- *غزل 467*
1-زان مَیِ عشق، کز او پُخته شود هر خامی
گـــر چه ماهِ رَمَضان است، بیــاوَر جامی
2-روزها رفت که دستِ مَنِ مِسکین نگرفت
زُلفِ شِمشادقَـــدی، ساعِــدِ سیم اندامی
3-روزه هر چند که مِهمانِ عزیز است ای دل
صُحبَتَش موهِبَتــــی دان و شدن اِنعامی
4-مُرغِ زیرک به دَرِ خانِقـَـــه، اکنون نَپَرَد
که نَهادَست، به هر مَجلِسِ وَعظی دامی
5-گِلِه از زاهِدِ بَدخــــو، نکنم، رسم این است
که چو صُبحی بِدَمَد در پِیَش افتد شامی
گِلِه از زاهِدِ بَدخــــو، نکنم، رسم این است
که چو صُبحی بِدَمَد از پِیَش آید شامی
6-یارِ من چون بِخَرامد به تَماشایِ چمن
بِرَسانَش ز من ای پِیــکِ صَبــــا پِیغامی
گو حَریفی که شب و روز، مَیِ صاف کشد
بــود آیا که کنــــد یــاد ز دُردآشامی
7-آن حَریفی که شب و روز، مَیِ صاف کشد
بــود آیا که کنــــد یــاد ز دُردآشامی
8-حافظا، گر نَدَهَــد دادِ دِلَت آصِفِ عَهد
کام دُشوار به دست آوَری از خودکامی
**********************
وزن غزل: فاعلاتن فعلاتن فع لن(بحر رمل مثمن مخبون اصلم)
1-زان مَیِ عشق، کز او پُخته شود هر خامی
گـــر چه ماهِ رَمَضان است، بیــاوَر جامی
موضوع بیت:عشق (عشق زمان و مکان نمی شناسد)
مضمون بیت: ماه رمضان و مي عشق
معنی واژگان:پخته: باتجربه/ خام: بي تجربه قواعد:مي عشق: (اضافه تشبيهي) يعني عشق به شراب تشبيه شده است که اولاً در ماه رمضان مي توان آن را نوشيد ثانياً هر خامي را پخته مي کند.
آرایه ها: تضاد در پخته و خام /تناسب در پخته و خام و شراب /نوعی جناس در خام و جام /تضاد در مي و ماه رمضان
واج آرایی: تکرار حروف «ر» و «ي» و «م»
معنی بیت: از آن باده ی محبت که هر خام طبع و نادان را آزموده و مجرب می سازد، اگرچه ماه رمضان است، ساغری بیاور و به ما بنوشان.
……………………………
2-روزها رفت که دستِ مَنِ مِسکین نگرفت
زُلفِ شِمشادقَـــدی، ساعِــدِ سیم اندامی
موضوع بیت:عنایت (طلب عنایت از محبوب)
مضمون بیت: دوري از يار زيبارو و خوش اندام
معنی واژگان:مسکين: بيچاره/ (در بعضي از نسخ به جاي زلف شمشاد قد «ساقي شمشادقد» آمده است که مناسب تر به نظر مي رسد)/ شمشادقد: معشوق بلند بالا و خوش اندام/ ساعد: ساق دست/ سيم اندام: سپيد اندام نقره گون بدن
آرایه ها:تناسب در دست و زلف و ساعد
واج آرایی:تکرار حرف «س»
معنی بیت: مدت ها سپری شد که دستم به گیسوی شمشاد قامتی و به بازوی سیم تنی نرسید یا به این معنی باشد که مدت ها گذشت که گیسوی شمشاد قامتی و بازوی سیم تنی دستگیر من در کار عشق نشد.
…………………………
3-روزه هر چند که مِهمانِ عزیز است ای دل
صُحبَتَش موهِبَتــــی دان و شدن اِنعامی
موضوع بیت:غنیمت شمردن فرصت
مضمون بیت: ماه رمضان و حافظ
معنی واژگان:روزه: مقصود ماه روزه يعني رمضان است/ اي دل: اي عزيز من/ صحبت: همنشيني، (بودن)/ موهبت: بخشش خدايي/ شدن: رفتن، سپري شدن/ انعام: بخشش، احسان.
آرایه ها: تناسب در مهمان و صحبت و شدن / ترادف در موهبت و انعام
واج آرایی: تکرار حرف «ن»
معنی بیت: دلا، اگرچه روزه مهمانی گرامی است، مصاحبتش را عطیه ای بدان و رفتنش را نعمت بخشی الهی بشمار.
……………………….
4-مُرغِ زیرک به دَرِ خانِقـَـــه، اکنون نَپَرَد
که نَهادَست، به هر مَجلِسِ وَعظی دامی
موضوع بیت:ریا و سالوس(دوری از زهد ریایی و وعظ ریایی)
مضمون بیت: ماه رمضان و خانقاه و مردم دانا
معنی واژگان:مرغ زيرک: مقصود انساني داناست/ خانقه: صومعه، خانقاه.
آرایه ها: مرغ زیرک: به استعاره مراد آگاه دل
/تناسب در مرغ و پريدن و دام
واج آرایی:تکرار حرف «س» و آوای «z»
معنی بیت: مرد آگاه دل و هوشیار در این روزگار به در خانقاه نمی رود، چه در محفل اندرزگویی و موعظه دام فریبی گسترده است.
…………………………….
5-گِلِه از زاهِدِ بَدخــــو، نکنم، رسم این است
که چو صُبحی بِدَمَد در پِیَش افتد شامی
موضوع بیت:گل و خار
مضمون بیت: حافظ و زاهد
معنی واژگان:بدخو: بداخلاق، ناصالح/ گله کردن: شکايت کردن/در پيش افتد: به دنبالش بيايد.
آرایه ها: صبح: استعاره است از افراد صالح و نيکو/شام: استعاره است از مردمان ناصالح و بدکار مانند زاهد/تضاد در صبح و شام
واج آرایی:تکرار آوای «s»
معنی بیت: از پارسای تندخو جای گله نیست، آیین جهان چنین است که صبح و شام و نیک و بد هر دو در گیتی باشد و از پی یکدیگر آید.
……………………..
6-یارِ من چون بِخَرامد به تَماشایِ چمن
بِرَسانَش ز من ای پِیــکِ صَبــــا پِیغامی
موضوع بیت:یار (طلب عنایت از یار )
مضمون بیت: پيام عاشق به معشوق تا ياد او کند
معنی واژگان:بخرامد: با ناز و لطافت راه مي رود/ تماشاي چمن: گردش در باغ
قواعد: پيک صبا: (اضافه تشبيهي) يعني باد صبا به قاصد تشبيه شده است.
7-آن حَریفی که شب و روز، مَیِ صاف کشد
بــود آیا که کنــــد یــاد ز دُردآشامی
موضوع بیت:همنشینی (طلب عنایت از یاران سلوک)
مضمون بیت: پيام عاشق به معشوق تا ياد او کند
معنی واژگان: حريف: يار، دوست، معشوق/ بود آيا: آيا ممکن است/ دردآشام: کسي که ته جام شراب ديگران را مي نوشد
آرایه ها: تضاد در صاف و درد
واج آرایی:تکرار آوای «s»
معنی بیت: پیغامم این است که آیا یار پیاله نوشی که شبانه روز باده صافی می نوشد، تواند بود که از باده گساری کهنه کار مانند من یادی کند؟!
…………………………….
8-حافظا، گر نَدَهَــد دادِ دِلَت آصِفِ عَهد
کام دُشوار به دست آوَری از خودکامی
موضوع بیت:تکبروغرور(زیان خودکامی)
مضمون بیت: مدح وزير
معنی واژگان:داد دادن: حق کسي را ادا کردن/ آصف: نام وزير حضرت سليمان بوده است که حافظ آن را به صورت عام به معني وزير استعمال مي کند/ عهد: زمان/ کام: آرزو/ خودکامي: خودسري، خودپسندي
آرایه ها:تلمیح
واج آرایی:تکرار حرف «ر»
معنی بیت: ای حافظ اگر به داد دل تو آصف روزگار وزیر عصر نرسد، از یار خودکامه حاصل تو ناکامی خواهد بود ، شاید مراد از آصف عهد خواجه جلال الدین تورانشاه وزیر شاه شجاع باشد.
……………………………