• * غزل 485 *

1- ساقیا سایة اَبرَست و بهار و لبِ جوی

      من نَگویم چه کُن، ار اهلِ دلی، خود تو بگوی

2- بویِ یک رنگی از این نَقش نمی آید، خیز

                         دَلقِ آلودة صوفی به مَیِ ناب بشوی

3- سِفِله طَبعَست جهان، بر کَرَمَش تکیه مکن

                 ای جَهاندیده ثَباتِ قَدَمِ از سِفلِه مَجوی

دو نَصیحَت کُنَمَت بِشنو و صَد گَنج بِبَر

                     از درِ عِیش درآی و به رَهِ عِیب مَپوی

4- دو نَصیحَت کُنَمَت بِشنو و صَد گَنج بِبَر

                           از درِ عِیش درآو به رَهِ عِیب مَپوی

5- شُکرِ آنرا که دِگَر باز رَسیدی به بَهار

                        بیخِ نیکی بِنِشان و رَهِ تَحقیق بجوی

رویِ جانان طَلَبی، آینه را قابِل ساز

          زانکه هرگز گُل ونسرین نَدَمَد ز آهن و روی

6- رویِ جانان طَلَبی، آینه را قابِل ساز

          ورنه هرگز گُل ونسرین نَدَمَد ز آهن و روی

7- گوش بُگشای که بلبل به فَغان میگوید

                    خواجه تَقصیر مَفَرما، گُلِ توفیق بِبوی

*پیشتر زانکه شَوی خاکِ درِ مَیکَده ها

یک دو روزی به سَر اندر رَهِ مَیخانه بِپوی

*چارچیز است کز او مَرد جوانبَخت شود

دِرَم و امن و مَیِ ناب و نِگاری خوش خوی

8- گفتی از حافظِ ما بویِ ریا می آید

               آفرین بر نَفَسَت باد که خوش بُردی بوی

******************************

وزن غزل 485 : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلات (بحر رمل مثمن مقصور)

1- ساقیا سایة اَبرَست و بهار و لبِ جوی

      من نَگویم چه کُن، ار اهلِ دلی، خود تو بگوی

موضوع بیت:غنیمت شمردن فرصت

مضمون بیت: بهار و ساقي

معنی واژگان:ساقي: آن که در مجلس مي خواران به آنان شراب مي دهد/ اهل دل: کسي که با عشق و عيش و طرب سر و کار دارد

واج آرایی:تکرار حرف «ي»

معنی بیت: ای ساقی، ایام بهار است و سایبان ابر بر کنار جویبار افراشته؛ من به تو نمی گویم که چه باید کرد، اگر تو صاحبدلی و کشف ضمیر می کنی، خود بازگو.

………………………..

2- بویِ یک رنگی از این نَقش نمی آید، خیز

                         دَلقِ آلودة صوفی به مَیِ ناب بشوی

موضوع بیت:ریا و سالوس(دوری از ریا و سالوس)

مضمون بیت: صوفي و مي ناب

معنی واژگان:بوي: نشانه، اثر/ يک رنگي: صفا و صميميت /نقش: حرکت، حرکات و سکنات /دلق آلوده: خرقه آلوده با ريا و تزوير/ صوفي: در مفهوم منفي آن يعني صوفي رياکار/ مي ناب: شراب خالص

آرایه ها: تناسب در رنگ و نقش و دلق /تناسب در  بوي با رنگ / اين نقش: کنايه از نقش و نگار خرقه ي صوفيان

واج آرایی: تکرار حرف «ن»

معنی بیت: نشان اخلاص و یک جهتی از دلق رنگا رنگ صوفی پدیدار نیست، برخیز و خرقة ناپاک صوفی را به می پاک ساز تا شاید یک رنگ شود.

…………………………

3- سِفِله طَبعَست جهان، بر کَرَمَش تکیه مکن

                 ای جَهاندیده ثَباتِ قَدَمِ از سِفلِه مَجوی

موضوع بیت:دنیاو بی اعتباری آن (ترک تعلق دنیا)

مضمون بیت: دنيا و کرم دنيا

معنی واژگان:سفله طبع: کسي که نهاد و سرشتش پست باشد/ کرم: لطف و بزرگواري /ثبات قدم: پايداري در کار

قواعد: سفله طبع: صفت ترکیبی

آرایه ها:تضاد در سفله و کرم / بیت دارای آرایة تصدیر و تشخیص است.

واج آرایی:تکرار آواي «s»

معنی بیت: دنیا پست خوست، بردهش و بخشندگی او اعتماد مکن. ای آنکه دنیا را شناخته و آزموده ای، از فرومایه پایداری مخواه.

……………………………

4- دو نَصیحَت کُنَمَت بِشنو و صَد گَنج بِبَر

                           از درِ عِیش درآو به رَهِ عِیب مَپوی

موضوع بیت:عیب جویی(دوری از عیب جویی)

مضمون بیت: خوشباشي و دوري از بدنامي

معنی واژگان:نصيحت: پند/ عيش: شادي و طرب/ مپوي: قدم مگذار، مرو

آرایه ها:نوعی جناس در عيش و عيب نوعي جناس دارند/تناسب در  دو و صد

واج آرایی: تکرار حرف «ن» در مصرع اول و حرف «د» در مصرع دوم

معنی بیت: دو اندرز به تو می دهم، بپذیر و صد گنج گوهر سود کن، به خوشدلی روزگار را سپری ساز و عیبجو مباش.

……………………….

5- شُکرِ آنرا که دِگَر باز رَسیدی به بَهار

                        بیخِ نیکی بِنِشان و رَهِ تَحقیق بجوی

موضوع بیت:بخشش

مضمون بیت: شکر رسيدن به فصل بهار

معنی واژگان:باز: دوباره (در بعضي نسخ به جاي «باز» «بار» آمده که مناسب تر به نظر مي رسد) و ممکن است فعل را «باز رسيدي» از مصدر باز رسيدن بدانيم/ بيخ: ريشه/ بیخ نیکی: بیخ درخت نیکی/ بنشان: در زمين بکار ره تحقيق/ بجوي: به دنبال راستي و درستي برو

آرایه ها: بیخ نیکی: استعارة مکنیه

واج آرایی: تکرار حرف «ر»

معنی بیت: به شکرانة آنکه بار دیگر بهار عیش و کامیابی تو فراز آمد و فرصت خوشدلی یافتی، درخت احسان و کردار نیک در کشتزار گیتی بکار و به راه حقیقت جویی برو.

……………………………..

6- رویِ جانان طَلَبی، آینه را قابِل ساز

          ورنه هرگز گُل ونسرین نَدَمَد ز آهن و روی

موضوع بیت:تخلیه،تحلیه،تزکیه

مضمون بیت: آينه ي دل و چهره ي يار

معنی واژگان:جانان: معشوق/ آينه: مقصود آينه دل است /قابل ساز: درخور جلوه گري يار ساز /ندمد: سبز نمي شود

آرایه ها:تناسب در آهن و روي با آينه / تشبيه مضمر چهره ي دوست به گل و نسرين

 واج آرایی:تکرار حرف «ن»

معنی بیت: آینة دل را از زنگار هوی پاک کن تا پذیرای نور حق شود و اگر این قابلیت و شایستگی را فراهم نسازی، مانند آنست که از آهن و روی امید محال روییدن گل و نسرین داشته باشی.

…………………………

7- گوش بُگشای که بلبل به فَغان میگوید

                    خواجه تَقصیر مَفَرما، گُلِ توفیق بِبوی

موضوع بیت:توفیق(کوشش در راه به دست آوردن توفیق)

مضمون بیت: فصل بهار و توفيق الهي

معنی واژگان:فغان: فرياد، آواز/ خواجه: در مقابل بنده، مراد آزاد/ تقصير: کوتاهي /مفرما: مکن، توفيق: موافقت خدا با بنده

قواعد: گل توفيق: (اضافه تشبيهي) يعني توفيق به گل تشبيه شده است/ مفرما: فعل نهی از فرمودن که برای رعایت احترام به جای کردن بکار می رود

آرایه ها:تناسب در بلبل و فغان و گل

واج آرایی: تکرار حرف «گ» و آوای «gh»

معنی بیت: گوش بده که هزار دستان به آوای بلند می گوید: ای بزرگ کوتاهی مکن و بر آن باش که گل کامیابی را ببویی.

……………………………

8- گفتی از حافظِ ما بویِ ریا می آید

               آفرین بر نَفَسَت باد که خوش بُردی بوی

موضوع بیت:ریا و سالوس(تلاش برای دوری از سالوس و ریا)

مضمون بیت: حافظ و ريا

معنی واژگان:بوي: نشانه /نفس: دم، سخن، گفتار/ بوي بردن: حدس زدن/ خوش: درست و خوب و کامل

آرایه ها: جناس در بوي و بوي /حس آمیزی

واج آرایی:تکرار حرف «ب»

معنی بیت: گفتی که از زهد حافظ بوی ریاکاری و خودنمایی به مشام می رسد؛ بردم گرم تو آفرین و تحسین باد که خوب پی بردی.

………………………………..

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا