• غزل شماره 4

1-  صَبـا به لُـطف بگو آن غَزالِ رَعنـا را

   که سَر به کوه و بیابان تو داده‌ای ما را

2-  شَکَرفُروش که عُمرش دراز باد، چرا

      تَفَقُّّـدی نـکنـد طوطی شَکَرخـا را؟

غُرورِ حُسن اجازت مگر نداد، ای گُل

       که پرسشی بکنی عَندلیــبِ شِیدا را

3-  غُرورِ حُسنَت اجازت مگر نداد، ای گُل

       که پرسشی نکنی عَندلیــبِ شِیدا را

4- به خُلق و لُطف توان کرد صِید اهلِ نَظَر

       به بَنــد و دام نگیرنــد مُرغِ دانـــا را

به حُسنِ خُلق توان کرد صِید اهلِ نَظَر

به دام و دانه نگیرند مرغ دانا را

5- ندانم از چه سَبَب رنگِ آشنائی نیست

       سَهی قدانِ سیـَه چَشمِ مــاه سیما را

چو با حَبیب نشستی و باده پیمائی

       به یــاد دار مُحِبّانِ بــادپیمــا را

6- چو با حَبیب نشینی و باده پیمائی

       به یــاد دار مُحِبّانِ بــادپیمــا را

7-  جز این قَدَر نتوان گفت در جَمالِ تو عِیب

        که وَضعِ مِهر و وفـا نیست رویِ زیبــا را

در آسمان نه عجب گر به گفتة حافظ

سماعِ زُهره به رَقص آورد مَسیحا را

8-  در آسمان نه عجب گر به گفتة حافظ

        سـرودِ زُهره به رَقص آورد مَسیحا را

*******************************

وزن غزل: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فع لن ( بحر مجتث مثمن مخبون اصلم)

1-  صَبـا به لُـطف بگو آن غَزالِ رَعنـا را

   که سَر به کوه و بیابان تو داده‌ای ما را

موضوع بیت:عشق (عاشق و سرگشتگی )

مضمون بیت: (شيدايي و آوارگي عاشق از عشق).

معنی واژگان:لطف: ظرافت و مهرباني/ رعنا: زيبا و خوش قد و قامت/ سر به کوه و بيابان دادن: در کوه و بيابان آواره کردن

قواعد:غزال رعنا اضافۀ تشبیهی

آرایه ها: غزال: آهوي سياه چشم که معشوق به آن تشبيه شده/ تناسب در صباو کوه/تناسب در بيابان و غزال / غزال رعنا: استعاره از محبوب دلخواه

واج آرایی: تکرار آوای «آ»

محصول بيت ـ اى صبا با لطف و ملايمت به آن غزال رعنا بگو كه ما را سر به كوه و بيابان تو داده‌اى يعنى ما را فرهاد و مجنون تو كرده‌اى.

 معنی بیت: اي صبا، با نرمي و ملاطفت به آن معشوق زيباي خوش رفتار بگو که عشق تو مرا آواره و شيدا کرد و روانه ي کوه و بيابان ساخت.

………………………………………………………………

2-  شَکَرفُروش که عُمرش دراز باد، چرا

      تَفَقُّّـدی نـکنـد طوطی شَکَرخـا را؟

موضوع بیت:عنایت-طلب(طلب عنایت از محبوب )

مضمون بیت: (شاعر عاشق و بي اعتنايي معشوق).

معنی واژگان:شکرفروش: مقصود معشوق شيرين سخن و شيرين لب است/ عمرش دراز باد: جمله ي دعايي و معترضه/ تفقّد کردن: دلجويي و احوالپرسي کردن. طوطي شکرخا: مقصود خودِ شاعر شيرين سخن است. طوطي، سخنگو است و غالباً شکر و قند را دوست دارد و آن را مي خورد

قواعد: طوطی شکرخا: موصوف و صفت فاعلی/ طوطی شکرخا اضافۀ استعاری

آرایه ها: تناسب در شکر، شکرفروش، شکرخا، طوطي/ شکرفروش باستعاره مقصود یار نوشین لب و شکردهان/ طوطی شکرخا باستعاره مقصود شاعر شیرین سخن.

واج آرایی: تکرار حرف «ش»و «د» و «ت» و نزدیکی مخرج آنها

معنی بیت: دلبر نوشین لب شکردهان که زندگانیش دراز باد، چرا از طوطی گویای خود این شاعر شیرین سخن دلجوئی نمیکند و بمهر از حال وی نمی پرسد.

…………………………………………………………………..

3-  غُرورِ حُسنَت اجازت مگر نداد، ای گُل

       که پرسشی نکنی عَندلیــبِ شِیدا را

موضوع بیت:خداوند غنی (استغنای معشوق)

مضمون بیت: (حسن و غرور معشوق و بي اعتنايي او به عاشق شيدا).

معنی واژگان:غرور: خودپسندي و فريفته شدن/ حُسن: زيبايي/ شيدا: شوريده و عاشق/ مگر: همانا

قواعد: مگر: در اینجا قید تأکید/ عندلیب شیدا اضافۀ تشبیهی

آرایه ها: معشوق به گل زيبا و عاشق به بلبل شوريده تشبيه شده است/ عندلیب شیدا باستعاره مقصود عاشق سرگشته

واج آرایی: تکرار حرف «ن»

محصول بيت ـ اى گل مثل اين‌كه غرور حسنت اجازه نداد كه حال اين عندليب شيدا را نمى‌پرسى. يعنى اى جانان آيا زيبايى و حسنت مانع شد، كه به عشاق بيچاره التفات نكرده و احوالى از آنان نمى‌پرسى.

معنی بیت: اي گل زيبا، به يقين غرور حسن و جمال تو سبب شد که از اين بلبل شوريده و عاشق حالي نپرسي و عنايتي نکني.

…………………………………………………………………..

4- به خُلق و لُطف توان کرد صِید اهلِ نَظَر

       به بَنــد و دام نگیرنــد مُرغِ دانـــا را

 موضوع بیت:اخلاق (خوش خلقی )

مضمون بیت: (اهل نظر را با لطف و مهرباني مي توان به دام عشق انداخت- دنباله ي ابيات پيشين).

معنی واژگان:خُلق: خوي و اخلاق پسنديده/ اهل نظر: اهل بصيرت و بينايان و آگاهان به حقايق.

قواعد:مرغ دانا اضافۀ توصیفی

آرایه ها: تناسب در صيد و بند و دام و مرغ و گرفتن/ ترادف ملیح در بند و دام / ترادف ملیح در خلق و لطف

واج آرایی: تکرار حروف «د» و «ن» همچنین «ل» در مصراع اول

معنی بیت: دل صاحبنظران را بخوی نیک و مهربانی توان برد، چنانکه پرندة زیرک را هم با کمند و تله صید نتوان کرد و بنرمی و لطف باید کوشید تا بدام افتد.

…………………………………………………………………..

5- ندانم از چه سَبَب رنگِ آشنائی نیست

       سَهی قدانِ سیـَه چَشمِ مــاه سیما را

موضوع بیت:خداوندغنی(استغنای معشوق)

مضمون بیت: (بي وفايي و غرور زيبارويان).

معنی واژگان:رنگ: نشانه/ سهي: راست، بلند، خوش منظر/ سيما: چهره، صورت/ سهی قد: بمعنی یاری که قامت راست و بلند و موزون دارد.

قواعد: سهی قدان، صفت جانشین موصوف/ تنسيق الصَفات در مصراع دوم= چند صفت به دنبال هم آمده و به يکديگر اضافه شده است.(از لحاظ علم بدیع)

آرایه ها: تناسب در رنگ، سيه، قد، چشم، سيما

واج آرایی: تکرار حروف «س» و «ن» و نیز تکرار آوای «آ» در مصراع دوم

محصول بيت ـ نمى‌دانم به چه سبب محبوب‌هاى ماه‌سيما و سيه‌چشم و سهى‌قد با ما نشانه آشنايى ندارند، شكايت از استغناى جانان است. كانه نسبت به خواجه كم‌التفات بوده كه خواجه زبان به شكايت گشوده است و كلمه محبوب را تعظيمآ جمع بسته است وگرنه منظور خواجه يك محبوب است.

معنی بیت: نمي دانم چرا بلندقامتان زيبا و سيه چشمان ماه مانند بويي از انس و الفت و مهر و وفا نبرده اند؟

………………………………………………………………

6- چو با حَبیب نشینی و باده پیمائی

       به یــاد دار مُحِبّانِ بــادپیمــا را

موضوع بیت:عنایت (طلب عنایت از محبوب)

مضمون بیت: (معشوق و يادِ عاشق ناکام)

معنی واژگان:حبيب: دوست/ باده پيمودن: شراب نوشيدن/ مُحِبّ: عاشق، دوستدار/ باد پيما: هرزه گرد، بيهوده کار (اندازه گيرنده ي باد بيهوده کار و هرزه گرد است)

قواعد:محبان بادپیمااضافۀ توصیفی-اضافۀ استعاری

آرایه ها: تناسب در باد و باده و باد و ياد /تناسب و اشتقاق در حبيب و محبّ / پيما و پيما جناس تام

واج آرایی: تکرار حرف «ب» و «د»

معنی بیت: چون با محبوب همنشین شوی و باده بنوشی، از عاشقانی که در راه وصل رنج بیهوده بردند و کامی نیافتند، یادی کن.

…………………………………………………………….

7-  جز این قَدَر نتوان گفت در جَمالِ تو عِیب

        که وَضعِ مِهر و وفـا نیست رویِ زیبــا را

 موضوع بیت:خداوند غنی(استغنای معشوق)

مضمون بیت: (زيبايي تو در حدّ کمال است فقط مهر و وفا نداري)

معنی واژگان:قَدَر:اندازه/ جمال: زيبايي/ وضع… نيست: خلق نشده است، قرار نگرفته است

قواعد: حبیب: صفت مشبهه از حُب/مُحِب: اسم فاعل از احباب مصدر باب افعال از مجرد حُب

آرایه ها: تناسب درجمال و زیبا / تضاد در جمال و زیبا با عیب / تناسب درمهر و وفا.

واج آرایی: تکرار حروف «ت» و «د» و نزدیکی مخرج آن ها.

معنی بیت: تنها  خرده ای که بر حسن و نیکوئی تو میتوان گرفت، آنست که شیوة مهربانی و وفای بعهد را نمی شناسی.

……………………………………………………………….

8-  در آسمان نه عجب گر به گفتة حافظ

        سـرودِ زُهره به رَقص آورد مَسیحا را

موضوع بیت: حافظ و شعر او

مضمون بیت: (شعر حافظ و تأثير گسترده و آسماني آن)

معنی واژگان:گفته: قول، سخن موزون دلنشين و نشاط انگيز/ سرود: آهنگ موزون/ زهره: نام ستاره اي است که به فارسي آن را ناهيد نامند و روميان آن را ونوس و يونانيان به آن افروديت گويند و آن هم الهه ي عشق و زيبايي و هم رمز موسيقي و شادي و مُطرب فلک است و گويند که در آسمان سوم يا چهارم جاي دارد/ مسيحا: حضرت عيسي مسيح عليه السلام که به عقيده ي مفسرين هم اکنون در آسمان چهارم و همسايه ي خورشيد جهان افروز است. (نام یا لقب حضرت عیسی، کلمه ایست مأخوذ از عبری ماشیاخ Maschiach نجات دهنده )( نقل باختصار از لغت نامة دهخدا)

قواعد:سرود زهره اضافۀ استعاری

آرایه ها: تناسب در آسمان و زهره و مسيحا/ تناسب در گفته و سرود و رقص

واج آرایی: تکرار آواي «s» و حروف «ر» و «د» و «گ»

معنی بیت: شگفت نیست که ناهید رامشگر آسمان با سرودی از سخن حافظ حضرت مسیح را در فلک چهارم بوجد و نشاط آورد و بر سماع برانگیزد.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا