• *غزل 274*

1- به دُورِ لاله قَدَح گیر و بی‌ریا می‌باش

          به بویِ گُل نَفَسی هَمدَمِ صَبا می‌باش

2- نَگویَمَت که همه ساله مَی پَرَستی کن

          سه ماه مَی خور و نه ماه پارسا می‌باش

چو پیِر سالِکِ عِشقَت به مَی حوالَت کرد

           بنـوش و مُنتَظِـرِ رَحمَتِ خدا می‌باش

3- چو پیِر سالِکِ عِشقَت به مَی حواله کند

           بنـوش و مُنتَظِـرِ رَحمَتِ خدا می‌باش

4- گرت هواست که چون جَم به سِرِّ غیب رسی

    بیا و هَمـدَمِ جامِ جـهان نُمـا می‌باش

5- چو غنچه گر چه فروبَستِگیست کارِ جهان

            تو هَمچو بادِ بهاری گـِرِه گُشا می‌باش

6- وَفا مَجـوی زِ کَس، وَر سُخَن نِمی‌شِنَوی

           به هَرزه طالِبِ سیمرغ و کیمیا می‌باش

مُریدِ طاعتِ بیگانگان مَشو حافظ

                    ولی مُعاشـِـرِ رِندانِ آشنا می‌باش

7-مُریدِ طاعتِ بیگانگان مَشو حافظ

                    ولی مُعاشـِـرِ رِندانِ پارسا می‌باش

*******************************

وزن غزل: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فع لان ( بحر مجتث مثمن مخبون اصلم مسبغ)

1- به دُورِ لاله قَدَح گیر و بی‌ریا می‌باش

          به بویِ گُل نَفَسی هَمدَمِ صَبا می‌باش

موضوع بیت: ریا و سالوس(بی ریایی در میخواری است )-نفحات ربّانی (سالک در معرض نفحات ربّانی است )

مضمون بیت: فصل بهار و شراب و گل

معنی واژگان:دور: هنگام، دوران/ قدح گرفتن: شراب نوشيدن/ نفسي: لحظه اي (استعمال «نفسي» به جهت تناسب آن با بو و صباست)/ صبا: بادي که از شمال يا مشرق مي وزد و پيام آور و پيامبر ميان عاشق و معشوق است و چون در فصل بهار از ميان گلها عبور مي کند معطّر است.

آرایه ها: تناسب در لاله و گل و صبا و بوي و نفس و همدم / استعمال «دم» در همدم و «نفس» ظرافتي به بيت مي بخشد

 واج آرایی:تکرار حرف «ب»

معنی بیت: در نوبت و موسم لاله باده بنوش و از ریاکاری بپرهیز و با بوی دلاویز گل یک دم با نسیم بهاری همنفس شو و در گلستان جای گزین.

…………………………..

2- نَگویَمَت که همه ساله مَی پَرَستی کن

          سه ماه مَی خور و نه ماه پارسا می‌باش

موضوع بیت:بادۀ تجلی(توصیه به نوشیدن بادۀ تجلی)

مضمون بیت: هنگام مي پرستي

معنی واژگان:همه ساله: در تمام دوره ي سال/ سه ماه: مقصود فصل بهار است/ پارسا: متّقي و پرهيزگار

آرایه ها:تناسب در سال و ماه /تضاد در مي پرستي و پارسايي

واج آرایی: تکرار حرف «س»

معنی بیت: نمي گويم که در سراسر سال شراب بنوش و مي خوارگي کن. سه ماه بهار را شراب نوش و نه ماه ديگر را پارسا و پرهيزکار با.

محصول بيت ــ من تو را نگفتم كه سراسر سال باده نوشى كن و مى‌پرست باش. بلكه مى‌گويم سه ماه باده بنوش و نه ماه پرهيز كارى كن و زاهد و عابد باش، از آن سه ماه مراد فصل بهار است.

…………………………..

3- چو پیِر سالِکِ عِشقَت به مَی حواله کند

           بنـوش و مُنتَظِـرِ رَحمَتِ خدا می‌باش

موضوع بیت: بادۀ تجلی(توصیه به نوشیدن بادۀ تجلی)-پیر و استاد (اطاعت از پیر)

مضمون بیت: شراب و رحمت حق

معنی واژگان:پير: مرشد، مراد، راهنما، سالک /عشق: رهرو راه عشق/ حواله کند: رجوع دهد/ اگر اين شعر معناي عرفاني داشته باشد مقصود از «مي» شراب عشق حق است که باعث تجلّي نور او در دل عاشق مي شود و اگر به معني ظاهري هم باشد «رحمت حق بر گنه کاران خوش است»

واج آرایی: تکرار آواي «t» و «d»

معنی بیت: چو پیر دلیل راه عشق بباده نوشی ترا فرا خواند، میگساری کن چه تو از حکمت کارآگاه نیستی، چشم براه بخشایش یزدان بمان که بفضل و رحمت خود از گناه درگذرد، در غزلی دیگر نیز حافظ فرموده است:

بمی سجاده رنگین کن گرت پیرمغان گوید

                که سالک بیخبر نبود زراه و رسم منزلها

………………………………..

4- گرت هواست که چون جَم به سِرِّ غیب رسی

    بیا و هَمـدَمِ جامِ جـهان نُمـا می‌باش

موضوع بیت:پیرو استاد(توصیه به همراهی با استاد)

مضمون بیت: جام شراب و اسرار پنهان جهان

معنی واژگان:هوي: عشق، دوستي، ميل/ جم: جمشيد که در ادبيات فارسي او را با سليمان يکي مي دانند/ سرّ غيب: راز (يا رازهاي) پنهان جهان/ جام جهان نما: جامي که گويند جمشيد در آن نگاه مي کرده و جزييات جهان را در آن مي ديده است،

آرایه ها: جام جهان نما: استعاره است براي جام مي /تناسب و نوعی جناس درجم و جام

معنی بیت: اگر آرزو داری و میخواهی که مانند جمشید از رازهای نهان جهان آگاه شوی، بشتاب و از مصاحبت جام جهان بین که ضمیر روشن مرشد کامل است فیض بجوی

………………………………

5- چو غنچه گر چه فروبَستِگیست کارِ جهان

            تو هَمچو بادِ بهاری گـِرِه گُشا می‌باش

موضوع بیت:مشکل گشایی

مضمون بیت: فروبستگي کار جهان و گره گشايي آدميان

معنی واژگان:فروبستگي: گره خوردگي و پيچيدگي /گره گشا: حل کننده ي مشکلات

آرایه ها:نوعی تضاد در فروبستگي و گره گشايي / تناسب در غنچه و باد بهاري که باد بهاري باعث شکفتگي غنچه مي شود.

واج آرایی: تکرار حرف «گ» و آواي «آ»

معنی بیت: هر چند کار دنیا غنچه سان با بستگی و پیچیدگی و اشکال و ابهام همراه است تو مانند نسیم بهاران که گلها را شکفته میسازد عقدة مشکلها را بگشا و دشواریها را آسان شمار.

……………………….

6- وَفا مَجـوی زِ کَس، وَر سُخَن نِمی‌شِنَوی

           به هَرزه طالِبِ سیمرغ و کیمیا می‌باش

موضوع بیت:وفا(قحط وفا)

مضمون بیت: وفا و نبودن آن

معنی واژگان:هرزه: بيهوده/ سيمرغ: مرغ افسانه اي که وجود خارجي ندارد/ عنقا کيميا: اکسير، مادّه اي که مي خواستند بدست آورند و با آن مس را به طلا تبديل کنند.

آرایه ها: تشبيه وفا به سيمرغ و کيميا (تشبيه مضمر)

معنی بیت: درست پیمانی از کسی چشم مدار و طلب مکن و اگر قول مرا نمی پذیری، بیهوده بجستجوی عنقا و اکسیر بپرداز که یافت شدنی نیست.

……………………………..

7-مُریدِ طاعتِ بیگانگان مَشو حافظ

                    ولی مُعاشـِـرِ رِندانِ پارسا می‌باش

موضوع بیت:همنشینی (توصیه به همنشینی با خوبان)

مضمون بیت: بيگانگان و پارسيان و حافظ

معنی واژگان:مريد: ارادتمند/ طاعت: فرمانبرداري/ معاشر: همدم و همصحبت، نشست و برخاست کننده/رندان: آنان که ظاهري بد و باطني نيکو دارند و از لحظات عمر خود براي رسيدن به حق استفاده مي کنند/ پارسا: پارسي، پارسي نژاد/ رندان پارسا: در صفحة 321 جامع نسخ دیوان حافظ تألیف مسعود فرزاد « رندان آشنا» در متن آمده است که ترجیح دارد.

آرایه ها:نوعی تضاد در بيگانه و پارسا

واج آرایی: تکرار آواي «آ»

معنی بیت: هوادار فرمانبرداری از ناآشنایان طریق محبت هرگز مباش اما همنشین وارستگان قلندر شو که آشنایان راه عشقند.

…………………………….

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا