- *غزل 332*
1- مَزَن بر دِل ز نوکِ غَمزه تیرَم
که پیشِ چَشمِ بیمارَت بمیرَم
2- نِصابِ حُسن در حَدِّ کَمال است
زَکاتـَـم دِه که مِسکین و فَقیرم
3- چو طِفلان تا کِی، ای زاهِد، فریبی
به سیبِ بوستان و شَهد و شیـرم
چُنان پر شد فَضایِ سینه از دوست
که فِکــرِ خویش گُم شد درضَمیرَم
4- چُنان پر شد فَضایِ سینه از دوست
که فِکــرِ خویش گُم شد از ضَمیرَم
5- قَدَح پُر کن که من در دولتِ عشق
جوان بَخــتِ جهانم، گـر چه پیرم
قراری کرده ام با مَی فُروشان
که روزِ غَم به جُز ساغَر نگیرم
6- قراری بَستهام با مِی فُروشان
که روزِ غَم به جُز ساغَر نگیرم
7- مَبادا جُز حِسابِ مُطرِب و مَی
اگَــر نَقشی کَشَد کِلکِ دَبیرم
مَبادا جُز حِسابِ مُطرِب و مَی
اگَــر حَرفی کَشَد کِلکِ دَبیرم
درآن غوغا که کَس کَس را نَپُرسَد
من از پیـــرِ مُغــان مِنـَّـت پذیرم
8-درین غوغا که کَس کَس را نَپُرسَد
من از پیـــرِ مُغــان مِنـَّـت پذیرم
خوشا آن دَم که اِستِغنایِ مَستی
فــَراغَت بَخشَد از شاه و وَزیـــرَم
9- خوشا آن دَم کَز اِستِغنایِ مَستی
فــَراغَت باشد از شاه و وَزیـــرَم
10- من آن مُرغَم که هر شام و سَحَرگاه
ز بامِ عـَـرش میآیَــد صَفیــرم
11-چو حافظ گَنجِ او در سینه دارم
اگـــر چه مُدَّعـی بیند، حَقیرم
****************************
وزن غزل : مفاعیلن مفاعیلن فعولن (بحر هزج مسدس محذوف)
1- مَزَن بر دِل ز نوکِ غَمزه تیرَم
که پیشِ چَشمِ بیمارَت بمیرَم
موضوع بیت:تجلی (تجلی جلالی غمزه و جمالی چشم )
مضمون بیت: غمزه ي يار و چشم يار
معنی واژگان:غمزه: ناز و کرشمه، به گوشه ي چشم نگاه کردن/ چشم بيمار: چشم خمارآلود/ پیش چشم بیمارت بمیرم: يکي آنکه بدون آنکه تير غمزه ي تو باشد من خود در مقابل چشمان خمارآلود تو مي ميرم و ديگر آنکه حرف که را به معني «تا» بگيريم، يعني با غمزه ي خود بر دل من تير مزن تا من خود در مقابل چشمان خمارآلود تو بميرم
آرایه ها:ایهام در پيش چشم بيمارت بميرم /تناسب درنوک و تير زدن و مردن /تناسب در غمزه و چشم و بيمار /تناسب در بيمار و مردن
واج آرایی:تکرار حروف«م» و«ز»
معنی بیت: با پیکان تیر کرشمه و ناز دلم را هدف مساز که من خود در برابر چشم خمارآلود تو جان می سپارم و نیازی به تیر افکندن نیست.
…………………………………..
2- نِصابِ حُسن در حَدِّ کَمال است
زَکاتـَـم دِه که مِسکین و فَقیرم
موضوع بیت:عنایت (طلب عنایت از محبوب)
مضمون بیت: تقاضاي بوسه اي يا وصالي
معنی واژگان:نصاب: اندازه ي معين از چيزي که باعث واجب شدن زکات بر آن چيز مي شود/ حسن: زيبايي/ نصاب حسن : اصل و سرمایه زیبایی/ حدّکمال: اندازه ي کامل، اندازه ي نهايي/ زکات: يک دهم از چيزهاي معيني که بايد به فقرا و مساکين داده شود/ مسکين: بيچاره/ فقير: گدا
آرایه ها: تناسب در نصاب و کمال و حدّ و زکات و مسکين و فقير
واج آرایی:تکرارحروف«م» و«د»
معنی بیت: سرمایة زیبایی تو بدرجه و حد کامل رسیده است که زکات آن را دادن واجب است پس زکات حسن خود را باین بیدل درماندة تهیدست بپرداز.
……………………………………
3- چو طِفلان تا کِی، ای زاهِد، فریبی
به سیبِ بوستان و شَهد و شیـرم
موضوع بیت:مراتب عبادت کنندگان(مقام احرار)
مضمون بیت: وعده ي فريبکارانه ي زاهد
معنی واژگان:سيب بوستان: سيب بهشت (که اشاره ي ظريفي است که در کتاب مقدّس، آنچه حضرت آدم را از بهشت بيرون راند، خوردن سيب به اغوا و فريب شيطان بود، که در اينجا زاهد با شيطان ارتباطي پيدا مي کند)/ شهد و شير: عسل و شير، اشاره است به آيه ي 15 از سوره ي محمد (47) که در بهشت جويهاي شير و عسل روان است
آرایه ها:تناسب در طفل و فريب و سيب و شير و عسل
واج آرایی:تکرار حرف «ش» و«س»
معنی بیت: ای پارسا دیگر مرا چون کودکان بوعدة نعمتهای بهشتی مانند سیب و عسل و شیر فریب مده که من تنها شهد لب و سیب زنخدان یار را خواهانم.
……………………………………….
4- چُنان پر شد فَضایِ سینه از دوست
که فِکــرِ خویش گُم شد از ضَمیرَم
موضوع بیت:مقام فنا –وحدت و کثرت (مقام وحدت)
مضمون بیت: يکي شدن عاشق و معشوق
معنی واژگان:ضمير: دل/ سينه از دوست پر شده است نه عشق و دوست، يعني عاشق عين معشوق شده است./ عاشق خود را ديگر پيدا نمي کند./ فضای سینه : گشادگی یا پهنة سینه،
قواعد: فضای سینه : تشبیه صریح.
آرایه ها: تناسب در سينه و ضمير
واج آرایی:تکرار حروف «س» و«ش»
معنی بیت: آنگونه پهنة سینه از هوای دوست پر گشت که اندیشة خودی فراموش شد و ناپدید گشت.
……………………………….
5- قَدَح پُر کن که من در دولتِ عشق
جوان بَخــتِ جهانم، گـر چه پیرم
موضوع بیت:فتوت (مقام جوانمردی)
مضمون بیت: عاشق خوشبخت
معنی واژگان:قدح: پياله ي بزرگ شراب/ جوانبخت: خوشبخت/ دولت عشق : یمن و سعادت و اقبال محبت
قواعد:دولت عشق: اضافه ي تشبيهي است که عشق به حکومت تشبيه شده است.
آرایه ها: تضاد در جوان و پير / تناسب در دولت و جوانبخت و جهان
واج آرایی: تکرار حروف «د»
معنی بیت: ساغر سرشار بده که من به سعادت عشق یار یکتا نیکبخت جهان گشتم، اگرچه پیر شده ام.
…………………………
6- قراری بَستهام با مِی فُروشان
که روزِ غَم به جُز ساغَر نگیرم
موضوع بیت:عشق(غم عشق-بادۀ تجلی جمالی)
مضمون بیت: غم و دواي آن
معنی واژگان:قرار بستن: پيمان بستن/ ساغر: جام شراب
آرایه ها: تناسب در مي فروشان و ساغر گرفتن / تناسب در بستن و گرفتن
واج آرایی:تکرار حرف «ر»
معنی بیت: با مي فروشان عهد و پيماني بسته ام که به هنگام غم و درد به جز جام شراب در دست نگيرم.
محصول بيت ــ با مىفروشان عهد و پيمان بستهام، كه روز غم به جز ساغر چيزى بهدست نگيرم. يعنى روزى كه غمناكم باده بنوشم.
……………………………
7- مَبادا جُز حِسابِ مُطرِب و مَی
اگَــر نَقشی کَشَد کِلکِ دَبیرم
موضوع بیت:عشق (عاشق پر از یاد معشوق)
مضمون بیت: انديشه ي شادي و شراب
معنی واژگان:مبادا: نکند که، خدا نکند که/ مطرب: رامشگر /نقشي کشد: چيزي بنويسد/ کلک: قلم/ دبير: نويسنده (که صفت قلم است)/
آرایه ها:تناسب در حساب و نقش کشيدن و کلک و دبير
واج آرایی:تکرار حروف «ب» و «ک»
معنی بیت: اگر خامة دبیران محاسب یا کرام الکاتبین در نامة حساب من چیزی می نویسد، امیدوارم که تنها هزینة رامشگر و باده باشد.
…………………………….
8-درین غوغا که کَس کَس را نَپُرسَد
من از پیـــرِ مُغــان مِنـَّـت پذیرم
موضوع بیت:پیرواستاد(پیروی از پیر)- اراد ت (ارادت مرید به مراد)
مضمون بیت: پير مغان
معنی واژگان:غوغا: جماعت متشکل از افراد مختلف اجتماع، جماعتي که باعث آشوب و فتنه باشند/ پرسيدن: احوال پرسيدن/ پيرمغان: مرشد، مراد/ منّت پذير: شکرگزار
آرایه ها:تکرار «کس»
واج آرایی: تکرار حروف «س» و«م»
معنی بیت: در اين روزگار پر از آشوب و فتنه که کسي از حال ديگري باخبر نيست، من سپاس گزار پير مغانم که مرا از ياد نبرده است.
شدهام ممنونم و معترف احسانش هستم.
محصول بيت ــ در آن غوغا كه كسى هيچ كس را نمىپرسد: در روز حشر من از پير مغان منت مىپذيرم. يا خود من منتپذير پير مغانم. يعنى بواسطه نعمتش كه شامل حالم شده در آن روز منتش را قبول دارم. حاصل بيان از نعمتهاى فراوانش كه برخوردار
محصول بيت ــ در آن غوغا كه كسى هيچ كس را نمىپرسد: در روز حشر من از پير مغان منت مىپذيرم. يا خود من منتپذير پير مغانم. يعنى بواسطه نعمتش كه شامل حالم شده در آن روز منتش را قبول دارم. حاصل بيان از نعمتهاى فراوانش كه برخوردار
شدهام ممنونم و معترف احسانش هستم.
……………………………….
9- خوشا آن دَم کَز اِستِغنایِ مَستی
فــَراغَت باشد از شاه و وَزیـــرَم
موضوع بیت: مقام استغنا
مضمون بیت: مستي و بي نيازي
معنی واژگان:استغنا: بي نيازي/ فراغت: بي اعتنايي و وارستگي
آرایه ها:تناسب شاه و وزیر
واج آرایی: تکرار حروف «s» و «ز»
معنی بیت: خوشا آن مستي اي که از شدّت بي نيازي و استغنا مرا از شاه و وزير راحت و آسوده مي کند.
محصول بيت ــ چقدر خوش است آن دم و آن ساعت كه استغناى مستى از شاه و وزير بىنيازم كند. يعنى هنگام مستانگى دنيا و مافيهايش در نظر شخص به قدر يك چوب ارزش ندارد تا چه برسد به شاه و وزير.
……………………………….
10- من آن مُرغَم که هر شام و سَحَرگاه
ز بامِ عـَـرش میآیَــد صَفیــرم
موضوع بیت:کشش و کوشش (جذبۀ معشوق و طلب عاشق )
مضمون بیت: مرغ باغ ملکوتم
معنی واژگان: صفير: صداي مرغ
قواعد:بام عرش: اضافه ي تشبيهي است يعني عرش (= چرخ برين) به بام تشبيه شده است که معمولاً مرغان بر لب بام مي نشينند.
آرایه ها: تناسب در مرغ و بام و صفير / تضاد در شام و سحرگاه
واج آرایی:تکرار حرف «م»
معنی بیت: من آن طایر قدسی ام که درین خاکدان اسیرم و هرشب و بامداد پگاه آواز جانهای پاک از فراز تختگاه آسمان مرا بسوی خود می خوانند، حافظ در غزل دیگر فرماید :
ترا ز کنگرة عرش می زنند صفیر
ندانمت که درین دامگه چه افتادست
…………………………..
11-چو حافظ گَنجِ او در سینه دارم
اگـــر چه مُدَّعـی بیند، حَقیرم
موضوع بیت:مقام دل-مقام استغنا
مضمون بیت: حافظ و سينه ي گنجينه ي عشق
معنی واژگان:گنج: مقصود عشق يار يا خود يار است/ مدّعي: رقيب، بدخواه/ حقير: کوچک و بي مقدار.
آرایه ها: گنج او : باستعاره مقصود گنج عشق یار است.
واج آرایی:تکرار حرف «م»
معنی بیت: حافظ وار گنج عشق دوست را در سینه پنهان کرده ام، هر چند رقیب مرا بدیدة خواری بنگرد.
……………………………..