- *غزل 418*
1-گر تیغ بارَد، در کویِ آن ماه
گَـردَن نهادیــم، الحُــکمُ لِلّه
آییـنِ تقوی، من نیــز، دانَم
لیـکن چه چاره با بخت ِگُمـراه؟
2- آییـنِ تقوی، ما نیــز، دانیــــم
لیـکن چه چاره با بخت ِگُمـراه؟
3-ما شِیخ و واعِظ ،کمتر شِناسیم
یا جـامِ بــاده، یا قصّـه کــــوتاه
من رِند و عاشق وآن گـاه تـوبه
در موسِمِ گُل ، اَستَـغـفِـرُالله
من رِند و عاشق وآن گـاه تـوبه
اَستَـغـفِـرُالله ، اَستَـغـفِـرُالله
4-من رِند و عاشق، در موسِمِ گُل
آن گـاه تـوبه، اَستَـغـفِـرُالله
5-مِهـرِ تو عَکــسی، بر ما نَیَـفکَند
آیینـــه رویــا، آه از دِلَـت، آه
عَکسی زِ مِهرَت بر ما نیُفتاد
آیینـــه رویــا، آه از دِلَـت، آه
6-اَلصَّــبرُ مُــرٌّ وَ العُمــرُ فـانٍ
یا لَیــتَ شــِعــرِی، حَتـّا،مَ، اَلقــاه
*از صَبرِ عاشِق خوشتَر نباشد
صَبر از خدا جوی ، اَجر از خدا خواه
*در خاکِ پایَت گَر نیست بارَم
باری بمیرم بر خاکِ درگاه
*دَلقِ مُلَمَّع زُنارِ راه است
صوفی نداند این رَسم و این راه
*دیشَب به رویَش خوش بود وَقتَم
ای وَصلِ جانان صَد لوحَشَ الله
7-حافظ چه نالی؟ گر وَصل خواهی
خون بایَدَت خورد، درگاه و بیگاه
**************
وزن غزل: فعلن فعولن فعلن فعولن (بحر متقارب مثمن اثلم)
و به این صورت نیز تقطیع می شود: مستفعلن فع مستفعلن فاع (بحر مجتث مثمن مجحوف مسبغ)
1-گر تیغ بارَد، در کویِ آن ماه
گَـردَن نهادیــم، الحُــکمُ لِلّه
موضوع بیت:مقام تسلیم و رضا
مضمون بیت: عشق حقيقي
معنی واژگان:تيغ: شمشير/ کوي: گذرگاهي که به اقامتگاه يار منتهي مي شود، کوچه/ ماه: معشوق زيبارو/ گردن نهاديم :تسليم هستيم، گردن خود را به زير آن شمشيرها مي نهيم/ الحکم لله: حکم حکم خداوند است (اشاره است به آيه ي فَالحُکم لِله العلي الکبير- سوره غافر آيه 12)
قواعد: گردن نهاديم(مستقبل محقق الوقوع)
آرایه ها:تناسب در تيغ و گردن نهادن و الحکم لله /تلمیح/ایهام در گردن نهادیم
واج آرایی:تکرار حرف «د»
معنی بیت: اگر شمشیر در کوی آن ماه رخسار ببارد، ما گردن تسلیم تیغ وی کردیم و به قضا راضی شدیم، فرمان خدای راست؛ دراین جا گردن نهادیم به جای گردن می نهیم آمده است یعنی مستقبل محقق الوقوع را به صیغه ی ماضی آورده است.
…………………………….
2- آییـنِ تقوی، ما نیــز، دانیــــم
لیـکن چه چاره با بخت ِگُمـراه؟
موضوع بیت:قضا و قدر الهی (تقدیرازلی)
مضمون بیت: جبر
معنی واژگان:آيين: روش، راه و رسم/ تقوي: پرهيزگاري/ ليکن: اما/ در شعر طنزي گزنده است که با جبر توأم شده است
آرایه ها:تشخیص «بخت گمراه»
واج آرایی:تکرار حرف «ن»
معنی بیت: رسم و راه پرهیزگاری را ما نیک می شناسیم اما با بخت گمراه که نمی گذارد پارسایی پیشه کنیم ، چه توان کرد؟
……………………..
3-ما شِیخ و واعِظ ،کمتر شِناسیم
یا جـامِ بــاده، یا قصّـه کــــوتاه
موضوع بیت:شیخ و واعظ در برابر رندی
مضمون بیت: (تنفّر از رياکاران) (شراب)
معنی واژگان:شيخ: زاهد (ريايي)/ واعظ: وعظ کننده ي (ريايي)/ باده: شراب/ قصه کوتاه: حرف و سخن را کوتاه کن، درباره ي شيخ و واعظ چيزي مگو
آرایه ها:تناسب در شیخ و واعظ
واج آرایی:تکرار آوای «آ»
معنی بیت: ما با شیخ ریا و زاهد مردم فریب آشنایی نداریم یا ساغر شراب به ما بده تا بنوشیم یا سخن از زهد و شیخ مگو و داستان را کوتاه کن.
………………
4-من رِند و عاشق، در موسِمِ گُل
آن گـاه تـوبه، اَستَـغـفِـرُالله
موضوع بیت:استغفار (پرهیز از عبادت قشری )
مضمون بیت:بهار و توبه
معنی واژگان:رند: کسي که ظاهري بد و باطني نيکو دارد و از دقايق عمر براي رسيدن به حق استفاده مي کند/ موسم گل: وقت گل سرخ يعني فصل بهار/ استغفرالله: در اصل معني آن «از خدا طلب آمرزش مي کنم» است، اما در اينجا به معني «غيرممکن» است و «خدا نکند» است
آرایه ها:تناسب در رند و عاشق
واج آرایی: نکرار حرف «ن»
معنی بیت: استغفار میکنم که من با رندی و عاشقی در فصل بهار از باده نوشی توبه کنم، مقصود آن که توبه از باده نوشی را در این ایام گناه می شمارم.
……………….
5-مِهـرِ تو عَکــسی، بر ما نَیَـفکَند
آیینـــه رویــا، آه از دِلَـت، آه
موضوع بیت:عنایت (طلب عنایت از یار)
مضمون بیت: معشوق بي مهر
معنی واژگان:مهر : عشق، خورشيد (که با آيينه تناسب دارد و نور آن در آيينه منعکس مي شود)/ در اينجا عاشق دل خود را آيينه اي تصور مي کند که نور عشق از طرف معشوق در آن آيينه بيفتد و انعکاس يابد/ آيينه رويا: اي کسي که چهره ي تو مانند آيينه درخشان است.
آرایه ها:تناسبِ کلمه ي «آه» با آيينه يعني در مقابل آيينه اگر آه کشيده شود چهره ي آيينه کدر مي شود/تناسب در مهر و عکس و آيينه و آه / ایهام در مهر
واج آرایی:تکرار حروف «ي» و «ه»
معنی بیت: محبت تو بر ما پرتو لطفی نینداخت، ای زیبای آینه روی که رخسار تابان داری پناه بر خدا از دل بی مهر تو، پناه بر خدا.
………………..
6-اَلصَّــبرُ مُــرٌّ وَ العُمــرُ فـانٍ
یا لَیــتَ شــِعــرِی، حَتـّا، مَ ،اَلقــاه
موضوع بیت:مقام صبر(صبر مقدمۀ دیدار)
مضمون بیت:در آرزوی دیدار
معنی واژگان: حتام القاء: چنانکه مرحوم قزوینی در حاشیه ی صفحه ی 289 دیوان حافظ توضیح داده اند باید کلام را به تقدیر نفی گرفت/ یعنی یالیت شعری حتام لا القاه (کاش می دانستم تا کی او را دیدار نمی کنم.) نظیر توجیه بعضی از مفسرین در آیه ی شریفه ی یبین الله لکم ان تضلوا یعنی لئلاتضلوا آیه ی 176 سوره ی نساء(4) خدا برای شما حکم ها را بیان می کند که گمراه نشوید.
معنی بیت: صبر تلخ است و زندگانی سپری و نیستی پذیر، کاش می دانستم تا کی او را دیدار نمی کنم.
……………………………………
7-حافظ چه نالی؟ گر وَصل خواهی
خون بایَدَت خورد، درگاه و بیگاه
موضوع بیت:مشکلات راه سلوک
مضمون بیت: وصل يار و غم و اندوه
معنی واژگان:چه نالي: براي چه ناله مي کني؟/ وصل: وصال، رسيدن به يار/ خون خوردن: غم و اندوه خوردن/ گاه و بيگاه: وقت و بي وقت
واج آرایی: تکرار حرف «ای »
معنی بیت: اي حافظ، اگر خواهان وصال يار هستي، پس چرا ناله و زاري مي کني؟ براي رسيدن به او بايد پيوسته خون دل بخوري و در رنج و سختي باشي.
محصول بيت ــ اى حافظ براى چه اينقدر مىنالى، اگر وصال جانان را مىخواهى وقت و بىوقت بايد خون بخورى.
حاصل بيان: اگر طالب وصل جانان هستى، هر آن و هر زمان بايد آماده درد و بلا باشى، يعنى بايد درد و محنت را قبول بكنى.
……………..