- غزل شماره 6
1- به مُلازمانِ سُلطان که رَساند این دُعا را ؟
که، به شُکرِ پادشاهی زِ نَظَر مران گدا را
2- ز رَقیبِ دیوسیرت به خدایِ خود پناهم
مگر آن شَهابِ ثاقِب مَددی دهد خدا را
مُژة سیاهت اَر کرد به خونِ ما اشارت
ز فِریبِ او بیندیـش و مکن غلط نگارا
3- مُژة سیاهت اَر کرد به خونِ ما اشارت
ز فِریبِ او بیندیـش و غلط، مکن نگارا
4- دلِ عالمی بسوزی، چو عِذار برفُروزی
تو از این چه سود داری که نمیکنی مُدارا؟
همه شب در این امیدم که نَسیمِ صبحگاهی
بــه پـیـامِ آشــنایـی بـنــوازد آشــنـا را
5- همه شب در این امیدم که نَسیمِ صبحگاهی
بــه پـیـامِ آشــنایـان بـنــوازد آشــنـا را
6- چه قیامت است جانا که به عاشقان نُمودی
دل و جـان فِـدایِ رویــت بِنُما عِذار ما را
7- به خدا که جُرعهای ده،تو به حافظِ سحرخیز
که دعـایِ صبحگاهـی اثــری کنـد شما را
*******************************
وزن غزل : فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (بحر رمل مثمن مخبون مکفوف )
1- به مُلازمانِ سُلطان که رَساند این دُعا را ؟
که، به شُکرِ پادشاهی زِ نَظَر مران گدا را
موضوع بیت:توسل-عنایت (طلب عنایت از محبوب)
مضمون بیت: (جلب توجّه شاه)
معنی واژگان:ملازمان سلطان: براي احترام به پادشاه و خطاب غير مستقيم به او «ملازمان سلطان» مي گويد يعني اطرافيان پادشاه/ دعا: باز هم به جهت احترام، استدعا را دعا گويد.
آرایه ها: تضاد در سلطان و پادشاه با گدا/سلطان در اینجا باستعاره مراد جانان فرمانروای ملک دل است/ تناسب درپادشاه و سلطان و ملازم
واج آرایی: تکرار حروف «ن» و «ر»
معنی بیت : به همراهان فرمانروای کشور دل این درخواست ما را که ابلاغ میکند که به شکرانة فرمان راندن بر دلها عاشق مسکین را از نظر دور مسازو عنایتی کن.
…………………………………………………………….
2- ز رَقیبِ دیوسیرت به خدایِ خود پناهم
مگر آن شَهابِ ثاقِب مَددی دهد خدا را
موضوع بیت:شهاب ثاقب-استعاذه
مضمون بیت: (گله از اطرافيان شاه و جلب توجه شاه به سوي خود)
معنی واژگان:رقيب: مراقب و محافظ/ ديوسيرت: شيطان صفت/ پناهم: پناه مي برم / شهاب ثاقب: تير شهاب، شعله اي مانند تيري نوراني که شب در آسمان ديده مي شود و آن را به صورت گلوله اي مشتعل به سرعت از سويي به سويي مي رود/ مددي دهد: ياري و کمک کند/ خدا را: براي خدا
قواعد: پناهم: مصدر جعلي پناهيدن
آرایه ها: بیت تلمیح به آیة 11 سورة الصافات ( 37) در باب راندن شیطانها از آسمان بمدد شهاب ثاقب دارد
واج آرایی: تکرار حرف «د»
معنی بیت: از رقیب و موکّل اهرمن خوی کوی یار بیزدان پناه میبرم، شاید بارقة لطف الهی یاری دهد و بفرمان حق وی را براند.
……………………………………………………………
3- مُژة سیاهت اَر کرد به خونِ ما اشارت
ز فِریبِ او بیندیـش و غلط، مکن نگارا
موضوع بیت:تجلی (جلوۀ جلالی معشوق)
مضمون بیت: (توجه نکردن به رقبا)
معنی واژگان:مژه ي سياه: نزديک ترين چيز و کس به مخاطب، کلمه ي سياه اشاره به سياهکاري و کشنده بودن مژه/ خون: قتل/ بينديش: بترس/ غلط مکن: اشتباه مکن/ نگارا: اي معشوق من
قواعد:مژۀ سیاه اضافۀ توصیفی
آرایه ها: اشاره کردن مژه به خون هم تشخیص است و هم کنایه از کشتن
واج آرایی: تکرار حرف «ن» در مصراع دوم
محصول بيت ـ يعنى اگر مژگان سياهت براى ريختن خون ما و مكر و حيله بهكار برده و فريبت داد گول او را مخور و از فريبش غافل مشو، چه اگر ما را بكشى بعد از كشتن ما پشيمان مىشوى زيرا عاشقى چون ما ديگر گير نمىآورى.
معنی بیت: اي معشوق زيبا، اگر مژگان سياه تو به ريختن خون ما فرمان داد، از فريب و نيرنگ او بترس و بر حذر باش و ما را مکش.
…………………………………………………………………..
4- دلِ عالمی بسوزی، چو عِذار برفُروزی
تو از این چه سود داری که نمیکنی مُدارا؟
موضوع بیت:تجلی (جلوۀ جلالی و جمالی معشوق)
مضمون بیت: (بازداشتن از خشم و ترغيب به مدارا)
معنی واژگان:عالَم: مردم جهان/ عذار برافروختن: خشمگين شدن/ مُدارا: ملايمت و نرمي
آرایه ها: تناسب در برفروختن و سوختن /جناس در سوز و سود
واج آرایی: تکرار آوای «z» و حرف «د» در مصراع دوم
معنی بیت: چون چهره بنمائی، دل جهانیان را بشیفتگی بر جمال خود میگدازی، تو از این سوختن عاشقان چه بهره میبری که نرمی نمیکنی.
……………………………………………………………..
5- همه شب در این امیدم که نَسیمِ صبحگاهی
بــه پـیـامِ آشــنایـان بـنــوازد آشــنـا را
موضوع بیت:نفحات ربانی
مضمون بیت: (آرزوي پيام از سوي محبوب)
معنی واژگان:نسيم صبحگاهي: باد صبا
قواعد:پیام آشنااضافۀ تخصیصی
آرایه ها: تضاد شب با صبح /تناسب نسيم صبحگاهي و پيام /تناسب نوازش و آشنا.
واج آرایی: تکرار حروف «ش»،«ن» و آوای «s» در مصراع اول و هم چنین آوای «ای» در مصراع اول و «آ» در مصراع دوم.
معنی بیت: تمام شب در اين آرزويم که صبح شود و باد صبا بوزد تا با آوردن پيام معشوقان، دل اين عاشق را نيز نوازش دهد و به مراد برساند.
……………………………………………………………
6- چه قیامت است جانا که به عاشقان نُمودی
دل و جـان فِـدایِ رویــت بِنُما عِذار ما را
موضوع بیت:تجلی(تجلی وصال) -وصال(طلب وصال محبوب)
مضمون بیت:(آرزوي ديدارِ ذات معشوق پس از ديدن صفات او)
معنی واژگان:قيامت: اشاره به قامت است و در حقيقت اشاره به عمل مهم و کارِ کارستان/ نمودي: نشان دادي/ عِذار: چهره/ اشاره اي است به عقيده ي ديدن جمال حق در روز قيامت به عقيده ي اشاعره/ روزي رُخش ببينم و تسليم وي کنم
آرایه ها: ترادف ملیح در دل و جان
واج آرایی: تکرار حروف «ن» و «د» و حرف «ر» در مصراع دوم
معنی بیت: هول دشوار رستاخیر را با هجران خود در دلهای مهرورزان پدید آوردی، جان و دل برخی و فدای رخسار تو باد، روی نهان مکن.
……………………………………………………………
7- به خدا که جُرعهای ده،تو به حافظِ سحرخیز
که دعـایِ صبحگاهـی اثــری کنـد شما را
موضوع بیت:عنایت (طلب عنایت از محبوب)
مضمون بیت: (حافظ جرعه نوش) (حافظ و دعاي سحري).
قواعد:دعای صبحگاهی اضافۀ توصیفی
آرایه ها : تناسب در جرعه و صبح (صبوح) / تناسب در سحرخيز و دعاي صبحگاهي
تکرار آوای «s»
معنی بیت: ترا بیزدان سوگند میدهم که شربت وصلی یا ساغری از بادة حسن بحافظ که از سحر خیزان است بنوشان، چه دعای این جمع در وقت سحر در حق شما باجابت نزدیکتر است.