صنعان و خرقه و خانه ي خمّار/تضاد در خرقه و خانه ی خمار / تضاد در خرقه و بدنامی/ تضاد در مرید و شیخ (صنعان)

واج آرایی: تکرار حروف «ر» و «خ» و «ش»و«ن»و«م»

معنی بیت اگر هوادار طریق محبتی ، از رسوایی بیم ندار . شیخ صنعان پیر عهد خود با همه اشتهار به نیک نامی و زهد خرقۀ شیخ الاسلامی را بجبر عشق بگرو به خانۀ باده فروش سپرده و جام گرفت.

……………………………….

7-  وَقت ِآن شیرین قَلَندَر خوش که در اَطوار سِیر

                ذکرِ تسبـیـحِ مَـلَـک در حَـلقـة زُنـّار داشـت

موضوع بیت:خداوند و یاد او – خداوند و تسبیح او (سالک تسبیح خداوند می کند)

مضمون بیت: بي ريايي مطلق- مرد خدا

معنی واژگان:وقت: اصطلاحي صوفيانه است و آن است که بنده از گذشته و آينده فارغ شود. شيرين قلندر: قلندريان صوفياني بودند که بر خلاف عُرف اجتماع عمل مي کردند و باعث تنفر خلق از خود مي شدند امّا ارتباطشان با خدا در حدّ عالي بود (و از همين جهت است که حافظ ظاهر اين شيرين قلندر را زنّاربند معرفي مي کند ولي در باطن ذکر تسبيح فرشتگان را در فکر و زبان او مي گذارد). کلمه ي شيرين در اينجا به معني شيرين کار است که کاري مي کند که هرکسي از عهده ي آن برنتواند آمد. اطوار سير: حالات مختلف سير و سلوک عارفانه. ذکر: ياد، يادآوري، دعايي که هرکس براي ارتباط با خداي بزرگ بر زبان جاري مي کند. تسبيح: سبحان الله گفتن، ذکر خدا را گفتن، رشته اي از دانه هايي که براي احصاي عدد اذکار به کار مي برند. ملک: فرشته. زنّار: کمربندي که در آغاز زردشتيان در حين عبادت به خود مي بستند و به آن کشتي مي گفتند و سپس مسيحيان به تقليد از آنها در حين عبادت به کمر مي بستند، کمربندي که مسيحيان براي تمايز از مسلمين در شهرهاي تحت تسلّط مسلمانان به کمر مي بستند. در اينجا اشاره است به همان شيخ صنعان که با وجود مسيحي شدن با خداي بزرگ ارتباط نزديک داشت

قواعد:

آرایه ها: تناسب در قلندر و سير و ذکر و تسبيح و حلقه /   تضاد  در تسبيح و زنّار / تناسب در حلقه با اطوار

واج آرایی: تکرار حروف «ش» و «ق» و «ر» و «ک» و «ن»

معنی بیت: حال و روزگار آن درویش وارسته شیرینکار نکو و خوش باد که در گوناگون مراحل سیر و سلوک با آن که برای انصراف توجه خلق از خویش به ظاهر در جمع اهل زنار درزی و هیأت آنان بود همان ذکر و وردی را که فرشتگان در ستودن خداوند دارند بر زبان میراند و در دل داشت .

………………………………………………..

8- چشمِ حافظ زیِر بامِ قَصرِ آن حوری سِرِشت

                 شیوة جَنـّاتِ تَـجرِی تَـحتـِها الاَنهار داشت

موضوع بیت: گریة سحری ( گریة عاشق)

مضمون بیت: حافظ و اشک روان او

معنی واژگان:قصر: کاخ (نه به اعتبار ساختمان مجلل آن، بلکه به خاطر وجود معشوق)/ حوري: يکي از زنان سياه چشم بهشتي/ حوري سرشت: معشوقي که چون حوريان بهشتي است/ شيوه: روش، شباهت، اکنون در بعضي لهجه ها «شيوه» به معني چند جوي که به يکديگر راه دارند گفته مي شود/ جنّاتُ تجري تحتها الانهار: آيه اي است که به طور مکرّر در قرآن به کار رفته است و اغلب به صورت جنّاتٌ تجري مِن تحتها الانهار است از جمله در سوره ي بقره آيه ي 25 و آل عمران آيه 15 و موارد ديگر به معني باغهايي که در زير آن نهرهايي جريان دارد

آرایه ها:  تناسب در قصر و حوري و جنات تجري … / تشبيه مبالغه آميز اشک چشم به نهرها و منزل معشوق به بهشت چون يار حوري سرشت در آن جاي دارد/ تضاد در تحت و بام

واج آرایی: تکرار حروف «ر» و «ش» و «ت»وآوای«h»

معنی بیت: دیدۀ حافظ فرود بام کاخ آن زیبای مینوی نژاد به حالت بهشت های هشت گانه شباهت دارد که از زیر آن ها نهرهای آب روان است . جنات تجری …. مقتبس است از آیۀ 8 سورۀ البیّنه ( 98 ) جَزاوُهُم عِندَ رَبَّهِم جَنّاتُ عَدنٍ تَجری مِن تَحتِهَا الاَنهارُ ( پاداش آنان از پروردگارشان بهشت های جاودان است که نهرها از زیر آن روان باشد )

………………………………

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا