• *غزل 419*

1-وِصـالِ او زعُمـرِ جاودان، به

           خداوَندا، مرا آن دِه که آن، به

2-به شَمشیرم زد و با کَس، نگفتم

           که رازِ دوست، از دُشمَن نهان به

به داغِ بَندگی مُردَن، دراین دَر

           به جانِ او ،که از مُلکِ جهان به

3-به داغِ بَندگی مُردَن، بَرین دَر

           به جانِ او ،که از مُلکِ جهان به

4-خدا را، از طَبیـبِ من، بپرسید

           که آخِر کِی شود، این ناتوان به

گُلی ،کو پایمالِ سَروِ ما گشت

            بود خاکش، ز خـونِ ارغوان به

5- گُلی ،کان پایمالِ سَروِ ما گشت

            بود خاکش، ز خـونِ ارغوان به

به خُلدَم دعوت ای زاهِـد، مَفرمای

          که این سیبِ زَنَخ، زان بوستان به

6-به خُلدَم دعوت ای زاهِـد، مَفرما

          که این سیبِ زَنَخ، زان بوستان به

7-دلا دایـِــم ،گِــدایِ کویِ او باش

           به حُکمِ آن که دولَت، جاودان به

جـَـوانا سَر مَتـــاب، از پَندِ پیران

            که رایِ پیر، با بَختِ جوان به

8-جـَـوانا سَر مَتـــاب، از پَندِ پیران

            که رایِ پیر، از بَختِ جوان به

9- شَبی می‌گفت: چَشمِ کس، ندید‌ست

           ز مُرواریــــدِ گوشَم، در جهـــان به

10-اگر چه زنده رود، آبِ حیات است

             ولـی شیـــرازِ مــا، از اصفـهان بــه

ســخن در کامِ یارِ ماست گوهر

             ولیکـِــن ،گفتــة حـافظ از آن بــه

11-ســخن انـدر دهانِ دوست، شَکَّر

             ولیکـِــن ،گفتــة حـافظ از آن بــه

*****************************

وزن غزل : مفاعیلن مفاعیلن فعولن (بحر هزج مسدس محذوف)

1-وِصـالِ او زعُمـرِ جاودان، به

           خداوَندا، مرا آن دِه که آن، به

موضوع بیت:دعا(دعای صاحبدلان )- رؤیت (برتری دیدار بر عمر جاودان )

مضمون بیت: وصال يار

معنی واژگان:وصال: رسيدن به وصل و پيوند يار/ عمر جاودان: زندگي ابدي

آرایه ها: نوعی جناس در ده و به

واج آرایی:تکرار آواي «آ»

معنی بیت: وصل وی از زندگانی ابدی بهتر است، ای خدا به من آن ببخش که نکوتر باشد.

…………………..

2-به شَمشیرم زد و با کَس، نگفتم

           که رازِ دوست، از دُشمَن نهان به

موضوع بیت:کتمان سِرّ

مضمون بیت: راز عاشق و معشوق

معنی واژگان:راز: سرّ/ نهان: مخفي، پنهان

آرایه ها: تضاد در دوست با دشمن / تناسب در راز و نهان

واج آرایی: تکرار حرف «ن»

معنی بیت: به تیغ جفا مرا خسته کرد ولی از این ستم سخنی به زبان نراندم، چه سر یار از دشمن پنهان داشتن نیک است.

……………………………

3-به داغِ بَندگی مُردَن، بَرین دَر

           به جانِ او ،که از مُلکِ جهان به

موضوع بیت:حُسن عاقبت( حسن عاقبت در مقام بندگی است )

مضمون بیت: بندگي عشق

معنی واژگان:داغ: نشان/ بندگي: نوکري، غلامي/ اين در: يعني درگاه عشق/ ملک جهان: پادشاهي دنيا/ به جان او: سوگند به جان وی می خورم

آرایه ها: تضاد در بندگي با ملک / نوعی تضاد در جان و مردن / نوعی جناس در جان و جهان

واج آرایی:تکرار حرف «ب»

معنی بیت: به جان معشوق سوگند که اگر با داغ بندگي او بر اين درگاه بميرم، بسيار بهتر از پادشاهي اين عالم است.

محصول بيت ــ در اين در با داغ بندگى مردن، بهجان جانان، بهتر از پادشاهى جهان است.

ملك، به ضم ميم و سكون لام، به معناى مملكت و پادشاهى است.

…………………….

4-خدا را، از طَبیـبِ من، بپرسید

           که آخِر کِی شود، این ناتوان به

موضوع بیت:درد و درمان(درمان رنج هجران)

مضمون بیت: مريض عشق

معنی واژگان:خدا را: براي خدا/ آخر: عاقبت/ ناتوان: ضعيف

آرایه ها: تناسب در طبيب و ناتوان و به

واج آرایی: تکرار حرف «ب» و «ن»

معنی بیت: به خاطر خدا از طبيب من بپرسيد که سرانجام چه وقت اين رنجور عشق بهبود مي يابد و به وصال مي رسد؟

محصول بيت ــ براى رضاى خدا از طبيب من سؤال كنيد كه اين بيمار كى خوب مى شود: چه وقت از مرض خلاص مى گردد. حاصل اين كه كى از مرض عشق شفا مى يابد. مراد: از طبيب جانانش است.

…………………………

5- گُلی ،کان پایمالِ سَروِ ما گشت

            بود خاکش، ز خـونِ ارغوان به

موضوع بیت: عشق(برتری عشاق الهی )

مضمون بیت: شرف يار

معنی واژگان:گل: مقصود هر گلي است/ سرو ما: معشوق خوش قد و قامت ما/ ارغوان: نام گلي سرخ رنگ و باارزش است/ خاک بي ارزش ترين چيز است و خون با ارزش ترين چيز، مي خواهد بگويد گلي که در زير پاي معشوق خوش قد و قامت ما پايمال شد به جهت شرف پايمال شدن در زير پاي چنين معشوقي خاک شده ي اين گل پايمال شده از خون باارزش گل ارغوان بهتر است

آرایه ها: تضاد در خاک و خون / تناسب در گل و سرو و ارغوان

واج آرایی:تکرار آواي «آ»

معنی بیت: گل و خاکی که محبوب سرو قامت ما بر آن قدم نهاد، غبارش بر خون ارغوان برتری دارد.

……………………………..

6-به خُلدَم دعوت ای زاهِـد، مَفرما

          که این سیبِ زَنَخ، زان بوستان به

موضوع بیت: مقام احرار

مضمون بیت: از در خويش خدا را به بهشتم مفرست

معنی واژگان:خلد: بهشت/ آن بوستان: آن باغ، مقصود بهشت است/ اشاره است به اين که طبق بعضي روايات ميوه ي ممنوعي که خوردنش باعث بيرون راندن حضرت آدم عليه السلام از بهشت شد سيب است

قواعد: سيخ زنخ (اضافه تشبيهي) يعني چانه ي زيباي يار به سيب تشبيه شده است.

آرایه ها:تناسب در خلد و بوستان و سيب

واج آرایی:تکرار حرف «د» در مصراع اول و تکرار حروف «س» و «ز» در مصراع دوم

معنی بیت: ای پارسا مرا به بهشت جاوید مخوان که به چشم من سیب چانه ی یار از باغ رضوان هم بهتر است.

……………………………..

7-دلا دایـِــم ،گِــدایِ کویِ او باش

           به حُکمِ آن که دولَت، جاودان به

موضوع بیت:گدایی و پادشاهی(مقام گدایی)

مضمون بیت: کوي يار

معنی واژگان:دلا: اي عزيز من/ دايم: هميشه/ به حکم آن که: زيرا، چون/ دولت: سعادت /جاودان: ابدي

قواعد: به حکم آنکه: شبه حرف ربط برای تعلیل معادل چه

آرایه ها: در بیت آرایة تشخیص به کار رفته است.

واج آرایی:تکرار حرف «د»

معنی بیت: اي دل، به واسطه ي آنکه سعادت هميشگي بسيار بهتر و نيکوتر است، تو نيز پيوسته گداي کوي معشوق باش و او را ترک مکن.

محصول بيت ــ اى دل هميشه گداى محله جانان باش، به دليل آن كه دولت ابدى يافتن خيلى بهتر از همه چيز است. يعنى گدائى كوى جانان خود دولت جاويدان است.

………………………..

8-جـَـوانا سَر مَتـــاب، از پَندِ پیران

            که رایِ پیر، از بَختِ جوان به

 موضوع بیت:پیرو استاد (پند پذیری از پیر)

مضمون بیت: جوان و پند پير

معنی واژگان:جوانا: اي جوان/ سر متاب: روي گردان مشو/ راي پير: فکر و انديشه ي شخص پير/ بخت جوان: خوشبختي، سعادت

قواعد: بخت جوان: موصوف و صفت

آرایه ها: تضاد در پير و جوان

واج آرایی:تکرار حروف «ب» و «پ»

معنی بیت: ای جوان، از نیوشیدن اندرز پیران سرپیچی مکن که اندیشه و نظر پیر از اقبال مساعد و سازگار برترست.

…………………………..

9- شَبی می‌گفت: چَشمِ کس، ندید‌ست

           ز مُرواریــــدِ گوشَم، در جهـــان به

موضوع بیت:یار(وصف یار از زبان خود)

مضمون بیت: مرواريد گوش يار

معنی واژگان:مرواريد گوش: مرواريدي که به عنوان گوشواره در گوش است؟

آرایه ها:تناسب در  چشم و گوش

واج آرایی: تکرار حرف «د»

معنی بیت: يک شب آن معشوق زيبا مي گفت که هيچ چشمي در جهان بهتر از مرواريد گوش من نديده است.

محصول بيت ــ جانان شبى مى گفت كه: در دنيا مرواريدى چون مرواريد گوش من كسى نديده است. مقصود: مرواريد من در عالم بى نظير است.

………………………………..

10-اگر چه زنده رود، آبِ حیات است

             ولـی شیـــرازِ مــا، از اصفـهان بــه

موضوع بیت:کوی دوست (وصف کوی دوست)

مضمون بیت: شيراز و اصفهان

معنی واژگان:اگرچه: هرچند که/ زنده رود: زاينده رود امروزی که رودخانه ی معروف اصفهان است/

 آب حيات: آب زندگي

آرایه ها: تناسب در زنده رود  و اصفهان

واج آرایی: تکرار آوای «آ»

معنی بیت: اگرچه زاينده رود آب حيات است، ولي شيراز ما از اصفهان بهتر است.

……………………………..

11-ســخن انـدر دهانِ دوست، شَکَّر

             ولیکـِــن ،گفتــة حـافظ از آن بــه

 موضوع بیت:حافظ و شعر او

مضمون بیت: سخن حافظ

معنی واژگان:شکّر: شيرين/ وليکن: اما، ولي/ گفته: سرود، قول شعر

آرایه ها: تناسب در سخن و دهان و گفته و شکر

واج آرایی:تکرار حرف «ن»، تکرار «د» در مصراع اول

معنی بیت: گفتاری که از لب و دهان و دوست شنیده می شود شیرین است، اما سخن حافظ از کلام نوشین یار شیرین تر می نماید.

…………………………..

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا