• *غزل 395*

1- گُلبَرگ را، زِ سُنبُــلِ مُشکیـن نِقاب کن

           یعنی که رُخ بِپوش و جهانی خَراب کن

2-  بِفشان عَــرَق ز چِهره و اَطرافِ باغ را

           چون شیشه‌هایِ دیدة ما پُرگُلاب کن

3-  ایّامِ گُل چو عُمر، به رفتن شِتاب کرد

            ساقـی به دورِ بادة گُلگون شِتاب کن

4-  بُگشا به شیــوه نَرگِسِ پُرخـوابِ مَست را

         وَز رَشک، چَشمِ نرگسِ رَعنا به خواب کن

5-  بویِ بنفشه بِشنو و زُلفِ نِـگار گیر

                   بِنگَر به رَنگِ لاله و عَزمِ شَراب کن

 ما بَختِ خویش و خویِ تو را آزموده ایم

        با دشمنان قـَــدَح کـَش و با ما عِتـاب کن

6-زان جا که رَسم و عادتِ عاشق‌کُشیِّ توست

        با دشمنان قـَــدَح کَـش و با ما عِتـاب کن

7- همچون حُباب دیده به رویِ قَدَح گُشای

          ویــن خانه را قیاسِ اَساس از حُباب کن

8- حافظ وِصــال مــی‌طَلَبَــد از رَهِ دُعـا

                یارب،دُعایِ خَسته دِلان مُستَجاب کن             ******************************

وزن غزل:مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (بحر مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)

1- گُلبَرگ را، زِ سُنبُــلِ مُشکیـن نِقاب کن

           یعنی که رُخ بِپوش و جهانی خَراب کن

موضوع بیت: تجلی(تمنای تجلی )

مضمون بیت: مستوري يار

معنی واژگان:نقاب کن: بپوشان/ جهاني: مقصود عاشقان است که تعدادشان آنقدر زياد است که تقريباً همه ي جهانيان هستند/ خراب: پريشان و دل نگران.

آرایه ها: گلبرگ: استعاره است از چهره ي معشوق /سنبل مشکين: استعاره است از گيسوي معطر.

واج آرایی: تکرار حرف «ن»

معنی بیت: از سنبل مشکبوی گیسو بر برگ گل چهرة خود روپوشی بیفکن. یعنی روی در حجاب زلف نهان کن و یک جهان دل را از دیدار نومید ساز و در آتش اشتیاق بسوز و نابود کن

…………………………

2-  بِفشان عَــرَق ز چِهره و اَطرافِ باغ را

           چون شیشه‌هایِ دیدة ما پُرگُلاب کن

موضوع بیت: تجلی (تمنای تجلی )

مضمون بیت: (عرق چهره ي يار) (چشمان اشکبار عاشقان)

معنی واژگان:بفشان: فرو ريز / از طرفي عرق چهره ي يار برتر از گلابي دانسته شده است که از گلهاي باغ بدست مي آيد

قواعد: شيشه هاي ديده: (اضافه ي تشبيهي) يعني چشم را به شيشه تشبيه کرده است

آرایه ها: از طرف ديگر چشمان عاشقان به شيشه هاي پرگلاب تشبيه شده است که اين يک به جهت اشک فراوان است.

معنی بیت:  عرق (خوی) از گل رخسار قطره قطره بریز و پیرامون بوستان را مانند شیشه های چشم ما که پر از گلاب سرشک است از گلاب چهره پر بساز.

……………………………

3-  ایّامِ گُل چو عُمر، به رفتن شِتاب کرد

            ساقـی به دورِ بادة گُلگون شِتاب کن

موضوع بیت: عنایت (تمنای عنایت بادۀ دیدار )

مضمون بیت: غنيمت دانستن دم و خوشباشي

معنی واژگان:ايّام گل: دوران شکوفايي گل سرخ/ دور: به گردش درآوردن/ باده: شراب/ گلگون: سرخ رنگ/ در اينجا کوتاهي عمر گل به کوتاهي عمر انسان تشبيه شده است (نه برعکس)/ ايّام در مفهوم ديگر همان «دور» است که به معني ديگرش در مصراع دوّم آمده است./ گل و گلگون با ظرافت به کار برده شده است.

معنی بیت: روزهای بهار و عمر گل مانند زندگی ما زود گذر است، پس ای ساقی (نوشگر) بشتاب و می گلفام را به گردش آور و بنوشان.

………………………….

4-  بُگشا به شیــوه نَرگِسِ پُرخـوابِ مَست را

         وَز رَشک، چَشمِ نرگسِ رَعنا به خواب کن

موضوع بیت:یار(تمنای تجلی یار)

مضمون بیت: چشم يار

معنی واژگان:به شيوه: با ناز و ادا و عشوه/ رشک: حسد/ نرگس رعنا: نرگس دوروي، گلي زيبا که از اندرون سرخ و از بيرون زرد است و معمولاً شعرا چشم را به آن و آن را به چشم تشبيه مي کنند/ به خواب کردن در مصراع دوم به مفهوم انصراف از جلوه گري است

آرایه ها: نرگس پر خواب: به استعاره چشم مخمور

جناس در  نرگس در دو مصراع

واج آرایی:تکرار حروف «ر» و «ب»

معنی بیت: به ناز و کرشمه نرگس دیدة خواب آلود مخمور را باز کن و از حسد چشم نرگس خودنمای باغ را فرو بند.(چه نرگس از رشک تاب دیدن نرگس چشم تو را ندارد.)

……………………….

5-  بویِ بنفشه بِشنو و زُلفِ نِـگار گیر

                   بِنگَر به رَنگِ لاله و عَزمِ شَراب کن

موضوع بیت: غنیمت شمردن فرصت

مضمون بیت: بهار و نگار و شراب

معنی واژگان:بنفشه: گلي است که معمولاً زلف محبوب را به آن تشبيه مي کنند و مقصود بنفشه اي است که اکنون آن را نوعي داروي گياهي مي دانند/ نگار: محبوب زيبارو، معشوق خوش چهره/ لاله: اين گل هم شبيه جام شراب است و سرخي آن حاکي از رنگ شراب است/ عزم کردن: قصد کردن.

آرایه ها: نوعی تناسب در بنفشه و زلف /نوعی تناسب در  لاله و شراب

واج آرایی: تکرار حرف «ب»

معنی بیت: بنفشه را بو کن و گيسوي زيبا و خوش بوي معشوق را در دست بگير و رنگ سرخ لاله را ببين و قصد نوشيدن شراب کن.

محصول بيت ــ بنفشه را بو كن آن وقت زلف نگار را به دست بگير، زيرا كه زلف نگار در رنگ و بو به بنفشه شباهت دارد. به رنگ لاله نظر انداز يعنى لاله را تماشا كن و سپس عزم شراب كن، يعنى اين چهار مى را با آن سه تا همراه كن. الحاصل در ايام بهار باده نوش باش.

……………………………

6-زان جا که رَسم و عادتِ عاشق‌کُشیِّ توست

        با دشمنان قـَــدَح کَـش و با ما عِتـاب کن

موضوع بیت: غیرت (غیرت عاشقی)

مضمون بیت: تقاضاي طنزآميز

معنی واژگان:رسم و عادت: شيوه و روش/ عاشق کشي: سخت گيري به عاشق/ قدح کشيدن: پياله نوشي کردن، شرابخواري/ عتاب: سخنان و اعمال خشم آلود و سرزنش آميز(و در مورد معشوق البته با کمي توجّه لطف آميز به عاشق)

قواعد: عتاب: مصدر باب مفاعله

معنی بیت: چون شیوه و خوی تو کشتن بی دلان است، به ناخواه ما با دشمنان باده بپیما و با ما درشتی و گله آغاز کن

…………………………….

7- همچون حُباب دیده به رویِ قَدَح گُشای

          ویــن خانه را قیاسِ اَساس از حُباب کن

موضوع بیت: مقام فناء(طلب مقام فناء)

مضمون بیت: غنيمت دانستن دم و خوشباشي

معنی واژگان:قدح: جام شراب/ ديده به روي قدح گشاي: يعني هر وقت چشم باز مي کني چشمت به جام شراب بنگرد/ اين خانه: مقصود اين جهان است/ قياس کن: بسنج، مقايسه کن/ اساس: بنياد و پايه.

آرایه ها: خانه: به استعاره مراد سرای فانی یا دنیا

معنی بیت: حباب وار چشم بر قدح بدوز(مانند حباب که بر روی باده دیده دوخته است، تو هم چشم بر قدح بدوز) و اساس این خانة دنیا را مانند حباب (غوزة آب) سست و بی دوام بدان.

…………………………….

8- حافظ وِصــال مــی‌طَلَبَــد از رَهِ دُعـا

              یارب،دُعایِ خَسته دِلان مُستَجاب کن

موضوع بیت: دعا(دعا برای وصال یار)

مضمون بیت: دعاي حافظ

معنی واژگان:وصال: رسيدن به معشوق/ خسته دلان: دل آزردگان/ مستجاب کن: حاجت روا کن.

قواعد: مستجاب: اسم مفعول از استجابت.

آرایه ها: تناسب در دعا و يارب و مستجاب کن

معنی بیت: حافظ از روي نياز، وصال يار را طلب مي کند. خدايا، دعاي عاشقان آزرده خاطر و غمگين را اجابت کن.

محصول بيت ــ حافظ با دعا وصال مى‌خواهد. يارب دعاى خسته‌دلان را مستجاب كن. مراد : حافظ خسته دل دعا مى‌كند كه به وصال برسد، يارب دعايش را قبول كن يعنى به جانانش برسان.

………………………….

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا