- غزل 448*
1-ای که در کــویِ خَـرابات مُقامی داری
جَمِ وقتِ خودی ار دَست به جامی داری
2- ای که با زلــف و رُخِ یار گُذاری شب و روز
فُرصَتَت باد که خوش صُبحی و شامی داری
3-ای صَبا سوختِگان بر سَرِ رَه منتظرند
گـــر از آن یارِ سفرکرده پیامی داری
4-خالِ سَرسَبزِ تو خوش دانة عِیشیست ولی
بــر کِنارِ چَمَنَــش وَه که چه دامی داری
5-بویِ جان از لَـــبِ خَندانِ قَدَح میشنوم
بِشنو ای خواجه اگر زانکه مَشامی داری
ای که هنگامِ وَفا هیچ ثَباتیت نبود
میکنم شُکر که بر جور دَوامی داری
6-چون به هنگامِ وَفا هیچ ثَباتیت نبود
میکنم شُکر که بر جور دَوامی داری
کامی اَر می طَلَبَد از تو غَریبی، چه شود؟
توئی امروز در این شهر که نامی داری
نامی اَر می طَلَبَد از تو غَریبی، چه شود؟
توئی امروز در این شهر که نامی داری
7-نامِ نیک اَر طَلَبَد از تو غَریبی، چه شود؟
توئی امروز در این شهر که نامی داری
*مهربان شد فَلَک و تَرکِ جَفاکاری کرد
تویی ای جان که در این شیوه دَوامی داری
8-بَس دُعایِ سَحَرَت مونسِ جان خواهد بود
تو که چون حافِظِ شَبخیـــز غُلامی داری
******************************
وزن غزل: فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فع لن ( بحر رمل مثمن مخبون اصلم)
1-ای که در کــویِ خَـرابات مُقامی داری
جَمِ وقتِ خودی ار دَست به جامی داری
موضوع بیت:خرابات (مقام خراباتیان)
مضمون بیت: خرابات و پاشاه وقت خويش
معنی واژگان:کوي خرابات: کوچه اي که در آن ميخانه يا ميخانه هايي هست/ مقام داشتن : جاي داشتن، رتبه و جاهي داشتن/ جم: جمشيد، پادشاه مقتدر/ وقت خود: زمان خود/ ار: اگر/ دست داشتن: دسترس داشتن
آرایه ها: تناسب و نوعي جناس در جم و جام / تناسب در خرابات و جام/ایهام در مقام داشتن
واج آرایی:تکرار حرف «ر»
معنی بیت: ای آنکه در کوی میکدة معرفت صاحب رتبه و جاهی و از قید خودپرستی رسته ای چون جام می معرفت بکف داری، جمشید عصر خویش یا فرمانروای روزگار خود میباشی.
…………………………..
2- ای که با زلــف و رُخِ یار گُذاری شب و روز
فُرصَتَت باد که خوش صُبحی و شامی داری
موضوع بیت:ذکر(ذکر دائم)
مضمون بیت: غبطه به حال واصل
معنی واژگان:گذاري: طي مي کني/ فرصتت باد: الهي اين موقعيت هميشه براي تو فراهم باشد/ خوش: دلپذير
آرایه ها: زلف و رخ با شب و روز لف و نشر مرتب و با صبح و شام لف نشر مشوش دارند/ مصراع اول نشانه وصل است
واج آرایی:تکرار آواي «s» و «z»
معنی بیت: ای آنکه با گیسو و چهرة یار شب و روز را به پایان میبری، وقت تو خوش باد که صبح رخساری دلپذیر و شام زلفی خوش داری.
………………………….
3-ای صَبا سوختِگان بر سَرِ رَه منتظرند
گـــر از آن یارِ سفرکرده پیامی داری
موضوع بیت:انتظار(در انتظارپیام یار سفر کرده)
مضمون بیت: انتظار پيام يار
معنی واژگان:صبا: بادي که از شمال يا مشرق مي وزد و پيام آور و پيامبر ميان عاشق و معشوق است/ سوختگان: عاشقان سوخته (دل)
آرایه ها:تناسب در صبا و راه و منتظر و سفر کرده و پيام
واج آرایی: تکرار آواي «s» و «z»
معنی بیت: ای نسیم صبا، اگر از محبوب سفر کرده پیغامی آورده ای، بشتاب که عاشقان دلسوخته چشم براهند.
………………………….
4-خالِ سَرسَبزِ تو خوش دانة عِیشیست ولی
بــر کِنارِ چَمَنَــش وَه که چه دامی داری
موضوع بیت:یار (دانه و دام خال یار)
مضمون بیت: خال و چهره و زلف يار
معنی واژگان:سرسبز: شاداب (با اشاره به دانه ي سبز مکيّف)/ خوش: دلپذير/ عيش: شادي /چمن: باغ، مقصود چهره ي معشوق است/ وه: واي، امان
آرایه ها:تناسب در دانه و سرسبز و چمن
واج آرایی:تکرار حروف «ش» و «س»
معنی بیت: خال دلپذیر و نیکبخت تو دانة خوشدلی است، اما پیرامون چمنش (مقصود بر کنار چهره ات) شگفتا چه دام زلفی گسترده ای که دلها را گرفتار میکند.
……………………………………
5-بویِ جان از لَـــبِ خَندانِ قَدَح میشنوم
بِشنو ای خواجه اگر زانکه مَشامی داری
موضوع بیت:بصیرت و بی بصیرتی
مضمون بیت: جام شراب و بوي جان
معنی واژگان:بوي جان: بويي که باعث تقويت جان و روان مي شود، اشاره به معني عرفاني بوي جان/ لب خندان: شکل لب جام شکل لبان شخص خندان است/ قدح: جام شراب/ زان که: چنان است که/ مشام: قوه بويايي، وسيله ي بوييدن/ خواجه: (در مقابل بنده) مرد آزاد و آزاده/ اگر زانکه: اگر
قواعد: اگر زانکه: شبه حرف ربط برای شرط
آرایه ها:تناسب در بوي و شنيدن و مشام
واج آرایی:تکرار حرف «ن»
معنی بیت: ای جناب (خواجه) اگر ترا نیروی بویائی است، از لب گشادة ساغر بوی حیات بشنو، آن چنان که من درمی یابم.
……………………………….
6-چون به هنگامِ وَفا هیچ ثَباتیت نبود
میکنم شُکر که بر جور دَوامی داری
موضوع بیت:مقام رضا(مقام خرسندی )
مضمون بیت: شادي از پايداري يار حتي در جور و جفا
معنی واژگان:ثبات: پايداري/ جور: ظلم و ستم /دوام: پايداري
آرایه ها: نوعی تضاد در وفا و جور / ترادف و تناسب در ثبات و دوام
معنی بیت: در وفاداری و پیمان بسر بردن ثبات قدم نداشتی، سپاس خدای را که در جفا و ستم استواری؛ در این بیت از لحاظ علم بدیع صفت « الذّم بمایشبه المدح» بکار رفته است.
………………………………
7-نامِ نیک اَر طَلَبَد از تو غَریبی، چه شود؟
توئی امروز در این شهر که نامی داری
موضوع بیت:یار(نام یار آبرو بخش عشاق)-عنایت(تمنای عنایت از یار)
مضمون بیت: نيکنامي و تبعات آن
معنی واژگان:غريب: بيگانه/ چه شود؟ :چه ضرري دارد؟/ نامي داري: نامدار هستي، به نيکويي مشهور هستي/ نشانه ي نام نيک لطف و توجه محبوب است.
آرایه ها:جناس در نام و نامی
واج آرایی:تکرار آوای «t»
معنی بیت: اگر آواره ای بخواهد بدرگاه تو آید و بدولت دیدارت نیکنام شود، ترا چه زیان دارد، چه یگانه نام ور در این شهر توئی و از تو کسب شهرت و بزرگی توان کرد.
……………………………………
8-بَس دُعایِ سَحَرَت مونسِ جان خواهد بود
تو که چون حافِظِ شَبخیـــز غُلامی داری
موضوع بیت:دعا(دعا در حق یار)
مضمون بیت: دعاي حافظ و ديگران در حق معشوق
معنی واژگان:بس: بسيار /دعاي سحر: دعاي سحر خيزان و شب زنده داران /مونس: همدم /شبخيز: سحرخيز/ غلام: بنده و ارادتمند
آرایه ها:تناسب در سحر و شب
واج آرایی:تکرار آواي «s» و «z»
معنی بیت: تو که چاکری زرخرید و شب زنده دار مانند حافظ داری، دعاهای سحری وی همدم و یاور جان گرامی تو خواهد شد.
………………………..