- *غزل 357*
1- در خـَــراباتِ مُغــان نورِ خــُــدا میبینم
این عَجَب بین که چه نوری ز کجا میبینم
2- جِلوه بَر من مَفُروش ای مَلِکُ الحاج ،که تو
خانه مـــیبینی و مـن خانه خدا میبینم
خواهَم از زُلفِ بُتان نافه گُشائی کردن
فِکرِ دوری است ،هَمانا که خَطا میبینم
3- خواهَم از زُلفِ بُتان نافه گُشائی کردن
فِکرِ دَور است ،هَمانا که خَطا میبینم
4- سوزِ دل ،اشکِ رَوان ،آهِ سَحَر، نالة شب
این همه از نَظَــرِ لُطفِ شما میبینم
5- هــر دَم از رویِ تو نَقشی زَنَـَدم راهِ خیال
با که گویم که در این پَرده چهها میبینم
دُرجِ عطار ندیداز نَفَسِ مُشکِ خُتَن
آن چه مــن هر سَحَر از بادِ صَبا میبینم
6- کس ندیدهست ز مُشکِ خُتَن و نافة چین
آن چه مــن هر سَحَر از بادِ صَبا میبینم
*کیست دُردی کَشِ این میکده یا رب که دَرَش
قبلۀ حاجَت و مِحرابِ دُعا می بینم
*نیست در دایره یک نقطه خِلاف از کم و بیش
که من این مسأله بی چون و چرا می بینم
6- دوستان، عِیبِ نَظَربازیِ حافظ مکنید
کـه من او را ز مُحِبّانِ شما میبینم
******************************
وزن غزل: فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فع لن(بحر رمل مثمن مخبون اصلم)
1- در خـَــراباتِ مُغــان نورِ خــُــدا میبینم
این عَجَب بین که چه نوری ز کجا میبینم
موضوع بیت:خرابات
مضمون بیت: نور خدا در همه جا هست
معنی واژگان:خرابات مغان: مقام وصل و اتّصال که واصلان به الله را از باده ي وحدت سرمست کند، ميخانه هايي که مغان يعني زرتشتيان در شهرهاي مسلمان نشين دائر مي کردند/ نور خدا: جلوه ي ذات پروردگار/ مولوي مي فرمايد: اين صورت بت چيست اگر خانه ي کعبه است – وين نور خدا چيست اگر دير مغانه است؟ (حقيقت آن است که در همه ي ذرّات جهان جلوه ي ذات پروردگار به چشم مي خورد و در و ديوار خرابات مغان نيز از اين امر مستثني نيستند)
آرایه ها: خرابات مغان: باستعاره مراد میکدة معرفت، نیز نگاه کنید بغزل 76 بیت (3).
واج آرایی: تکرار حروف «ب» و «ن»
معنی بیت: فروغ ایزدی را در میکدة عرفان می نگرم، در این کار شگفت بنگر که من چه پرتوی از کجا مشاهده میکنم، در غزل دیگر خواجه فرماید:
سر خدا که عارف سالک بکس نگفت
در حیرتم که باده فروش از کجا شنید
…………………………………………….
2- جِلوه بَر من مَفُروش ای مَلِکُ الحاج ،که تو
خانه مـــیبینی و مـن خانه خدا میبینم
موضوع بیت:قبله (قبلۀ دل ،قبلۀ گل)
مضمون بیت: خدا يا خانه ي خدا
معنی واژگان:جلوه فروختن: فخر فروشي، افتخار کردن، نازيدن/ ملک الحاج: سرپرست حاجيان/ خانه خدا: صاحب خانه
آرایه ها: تکرار خانه
واج آرایی:تکرار حرف «خ» و آواي «آ» در مصراع دوم
معنی بیت: ای امیر حاجیان خودنمائی بر من مکن که تو خانة خدا را می نگری و زیارت میکنی ولی من خدا را بچشم دل می بینم و تجلی او را شاهدم، مولوی گوید:
حج زیارت کردن خانه بود
حج رب البیت مردانه بود
………………………
3- خواهَم از زُلفِ بُتان نافه گُشائی کردن
فِکرِ دَور است ،هَمانا که خَطا میبینم
موضوع بیت:ولایت (شناخت ولی مقدور نیست)
مضمون بیت: زلف زيبارويان
معنی واژگان:بتان:زيبارويان خوش قد و قامت/ نافه گشايي کردن: معطّر کردن فضا/ همانا: البته/ خطا: اشتباه/ فکر دور: مقصود اندیشه محال و باطل است
آرایه ها: با اشاره به سرزمين خطا (= ختا) که در سرزمين چين و مشک خيز است (ايهام) که با نافه و نافه گشايي مناسب است و با کلمه ي «دور» نيز تناسب دارد/ مضمون زلف و نافه گشايي در شعر حافظ باز هم به کار رفته است – به بوي نافه اي کاخر صبا زان طرّه بگشايد…/ بعضي کلمه ي «دُور» در اين بيت را «دَور» خوانده اند و آن را دور فلسفي دانسته اند که با خط و تسلسل زلف تناسب داشته باشد، امّا به نظر درست نمي آيد.
واج آرایی: تکرار حرف «ن» و آواي «آ» معنی بیت: آرزو دارم که از گیسوی خوبان بند نافه ای بگشایم یعنی گره زلفی باز کنم ولی این اندیشه محال بنظرم میرسد و ناصواب مینماید چه دست من بگیسوی بتان نمیرسد.
…………………………
4- سوزِ دل ،اشکِ رَوان ،آهِ سَحَر، نالة شب
این همه از نَظَــرِ لُطفِ شما میبینم
موضوع بیت:گریه سحری(گریه توفیق الهی است و گره گشای حالت قبض عارفانه )
مضمون بیت: آثار عشق
معنی واژگان:نظر لطف: نگاه مهربانانه، نگاه توأم با لطف و مهرباني (که البته توأم با طنزي ظريف است)
آرایه ها:تناسب در سوز و اشک و آه و ناله/ تناسب در دل و روان /تناسب در سحر و شب / در مصراع اول صنعت اعداد وجود دارد
واج آرایی:تکرار حروف «س» و «ش»
معنی بیت: آتش دل، سرشک جاری، آه سحری، فغان شبانگاهی اینها همه از پرتو لطف و محبتی است که شما را با این عاشق است، مقصود آنکه عاشق قهر معشوق را نیز مانند لطف او خوش دارد و می پسندد، مولوی گوید:
عاشقم بر قهر و بر لطفش بجد
بلعجب من عاشق این هر دو ضد
…………………………….
5- هــر دَم از رویِ تو نَقشی زَنَـَدم راهِ خیال
با که گویم که در این پَرده چهها میبینم
موضوع بیت:وجه الله (تجلی وجه الله )
مضمون بیت: چهره ي يار و خيال عاشق
معنی واژگان:هردم: هر لحظه/ روي تو: چهره ي تو/ نقشي: جلوه اي، اثري، زيبائيي/ زندم راه خيال: فکر و خيال مرا به سويي مي کشاند و مرا مشغول مي کند/پرده: مقصود پرده ي خيال است.
آرایه ها: تناسب در روي و نقش و خيال و پرده / نوعی سجع در دم و زندم / ایهام تناسب در راه و پرده
واج آرایی: تکرار حرف «ر»
معنی بیت: هر نفس از تجلی جمال تو جلوه ای رهزن خیال من میشود، با که این سخن را در میان نهم که در پردة عشق چه شگفتیها می نگرم.
…………………………………
6- کس ندیدهست ز مُشکِ خُتَن و نافة چین
آن چه مــن هر سَحَر از بادِ صَبا میبینم
موضوع بیت:نفحات ربّانی
مضمون بیت: بوي يار
معنی واژگان:ختن: شهري در ترکستان شرقي (ترکستان چين) که آهوان صحراي آن داراي نافه ي مشک هستند/ نافه: کيسه اي در ناف آهوي ختن که پُر از مشک است/ باد صبا: بادي که از طرف شمال يا مشرق مي وزد و پيام آور و پيامبر ميان عاشق و معشوق است
آرایه ها:تشبيه و تفضيل، برتري بوي دوست بر بوي مشک ختن و نافه ي چين.
واج آرایی: تکرار حرف «ن»
معنی بیت: : بوی خوشی که من از نسیم صبا که بر کوی دوست میگذرد، می شنوم، هیچکس از مشک ختنی و نافة آهوی چینی نیافته است.
……………………………..
7- دوستان، عِیبِ نَظَربازیِ حافظ مکنید
کـه من او را ز مُحِبّانِ شما میبینم
موضوع بیت:نظربازی
مضمون بیت: حافظ و نظربازي و دوستان
معنی واژگان:عيب کردن: ايراد گرفتن/ نظربازي: زيباپسندي و زيباشناسي و ارتباط دادن زيبائيها با جمال حق در ذهن/ محبّان: دوستداران
قواعد: محب: اسم فاعل از احباب مصدر باب افعال از مجرد حب
آرایه ها: تناسب در دوستان و محبان
واج آرایی:تکرار حرف «ن»
معنی بیت: ای یاران بر عشقبازی و مهرورزی حافظ خرده مگیرید که من وی را از عاشقان جمال شما می شناسم.
…………………………..