*غزل 363*
1-دَردَم از یارَست و دَرمان نیز هم
دل فِـدایِ او شد و جان نیز هم
-2این که می گویند آن خوشتر ز حُسن
یــارِ ما ایــن دارد و آن نیـــز هــم
یار بازاکنون به قَصدِ جانِ ما
زلف را بشکست و پِیمان نیز هم
یاد باد آنکـــو به قَصدِ خـونِ ما
زلف را بشکست و پِیمان نیز هم
3-یاد باد آنکـــو به قَصدِ خـونِ ما
عَهد را بشکست و پِیمان نیز هم
4-دوستان، در پَرده می گویم سخن
گفته خواهد شد به دَستان نیز هم
چون سَر آمد دولتِ ایّامِ وَصل
بُگـذَرَد شبهایِ هجـران نیز هم
5-چون سَر آمد دولتِ شَبهایِ وَصل
بُگـذَرَد ایّامِ هجـران نیز هم
6-هر دو عالَم، یک فُروغِ رویِ اوست
گُفتَمَت پیــدا و پنهان نیـــز هم
7-اِعتِمادی نیست بـر کارِ جهان
بلکه بر گَردونِ گَردان نیز هم
عاشق از مُفتی نترسد مَی بیار
بلکه از یَرغــویِ سُلطان نیز هم
8-عاشق از قاضی نترسد مَی بیار
بلکه از یَرغــویِ دیوان نیز هم
*خونِ ما آن نرگسِ مستانه ریخت
وان سَرِ زلفِ پریشان نیز هم
*از جهانِ پیر ما هم بگذریم
چون گِدا بگذشت و سلطان نیز هم
مُحتَسِب داند که حافظ مَی خورد
واصـِـفِ مُلـــکِ سلیمان نیز هم
9-مُحتَسِب داند که حافظ عاشقست
واصـِـفِ مُلـــکِ سلیمان نیز هم
*******************************
وزن غزل 363: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (بحر رمل مسدس محذوف)
1-دَردَم از یارَست و دَرمان نیز هم
دل فِـدایِ او شد و جان نیز هم
موضوع بیت: درد و درمان (درد و دوای عشق)
مضمون بیت: (درد و درمان عاشق) (دل و جان عاشق)
آرایه ها:تناسب و نوعی تضاد در درد و درمان / تناسب در دل و جان
واج آرایی:تکرار حروف «د» و «ر» و آواي «آ»
معنی بیت: درد عشقم از معشوق است و درمان آن نيز به دست اوست و دل و جانم هم فداي او شد.
محصول بيت ــ دردم از يارست و درمانم هم از اوست. دل فداى يار شد جان هم همين طور.
………………………………
2-این که می گویند آن خوشتر ز حُسن
یــارِ ما ایــن دارد و آن نیـــز هــم
موضوع بیت: صفات محبوب(تجلی صفات محبوب و جمع تمامی حُسن ها دراو)
مضمون بیت: معشوق کامل
معنی واژگان:آن: حالتي در معشوق که عاشق را جذب مي کند و اين وراي زيبايي ظاهري است و ممکن است معشوق زيبا نباشد امّا اين «آن» را داشته باشد/ بنده ي طلعت آن باش که «آني» دارد
آرایه ها: در بيت لف و نشر مشوش هست، اين به حسن و آن به «آن» برمي گردد
واج آرایی: تکرار حرف «ن»
معنی بیت: این مطلب که مردم اعتقاد دارند که آن یعنی لطیفه ای از جمال که دریافته میشود و بوصف در نمی آید بهتر از زیبائی ظاهری است محبوب ما این و آن را با هم دارد.
………………………………….
3-یاد باد آنکـــو به قَصدِ خـونِ ما
عَهد را بشکست و پِیمان نیز هم
موضوع بیت: ناز و نیاز ( ناز معشوق عهد شکن چون کمال بخش است کشیدنی است )
مضمون بیت: يار عهدشکن
معنی واژگان:قصد خون: قصد کشتن
آرایه ها:تناسب در عهد و پیمان
واج آرایی:تکرار حرف «ن»
معنی بیت: يادش به خير باد آن کسي که به قصد کشتن ما، عهد و پيمان ديرينه ي خود را شکست.
محصول بيت ــ ياد باد آن كسى كه به قصد خون ما يعنى براى هلاك كردن ما عهد و پيمان را شكست. از عهد و پيمانى كه بسته بود برگشت.
………………………………
4-دوستان، در پَرده می گویم سخن
گفته خواهد شد به دَستان نیز هم
موضوع بیت: کتمان سِرّ(سِرّ عاشق فاش می شود)
مضمون بیت: داستان عشق
معنی واژگان:در پرده : به طور پنهاني، در دستگاه موسيقي/ دستان: سرود و نغمه، افسانه
آرایه ها:نوعی جناس در دوستان و دستان / تناسب در پرده و دستان / تناسب درگفتن و سخن/ایهام در پرده/ایهام در دستان
واج آرایی: تکرار حروف «د» و «س»
معنی بیت: یاران سخن پوشیده میگویم و این کلام در سرودها و افسانه ها نیز گفته خواهد شد.
……………………………….
5-چون سَر آمد دولتِ شَبهایِ وَصل
بُگـذَرَد ایّامِ هجـران نیز هم
موضوع بیت: وصل و هجران(ناپایداری وصال و فراق)
مضمون بیت: اميد به پايان هجران
معنی واژگان:سرآمدن: به پايان رسيدن/ دولت: خوشبختي/ وصل: وصال، رسيدن به معشوق/ بگذرد: به پايان مي رسد/ ايّام: روزها/ هجران: دوري، فراق
آرایه ها: تضاد در شبها و ايّام /تضاد در وصل و هجران
واج آرایی:تکرار حرف «د»
معنی بیت: همان طور که اقبال و سعادت شب هاي وصل گذشت و به پايان رسيد، روزگار فراق و جدايي نيز به سر خواهد آمد.
محصول بيت ــ چون خوشى و لذت شبهاى وصل به پايان رسيد. پس ايام هجرهم مىگذرد. يعنى آن نماند و اين هم نمىماند.
……………………………………….
6-هر دو عالَم، یک فُروغِ رویِ اوست
گُفتَمَت پیــدا و پنهان نیـــز هم
موضوع بیت: تجلی ( تجلی ذات )
مضمون بیت: جلوه ي چهره ي محبوب
معنی واژگان:هردو عالم: مقصود اين دنياي مادي (پيدا) و آن دنياي معنوي (پنهان) است/ فروغ: پرتو، جلوه/ پيدا و پنهان مربوط به دو جهان است
آرایه ها:تناسب و تضاد در پیدا و پنهان
واج آرایی:تکرار حرف «ر»
معنی بیت: بتو گفتم که هر دو جهان یک پرتو از تجلیات جمال حق است و نیز هرچه پیدا و محسوس باشد یا معقول و نامحسوس همه از آن خداست.
………………………………….
7-اِعتِمادی نیست بـر کارِ جهان
بلکه بر گَردونِ گَردان نیز هم
موضوع بیت:دنیا و بی اعتباری آن
مضمون بیت: کارهاي دنيا
معنی واژگان:اعتماد: اطمينان/ گردون: آسمان/ گردان: گردنده
آرایه ها: نوعی جناس در گردون و گردان
واج آرایی: تکرار حرف «ن»
معنی بیت: نه تنها بر کار دنياي فاني و زودگذر، بلکه بر فلک گردنده نيز اعتمادي نيست.
جهان و کار جهان جمله هيچ بر هيچ است
هزار بار من اين نکته کرده ام تحقيق
(غزل 2 / 298)
محصول بيت ــ كار جهان اعتماد ندارد بلكه به فلك گردان هم نمىشود اعتبار كرد يعنى تمام علويات و سفليات فناپذيرند و به بقاى هيچكدام اعتماد نشايد كرد.
……………………………………
8-عاشق از قاضی نترسد مَی بیار
بلکه از یَرغــویِ دیوان نیز هم
موضوع بیت: ننگ و نام(ننگ و نام گریزی عاشق)
مضمون بیت: عاشق و شراب
معنی واژگان:یرغو: يايارغو به معني دادگستري و استنطاق و مرافعه ي مدّعي و مدّعي عليه قانون است کلمة مغولی است بمعنی بازپرسی/ ديوان: اداره ي دولتي، در بعضي نسخ به جاي ديوان، سلطان آمده است و در اين صورت به مفهوم استنطاق پادشاه است
آرایه ها:تناسب در قاضی و دیوان و یرغو
واج آرایی:تکرار حرف «ی»
معنی بیت: بیدل شیدا از داور شرع بیم ندارد، شراب آماده کن و بده که عاشق را از بازپرسی دیوان جزا باکی نیست.
……………………………….
9-مُحتَسِب داند که حافظ عاشقست
واصـِـفِ مُلـــکِ سلیمان نیز هم
موضوع بیت: عشق و رسوایی
مضمون بیت: حافظ و وزير
معنی واژگان:محتسب: کسي که در شهرها مأمور امر و نهي شرعي است و بدکاران و مستان را حدّ شرعي مي زند/ آصف: وزير/ ملک سليمان: سرزمين فارس/ مقصود خواجه جلال الدّين تورانشاه است حافظ این نام را مکرر بر وزیران با تدبیر اقلیم فارس اطلاق میکند.
آرایه ها:تناسب در محتسب و آصف
واج آرایی:تکرار آوای «s»
معنی بیت: محتسب مي داند که حافظ عاشق است و آصف ملک سليمان نيز اين را مي داند.
محصول بيت ــ محتسب مىداند كه حافظ عاشق است و همچنين وزير اعظم ملك سليمان هم مىداند. يعنى وزير ملك فارس هم خبر دارد.
…………………………………