- * غزل 416 *
1-خُنُـک، نَسیـمِ مُعَنبَر شَمّـامۀ دلــخواه
کـه در هَــوایِ تو، برخــاست بامدادِ، پِگاه
دَلیلِ راه شــو، ای طایـِـــرِ خُجَسته اَثَر
که دیده آب شد ،از شوقِ خاکِ این درگاه
2-دَلیلِ راه شــو، ای طایـِـــرِ خُجَسته لَقا
که دیده آب شد ،از شوقِ خاکِ آن درگاه
به یادِ شَخصِ نَزارم ،که غَرقِ خونِ دِل است
هـلال را، به کــنارِ شَفَق کنید، نــگاه
3- به یادِ شَخصِ نَزارم ،که غَرقِ خونِ دِل است
هـلال را، زِ کــنارِ افــق کنید، نــگاه
مَنَم که بی تو نَفَس میزَنَم، زَهی خَجلَت
مگـر تو عَفو کنی، وَر نه نیست عُذرِ گناه؟
4-مَنَم که بی تو نَفَس میکشم، زَهی خَجلَت
مگـر تو عَفو کنی، وَر نه چیست عُذرِ گناه؟
ز دوستانِ تــو آموخت، در طَریقَتِ مِهر
سِپیــده دَم ،که هَوا چاک زد، شِعارِ سیاه
5- ز دوستانِ تــو آموخت، در طَریقَتِ مِهر
سِپیــده دَم ،که صبـا چاک زد، شِعارِ سیاه
6-به عِشقِ رویِ تو روزی که از جَهان بروم
ز تُــربَتَم، بِدَمَــد سـُرخ گُل، به جایِ گیاه
مده به خاطـرِ نازک، مَلالی از من زود
که حافظِ تو همین لحظه گفت: بِسمِ الله
7-مده به خاطـرِ نازک، مَلالَــت از من زود
که حافظِ تو خود این لحظه گفت: بِسمِ الله
* *************************
وزن غزل: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فع لان (بحر مجتث مثمن مخبون اصلم مسبغ)
1-خُنُـک، نَسیـمِ مُعَنبَر شَمّـامۀ دلــخواه
کـه در هَــوایِ تو، برخــاست بامدادِ، پِگاه
موضوع بیت:نفحات ربانی (هوای کوی یار)
مضمون بیت: عشق يار و نسيم
معنی واژگان:خنک: آفرين بر، خوشا/ نسيم: باد ملايم/ معنبر: عنبرين، معطر/ شمامه: عطردان، دستنبو/ معنر شمامه: خوشبو/ دلخواه: مطلوب، مورد نظر/ هوا: عشق، آرزو/ برخاست: وزيد، وزيدن گرفت/ بامداد: صبح/ پگاه: سر وقت، اول وقت، زود
قواعد: معنبر شمامه: صفت ترکیبی نسیم موصوف
آرایه ها: تناسب در خنک و نسيم معنبر شمامه و هوا /تناسب در نسيم و بامداد و پگاه
واج آرایی:تکرار آواي «آ»
معنی بیت: خوشا نسیم عنبرین بوی دلپذیر که صبح زود به هواداری و دوستداری تو وزیدن گرفت.
…………………………
2-دَلیلِ راه شــو، ای طایـِـــرِ خُجَسته لَقا
که دیده آب شد ،از شوقِ خاکِ آن درگاه
موضوع بیت:ولایت (اولیاء هادیان راهند)
مضمون بیت: پير و بارگاه يار
معنی واژگان:دليل راه: راهنما/ طاير: پرنده/خجسته لقا: خوش ديدار، مبارک ديدار/ طاير خجسته لقا: در مفهوم هدهد است که خبر بلقيس را براي حضرت سليمان آورد، اشاره است به پير و مرشد/ ديده آب شد: چشم نابينا شد، چشم از بين رفت/ آن درگاه: درگاه يار/ ديدن آب در زير خاک از هنرهاي هدهد است
قواعد: خجسته لقا : صفت ترکیبی، طایر موصوف
آرایه ها:تناسب در آب و خاک /تناسب در دليل راه و طاير خجسته لقا
واج آرایی:تکرار حرف «د» و آوای «ــِ»
معنی بیت: ای پرنده ی فرخنده دیدار راهنمای من به درگاه یار شو که چشم در آرزوی دیدار غبار آن آستان غرق سرشک شد.
…………………………………
3- به یادِ شَخصِ نَزارم ،که غَرقِ خونِ دِل است
هـلال را، زِ کــنارِ افــق کنید، نــگاه
موضوع بیت: حدیث فراق (بلای هجران)
مضمون بیت: جسم عاشق
معنی واژگان:شخص: تن، جسم/ نزار: لاغر /غرق خون دل: غصّه دار، در اينجا اشاره به رنگ سرخ ماه است/ هلال: ماه نو/ افق: کنار آسمان
آرایه ها: تشبيه جسم عاشق به هلال
واج آرایی:تکرار آواي «آ»
معنی بیت: : به یاد پیکر لاغرم که در خون دل غوطه ور است، ماه یکشبه را که نموداری از تن ضعیف من است، در کران آسمان بنگرید.
………………………..
4-مَنَم که بی تو نَفَس میکشم، زَهی خَجلَت
مگـر تو عَفو کنی، وَر نه چیست عُذرِ گناه؟
موضوع بیت:حدیث فراق
مضمون بیت: دوري از يار و شرمندگي از زندگي
معنی واژگان:زهي خجلت: کمال خجلت و شرمندگي است، برای توضیح نگاه کنید به غزل 296 شماره 1/عفوکني: ببخشي/ ورنه: وگرنه/ عذر: بهانه/ کلمه «مي کشم» به گونه اي به کار رفته است که با خجلت هم ارتباط داشته باشد
قواعد: زهی خجلت: صفت و موصوف.
آرایه ها: تناسب در عفو و گناه و عذر
واج آرایی:تکرار حروف «ي» و «ن»
معنی بیت: چه مایه شرمساری است که من جدا از تو دم بر می آورم، جز آنکه تو بر ما ببخشایی وگرنه پوزشی در برابر گناه خود ندارم.
…………………………..
5- ز دوستانِ تــو آموخت، در طَریقَتِ مِهر
سِپیــده دَم ،که صبـا چاک زد، شِعارِ سیاه
موضوع بیت:بصیرت (بصیرت در سایۀ عنایت یار)
مضمون بیت: عاشقان و حالت آنان در فراق معشوق
معنی واژگان:دوستان: عاشقان/ طريقت مهر: آيين عشق و دوستي با اشاره به معني ديگر مهر يعني خورشيد و «آيين مهرپرستي»/ سپيده دم: وقت طلوع آفتاب/ صبا: بادي که از طرف شمال يا مشرق مي وزد و پيام آور و پيامبر ميان عاشق و معشوق است/ شعار سياه: پرده ی تاریک، مقصود جامه ي سياه شب است/ يعني عاشقان تو از دوري تو جامه ي خود را چاک مي زنند و صبا هم چنين کرد
آرایه ها: تناسب در مهر و سپيده دم و صبا و چاک زدن و شعار سياه
واج آرایی: تکرار آواي «t» و حرف «د» و نزدیکی مخرج آن ها
معنی بیت: بدان گونه که یاران تو در طریق عشق حجاب تاریک نفس را بردریدند و دل را به نور حق روشن کردند، صبا هم از آنان آموخت که با نور سپیده ی صبح پرده ی سیاه شب را بشکافد.
……………………………….
6-به عِشقِ رویِ تو روزی که از جَهان بروم
ز تُــربَتَم، بِدَمَــد سـُرخ گُل، به جایِ گیاه
موضوع بیت:عشق (داغ جاودانگی عشق )
مضمون بیت: (چهره ي يار) (عشق ابدي)
معنی واژگان:تربت: خاک گور/ بدمد: سر مي زند، سبز مي شود/ گياه: علف هرز که معمولاً بر روي خاک گور سبز مي شود
آرایه ها: تشبيه مضمر چهره ي يار به گل سرخ
واج آرایی:تکرار حرف «ر»
معنی بیت: در اشتياق ديدن روي زيبايت، حتّي پس از مرگ هم، از خاک گورم به جاي گياه گل سرخ مي رويد.
چنين که در دلِ من داغِ زلفِ سرکشِ توست
بنفشه زار شوم تربتم چو در گذرم
محصول بيت ــ با عشق روى تو، روزى كه از دنيا بروم، از قبرم به جاى گياه سبز گل سرخ مىدهد. چون كه رويت گل سرخ است.
…………………………………
7-مده به خاطـرِ نازک، مَلالَــت از من زود
که حافظِ تو خود این لحظه گفت: بِسمِ الله
موضوع بیت:ادب(تقصیردر ادب ورزی )
مضمون بیت: آرزوي شادي يار
معنی واژگان:خاطر نازک: دل زودرنج/ ملالت مده: اظهار افسردگي و دلتنگي مکن، دلتنگ و افسرده مشو/ گفت بسم الله: آغاز کرد، شروع کرد، تازه وارد شد
قواعد: بسم الله: در سیاق فارسی در این مورد از اصوات یا شبه جمله است برای آغاز کردن کاری.
واج آرایی:تکرار آواي «z»
معنی بیت: به این شتاب از من دلتنگی به خاطر لطیف راه مده و رنجه مشو که حافظ هوا خواه تو همین دم دیدار تو را آغاز کرد. (پس اندکی درنگ بنما)
……………………………