- *غزل 67*
1-یا رَب این شَمعِ دل افروز ز کاشانة کیست؟
جـانِ ما سـوخت، بِپُرسید که جانانة کیست؟
حالیا خانه بَراندازِ دِل و دینِ مَن است
تا هم آغوشِ که میباشَد و هَمخانة کیست؟
2-حالیا خانه بَراندازِ دِل و دینِ مَن است
تا در آغوشِ که میخُسبَد و هَمخانة کیست؟
3-بادة لَعلِ لَبَش کَـز لَبِ مَـن دور مَباد
راحِ روحِ که و پیمـان دهِ پیمــانة کیست ؟
4- دولتِ صُحبتِ آن شمعِ سَعادَت پَرتو
بازپرسید خــــدا را که به پَروانـة کیست؟
میدَمَد هر کَسَش اَفسونی و معلوم نشد
کـه دلِ نـازُکِ او مـایـِلِ افـسـانةکیست؟
5-میدهد هر کَسَش اَفسونی و معلوم نشد
کـه دلِ نـازُکِ او مـایـِلِ افـسـانةکیست؟
یا رب آن شاهوَشِ ماه رُخِ مِهر فُروغ
دُرِّ یکــتایِ کـه و گـوهرِ یک دانة کیست؟
6-یا رب آن شاهوَشِ ماه رُخِ زهره جَبین
دُرِّ یکــتایِ کـه و گـوهرِ یک دانة کیست؟
7-گفتم آه از دلِ دیوانة حـافـظ بـی تـو
زیرِ لب خنده زنان گفت که دیوانة کیست ؟
**************
وزن غزل: فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلات (بحر رمل مثمن مخبون مقصور)
1-یا رَب این شَمعِ دل افروز ز کاشانة کیست؟
جـانِ ما سـوخت، بِپُرسید که جانانة کیست؟
موضوع بیت: غیرت(غیرت عاشقی)
مضمون بیت: مسحور زيبايي و غبطه خوردن و حسادت بر رقيب
معنی واژگان:يارب: خدايا (از سرِّ تعجب و بيخودي ادا شده است)/ دل افروز: روشن کننده ي دلها/ کاشانه: خانه، سراي/ جانانه: معشوقه
آرایه ها: تناسب در شمع و دل افروز/تناسب در کاشانه و سوخت/تناسب در شمع و کاشانه /نوعی جناس در جان و جانان / شمع دل افروز: به استعاره مقصود محبوب زیبا
واج آرایی: تکرار حروف «س» و «ش»
معنی بیت: خدايا، اين شمعي که دلم به فروغ چهره ي زيبايش روشن است، از کدامين خانه است؟ از او بپرسيد که يار و دلرباي چه کسي است ک اين گونه جانم را سوزاند و نابود کرد؟
محصول بيت ـ عجبا آن شمعى كه دلها را متشوق مىكند، يعنى خاطرها را شوق مىبخشد از خانه كيست. يعنى فرزند كيست، جان ما را آتش زد، بپرسيد كه جانانه كيست و دلرباى كيست.
خواجه مىخواهد منزل دلرباى خود را بشناسد كه گاه و بىگاه به در دولتمآباش التجا نمايد
…………………………………….
2-حالیا خانه بَراندازِ دِل و دینِ مَن است
تا در آغوشِ که میخُسبَد و هَمخانة کیست؟
موضوع بیت: غیرت (غیرت عاشقی)
مضمون بیت: عاشق شدن و حسادت
معنی واژگان:حاليا: اکنون/ خانه برانداز: از بين برنده/ تا: تا ببينم که/ مي خُسبد: مي خوابد
قواعد: حالیا: قید زمان
آرایه ها: جناس در خانه و همخانه
واج آرایی: تکرار حروف «د» و «خ»و«ن»و«م»
معنی بیت: اکنون که ويران کننده ي دل و دين من است، بايد ديد که در آغوش که مي خوابد و در خانه ي چه کسي منزل دارد؟
محصول بيت ـ آن شمع دلفروز كه فعلاً خانهبرانداز دل و دين من است، عجبا با كه همخواب و همبستر است و با كه همخانه مىباشد. حاصل اينكه، مرا خراب و بيچاره كرد. آيا كرا آباد و احيا كند.
3-بادة لَعلِ لَبَش کَـز لَبِ مَـن دور مَباد
راحِ روحِ که و پیمـان دهِ پیمــانة کیست ؟
موضوع بیت: غیرت (غیرت عاشقی وتمنای وصال)
مضمون بیت: عشق و حسادت، لب لعل معشوق
معنی واژگان:باده ي لعل لبش: لبِ او که همچون باده ي سرخ نوشيدني و مست کننده است/ راح روح: شراب روح پرور/ پيمان ده: بجا آورنده ي عهد و پيمان/ پيمانه: جام
آرایه ها: تناسب در باده و لعل و لب و راح و روح و پيمانه و پيمان ده / جناس در راح و روح /جناس در پيمان و پيمانه /تکرار ملیح لب
واج آرایی: تکرار حرف«ل»و«ب»و«ن»وآوای«-ِ»
معنی بیت: می لعل لب یار که هرگز از لبم جدا مباد، شراب مستی بخش روان کیست و با ساغر کدام کس پیمان بسته که هم پیاله شود.
……………………………..
4- دولتِ صُحبتِ آن شمعِ سَعادَت پَرتو
بازپرسید خــــدا را که به پَروانـة کیست؟
موضوع بیت: غیرت (غیرت عاشقی وتمنای دولت وصال)
مضمون بیت: عشق و حسادت
معنی واژگان:دولت: خوشبختي، سعادت/ صحبت: همنشيني/ آن شمع: آن منبع نور و زيبايي/ سعادت پرتو: خوشبختي آور/ پروانه: اجازه، اجازه نامه، تلويحاً نامه ي سرنوشت، البته اشاره اي دارد به پروانه اي که عاشق شمع است/ خدا را: براي خدا
قواعد: دولت صحبت: تشبیه صریح
آرایه ها: تناسب در شمع و پروانه/تناسب در شمع و پرتو /ایهام جناس در پرتو و پروانه / تناسب در صحبت و پرسیدن
واج آرایی: تکرار حروف «ت» و «ر»و«ب»وآوی « S»
معنی بیت: برای خدا سؤال کنید که سعادت مصاحبت آن شمع محفل حسن که فروغ نیک بختی از آن می تابد با اجازه که باشد؟
……………………….
5-میدهد هر کَسَش اَفسونی و معلوم نشد
کـه دلِ نـازُکِ او مـایـِلِ افـسـانةکیست؟
موضوع بیت: عشق(معلوم نیست که یار که را می خواهد)
مضمون بیت: زيبارويي که هرکس مي خواهد عاشق او باشد
معنی واژگان:افسون دادن (که در بعضي نسخ افسون دميدن است: مي دمد هر کسش افسوني) با سخنان خود جادو کردن کسي/ افسون: وردي که جادوگران در حين جادوگري مي خوانند/ دلِ نازک: دلِ ظريف/ افسانه: سخنان غيرحقيقي و عاشقانه
آرایه ها: نوعی جناس در افسانه و افسون /تناسب در دل و افسون
واج آرایی: تکرار حروف «ل» و «س» و «OO» و «ک»
معنی بیت: هرکس ورد و حيله اي به کار مي برد و افسوني بر يار مي خواند و آشکار نيست که دل لطيف معشوق به کدامين جانب تمايل دارد و چه کسي به وصال او خواهد رسيد؟
محصول بيت ـ به اين شمع دلفروز هر كسى افسونى مىدمد و با مكر وحيله و رقيه سعى مىنمايد كه تمايل او را به خود جلب نمايد، اما معلوم نشد كه دل نازك و ظريف او به افسانه كه و به رقيه كه مايل است. حاصل، هر كسى براى اينكه او را به خود اختصاص دهد قصهها و افسانهها مىخواند اما معلوم نيست كه به قصه كه مايل است.
……………………
6-یا رب آن شاهوَشِ ماه رُخِ زهره جَبین
دُرِّ یکــتایِ کـه و گـوهرِ یک دانة کیست؟
موضوع بیت: غیرت (غیرت عاشقی وتمنای دولت وصال معشوق)
مضمون بیت: زيبايي و عشق و حسادت
معنی واژگان:يارب: خدايا (از سر تعجّب و بيخودي ادا شده است)/ شاه وش: باشخصيت (مانند شاه) در مقابل گدا (به خطّ و خال گدايان مده خزينه ي دل- به دست شاه وشي ده که محترم دارد)/ ماه رخ: کسي که چهره اش مانند ماه زيبا و نوراني است/ زهره جبين: کسي که پيشاني اش مانند ستاره ي زهره درخشان و زيباست/ درّ: مرواريد/ يکتا: يگانه، بي نظير/ گوهر: جواهر/ يکدانه: بي همتا، بي نظير
قواعد: شاه وش: صفت جانشین موصوف (یار)/ زهره جبین: صفت ترکیبی
آرایه ها: تناسب در ماه و زهره /تناسب در درّ و گوهر /تناسب در يکتا و يکدانه /تناسب در رخ و جبين / ایهام تناسب در شاه و رخ /نوعی جناس در شاه و ماه
واج آرایی: تکرار حروف «ر» و »هـ» و «ک»
معنی بیت: خواجه معشوق را به درّ يکتا و گوهر يک دانه مانند کرده است و مي فرمايد: خدايا، آن سلطان کشور حسن و زيبايي که چهره اي درخشان چون ماه و پيشاني اي تابناک بسان زهره دارد، درّ يکتا و گوهر يک دانه ي چه کسي است و کيست که او را مثل صدف در بر مي گيرد؟
محصول بيت ـ عجبا آن شمع دلفروز شاهوش و زهرهجبين. در يكتاى كه و گوهر يكدانه كيست. يعنى فرزند كه و جگرگوشه كيست.
…………………………..
7-گفتم آه از دلِ دیوانة حـافـظ بـی تـو
زیرِ لب خنده زنان گفت که دیوانة کیست ؟
موضوع بیت: غیرت(غیرت معشوقی ووصال معشوق دیر یاب )
مضمون بیت: معشوق طنّاز و طنزپرداز حافظ
معنی واژگان:آه: واي بر/ زير لب: آهسته/ خنده زنان: در حال خنده
آرایه ها:تکرار ملیح دیوانه و گفت
واج آرایی: تکرار حرف «د»و«ت»آوای«z»
معنی بیت: به یار گفتم: بر آشفتگی دل حافظ دور از تو دریغ می خورم، باخندة پنهانی زیر لب تجاهل کرد و گفت: دل او دیوانة عشق کیست؟
…………………………….