• *غزل 366*

1-  ما بِدین دَر نه پِیِ حِشمَت و جاه آمده‌ایم

      از بَدِ حادثه ایــن جـا به پَنـاه آمده‌ایم

2-  رَهرُوِ منزلِ عشقیم و ز سَرحَـدِّ عَدَم

     تا به اِقلیمِ وجود این همه راه آمده‌ایم

3- سَبزة خَطِّ تو دیدیم و ز بُستانِ بهشت

    به طَلَبکاریِ ایــن مِهــرگیاه آمده‌ایم

4-با چُنین گَنج که شد خازِنِ او روحِ اَمین

    به گـِــدایی به دَرِ خــانة شاه آمـده‌ایم

5-لَنگَرِ حِلمِ تو ای کَشتیِ توفیق کجاست

   که درین بَحرِ کَرَم غَرقِ گُناه آمده‌ایم

آبــِرو می‌رود، ای ابـرِ خَطاشوی بِبار

     که به دیوانِ عَمَل نامه سیاه آمده‌ایم

6-آبــِرو می‌رود، ای ابـرِ خَطاپوش بِبار

     که به دیوانِ عَمَل نامه سیاه آمده‌ایم

7-حافظ این خِرقة پَشمینه بِیَنداز که ما

     از پـِـِی قافلــه با آتــشِ آه آمده‌ایم

حافظ این خِرقة پَشمینه بِیَنداز که ما

     از پـِـِی قافلــه با آتــش و آه آمده‌ایم

*******************************

وزن غزل 366: فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلات (بحر رمل مثمن مخبون مقصور)

1-  ما بِدین دَر نه پِیِ حِشمَت و جاه آمده‌ایم

      از بَدِ حادثه ایــن جـا به پَنـاه آمده‌ایم

موضوع بیت: هبوط ( فرار از هبوط به سوی عروج کمال )-استعاذه (سالکِ دنیا گریز پناه جو)

مضمون بیت: آمدن به جهان خاکي

معنی واژگان:بدين در: مقصود اين دنياي مادّي و اين جهان خاکي است/ پي: به دنبال /حشمت: جلال و شکوه/ جاه: مقام، مرتبه/ بد حادثه: اتفاق بد، سوء اتفاق/ پناه: جاي امن و امان/ مقصود از بد حادثه و اتفاق بد و پيش آمد ناگوار همان گناه آدم و رانده شدن او از بهشت است

آرایه ها:اینجا استعاره از دنیای خاکی

واج آرایی:تکرار آوای «h»

معنی بیت: ما بدین درگاه برای کسب شأن و شکوه و بزرگی و منزلت روی نیاورده ایم بلکه از آسیب رویدادهای ناگوار جهان باین آستان پناه آورده ایم.

………………………………….

2-  رَهرُوِ منزلِ عشقیم و ز سَرحَـدِّ عَدَم

     تا به اِقلیمِ وجود این همه راه آمده‌ایم

موضوع بیت: هبوط (هبوط و سپس سلوک از عدم به سوی کمال)

مضمون بیت: مسافرين سرمنزل عشق

معنی واژگان:رهرو: مسافر/ منزل: هدف، مقصد/سرحد: مرز/ عدم: نيستي/ اقليم: هفت یک بهرة ربع مسکون کرة زمین باعتقاد قدماء، سرزمين/ وجود: هستي.

قواعد: اقلیم وجود: تشبیه صریح

آرایه ها: سرحد عدم: استعاره مکنیه/تضاد در عدم و وجود /تناسب در رهرو و منزل و سرحد و اقليم و راه و آمدن

:

معنی بیت: ما سالک طریق محبّتیم و از مرز نیستی و عدم تا جهان هستی و وجود راه پیموده ایم تا در این عالم بار امانت الهی یا تکلیف و عشق را بدوش کشیم و بمنزل مقصود برسانیم.

……………………………………

3- سَبزة خَطِّ تو دیدیم و ز بُستانِ بهشت

    به طَلَبکاریِ ایــن مِهــرگیاه آمده‌ایم

موضوع بیت: هبوط( هبوط برای عروج به قله کمال)

مضمون بیت: ترک بهشت و هدف آن

معنی واژگان:سبزۀ خط: موهاي نرم و لطيفي که در اطراف چهره ي محبوب (سبز) مي شود و مايه ي زيبايي بيشتر او مي گردد، بنابراين آن را مظهر زيبايي مي دانند/ بستان بهشت: باغ بهشت/ طلب کاري: خواستاري، خواستن/ مهرگياه: نام گياهي است که مي گويند هرکس نزد خود داشته باشد، محبوب القلوب مي شود، سرمايه ي عشق و عاشقي،

قواعد: سبزة خط: تشبیه صریح

آرایه ها: تناسب در سبزه و بستان و مهر و گياه / بهشت مايه ي مشغول شدن آدم به خود بود و رانده شدن او از بهشت باعث مشغول شدن او به خدا شد./ به تعبيري ديگر مقصود از سبزه ي خط، قرآن مجيد است که هرکس آن را با خود داشته باشد محبوب القلوب مي شود و اين بيشتر به اعتبار بيت بعد است

واج آرایی:تکرار حرف «ه»

معنی بیت: سبزة عذار ترا ای محبوب دیدیم و دل باختیم و از سرابستان مینو بجستن این گیاه محبت بجهان خاکی روی آوردیم؛ بکنایه مقصود آنست که فرود آمدن حضرت آدم از بهشت باین خاکدان برای مبتلا شدن بدام عشق و دست یافتن بگنج محبت بود.

……………………………………..

4-با چُنین گَنج که شد خازِنِ او روحِ اَمین

    به گـِــدایی به دَرِ خــانة شاه آمـده‌ایم

موضوع بیت: سالک (عشق گنج سلوک برای رسیدن به مقصد است)

مضمون بیت: گنج عشق و گدايي عاشق

معنی واژگان:گنج: ثروت سرشار که در اينجا همان گنج عشق و شيفتگي است و به تعبيري ديگر قرآن مجيد است/ خازن: خزينه دار، حسابدار/ روح الامين: جبرئيل، سروش، به اعتبار آن که عشق حقيقي ملهم از پروردگار است و رابط اين الهام جبرئيل است و اگر تعبير قرآن را براي گنج بپذيريم که ارتباط جبرئيل با آن واضح است/ کلمه ي «شاه» در بيت اگر به معني معمولي آن گرفته شود چنين معني مي شود که با وجود داشتن چنين گنجي به در خانه ي پادشاه زمان آمده ايم و از ارباب بي مروّت دنيا گدايي مي کنيم که اين تعبير با فضاي عرفاني غزل هماهنگي ندارد، امّا اگر اين شاه همان طور که شيوه ي حافظ يعني اختلاط مجاز و حقيقت است آن را به معشوق حقيقي يعني «شاه شمشاد قدان و خسرو شيرين دهنان» معشوق حقيقي باشد، اظهار نياز و گدايي در اين شاه هم مستحسن است و هم با فضاي عرفاني غزل هماهنگي دارد.

آرایه ها: شاه: باستعاره مقصود فرمانروای مطلق ملک وجود /تناسب در گنج و خازن و شاه / نوعی تضاد در داشتن گنج و گدايي

واج آرایی: تکرار حرف «ن»

معنی بیت: با داشتن گنج عشق که گنجور آن جبرئیل روح امین است، دست توسل و نیاز بدرگاه فرمانروای جهان هستی برداشته ایم.

……………………………………

5-لَنگَرِ حِلمِ تو ای کَشتیِ توفیق کجاست

   که درین بَحرِ کَرَم غَرقِ گُناه آمده‌ایم

موضوع بیت: عنایت ( عنایت طلبی از معشوق )

مضمون بیت: حلم و کرم و توفيق الهي و گناه بنده

معنی واژگان:حلم: بردباري، مقصود حلم بي پايان ذات پروردگار است که در مقابل گناهان کبيره از خود نشان مي دهد/ توفيق: موافقت خدا با بنده در اجراي تدبير بنده، موافقت تقدير با تدبير.

قواعد: لنگر حلم: (اضافه ي تشبيهي) يعني حلم به لنگر کشتي که باعث توقف کشتي مي شود تشبيه شده است/ بحر کرم (اضافه ي تشبيهي) يعني بزرگواري و بخشندگي خدا به دريا تشبيه شده است/کشتی توفیق: تشبیه صریح

آرایه ها: لنگر و کشتي و بحر و غرق با هم تناسب دارند/ حلم و توفيق و کرم با هم تناسب دارند

واج آرایی: تکرار حرف «ت» در مصراع اوّل و تکرار حرف «ر» در مصراع دوم و تکرار حرف «ک» و «گ» در بيت

معنی بیت: ای کشتی توفیق حق در دریای بخشایش الهی لنگر انداز و ما غرقگان گرداب نفس را نجات بخش.

…………………………………

6-آبــِرو می‌رود، ای ابـرِ خَطاپوش بِبار

     که به دیوانِ عَمَل نامه سیاه آمده‌ایم

موضوع بیت: عنایت ( چنگ یازی به رحمت و فیض عام حضرت حق)

مضمون بیت: ابر رحمت و عفو الهي

معنی واژگان:ابر خطاپوش: مقصود ابر بخشايش و عفو الهي است که با شستن سياهي هاي نامه ي عمل بندگان در حقيقت خطاهاي آنها را مي پوشاند/ ديوان عمل: جايي که به اعمال انسان رسيدگي مي کنند/ نامه سياه: گناهکار، کسي که نامه ي اعمالش پر از گناه است.

آرایه ها: تناسب درآب «در آبرو» و ابر و ببار /تناسب در ديوان و نامه سياه / بعضي «خطاپوش» را درست نمي دانند و به جاي آن از نسخه ي بدل «خطاشوي» استفاده مي کنند امّا نتيجه ي هر دو تعبير يکي است/ شستن لوح و نوشته براي زدودن آن در قديم مرسوم بوده است.

واج آرایی: تکرار حرف «ب» و آواي «آ»

معنی بیت: ای ابر کرم که خطاها و کارهای ناصواب ما گناهکاران از دیده پنهان میداری، آب رحمتی فروبار، چه در دیوان الهی با نامة سیاه که نشان گنهکاریست، حاضر شده ایم.

………………………………

7-حافظ این خِرقة پَشمینه بِیَنداز که ما

     از پـِـِی قافلــه با آتــشِ آه آمده‌ایم

موضوع بیت: سالک ( سالک و سوزاندن خرقة ریا به مدد آتش آه)

مضمون بیت: خرقه ي تزوير و ريا و آتش آه

معنی واژگان:خرقه ي پشمينه: لباس صوفيان (رياکار)/ قافله: کاروان، مقصود قافله ي اجتماع و کاروان روزگار است.

قواعد:آتش آه: آه جگرسوز به آتش تشبيه شده است (اضافه ي تشبيهي)

آرایه ها: نوعی تضاد در خرقه ي پشمينه و آتش /نوعی تضاد در  قافله و آتش

واج آرایی:تکرار حرف «ی»

معنی بیت: ای حافظ این دلق پشمین تن را رها کن که ما پیرو کاروان عشقیم و آهی آتشناک داریم که خرقه سوز است پس زودتر خرقة تن را ترک کن و جان مجرد شو.

………………………………

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا