• *غزل 39*

باغِ مَرا چه حاجَتِ سَرو و صِنوبَر است

                    شمشادِ خانه پرورِ من از که کمتر است؟

1-  باغِ مَرا چه حاجَتِ سَرو و صِنوبَر است

                      شمشادِ خانه پرورِ ما از که کمتر است؟

ای نازنین صَنَم، تو چه مذهب گرفته‌ای؟

                      کِت خونِ ما حلالتَر از شیرِ مادر است

2-  ای نازنین پسر، تو چه مذهب گرفته‌ای؟

                      کِت خونِ ما حلالتَر از شیرِ مادر است

3- چون نقشِ غم ز دور بِبینی، شَراب خواه

                   تَـشخیص کرده‌ایم و مُـداوا مُـقَرَّر است

از آسـتانِ پـیـرِ مُـغـان سَـر چِـرا کَشـیـم؟

           دولت در این سَرا و گُشایش در این در است

4-  از آسـتانِ پـیـرِ مُـغـان سَـر چِـرا کَشـیـم؟

           دولت در آن سَرا و گُشایش در آن در است

 یک قصّه بیش نیست غمِ عشق و این عجب

            کـز هـرکسی که می‌شـنوم نامُـکَرّر اسـت

5- یک قصّه بیش نیست غمِ عشق، وین عجب

            کـز هـر زبان که می‌شـنوم نامُـکَرّر اسـت

6-دی وَعده داد وَصلَم و در سَر شَراب داشت

           امروز تا چه گویَد و بازَش چه در سَر است؟

7-  شیراز و آبِ رُکنی و این بادِ خوش نسیم

          عیبش مکن که خالِ رُخِ هفت کشور است

8-  فرق است از آبِ خِضر که ظُلمات جایِ او ست

      تـا آبِ مـا ،کـه مَـنـبَـعَـش الـلّـه اکـبـر اسـت

9- ما آبـِرویِ فقـر و قـَناعَت نمـی‌بریم

                      با پادشَه بگوی که روزی مُقَدَّر است

*در کوی ما شکسته دلی می خرند و بَس

             بازار خود فروشی از آن سوی دیگر است

در راه ما شکسته دلی می خرند و بَس

             بازار خود فروشی از آن سوی دیگر است

*ما باده می خوریم و حریفان غَمِ جهان

                  روزی به قَدر همَّت هر کس مقدَّرَست

10- حافظ چـه طُرفِه شاخِ نباتیست کِلکِ تو

                  کِش میوه دلپذیرتَر از شَهد و شَکَّر است

*******************************

وزن غزل: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلات (بحر مضارع مثمن اخرب مکفوف مقصور)

1-  باغِ مَرا چه حاجَتِ سَرو و صِنوبَر است

                      شمشادِ خانه پرورِ ما از که کمتر است؟

موضوع بیت: ترجیح صفات معشوق بر معشوقان مجازی

مضمون بیت: (وصف قدّ معشوق)

معنی واژگان: صنوبر: درختي است از همان خانواده ي سرو که زينتي است و مانند سرو بلند است/ شمشاد: درختي است از دولپه اي ها که زينتي است و نوعي از آن به نام شمشاد باغ است که معمولاً شعرا قدِّ معشوق را به آن تشبيه مي کنند و نوعي ديگر آن شمشادي است که به آن مرزنگوش مي گويند و شعرا زلف معشوق را به آن تشبيه مي کنند/ خانه پرور: نازپرورده.

آرایه ها: تناسب در باغ و صنوبر و سرو شمشاد و پرور تناسب دارند

واج آرایی: تکرار حرف «ر» و«ت»و آوای«š»

معنی بیت: بوستان خاطر من نیازی به سرو و صنوبر ندارد، چه شمشاد ناز پروردۀ ما از هیچ بلند بالایی کوتاهتر نیست.

……………………………………………………………

2-  ای نازنین پسر، تو چه مذهب گرفته‌ای؟

                      کِت خونِ ما حلالتَر از شیرِ مادر است

موضوع بیت: عشق (قتیل عشق) (رسم عاشق کشی معشوق)

مضمون بیت: (معشوقي که عاشق خويش را کشته مي خواهد)

معنی واژگان: نازنين: دوست داشتني، ظريف، لطيف/ پسر: در مفهوم کلي است (با در نظر گرفتن وضع مخصوص اجتماعي) و براي اجتناب از نام نبردن جنس مخالف که خلاف روند اجتماعي بوده است، از قبيل استعمال «مرد» به جاي «انسان». و چون زيبايي شاهد (پسر زيبارو) بيش از دختر به چشم مي آيد استعمال آن در مفهوم زيبارو معمول تر بوده است/ کِت: که براي تو/ شير مادر: حلال ترين چيزي که بشر مي تواند بخورد، بر خلاف خون که خوردنش حرام است.

آرایه ها: تناسب در پسر و مادر/تناسب در ه مذهب و حلال /تناسب و تضاد در شير و خون /تناسب در خون و حلال

واج آرایی:تکرار آوای«ž»وحروف«ر»و«ت»

معنی بیت: اي پسر نازنين، تو چه مذهبي را برگزيده اي که خوردن خون ما حلال تر از شير مادر است و در کدام دين کشتن عاشق جايز است که تو ما را مي کشي؟

محصول بيت ـ اى پسر نازنين تو چه مذهب پيش گرفته‌اى كه خون ما به تو حلال‌تر از شير مادر است يعنى ريختن خون عشاق به چه جهت به تو حلال‌تر از شير مادر است.

…………………………………………………………..

3- چون نقشِ غم ز دور بِبینی، شَراب خواه

                   تَـشخیص کرده‌ایم و مُـداوا مُـقَرَّر است

موضوع بیت: تجلّی (بادة محبت و تجلّی)

مضمون بیت: (شراب و مداواي غم و اندوه، بيخبري)

معنی واژگان: نقش: اثر، آثار/ تشخيص کردن: تشخيص دادن، تجربه کردن/ مداوا: درمان/ مقرّر: ثابت، معين، مؤثر.

آرایه ها: تناسب ميان نقش و دور و ديدن و تشخيص/تناسب در تشخیص و مداوا و غم /تناسب در شراب و مداوا/ایهام تضاد در غم و شراب

واج آرایی:تکرار حرف«ش»و«ر»

معنی بیت: همین که نشان اندوه را از دور دیدی باده طلب کن که ما درد را شناخته ایم و درمان آن مسلم است که جز می نباشد.

…………………………………………………………

4-  از آسـتانِ پـیـرِ مُـغـان سَـر چِـرا کَشـیـم؟

           دولت در آن سَرا و گُشایش در آن در است

موضوع بیت: پیر – پیر مغان (پیروی از پیر به منظور گشایش در کار سلوک)

مضمون بیت: (پير مغان و ميخانه و خوشبختي و حل مشکلات)

معنی واژگان: آستان: جناب، آستانه، درگاه/ پير مغان: گرداننده ي ميخانه ي عشق، مرشد، مراد/ سرکشيدن: دوري گزيدن، روي برگرداندن/ دولت: خوشبختي، سعادت/ سرا: خانه/ گشايش: فرج، حل شدن مشکلات.

آرایه ها: تناسب در آستان و سرا و در/تناسب میان درو گشايش /تناسب در آستان و سر/تناسب در دولت (لت به معني پاره و لنگه ي در) و در /جناس تام درها

واج آرایی: تکرار حرف «ر»و«س»و«ی»

معنی بیت: وقتي سعادت و گشايش کار ما رفتن به ميخانه و ديدار پير مغان است؛ پس چرا از آن آستان روي بگردانيم.

محصول بيت ـ از آستان پير مغان براى چه اعراض كنم و يا براى چه با آن مخالف باشم، چون كه دولت در اين خانه و هر گونه مراد در اين در حاصل مى‌شود يعنى آستان پير مغان را براى چه ترك نمايم و كجا بروم؟ زيرا هر مرادى كه مى‌طلبم در همين جا برآورده مى‌شود، چون اين آستان فيض‌بخش است و به هر كس نسبت به استعدادش فيض مى‌رساند و بلكه هم فيض‌اش نسبت به همه مساوى است.

 ……………………………………………………….

5- یک قصّه بیش نیست غمِ عشق، وین عجب

            کـز هـر زبان که می‌شـنوم نامُـکَرّر اسـت

موضوع بیت: عشق (قصۀ غم عشق)

مضمون بیت: (داستان عشق و غم آن و شنيدني بودن آن از هر زباني)

معنی واژگان: قصّه: داستان و شکايت/ غم عشق: نشانه ي آن است که عشق همواره آميخته با غم است/ نامکرّر: غير تکراري، تازه و شنيدني/ آوردن کلمه ي قصّه با غم که تداعي کننده ي غصّه است.

آرایه ها: تناسب در قصه و زبان و شنيدن و نامکرّر/تضاد در نامکرر و یک

واج آرایی: تکرار آوای«gh»وحرف«ن»

معنی بیت: ماجرای مهرورزی عاشقان بر محبوب ازلی تنها یک داستانست که به هر زبان گفته می شود و هر عاشقی برحسب کمال عشق خود ازآن به گونه ای سخن میراند که نامکرر مینماید.

………………………………………………………..

6-دی وَعده داد وَصلَم و در سَر شَراب داشت

           امروز تا چه گویَد و بازَش چه در سَر است؟

موضوع بیت: عشق، معشوق (عاشق و وعدۀ وصل)

مضمون بیت: (وعده ي وصل بي پايه و نااميدي عاشق)

معنی واژگان: دي: ديروز (يا ديشب)/ وصل: وصال، رسيدن به معشوق/ در سر شراب داشت: مست بود. تا: تا ببينم/ بازش چه در سر است: باز چه فکري مي کند.

آرایه ها: تناسب در دي و امروز /تکرار ملیح سر

واج آرایی: تکرار «د» و«ر»و«ش»وآوای«s»

معنی بیت: ديروز در حالي که مست بود، به من وعده ي وصل داد، تا ببينيم امروز که مست نيست، چه در سر دارد و آيا بر سر وعده ي ديروز خود هست يا نه؟

محصول بيت ـ ديروز در حالى كه هنوز مست بود به من وعده وصل داد، عجبا امروز چه گويد و در سر چه خيال و چه فكر و چه نقشه دارد، يعنى ديروز در حالى كه مست بود به من وعده وصل داد اما وعده و قرار او قابل اعتماد و اعتبار نيست زيرا يك سر و هزار سودا دارد.

…………………………………………………………..

7-  شیراز و آبِ رُکنی و این بادِ خوش نسیم

          عیبش مکن که خالِ رُخِ هفت کشور است

موضوع بیت: وصف کوی محبوب

مضمون بیت:(وصف شيراز)

معنی واژگان:آب رکني: آب رکناباد که سرچشمه ي آن تنگ الله اکبر است/ خوش نسيم: خوشبو/ خال رخ: آنچه باعث زيبايي چهره مي شود/ هفت کشور: 1- کشور هندوان 2- کشور عرب و حبشه.- کشور مصر و شام 4- ايرانشهر 5- کشور صَقلاب و روم 6- کشور ترک و يأجوج 7- کشور چين و ماچين.

آرایه ها:تناسب درآب و باد و نسیم /تناسب در خال و رخ و عیب /تناسب در شیراز و کشور

واج آرایی:تکرار حرف«ش» و «ب» و «ک»

معنی بیت: شيراز و آب رکناباد و باد خنک عطرافشانش هيچ عيبي ندارد و چون خال زيبايي بر چهره ي هفت کشور است؛ يعني نه تنها خود زيباست، بلکه همان طور که خال سبب زيبايي صورت است، جلوه و جاذبه ي شيراز، موجب زيبايي هفت کشور شده است.

محصول بيت ـ شيراز را با آن آب ركنى و با آن نسيم معطرش عيب مكن كه آب رخ هفت كشور است، لفظ «مكن» خطاب عام را افاده مى‌كند. يعنى شيراز را با وجود اين دو امتياز كه دارد عيب مكن كه آب روى تمام ممالك است و عيب‌گيرى از آن تعيب از همه ممالك عالم است

…………………………………………………………….

8-  فرق است از آبِ خِضر که ظُلمات جایِ او ست

      تـا آبِ مـا ،کـه مَـنـبَـعَـش الـلّـه اکـبـر اسـت

موضوع بیت: آب حیات (برتری آب کوی دوست بر آب حیات)

مضمون بیت: (فضيلت آب رکناباد بر آب حيات)

معنی واژگان:آب خضر: آب حيات که تنها کسي که از آن آشاميده است خضر نبي عليه السلام است/ ظلمات: مخففِ ظلمات، تاريکيها/ آب ما: مقصود آب رکناباد است/ منبع: سرچشمه/ الله اکبر: تنگ الله اکبر، در شيراز/ در اينجا حافظ مي خواهد بگويد که آب رکناباد بر آب حيات فضيلت و برتري دارد.

آرایه ها:تناسب در خضر و ظلمات /تناسب در آب و منبع / تکرار ملیح آب

واج آرایی:تکرارحرف«ب»وآوای«z»

معنی بیت : بين آب خضر و آب رکناباد فرق بسيار است؛ با اين تفاوت که آب رکناباد از آب خضر برتر و گواراتر است؛ زيرا اين، از تنگِ الله اکبر سرچشمه مي گيرد و آن، در تاريکي و ظلمات جاي دارد.

محصول بيت ـ فرق است بين آب حيات كه جايش در ظلمات با آب ركن‌آباد ما كه منبعش الله‌اكبر است، يعنى محل آن در ظلمات و جاى اين تپه الله‌اكبر است پس لازم است كه ميان اين دو فرق باشد.

اما اگر روى نسخه با آب ما تفسير شود معنا اين‌طور مى‌شود: بين آب ما و آب حيات فرق است، يعنى مى‌شود گفت كه تقريبآ معناى شبيه به اين دارد.

………………………………………………………

9- ما آبـِرویِ فقـر و قـَناعَت نمـی‌بریم

                      با پادشَه بگوی که روزی مُقَدَّر است

موضوع بیت: مقام فقر – مقام قناعت

مضمون بیت: (ساختن با فقر و قناعت)

معنی واژگان: فقر: بي چيزي، تهيدستي/ قناعت: خرسندي، قانع بودن/ مقدّر: مشخص شده، معين شده در عالم تقدير

آرایه ها: تناسب در فقر و قناعت و روزي و مقدّر/ایهام تضاد در پادشاه و فقر

واج آرایی: تکرار حرف «ر» و «ق»و«ب»

معنی بیت: به پاس آبروی درویشی و خرسندی دست نیاز پیش پادشاه دراز نمی کنیم، بوی بازگو که رزق مقسوم ما به تقدیر خداوندی میرسد.

…………………………………………………………..

10- حافظ چـه طُرفِه شاخِ نباتیست کِلکِ تو

                  کِش میوه دلپذیرتَر از شَهد و شَکَّر است

موضوع بیت: حافظ و شعر او (اثر کلام عاشق)

مضمون بیت: (شعر حافظ، قلم حافظ)

معنی واژگان:طرفه: عجيب و جالب توجه، شگفت، شگفتي انگيز/ شاخ نبات: شاخه ي گياه (به اعتبار اين که قلم از ني ساخته شده است و با اعتنا به شاخِ نبات که شيرين است)/ کلک: قلم/ دلپذير: خوش، دلخواه/ شهد: عسل.

قواعد: کِش: مرکّب از «که موصول براي تشريح کلک» و «ش» ضمير که مضافٌ اليه ميوه است (= که ميوه اش …).

آرایه ها: تناسب در شاخ و نبات و ميوه و کلک و شکر (به اعتبار ني قلم و ني شکر)/تناسب در نبات و شهد و شکر/ترادف ملیح شهد و شکر

واج آرایی: تکرار حرف «ش»وآوای «t»

معنی بیت: ای حافظ، نی خامۀ تو چه شاخۀ برومند نیکو و شگفتی است که میوه اش از عسل و قند شیرین تر و خوشترست.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا