*غزل 379*
1-سَرَم خوشَست و به بانگِ بلند میگویم
که من نَسیمِ حَیات از پیاله میجویَم
2-عَبوسِ زُهد ،به وَجهِ خُمار ننشیند
مُریدِ خِرقة دُردی کَشانِ خوشخویم
شدم فَسانه به سَرگشتگیّ و گیسویِ دوست
کشید در خَمِ چوگانِ خویش چون گویم
شدم فَسانه به سَرگشتگیّ و ابرویِ دوست
کشید در خَمِ چوگانِ زلف چون گویم
3-شدم فَسانه به سَرگشتگیّ و ابرویِ دوست
کشید در خَمِ چوگانِ خویش چون گویم
4-گَرَم نه پیرِ مُغان در به روی بگشاید
کدام در بزنم، چاره از کجا جویم؟
5-مکن درین چَمَنَم سرزنش به خودروئی
چنانکه پَروَرِشَم میدهند، میرویم
تو خانِقاه و خَرابات در میانه مبین
خدا گُواست که هر جا که هست با اویم
6-تو خانِقاه و خَرابات در میانه مبین
خدا گواه که هر جا که هست با اویم
7-غُبارِ راهِ طَلَب کیمیایِ بِهروزیست
غُلامِ دولتِ آن خاکِ عَنبَرین بویَم
8-ز شوقِ نرگسِ مَستِ بلند بالائی
چو لاله با قَدَح، افتاده بر لَبِ جویم
*نَصیحَتَم چه کنی زاهدا چو می دانی
که من نه مُعتَقِدِ مَردِ عافیت جویَم
بیار مَی که به فَتویِ حافظ از دلِ پاک
غُبارِ زَرق به فِیضِ قَدَح فرو شویم
9-بیار مَی که به فَتوایِ حافظ از دلِ پاک
غُبارِ زَرق به فِیضِ قَدَح فرو شویم
******************************
وزن غزل379: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فع لن (بحر مجتث مثمن مخبون اصلم)
1-سَرَم خوشَست و به بانگِ بلند میگویم
که من نَسیمِ حَیات از پیاله میجویَم
موضوع بیت:بادۀ تجلی
مضمون بیت: شراب و بوي زندگي
معنی واژگان:سرم خوش است: شادمانم/ به بانگ بلند مي گويم: آشکارا مي گويم/ نسيم حيات: بوي زندگي/ پياله: جام شراب/ مي جويم: جستجو مي کنم.
آرایه ها: نسیم حیات: استعارة مکنیه
واج آرایی: تکرار حرف «ي»
معنی بیت: سرمستم و بآوای رسا می گویم که من دم خوش بوستان زندگی را از لب ساغر طلب می کنم.
………………………………….
2-عَبوسِ زُهد ،به وَجهِ خُمار ننشیند
مُریدِ خِرقة دُردی کَشانِ خوشخویم
موضوع بیت: زهد و دردی کشی در برابر هم
مضمون بیت: ترشرويي زهد و ترشرويي خمار
معنی واژگان:عبوس زهد: يعني کسي که به خاطر نشان دادن زهد و تقواي خود چهره ي درهم کشيده اي دارد اين ترکيب مانند «خراب مي» و «مست غرور» است/ به: به خاطر، به جهت/وجه: در اينجا به معني «هزينه» و «پول» است، يعني پولي که براي خريد شراب خمارشکن بايد صرف شود، اين ترکيب مانند «هزينه بيماري» و «خرج خرابي» است، شارحين معاني ديگر وجه يعني صورت و جهت و مانند آن را در نظر گرفته اند که باعث سردرگمي شده است/ خمار: دردسري که به جهت افراط در شراب خواري شبانه حاصل شده است و با نوشيدن کمي شراب ديگر (خمارشکن) برطرف مي شود/ وجه خمار: چهرة مستی/ ننشيند: منتظر نمي شود، در انتظار نمي نشيند/ مريد: ارادتمند /خرقه: لباس صوفيان که گاهي براي خريد شراب به گرو مي رود يا فروخته مي شود/ دردي کشان: کساني که تا ته جام شراب را مي نوشند و علاقه ي زيادي به ميخوارگي دارند/ خوشخو: خوش اخلاق
قواعد: عبوس زهد: تشبیه صریح/ وجه خمار: تشبیه صریح
آرایه ها: تناسب در عبوس و خمار
معنی بیت: بر چهرة مستی یا چهرة مستان ترشروئی زهد نمایان نمی شود و جای گزین نمی گردد، از این رو من هوادار دلق و شعار میگساران کهنه کار و گشاده رویم.
……………………………..
3-شدم فَسانه به سَرگشتگیّ و ابرویِ دوست
کشید در خَمِ چوگانِ خویش چون گویم
موضوع بیت:وحدت و کثرت (وحدت در سایۀ ابروی دوست )
مضمون بیت: ابروي دوست و سرگشتگي عاشق
معنی واژگان:فسانه شدن: مشهور شدن/ سرگشتگي: حيرت و سرگرداني (با اشاره به دوران و سرگرداني گوي) /خم چوگان: خميدگي سر چوگان/ چوگان: چوب سرکجي که در ميدان چوگان بازي براي زدن گوي از آن استفاده مي شود
آرایه ها: ابروي يار به خم چوگان تشبيه شده است و عاشق به گوي/ تناسب در سرگشتگي و خم و چوگان و گوي /تناسب در ابر و خم و کشيدن (و تا حدّي سرگشتگي)
واج آرایی: تکرار حروف «س» و «ش»
معنی بیت: من به آشفته سری و حیرانی مشهور شدم و ابروی چوگانی و خمیدة یار این سرگشته را مانندگوی در خم خود کشید.
………………………………
4-گَرَم نه پیرِ مُغان در به روی بگشاید
کدام در بزنم، چاره از کجا جویم؟
موضوع بیت: عنایت (تمنای عنایت از پیرمغان)-پیرواستاد(مددطلبی از پیر)
مضمون بیت: ميخانه و پير مغان
معنی واژگان:پيرمغان: مرشد، مراد، بزرگ ميخانه، بزرگ ديرمغان، پير خرابات/ در به روي گشادن: راه دادن، اجازه ي ورود دادن/ کدام در بزنم: به چه کسي پناه ببرم/ جستن: جستجو کردن
واج آرایی: تکرار حرف «ر»
معنی بیت: اگر پیر میکده یا رهبر سالکان طریق معرفت در بروی من باز نکند، بدر دیگری جز میخانه روی نمی آورم و تدبیری جز این نمی دانم.
………………………………
5-مکن درین چَمَنَم سرزنش به خودروئی
چنانکه پَروَرِشَم میدهند، میرویم
موضوع بیت:پیرواستاد(سالک تحت تربیت استاد )
مضمون بیت: (جبر) (تأثير محيط)
معنی واژگان:چمن: باغ، مقصود از اين چمن: اين دنيا، يعني باغ جهان است/ سرزنش کردن: ملامت کردن/ خودرويي: کنايه از بدون تعليم و تربيت رشد کردن است، امّا اشاره اي دارد به علفهاي هرز که در هر باغي ناخواسته مي رويند و باعث خرابي باغ مي شوند
آرایه ها: دنيا را به باغي تشبيه کرده است/ تناسب در چمن و خودرويي و پرورش دادن و روييدن
واج آرایی: تکرار حروف «ن» و «ي»
معنی بیت: بر من خرده مگیر و ملامتم مکن که گلی خودرویم و تهذیب نایافته، چنین مپندار، من به همان گونه که باغبان آفرینش مرا تربیت کرده است، نشو و نما می کنم، حافظ در غزل دیگر فرماید:
من اگر خارم اگر گل چمن آرائی هست
که از آن دست که می پروردم میرویم
……………………..
6-تو خانِقاه و خَرابات در میانه مبین
خدا گواه که هر جا که هست با اویم
موضوع بیت: معیّت (معیّت عبدومعبود)
مضمون بیت: سرتاسر اين گيتي شد جلوه گه معشوق
معنی واژگان:خانقاه: صومعه ي صوفيان که ظاهراً مکاني مناسب به نظر مي آيد/ خرابات: ميخانه و محلّ فسق و فجور که ظاهراً مکاني نامناسب به نظر مي آيد/ در ميانه: در ميانه ي کار عشق و شيفتگي حقيقي/ خداگواه: خدا شاهد است.
قواعد: خدا گواه: جمله ای است به حذف فعل ربطی (است) به قرینة حالی
آرایه ها:تضاد در خانقاه و خرابات
واج آرایی:تکرار آواي «آ»
معنی بیت: به این وسائط و وسائل یعنی خانقاه صوفی و میکدة مغان اعتناء مکن و آنها را در نظر مگیر، خدا شاهد است که هر جا باشم دلم با خداست و از یاد او غافل نیستم.
………………………
7-غُبارِ راهِ طَلَب کیمیایِ بِهروزیست
غُلامِ دولتِ آن خاکِ عَنبَرین بویَم
موضوع بیت: مقام طلب
مضمون بیت: طلب
معنی واژگان:غبار: گرد و خاک/ طلب: يکي از مراحل سلوک است و آن خواستن از صميم دل است/ کيميا: اکسير، آنچه بتواند شيء بي ارزشي را تبديل به شيء باارزشي بکند، تبديل کننده ي پست به اعلي/ بهروزي: خوشبختي، سعادت/ غلام: چاکر/ دولت: تسلّط و تأثير/ عنبرين بو: معطّر، خوشبو
قواعد: عنبرین بو: صفت ترکیبی خاک موصوف
آرایه ها: تناسب در غبار و راه و خاک /تناسب در بهروزي و دولت
واج آرایی: تکرار حروف «ر» و «ي»
معنی بیت: گرد طریق سلوک و طلب معرفت اکسیر نیکبختی است، چاکر بخت نیک آن تربت پاکم که چون عنبر خوشبوست.
……………………………….
8-ز شوقِ نرگسِ مَستِ بلند بالائی
چو لاله با قَدَح، افتاده بر لَبِ جویم
موضوع بیت:مقام طلب
مضمون بیت: چشم مست يار و عاشق مست
معنی واژگان:شور: اشتياق، عشق/ نرگس مست: چشمان خمارآلود/ بلندبالا: زيباي خوش قد و قامت/ لاله: شکل گل لاله مانند جام شراب است/ قدح: جام شراب
آرایه ها: تناسب در نرگس و بلندبالا (اشاره به سرو) و لاله و جوي /تناسب در مست و قدح و افتاده و لب
واج آرایی: تکرار هماهنگ حروف «س» و «ل» و «ب» و آواي «آ»
معنی بیت: به آرزوی دیدار نرگس چشم خمارآلود یاری سهی قامت مانند لاله با جام باده بر کنار جوی نشسته ام.
……………………………
9-بیار مَی که به فَتوایِ حافظ از دلِ پاک
غُبارِ زَرق به فِیضِ قَدَح فرو شویم
موضوع بیت: بادۀ تجلی(بادۀ تجلی شویندۀ ریب و ریا و عجب خانقاهی است )
مضمون بیت: شراب شوينده ي ريا و تزوير
معنی واژگان:فتوي: حکم (شرعي)/ پاک: کاملاً/ فيض: ريزش، ريختن/ قدح: جام شراب
قواعد: به طور کلي غبار زرق: (اضافه ي تشبيهي) يعني نيرنگ و ريا و حيله و تزوير به غبار و گرد و خاک تشبيه شده است.
آرایه ها: تناسب در فتوي و پاک و فروشستن با م و مي و قدح
معنی بیت: می بده که برأی شرعی حافظ، به آب روان باده گرد نیرنگ و ریا را از آینة دل پاک خود بزداییم.
…………………………………..