- *غزل 311*
عاشقِ رویِ جوانــی خــوشِ نوخاستهام
وَز خدا شادیِ این غم به دعا خواستهام
1- عاشقِ رویِ جوانــی خــوشِ نوخاستهام
وَز خدا دولتِ این غم به دعا خواستهام
2-عاشق و رِند و نَظَربازم و میگویَم فاش
تا بِدانی که به چَندین هنر آراسـتهام
شَرمَم از خِــرقة آلــودة خــود میآید
که بر او پاره به صد شُعبَده پیراستهام
3-شَرمَم از خِــرقة آلــودة خــود میآید
که بر او وَصله به صد شُعبَده پیراستهام
خوش بسوز از غَمَش ای شمع، که اینک من نیز
به همین کـار کَمَــربستــه و بــرخاسـتهام
4-خوش بسوز از غَمَش ای شمع، که اینک من نیز
هم بدیــن کـار کَمَــربستــه و بــرخاسـتهام
با چُنین خِبرَتَــم از دست بِشُد صَرفة کار
در غَم افزودهام ،آنچ از دل و جان کاستهام
5-با چُنین حِیرَتَــم از دست بِشُد صَرفة کار
در غَم افزودهام ،آنچ از دل و جان کاستهام
6- همچو حافظ، به خَرابات رَوَم جامه قَبا
بو که در بر کشد ، آن دلـبرِ نوخاستهام
*******************************
وزن غزل: فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن(بحر رمل مثمن مخبون محذوف)
1- عاشقِ رویِ جوانــی خــوشِ نوخاستهام
وَز خدا دولتِ این غم به دعا خواستهام
موضوع بیت:عشق (طلب وصال )
مضمون بیت: عشق و دولت عشق
معنی واژگان:خوش: دلپسند، دلپذير/ نوخاسته: نوباوه/ دولت: خوشبختي/غم: غم عشق
قواعد:
آرایه ها:نوعی جناس در خاسته ام و خواسته ام /تناسب در غم و عشق و دعا
واج آرایی: تکرار حرف «د» در مصراع دوم
معنی بیت: بر چهرة یاری دلپذیر و جوان و نو رسیده در عالم حسن شیفته شده و از خداوند سعادت این عشق را خواستار شده ام.
……………………………………..
2-عاشق و رِند و نَظَربازم و میگویَم فاش
تا بِدانی که به چَندین هنر آراسـتهام
موضوع بیت:حافظ و هنرعاشقی
مضمون بیت :(عاشقي و رندي و نظربازي) (هنر از نظر حافظ)
معنی واژگان:رند: کسي که ظاهري بد و باطني نيکو دارد و از همه ي دقايق عمر در راه رسيدن به حق استفاده مي کند/ نظرباز: شناساي زيباييها/ فاش: آشکار/ عاشقي و رندي و نظربازي به عنوان هنر معرفي شده اند
آرایه ها: تناسب در عاشق و رند و نظرباز
واج آرایی:تکرار حرف «ن» و آواي «آ»
معنی بیت: رندي و نظربازي در نظر اهل صورت گناه و خلاف شرع است، ولي در نظر حافظ هنر و فضيلت است و از ويژگي هاي ملامتيگري اوست؛ به همين سبب مي فرمايد: آشکارا مي گويم که عاشق و رند لاابالي گري و نظربازم، تا بداني که به چندين هنر و فضيلت آراسته ام.
مي خواره وُ سرگشته وُ رنديم و نظرباز
وآن کس که چو ما نيست در اين شهر کدام است؟
(غزل 9 / 46)
محصول بيت ــ من عاشق و رند و نظر بازم و اين كارهاى خود را آشكارا مىگويم تا بدانى كه به اين همه هنر آراسته و پيراستهام: معلومت گردد كه هنرهاى زيادى دارم.
…………………………………
3-شَرمَم از خِــرقة آلــودة خــود میآید
که بر او وَصله به صد شُعبَده پیراستهام
موضوع بیت:ریا و سالوس(شرم از ریاکاری)
مضمون بیت: خرقه ي صوفي رياکار
معنی واژگان:وصله: پينه، رقعه ي پارچه اي که پارگي و سوختگي و سوراخ جامه را از نظرها پنهان مي کند/ شعبده: نيرنگ، حقّه بازي/ پيراستن: وصله کردن، مزيّن کردن/ خرقه معمولاً از رقعه هاي پارچه هاي مختلف ايجاد مي شود و از اين رو به آن مرقع نيز گفته مي شود و وقتي مي گويد وصله زدن بر آن با نيرنگ بوده است يعني اساس اين خرقه رنگ و نيرنگ و رياست
آرایه ها: تناسب در خرقه و وصله و صد و پيراهن
واج آرایی: تکرار حرف «ر»، آوای «s» در مصراع دوم و حرف «خ» در مصراع اول.
معنی بیت: از دلق ناپاک خود شرمسارم، چه با صد نیرنگ بر آن وصله زهد ریائی زده و آن را به رنگ خرقة اهل صلاح آراسته ام.
……………………………………..
4-خوش بسوز از غَمَش ای شمع، که اینک من نیز
هم بدیــن کـار کَمَــربستــه و بــرخاسـتهام
موضوع بیت:استقامت (کمربستۀ راه عاشقی بودن)
مضمون بیت: عاشق و شمع
معنی واژگان:خوش: شادمان، با شادي/ کمربسته: آماده/ برخاسته: قيام کرده.
آرایه ها: تناسب در سوختن و شمع و برخاستن / کنایه در کمر بستن به کار رفته است/ در بیت تشخیص وجود دارد (ای شمع!)
واج آرایی: تکرار حرف «ش» در مصراع اول
تکرار حرف «ن»
تکرار حرف «س» و «ک» در مصراع دوم
معنی بیت: ای شمع از عشق وی نیک بسوز و بگذار که اکنون من برای مهرورزی مهیا شده و بدین کار قیام کرده ام.
…………………………………..
5-با چُنین حِیرَتَــم از دست بِشُد صَرفة کار
در غَم افزودهام ،آنچ از دل و جان کاستهام
موضوع بیت:عشق (غم عشق از تن می کاهد و به جان می افزاید)
مضمون بیت: حيرت عاشق و نتيجه ي آن
معنی واژگان:حيرت: سرگرداني/ صرفه: سود، آنچه باعث سود کار است/ آنچ: آنچه/ کاسته ام: کم کرده ام.
آرایه ها: تضاد در افزون و کاستن./ نوعی تضاد در غم و دل و جان
واج آرایی:تکرار حروف «ت» و «د» و نزدیکی مخرج آن ها.
معنی بیت: با حیرت و سرگشتگی که من دارم سررشتة سود و صلاح از دست من برفت و هرچه از دل و جان خویش فرسوده و از نیرو و توان خود کاسته ام، صرف افزایش غم عشق کرده ام.
………………………………
6- همچو حافظ، به خَرابات رَوَم جامه قَبا
بو که در بر کشد ، آن دلـبرِ نوخاستهام
موضوع بیت:خانقاه و خرابات در برابر هم (کسانی که بی تعینند به خرابات راه دارند)
مضمون بیت: حافظ و آرزوي او و تمهيدات او
معنی واژگان:خرابات: کوي ميخانه،/ جامه قبا: با گريبان چاک شده و پريشان/ بوکه: شايد که/ در برکشد: در آغوش کشد/ دلبر: معشوق/ نوخاسته: نوباوه، جوان و تازه به سلک دلبران درآمده.
قواعد: جامه قبا : حال برای فاعل در جمله
آرایه ها: تناسب در جامه و قبا و در برکشيدن /نوعی جناس در بو و نو./ نوعی تناسب در جامه قبا به معني پريشان و خراب با خرابات
واج آرایی: تکرار حرف «ر» و «ب»
معنی بیت: مانند حافظ با جامه اي چاک خورده و پاره شده به ميخانه مي روم، اميد است که آن معشوق زيباي نورس مرا در آغوش بگيرد.
محصول بيت ــ مانند حافظ، با جامه چاك خورده به ميخانه مىروم: جلو لباسم را چاك مىزنم و آنگاه به ميخانه مىروم. باشد كه آن دلبر نوخاسته در برم كشد يعنى باشد كه مرا به سينه خود بچسباند: سينهام را با سينه خويش مماس نمايد، زيرا مراد از چاك زدن خرقه و قبا، چسبانيدن دو تن به همديگر است.
…………………………………