*غزل 388 *
1- بَهار و گُل طَرَب اَنگیز گَشت و توبه شِکَن
به شادیِ رُخِ گُل، بیـــخِ غَـم زِ دِل بَرکَن
2- رَسید بـادِ صَبـا غُنچــه در هـَــواداری
زِ خود بُرون شد و بَر خود دَرید پیراهَن
3- طَریقِ صِدق بیاموز از آبِ صافی دِل
به راستی طَلَب آزادگی ز سَروِ چمن
4- ز دَست بـُـردِ صَبا گـِــردِ گُل کُلاله نِگـَـر
شِکَنجِ گیسویِ سُنبُل ببین به رویِ سَمَن
عَروسِ غُنچه رسید از حَرَم به طالِعِ سَعد
به جلوه ای دِل و دین میبَرَد به وَجهِ حَسَن
5- عَروسِ غُنچه رسید از حَرَم به طالِعِ سَعد
به عَینِه دِل و دین میبَرَد به وَجهِ حَسَن
صَفیــرِ بُلبُلِ شوریده و نَفیــرِ هَــزار
به بویِ وَصلِ گُل آمد بُرون ز بِیتِ حَزَن
6- صَفیــرِ بُلبُلِ شوریده و نَفیــرِ هَــزار
برایِ وَصلِ گُل آمد بُرون ز بِیتِ حَزَن
حَدیثِ صُحبَتِ خوبان و، جامِ باده بِگو
به قولِ حافظ و فَتوایِ پیرِ صاحب فَن
7- حَدیثِ صُحبَتِ خوبان و، جامِ باده بِگو
به قولِ حافظ و فَتویِّ پیرِ صاحب فَن
*******************************
وزن غزل : مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن(بحر مجتث مثمن مخبون محذوف)
1- بَهار و گُل طَرَب اَنگیز گَشت و توبه شِکَن
به شادیِ رُخِ گُل، بیـــخِ غَـم زِ دِل بَرکَن
موضوع بیت: قبض و بسط (شکوفایی و بسط)
مضمون بیت: بهار و گل و شراب
معنی واژگان:گل: مقصود گل سرخ است که از آن گل گلاب مي گيرند/ طرب انگيز: شادي آور/ توبه شکن: شکننده ي توبه (از نوشيدن شراب)/ شادي: سلامتي/ رخ گل: چهره ي گل/بيخ: ريشه/ بيخ غم از دل برکندن کنايه است از نوشيدن شراب.
واج آرایی: تکرار حرف «ب»
معنی بیت: بهار و گل شادی افزا شد و توبه ای را که مستان برای ننوشیدن باده کرده بودند شکست، تو هم به شادکامی چهرة گل غم را از دل ریشه برکن.
…………………………………
2- رَسید بـادِ صَبـا غُنچــه در هـَــواداری
زِ خود بُرون شد و بَر خود دَرید پیراهَن
موضوع بیت: نفحات ربّانی (نفحات ربّانی شکوفایی بخش دل عاشق )
مضمون بیت: شکفته شدن گلها
معنی واژگان:صبا: بادي که از طرف شمال يا مشرق مي وزد و غالباً عطرآگين است چون از روي گل و لاله و رياحين عبور مي کند و پيام آور و پيامبر ميان عاشق و معشوق است/ هواداري: شوق، اشتياق، طرفداري/ از خود برون شد: از خود بيخود شد، خود را فراموش کرد، از حالت غنچگي بيرون آمد/ بر خود دريد پيراهن: شکفته شد، شکوفا شد.
آرایه ها:تناسب در باد و غنچه و هوا /تناسب در از خود برون شدن و پيراهن بر خود دريدن
واج آرایی: تکرار حرف «ر»
معنی بیت: نسیم بهاری وزید و غنچه به هوا خواهی و شوق واله و از خود بیخود گشت و جامه بر خویشتن چاک زد و شکفت، شوریدة شیرازی گوید:
جز گل بره ندیدم یک چاک پیرهن
آنهم ز شوق بود، اگر جامه میدرید
……………………………
3- طَریقِ صِدق بیاموز از آبِ صافی دِل
به راستی طَلَب آزادگی ز سَروِ چمن
موضوع بیت: طلب (طلب صفات حمیده)
مضمون بیت: راستي و آزادگي
معنی واژگان:طريق: راه و رسم/ صدق: راستي/ صافي دل: آنکه يا آنچه دلش باصفاست، در اينجا به معني زلال و صفت آب است/ راستي: واقعاً، حقيقةً/ آزادگي: شرافت، عدم تعلّق/چمن: باغ
قواعد: طریق صدق: تشبیه صریح
آرایه ها: تناسب درآب و سرو و چمن/تناسب در راستي و آزادگي و سرو
واج آرایی: تکرار آواي «s» و «z»
معنی بیت: از آب پاکدل روشن راستی و صفا را فراگیر و از سرو چمن به حقیقت آزادگی و وارستگی را بجوی که با تهیدستی آزاده است و همیشه سبز و خرم باشد، حافظ در غزل دیگر فرماید:
نه هر درخت تحمل کند جفای خزان
غلام همت سروم که این قدم دارد
…………………………..
4- ز دَست بـُـردِ صَبا گـِــردِ گُل کُلاله نِگـَـر
شِکَنجِ گیسویِ سُنبُل ببین به رویِ سَمَن
موضوع بیت: نفحات ربّانی (نفحات ربّانی و تاثیرآن بر دل عاشق )
مضمون بیت: زلف و چهره ي يار در دست باد
معنی واژگان:دست برد: هنر، هنرنمايي/ گرد: اطراف /گل: کنايه است از چهره ي معشوق زيبارو/ کلاله: موي مجعّد، موي پر پيچ و تاب، کاکل/ شکنج: پيچ و تاب،
قواعد: دستبرد: اسم مرکب/ گيسوي سنبل: اضافه ي تشبيهي است يعني گيسو به سنبل تشبيه شده است/ روي سمن: اضافه ي تشبيهي است يعني چهره به ياسمن تشبيه شده است.
آرایه ها: تناسب در گل و سنبل و سمن /تناسب در کلاله و گيسو و روي
واج آرایی:تکرار آواي «s»
معنی بیت: از هنرنمایی و شیرینکاری نسیم صبا بر روی گلبن، زلف افشان گل را ببین و چین و شکن موی سنبل را بر رخسار یاسمن تماشا کن.
…………………………………….
5- عَروسِ غُنچه رسید از حَرَم به طالِعِ سَعد
به عَینِه دِل و دین میبَرَد به وَجهِ حَسَن
موضوع بیت: تجلی (تجلی جمالی )
مضمون بیت: فصل بهار و غنچه ي گل
معنی واژگان: حرم: مقصود حرمسرا و مشکويي است که عروس قبلاً در آنجا زندگي مي کرده است و اگر براي غنچه تصور کنيم همان «کتم عدم» است/ طالع سعد: بخت فرخنده، اقبال خجسته/ بعينه: به راستي، عيناً ،بعینه: به معنی ( درست مانند او) در صفحة 460 جامع نسخ دیوان تألیف مسعود فرزاد در دو نسخه معاینه به جای بعینه آمده که بر متن ترجیح دارد /دل و دين بردن: عاشق کردن، گرفتار عشق کردن/ وجه: چهره/ حسن: زيبا/ وجه حسن معني روش پسنديده هم مي دهد.
قواعد: عروس غنچه: (اضافه ي تشبيهي) يعني غنچه به عروس تشبيه شده است/ وجه حسن: موصوف و صفت/ بعينه: به راستي، عيناً (ب» در اين ترکيب حرف اضافه فارسي است)/ بعینه: مرکب از سه جزء باء حرف جر عین اسم و هاء ضمیر متصل مفرد مغایب.
آرایه ها: تناسب در عروس و حرم و وجه حسن و دل و دين بردن
معنی بیت: غنچه عروس وار از سراپرده با اختر مسعود و بخت نیک بدر آمد و آشکارا دل و دین ما را با چهرة زیبا به طریقی نیکو می رباید.
…………………………………
6- صَفیــرِ بُلبُلِ شوریده و نَفیــرِ هَــزار
برایِ وَصلِ گُل آمد بُرون ز بِیتِ حَزَن
موضوع بیت: فراهم آمدن شرایط دیدار
مضمون بیت: بهار و گل و بلبل
معنی واژگان:صفير: فرياد، صداي مرغ/ شوريده: عاشق/ نفير: ناله و فرياد و فغان/ هزار: هزاردستان، نوعي بلبل/ وصل: رسيدن به معشوق، وصال/ بيت حزن: محنت کده، خانه ي غمها و اندوهها، بيت الاحزان، در مورد بلبل لانه ي پر از غم و اندوه به خاطر فراق گل
آرایه ها:تناسب در بلبل و هزار و گل / نوعی جناس و سجع در صفير و نفير
معنی بیت: آوای بلبل واله و آشفته و خروش هزار آوا برای رسیدن به وصال گل از اندوه سرای زمستانی برخاست.
………………………….
7- حَدیثِ صُحبَتِ خوبان و، جامِ باده بِگو
به قولِ حافظ و فَتویِّ پیرِ صاحب فَن
موضوع بیت:حدیث عشق (وصف وصال یار)
مضمون بیت: سخن درباره ي مجلس بزم
معنی واژگان:حديث: سخن، گفتگو/ صحبت: همنشيني/ خوبان: زيبايان/ باده: شراب/ قول: گفته، سخن، البته قول به معني آواز نيز هست ولي با اين بيت مناسبتي ندارد (به قرينه ي کلمه ي فتوي)/ فتوي: حکم، حکم مذهبي/ پير: مرشد، مراد/ صاحب فن: هنرمند.
آرایه ها: تناسب در حديث و صحبت و بگو /تناسب در قول و فتوي
واج آرایی: تکرار حرف «ب»
معنی بیت: در اين بهار طرب انگيز و توبه شکن، تو نيز به قول حافظ و فتواي پير صاحب هنر، از داستان معاشرت با زيبارويان و نوشيدن جام باده سخن بگو.
محصول بيت ــ اى حافظ خبر قصه دوران را با آواز مطرب و به فتواى پير صاحب فن يعنى به فتواى پيرمغان، از جام باده بخواه. مراد: الحاصل جام باده جام گيتى نماست و مغيبات را آشكار مىكند، پس اسرار عالم را از آن بخواه.
از قرار معلوم خواجه اين غزل را در فصل بهار فرموده است.
…………………………….