• * غزل 72 *

1-  راهیست راهِ عِشق که هیچَش کِناره نیست

           آن جا جُز آن که جان بِسِپارَند چاره نیست

2- هَر گَه که دل به عشق دَهی، خوش دَمی بود

          در کارِ خِـیـر حاجَـتِ هیـچ اِستِخاره نیست

ما را به مَـنعِ عـقـل مـترسان و مـَی بیار

               کان شَحنه در ولایتِ ما هیچ کاره نیست

3 –  ما را ز مَـنعِ عـقـل مـترسان و مـَی بیار

               کان شَحنه در ولایتِ ما هیچ کاره نیست

4-  از چشمِ خود بِپُرس که ما را که می‌کُشد؟

              جـانـا گُنـاهِ طالِـع و جـُرمِ سـتاره نیست

5-  او را به چشمِ پاک توان دید چون هِلال

                 هر دیده جایِ جلوة آن ماه پاره نیست

6-  فُرصَـت شِمَـر طَریقة رِندی که این نشان

              چون راهِ گَنج بر هَمه کس آشکاره نیست

7 –  نـگرفـت در تـو گِـریة حـافـظ به هیـچ رو

         حِیرانِ آن دِلَم که کم از سَنگِ خاره نیست

******************************

وزن غزل : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلات ( بحر مضارع مثمن اخرب مکفوف مقصور)

1-  راهیست راهِ عِشق که هیچَش کِناره نیست

           آن جا جُز آن که جان بِسِپارَند چاره نیست

موضوع بیت: عشق (راه عشق بی پایان است)

مضمون بیت: راه عشق راهي بي پايان و خطرناک است.

معنی واژگان:کناره: پايان/ جان سپردن: فدا کردن جان/ در زمان قديم در راههاي طولاني و پُرخطر بسياري از مسافران جان خود را از دست مي دادند و حافظ راه عشق را بي انتها و پُرخطر مي داند، البته مقصودش عشق حقيقي است نه عشقهاي مجازي که زود به پايان مي رسد.

آرایه ها:تناسب درراه و کناره / تکرار ملیح راه

واج آرایی: تکرار آواي «آ» و حرف «ن»و«ه»و«ک»

معنی بیت: راه عاشقی طریقی است که پایان ندارد و در این کار برای رسیدن به محبوب جز آن که از جان عزیز بگذرند ، گزیری نباشد .

………………………….

2- هَر گَه که دل به عشق دَهی، خوش دَمی بود

          در کارِ خِـیـر حاجَـتِ هیـچ اِستِخاره نیست

موضوع بیت: مقام توبه و انابه (همیشه می شود راه سلوک را آغاز کرد)

مضمون بیت: عشق کار خير است و احتياج به استخاره ندارد

معنی واژگان:هر گه: هر زمان/ دل به عشق دهي: عاشق شوي/ خوش: دلپذير/ دم: لحظه/ کار خير: کار نيک/ استخاره: طلب آگاهي از راه خير و صلاح کار از درگاه پروردگار/ مصراع دوم ضرب المثل مشهوري شده است

قواعد: خوش دمی : صفت و موصوف

استخاره : مصدر باب استفعال

آرایه ها: ایهام جناس در دهي و دمي /تناسب در خیر و استخاره

واج آرایی: تکرار حرف «د» و هماهنگي آن با تکرار حرف «ت»و«ه»و«خ»

معنی بیت: هرگاه که دل به عشق بسپاري و عاشق شوي، لحظه ي خوشي است؛ زيار در کار خير حاجت هيچ گونه استخاره نيست.

محصول بيت ـ هر وقت كه دل به عشق بسپارى آن زمان، زمان خوش است، يعنى آن دمى كه عاشق مى‌شوى بهترين وقت است و در كارى كه خير دارد حاجت به هيچ استخاره نيست، حاصل اين‌كه، دل به عشق دادن يك مصلحت خير است. پس در اين باره معطلى براى استخاره و تأخير جايز نيست.

……………………

3 –  ما را ز مَـنعِ عـقـل مـترسان و مـَی بیار

               کان شَحنه در ولایتِ ما هیچ کاره نیست

موضوع بیت: عقل جزوی و باده پرستی در برابر هم.

مضمون بیت: عقل در ولايت عشق قدرتي ندارد.

معنی واژگان:منع: ممانعت، جلوگيري/ شحنه: رئيس داروغگان و پاسبانان/ ولايت: سرزمين/ دعواي عقل و عشق

قواعد: هيچ کاره نيست: در زبان فارسي گاهي در يک جمله دو کلمه ي منفي مي آورند و مقصودشان باز هم حالت منفي جمله است نه مثبت آن و مثلاً مي گويند او هيچ نمي داند و مقصودشان اين است که او چيزي نمي داند، پس هيچ کاره نيست يعني قدرتي ندارد و کاري به دستش نيست

آرایه ها:تناسب در منع و عقل و مي و شحنه /تناسب در ترس و شحنه /تناسب در شحنه و ولایت / ایهام تضاد درشحنه و هیچ کاره

واج آرایی: تکرار حروف «م» و «ن» و «ر»

معنی بیت: ما را از نهی خرد بیم مده و باده بده که نگاهبان خرد در کشور دل ما هیچ کاره هم نیست یعنی از هیچ هم کمتر است .

……………………..

4-  از چشمِ خود بِپُرس که ما را که می‌کُشد؟

              جـانـا گُنـاهِ طالِـع و جـُرمِ سـتاره نیست

موضوع بیت: تجلّی (جلوۀ جلالی معشوق و تأثیر در عاشق)

مضمون بیت: (نگاه معشوق قاتل عاشق است) (عدم اعتقاد حافظ به احکام نجومي قديم).

معنی واژگان:جانا: اي معشوق همچون جان/ طالع: ستاره ي طلوع کننده ي در زمان تولّد هرکس که ستاره ي بخت اوست، بخت، سرنوشت/ جرم: گناه

آرایه ها: تناسب درچشم و طالع و ستاره /ترادف در  گناه و جرم /تناسب در گناه و جرم با کشتن

واج آرایی: تکرار حرف «آ» و«س»و«ش» و«ک»وآوای«t»

معنی بیت: : از دیدۀ خود سؤال کن تا بگوید که ما کشتۀ تیر نگاه توایم ، جان من ، قتل عاشق را تقصیر و گناه کوکب بخت و اختران فلکی مدان ……………………..

5-  او را به چشمِ پاک توان دید چون هِلال

                 هر دیده جایِ جلوة آن ماه پاره نیست

موضوع بیت:اخلاص(دیدن معشوق دل پاک می خواهد)

مضمون بیت: جلوه گري يار در چشم پاک و ناآلوده – چشم آلوده نظر از رخ جانان دور است

معنی واژگان:چشم پاک: هم اشاره است به اين که ديدن هلال ماه با وضو بايد باشد و هم اشاره است به چشمي که نگاهش بدون شائبه ي گناه باشد/ جلوه: تجلّي، جلوه گر شدن/ ماه پاره: زيبارو

آرایه ها: تناسب درچشم و هلال و ماه پاره و جلوه و ديد / نوعی جناس در ديد و ديده

واج آرایی: تکرار حروف «پ» و «چ» و «ج» و «هـ»

معنی بیت: محبوب لطیف را با دیدۀ تیز بین روشن آن چنان که هلال را نگرند ، توان دید ، چه هر چشم شایستگی ندارد که جلوه گاه آن ماهرخ زیبا شود .

……………………..

6-  فُرصَـت شِمَـر طَریقة رِندی که این نشان

              چون راهِ گَنج بر هَمه کس آشکاره نیست

موضوع بیت:اولیای الهی (انسان کامل کیمیای کمیاب است)

مضمون بیت: رندي و روش آن و دور از دسترس بودن آن

معنی واژگان:فرصت شمر: غنيمت بدان/ طريقه: روش/ رندي: ظاهر بد و باطني خوش داشتن و استفاده ي صحيح از عمر و وقت/ نشان: راه و روش/ آشکاره: آشکار، معلوم.

آرایه ها: تناسب در نشان و راه و گنج و آشکاره /تناسب در طريقه و راه و نشان.

واج آرایی: تکرار حروف «ر» و «هـ» و «ي»و«ن»

معنی بیت: شیوۀ قلندری و وارستگی را غنیمت بدان که طریق آن چون راه گنجینة گرانبها بر هر کسی پدیدار نیست .

………………………..

7 –  نـگرفـت در تـو گِـریة حـافـظ به هیـچ رو

         حِیرانِ آن دِلَم که کم از سَنگِ خاره نیست

موضوع بیت: شکایت( شکایت عاشق از معشوق)

مضمون بیت: گريه ي عاشق و دلِ سنگ معشوق

معنی واژگان:نگرفت: اثر نکرد/ به هيچ رو: به هيچ وجه/ حيران بودن: سرگردان بودن، متحيّر بودن/ کم: کمتر/ سنگ خاره: سنگ خارا، سنگ بسيار سخت

 آرایه ها: تشبيه دل به سنگ خارا/تناسب در دل و گریه /ایهام تضاد در گریه و سنگ

واج آرایی: تکرار حروف «گ» و «ک» و «ي»وآوای«h»

معنی بیت: اي معشوق، گريه ي حافظ در تو هيچ تأثيري نکرد و در حيرتم از آن دلي که در بي رحمي و سختي نه تنها کمتر از سنگ خارا نيست، بلکه بالاتر از آن است.

محصول بيت ـ گريه حافظ به هيچ وجه به توتأثير نكرد. حيرانم از آن دل كه در سختى كمتر از سنگ خاره نيست. يعنى حيران آن دلم كه در سختى و سياهى كمتر از سنگ خارا نيست.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا