• *غزل 272*

1- بازآی و دِلِ تَنگِ مرا مونسِ جان باش

           وین سوخته را مَحـرَمِ اَسرارِ نهان باش

زان باده که در مصطبۀ عشــق فروشـند

           ما را دو سه ساغر بده و گو رمضان باش

2- زان باده که در میکدة عشــق فروشـند

           ما را دو سه ساغر بده و گو رمضان باش

3- در خِرقه چو آتش زدی ای عارِفِ سالک

           جَهدی کن و سَرحلقة رندانِ جهان باش

4- دِلــدار که گُفتا به تواَم دل نگران است

           گو می‌رسم اینک به سَلامَت­،نِگَران باش

5- خون شد دِلَم از حَسرتِ آن لعلِ روان بخش

ای دُرجِ مَحَبـَّت، به همان مُهر و نشان باش

6- تا بر دِلـَـش از غُصّه غُــباری ننـشینـد

           ای سیلِ سِرِشک از عَقَبِ نامه روان باش

7- حافِظ که هَوَس می‌کُنَدَش جامِ جَهان بین

           گـــو در نَظَــرِ آصِفِ جَمشیـد، مکان باش

*******************************

وزن غزل: مفعول مفاعیل مفاعیل مفاعیل ( بحر هزج مثمن اخرب مکفوف مقصور)

1- بازآی و دِلِ تَنگِ مرا مونسِ جان باش

           وین سوخته را مَحـرَمِ اَسرارِ نهان باش

موضوع بیت:رؤیت (تمنای دیدار )

مضمون بیت: طلب بازگشت معشوق يا ممدوح

معنی واژگان:دل تنگ: دل غمگين/ مونس جان: همدم جان نواز/ سوخته: مقصود سوخته از آتش عشق و حرمان و فراق/ محرم: راز دار

قواعد: مرا: من در حالت اضافه، دل تنگ من + را (علامت فکّ اضافه)/  سوخته: صفت جانشین موصوف (عاشق)

واج آرایی: تکرار حرف «ن» و آواي «آ»

معنی بیت: اي يار، برگرد و هم دم جان اين دل تنگ من شو و محرم اسرار پنهاني اين سوخته در آتش عشق باش.

محصول بيت ــ اى جانان برگرد و دل تنگ مرا مونس جان باش و به اسرار نهفته اين سوخته دل محرم باش.

………………………………….

2- زان باده که در میکدة عشــق فروشـند

           ما را دو سه ساغر بده و گو رمضان باش

موضوع بیت:بادۀ تجلی(تمنای بادۀ تجلی)

مضمون بیت: مي عشق و رمضان

معنی واژگان:باده: شراب/ ساغر: جام/ گو … مباش: باشد که باشد، هرچند باشد/ ميکده ي عشق: جايي که انسان را از عشق سرمست مي کند

آرایه ها: تناسب در باده و ميکده و ساغر

واج آرایی: تکرار حرف «ر» و آواي «آ»

معنی بیت: از شراب معرفت که در میخانه عشق الهی بسالکان راه دهند، بما دو سه جام بنوشان، اگر چه ماه حرام رمضان باشد، چه نوشیدن این می همیشه مباح است.

……………………………….

3- در خِرقه چو آتش زدی ای عارِفِ سالک

           جَهدی کن و سَرحلقة رندانِ جهان باش

موضوع بیت:خرابات در برابر خانقاه(گذشتن از خانقاه برای رسیدن به خرابات )

مضمون بیت: ترک تعيّن و تعلّق

معنی واژگان:در خرقه آتش زدن: صرف نظر کردن از آن، براي شادي از ورود کسي يا کساني در پيشگاه او با سوزاندن خرقه/ عارف: کسي که به مرحله ي عرفان و شناخت رسيده باشد/ سالک: راهرو، مبتدي در راه سلوک و طريقت (که در اينجا به اعتبار ما کان ذکر شده است) «هم عارف و هم سالک با طنز و گوشه و کنايه گفته شده است»/ رندان: کساني که ظاهري بد و باطني نيکو دارند و از لحظات عمر خود در راه رسيدن به حق استفاده مي کنند.

آرایه ها: خرقه ي عارف سالک که با آتش زدن آن عارف سالک مي تواند سرحلقه ي رندان جهان شود، خرقه اي است که آلوده و نشانه ي تعيّن و تعلّق است

معنی بیت: ای شناسای رهرو حق چون در خرقة تن آتش زدی بکنایه یعنی چون ترک ریا و ننگ و نام و خودپرستی کردی، اینک کوششی کن که در وارستگی و قلندری در مجمع رندان عالم صدرنشین باشی، بعبارت دیگر یعنی اگر در راه فنا قدم نهاده ای جهدی کن تا بمقام بقا رسی.

………………………………………….

4- دِلــدار که گُفتا به تواَم دل نگران است

           گو می‌رسم اینک به سَلامَت­،نِگَران باش

موضوع بیت: انتظار(پایان انتظار)

مضمون بیت: يار موافق و اميد وصال

معنی واژگان:دلدار: معشوق/ نگران: در انتظار، منتظر، چشم به راه.

آرایه ها: در مصراع اول مي توان نگران را به معني امروزي و دل نگران ره به معني دلواپس بشماريم و در اين صورت نگران در مصراع اوّل با نگران در مصراع دوم جناس دارد/ کلمه ي «اينک» در اصل به معني «اين است» بوده و کم کم به معني «اکنون» به کار رفته است.

واج آرایی: تکرار «د» در مصراع اوّل و تکرار آواي «آ» در بيت

معنی بیت: بدلبر که میگفت: دلم اندیشه مند و منتظر تست، بازگو که هم اکنون تندرست و ایمن از آسیب گزند بنزد تو می آیم، چشم براه بمان

………………………………………

5- خون شد دِلَم از حَسرتِ آن لعلِ روان بخش

ای دُرجِ مَحَبـَّت، به همان مُهر و نشان باش

موضوع بیت:عنایت (تقاضای دوام عاشقی )

مضمون بیت: لب يار و سخنان محبت آميز او

معنی واژگان:خون شد: غصّه دار شد/ حسرت: نااميدي/ لعل: لب گلگون يار/ روان بخش: روح بخش، شادکننده ي جان/ درج: صندوقچه ي ظريف، مقصود دهان معشوق است که مرواريدهاي دندان وي در آن جا دارد/ مهر و نشان: دست نخوردگي/ کلمه ي «محبّت» بعد از درج بر ترکيب مهر و نشان تأثير دارد يعني عدم تغيير در سخنان محبت آميز

آرایه ها: تناسب در لعل و درج و مهر و نشان / نوعی تضاد در خون (در معني غم و غصه) با محبّت

واج آرایی: تکرار حرف «ن» و آواي «t» و «d»

معنی بیت: دل من از اندوه دور ماندن از آن لب لعل فام نوشین خون گشت، ای صندوقچة مهر همچنان با مهر و نشان عشق دیرینه دست نخورده بمان.

………………………….

6- تا بر دِلـَـش از غُصّه غُــباری ننـشینـد

           ای سیلِ سِرِشک از عَقَبِ نامه روان باش

موضوع بیت:اشک عاشق (اشک عاشق سبب تازگی عشق و دوام آن است )

مضمون بیت: نامه ي عاشق و اشک

معنی واژگان:غبار: گرد و خاک که در اينجا استعاره از غم و غصّه است.

قواعد: سيل سرشک: اضافه ي تشبيهي است يعني اشک خونين و ريزش آن به سيل تشبيه شده است.

آرایه ها: تضاد در غبار و سيل /تناسب در  سيل و سرشک و روان

واج آرایی: تکرار حروف «س» و «ش» و آواي «gh»

معنی بیت: اي اشک سيل آسا براي اينکه از غم و غصّه غبار رنجش و آزردگي بر دل يار ننشيند، در پي نامه ي من روان باش تا اندوه را از دل او بشويي.

تا به دامن ننِشيند ز نسيمش گَردي

سيل خيز از نظرم رهگذري نيست که نيست

محصول بيت ــ براى اين كه غبارى از غم و غصه بر دل جانان ننشيند. اى سيل اشك به‌دنبال نامه روان شو. يعنى به جانان تسلى بده و بگو خود خواجه الان مى‌رسد.

…………………………………

7- حافِظ که هَوَس می‌کُنَدَش جامِ جَهان بین

           گـــو در نَظَــرِ آصِفِ جَمشیـد، مکان باش

موضوع بیت:اولیای الهی (اولیاء بخشندگان دل جهان بینند)

مضمون بیت: مدح وزير

معنی واژگان: هوس میکندش جام جهان بین: او را هوس جام جهان بین پدید می آید/ جام جهان بين: مقصود جام شراب است/ گو … باش: بايد باشد/ آصف: در اصل نام وزير حضرت سليمان است که در اينجا بجاي «وزير» بکار رفته است، و در ادبيات فارسي معمولاً سليمان و جمشيد را يکي مي دانند و ترکيب جمشيد مکان به همين مناسب است/ جمشيدمکان: کسي که مقام او مانند مقام جمشيد است يعني والامقام

قواعد: هوس میکندش جام جهان بین: ش ضمیر متصل مفعولی متمم فعل میکند

آرایه ها: تناسب در جام جهان بين و جمشيد

معنی بیت: بحافظ که آرزوی دست یافتن بجام جهان نما را دارد، سفارش کن که از نظرگاه لطف آصف روزگار وزیر روشندل که پایگاهش چون جمشید والاست، دور نشود؛ باید در نظر داشت که آصف به فتح صاد نام وزیر حضرت سلیمان است و پیشینیان گمان میکردند که جمشید همان سلیمان بوده است- در غزلیات حافظ مراد از آصف بیشتر مقصود خواجه جلال الدین تورانشاه وزیر شاه شجاع است، نگاه کنید بصفحة 18 حافظ شناسی نگارش شادروان محمد علی بامداد.

…………………………….

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا