*غزل 368*
خیــز تا از دَرِ مِیخانه گُشادی طَلَبیم
بَر رَهِ دوست نشینیم و مُرادی طلبیم
1- خیــز تا از دَرِ مِیخانه گُشادی طَلَبیم
به رَهِ دوست نشینیم و مُرادی طلبیم
2-زادِ راهِ حَـــرَمِ وَصل نداریم ،مَگَــر
به گِدایی ز دَرِ میکده زادی طلبیم
3-اشکِ آلـودة ما گر چه رَوان است ولی
به رِسالت سویِ او پاک نهادی طلبیم
4-لذّتِ داغِ غَمَت بـر دلِ ما باد حَرام
اگر از جورِ غمِ عشقِ تو دادی طلبیم
5-نقطة خالِ تو بـر لوحِ بَصَر نتوان زد
مگر از مَردُمَکِ دیده مِدادی طلبیم
6-عِشوهای از لبِ شیرینِ تو دل خواست، به جان
به شَکـَّــرخنده لَبـَـت گفت مـَـزادی طلبیم
تا بـود نُسخة عَطری دِلِ سودازده را
ازسوادِ سَرِ زُلفِ تو سَوادی طلبیم
تا بـود نُسخة عهدی دِلِ سودازده را
از خَطِ غالیه سایِ تو سَوادی طلبیم
7-تا بـود نُسخة عِطری دِلِ سودازده را
از خَطِ غالیه سایِ تو سَوادی طلبیم
8-چون غَمَت را نتوان یافت مگر در دلِ شاد
ما به امیــدِ غَمَت ،خاطـِــرِ شادی طلبیم
9-بـر دَرِ مدرسه تا چند نشینی حافظ
خیز تا از دَرِ مَیخانه گُشادی طلبیم
*******************************
وزن غزل 368: فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلات (بحر رمل مثمن مخبون مقصور)
1- خیــز تا از دَرِ مِیخانه گُشادی طَلَبیم
به رَهِ دوست نشینیم و مُرادی طلبیم
موضوع بیت: مقام طلب – دعا(به دعا مراد برآورده می شود)
مضمون بیت: ميخانه ي عشق و طلب
معنی واژگان:گشاد: گشايش/ ره دوست: گذرگاه يار/ مراد: آرزو/ مقصود از ميخانه، ميکده ي عشق است
آرایه ها: تناسب در و گشاد
واج آرایی: تکرار حرف «د»
معنی بیت: برخیز و بیا تا از آستان میکده دعای فرج و گشایشی بجوئیم، خاکسار راه یار شویم و حاجتی از دوست طلب کنیم.
…………………………………………
2-زادِ راهِ حَـــرَمِ وَصل نداریم ،مَگَــر
به گِدایی ز دَرِ میکده زادی طلبیم
موضوع بیت: سالک (زاد و توشۀ راه سلوک گدایی در میخانه است)
مضمون بیت: توشه ي راه وصال
معنی واژگان:زاد راه: توشه ي راه حرم وصل: معمولاً وقتي راه با حرم توأم مي شود مقصود از حرم، حريم کعبه است و مقصود از حرم جايي است که ورود همگان به آنجا حرام است و ورود به آنجا شرايطي دارد، و وصال و رسيدن به معشوق کعبه ي مقصود عاشق است و معمولاً در مسافرتهاي قديم مخصوصاً سفر باديه ي حجاز و سفر به کعبه مستلزم تهيه ي توشه اي در خور اين سفر بود/ مگر: همانا،
قواعد: مگر: در اینجا قید تأکید است
آرایه ها:تناسب در گدايي و در و زاد / تناسب در زادراه و حرم
واج آرایی: تکرار حروف «د» و «ر»
معنی بیت: همانا توشة راه برای رسیدن بحریم وصال ما را نیست، با خواهندگی و دریوزگی از آستان میخانة محبت زاد معرفتی بکف آریم.
……………………………..
3-اشکِ آلـودة ما گر چه رَوان است ولی
به رِسالت سویِ او پاک نهادی طلبیم
موضوع بیت: شفاعت و توسل
مضمون بیت: اشک عاشق و پيامبر به سوي معشوق
معنی واژگان:اشک آلوده: سرشک، اشک خونين/ روان: جاري، رونده/رسالت: پيامبري/ پاک نهاد: پاک سرشت/ چون اشک ما به خون آلوده است شايستگي پيامبري بسوي دوست را ندارد و بايد پيامبر ما پاک و ناآلوده باشد
آرایه ها: تناسب در روان و رسالت و سوي
واج آرایی:تکرار حرف «ل»
معنی بیت: سرشک ما که آغشتة ریاست بر رخسار ما میدود، اما آن شایستگی را ندارد که از سوی ما بنزد محبوب رود، باید برای این رسالت و پیام رسانی قاصدی پاک سرشت جز اشک بجوئیم.
…………………………….
4-لذّتِ داغِ غَمَت بـر دلِ ما باد حَرام
اگر از جورِ غمِ عشقِ تو دادی طلبیم
موضوع بیت: مقام تسلیم و رضا
مضمون بیت: غم عشق و عاشق
معنی واژگان:لذّت: خوشي/ داغ: اثر، اثر بد و ناخوشايند/ غمت: غم و اندوه عشق تو/ جور: ظلم و ستم و جفا/ داد طلبيدن: دادخواهي کردن، شکايت کردن.
آرایه ها: نوعی تضاد در لذت و غير
واج آرایی:تکرار حرف «د» و آوای «gh»
معنی بیت: اگر از ستم عشق تو دادخواهی کنیم، خوشی سوز غم تو بر دل ما حرام و ناروا باد، سعدی گوید:
زخم شمشیر غمت را ننهم مرهم کس
طشت زرینم و پیوند نگیرم بسریش
……………………………..
5-نقطة خالِ تو بـر لوحِ بَصَر نتوان زد
مگر از مَردُمَکِ دیده مِدادی طلبیم
موضوع بیت:قابلیت و فاعلیت
مضمون بیت: خال معشوق و مردمک چشم عاشق
معنی واژگان: لوح: صفحه، در زمان قديم در مکتبها به جاي کاغذ از لوحي فلزي براي مشق شاگردان استفاده مي کرده اند که اکنون سطح چشم به آن تشبيه شده است/ بصر: چشم/ زدن: رسم کردن/ مداد: مرکّب، وسيله ي نوشتن قلم
قواعد:نقطه ي خال: اضافه ي تشبيهي است يعني خال معشوق به نقطه تشبيه شده است/ لوح بصر: تشبیه صریح
آرایه ها: تشبيه مضمر مردمک عاشق به خال معشوق هم از نظر سياهي و هم از نظر ارزش/ تشبيه خال به نقطه و سطح چشم به لوح و مردمک چشم به مرکّب/ تناسب در نقطه و لوح و زدن و مداد /تناسب در مردمک و بصر
واج آرایی:تکرار حرف «م» و «ل»
معنی بیت: بر صفحة چشم نقطة مشکین خال ترا نقش نتوان زد، جز آنکه از مردم دیدة مداد یا سیاهی طلب کنیم؛ مقصود آنکه مرکب شایستة این صورتگری تنها مردمک دیده ماست.
……………………………
6-عِشوهای از لبِ شیرینِ تو دل خواست، به جان
به شَکـَّــرخنده لَبـَـت گفت مـَـزادی طلبیم
موضوع بیت: ایثار
مضمون بیت: بهاي عشوه ي يار
معنی و اژگان:عشوه: فريب، وعده ي فريبکارانه/ به جان: به بهاي جان، يعني جان را مي دهيم و وعده اي را که مي دانيم به آن عمل نمي کنيم مي خواهيم از لبان تو بشنويم/ شکر خنده: تبسّم/ مزاد: در عربي به معناي زياده کردن قيمت چيزي باشد مثل آنکه قيمت آن چيز به ده دينار رسيده باشد ديگري به دوازده دينار برساند همچنين …
آرایه ها: تناسب در لب و شيرين و شکرخنده
واج آرایی:تکرار حرف «ش» و «ل»
معنی بیت: دل ببهای جان از لب نوشین تو اشاره ای خواست لبت با تبسم شیرین پاسخ داد که باید قدری بر بها بیفزائی چه جان بتنهائی کفایت نکند.
………………………………..
7-تا بـود نُسخة عِطری دِلِ سودازده را
از خَطِ غالیه سایِ تو سَوادی طلبیم
موضوع بیت: عنایت (طلب عنایت از صفات محبوب )
مضمون بیت: خط معشوق
معنی واژگان:نسخه: علاوه بر رونوشت معني نسخه عطاران و طبيبان هم مي دهد/ عطري: علاوه بر معني خوشبو و معطّر اشاره است به داروهايي که بوي آن دلپذير است و مريض به خوردن آنها رغبت بيشتري دارد/ سودازده: عاشق، که چون عشق را در طب نوعي مرض دماغي مي دانند احتياج به طبيب و نسخه و دارو دارد/ خط: نوشته و دستخط يا موهاي نرم و لطيفي که اطراف چهره ي معشوق سبز شده است و بر زيبايي او افزوده است/ غاليه سا: معطّر و سياه رنگ/ سواد: رونوشت، چرکنويس، نوشته ي آغازين
آرایه ها:تناسب در نسخه و خط و سواد /تناسب در عطري و غاليه سا /نوعی جناس در سود و سواد / تناسب در نسخه و سودازده /ایهام در نسخه/ایهام در خط
واج آرایی: تکرار حرف «س»
معنی بیت: تا آنگاه که در امراض سودائی و جنون برای درمان بیمار عطر تجویز میشود، ما نیز از سبزة عذار تو که مشک افشانست، نسخه و رونوشتی میجوئیم، از این بیت استنباط میشود که باعتقاد پزشکان قدیم عطر در معالجة بیماران سوداوی مؤثر بوده است.
…………………………………
8-چون غَمَت را نتوان یافت مگر در دلِ شاد
ما به امیــدِ غَمَت ،خاطـِــرِ شادی طلبیم
موضوع بیت: اولیای الهی(شادی بخشی محضر اولیاء)
مضمون بیت: غم عشق و دل شاد
معنی واژگان:مگر: بجز، بغير از/ خاطر: دل، روح و روان./ دلي که در آن غم عشق باشد به خاطر اين سرمايه ي عظيم شاد است
آرایه ها: موعی تضاد در غم (اسم) با شاد (صفت)
واج آرایی: تکرار آواي «t»
معنی بیت: چون عشق تو جز در دلی که فارغ از اندیشة دنیا باشد، نمیگنجد، ما نیز بآرزوی یافتن این گنج غم دلی شاد و وارسته از قید تعلق میجوئیم.
…………………………….
9-بـر دَرِ مدرسه تا چند نشینی حافظ
خیز تا از دَرِ مَیخانه گُشادی طلبیم
موضوع بیت: علم شهودی در برابر علم حصولی(مدرسه در برابر میخانه)
مضمون بیت: (مدرسه و ميخانه) (علم و عشق)
معنی واژگان:تاچند: تا کي (= تا چند روز يا چند ماه يا چند سال)/
آرایه ها: تضاد در مدرسه و ميخانه / تضاد در نشستن و خاستن / تکرار مصراع اوّل از مطلّع در غزل را ردّالمطّلع مي گويند
واج آرایی: تکرار حرف «د»
معنی بیت: ای حافظ، بیش از این بر در مدرسه که جای قیل و قال است درنگ مکن که ترا بمطلوب نمیرساند، برخیز و شتاب کن تا از آستان میخانة معرفت فتوحی بجوئیم و شادی دل بیابیم
………………………………….