*غزل 260*
1- ای سَروِ نازِ حُسن که خوش میروی به ناز
عُشـّاق را به نازِ تو هــر لَحظــه صَــد نیاز
2- فَرخُنده باد طَلعَتِ خوبَت که در ازل
بُبـریــدهاند بــر قَدِ سَروَت قَبایِ ناز
آن را که بــویِ عَـنبَرِ زُلفِ تو آرزوست
چون عود گو بر آتشِ سوزان بسوز و ساز
3-آن را که بــویِ عَـنبَرِ زُلفِ تو آرزوست
چون عود گو بر آتشِ سودا بسوز و ساز
4-پَـروانه را زِ شَمع بود سوزِ دل ولی
بی شمع عارِضِ تو، دِلَم را بود گُداز
5- صوفی که بی تو توبه ز مَی کرده بود دوش
بشکـست عــهد چون درِ میخانه، دید باز
6- از طَعنة رقیب، نگردد عیارِ من
چون زر اگر بَرَند مرا در دهانِ گاز
7-دل کَز طَوافِ کعبة کویَت وُقوف یافت
از شــوقِ آن حَــریم ندارد سَرِ حِجاز
هر دَم به خونِ دیده چه حاصِل وضو، چو نیست
بــی طاقِ ابــرویِ تــو نمـازِ مـرا جَـواز
8-هر دَم به خونِ دیده چه حاجَت وضو، چو نیست
بــی طاقِ ابــرویِ تــو نمـازِ مـرا جَـواز
چون باده باز بر سَرِ خُم رفت کف زنان
حافظ که دوش از لبِ ساغَر شنید راز
9- چون باده باز بر سَرِ خُم رفت کف زنان
حافظ که دوش از لبِ ساقی شنید راز
*******************************
وزن غزل :مفعول فاعلات مفاعیل فاعلات (بحر مضارع مثمن اخرب مکفوف مقصور)
1- ای سَروِ نازِ حُسن که خوش میروی به ناز
عُشـّاق را به نازِ تو هــر لَحظــه صَــد نیاز
موضوع بیت:ناز و نیاز(جلوۀ جمالی قامت یار)
مضمون بیت: عاشق و نياز به ناز معشوق
معنی واژگان:سروناز: نوعي سرو است که در خانه ها و باغها پرورش مي يابد و بسيار زيبا و خوش اندام است/ سروناز حسن: زيبايي که در ميان زيبايان مانند سروناز است ميان ساير درختان/ خوش: زيبا و دلپذير/ عشّاق: عاشقان/ نياز: احتياج
آرایه ها:نوعی جناس در ناز و نياز / نوعی جناس در ناز و سروناز
واج آرایی: تکرار آواي «s» و «z» و «a»
معنی بیت: ای سرو نازنده و بالندۀ بوستان زیبایی که با دلربایی میخرامی ، هر لحظه عاشقان در پیش کرشمه و غمزۀ تو صد حاجت عرض می کنند.
……………………………..
2- فَرخُنده باد طَلعَتِ خوبَت که در ازل
بُبـریــدهاند بــر قَدِ سَروَت قَبایِ ناز
موضوع بیت:اولیای الهی (زیبارویان عالم الستند)
مضمون بیت: چهره و قدّ يار
معنی واژگان:فرخنده باد: مبارک باد/ طلعت: چهره، استعمال کلمه ي طلعت در اينجا با ظرافت است يعني طلوع چهره ي تو/خوب: زيبا/ ازل: روز بي آغاز خلقت/ قد سروت:قامت سرو مانند تو براستی و اعتدال
قواعد: قد سرو: اضافه ي تشبيهي يعني قد يار به سرو تشبيه شده/ اضافۀ مشبه بمشبه به ، واگر بگوییم سرو قد اضافۀ مشبه به بمشبه خواهد بود / قباي ناز: اضافه ي تشبيهي که ناز و عشوه به لباس تشبيه شده است/ قد سرو: تشبیه صریح قباي ناز: تشبیه صریح
واج آرایی: تکرار آواي «t» و «d»
معنی بیت: چهره ي زيبا و نازک مبارک و خجسته باد که از روز ازل بر قامت سروگون تو قباي ناز و عشوه را بريده اند؛ يعني از ازل ناز و عشوه با وجودت همراه بوده است.
محصول بيت ــ خلعت حسن مباركت باد زيرا خلعت ناز را در ازل بر قد سروت بريدهاند پس ناز و حسن تو ازلى است بنابر اين تو بىنظيرى.
…………………………..
3-آن را که بــویِ عَـنبَرِ زُلفِ تو آرزوست
چون عود گو بر آتشِ سودا بسوز و ساز
موضوع بیت:سوز و ساز (استقبال از هجران برای رسیدن به وصل)
مضمون بیت: زلف يار و آرزوي عاشق
معنی واژگان: عود: نام چوبي است که در آتش مي ريخته اند که بوي سوختن آن فضا را معطر مي کرده است/ سودا: عشق/ بسوز و بساز: بسوز و دم برنياور
قواعد: عنبر زلف: اضافه ي تشبيهي است يعني زلف به عنبر تشبيه شده که هم معطر است و هم سياه/ آتش سودا: اضافه ي تشبيهي است که عشق به آتش تشبيه شده است/ ساز:فعل امر
آرایه ها: تناسب در بوي و عنبر و زلف و عود و آتش و سوز /ایهام تناسب در عود (در مفهوم ديگر) و ساز
واج آرایی:تکرار آواي «s» و «z»
معنی بیت: به عاشقی که مشتاق بوئیدن گیسوی مشکین توست ، بگو ، عودسان برآتش عشق بسوز و شکایت مکن که حصول این آرزو به آسانی میسر نباشد.
……………………………………
4-پَـروانه را زِ شَمع بود سوزِ دل ولی
بی شمع عارِضِ تو، دِلَم را بود گُداز
موضوع بیت: سوز و گداز (عاشق تا عاشق است دارای سوز و گداز است)
مضمون بیت: عاشق تر از پروانه
معنی واژگان:عارض: چهره/ گداز: آب شدن و گداختن
قواعد: شمع عارض: اضافه ي تشبيهي است يعني
چهره ي معشوق به شمع تشبيه شده است/گداز: اسم
مصدر.
آرایه ها: تناسب در پروانه و شمع و سوز و گداز/ نوعي تضاد يا طباق در شمع و پروانه
معنی بیت: شمع افروخته در دل پروانه آتش میزند، اما با آنکه از شمع رخسار تو دور مانده ام دلم در سوز و گداز است .
………………………….
5-صوفی که بی تو توبه ز مَی کرده بود دوش
بشکـست عــهد چون درِ میخانه، دید باز
موضوع بیت: زهد در برابر رندی (گریز از زهد و روی کردن به میخانه )
مضمون بیت: توبۀ ناپايدار صوفي
معنی واژگان:صوفي: مقصود صوفي زمانه يعني صوفي رياکار است/ دوش: ديشب
آرایه ها: جناس در تو و توبه
معنی بیت: صوفی که جدا از تو باده نوشی را رها کرده بود، دیشب چون در میکده را باز دید پیمان شکست و باز پیمانه گرفت.
…………………………..
6- از طَعنة رقیب، نگردد عیارِ من
چون زر اگر بَرَند مرا در دهانِ گاز
موضوع بیت: آزمایش-استقامت
مضمون بیت: عاشق صادق و طعنه ي رقيب
معنی واژگان:طعنه: سرزنش/ رقيب: نگهان و محافظ يار. عيار: ارزش/ گاز: وسيله چيدن فلز/ مقراض :آلتی است که با آن زر و سیم را ببرند
آرایه ها: تناسب در طعنه به معني سرزنش با گاز / تناسب در عيار و زر /تناسب در طعنه و دهان
واج آرایی:تکرار حرف «ر»
معنی بیت: اگر مانند زر مرا در دهان مقراض بگذارند و ریزه ریزه کنند ، عیار عشق من با سرزنش رقیبان تغییر نمی پذیرد و همچنان پاک میماند.
……………………………….
7-دل کَز طَوافِ کعبة کویَت وُقوف یافت
از شــوقِ آن حَــریم ندارد سَرِ حِجاز
موضوع بیت:قبله(کعبۀ دل بر کعبۀ سنگ ترجیح دارد )
مضمون بیت: کوي معشوق و کعبه ي مقصود
معنی واژگان:طواف: گردش (دور خانه ي خدا) /کعبه: خانه ي خدا که به شکل مکعب است و در ميان مسجدالحرام در مکّه قرار دارد/ کعبۀ کویت: قبلۀ آستان/ حجاز: سرزمين عربستان که مکّه در آن واقع است در اينجا به معني «حجّ» است/ وقوف: آگاهي و ضمناً يکي از اصطلاحات مربوط به حج است / حريم: اطراف خانه و نيز اطراف خانه ي خدا / سر: قصد.
قواعد:کعبه ي کوي: اضافه ي تشبيهي است / کعبه ي کوي: تشبیه صریح
آرایه ها: تناسب در طواف و کعبه و وقوف و شوق و حريم و حجاز /ایهام در وقوف /ایهام در حریم
واج آرایی: تکرار حروف «ک» و «ف» و «ت» در مصراع اوّل و تکرار حرف «ر» در مصراع دوم]
معنی بیت: چون دل از طواف کعبۀ آستان تو آگاهی یافت ، به اشتیاق زیارت این حرم دیگر قصد دیدار خانۀ خدا را در حجاز ندارد.
………………………….
8-هر دَم به خونِ دیده چه حاجَت وضو، چو نیست
بــی طاقِ ابــرویِ تــو نمـازِ مـرا جَـواز
موضوع بیت:ولایت (نماز بی عشق ولی باطل است)
مضمون بیت: نماز و وضوي عاشق
معنی واژگان:خون ديده: اشک خونين / جواز: اجازه، رخصت
آرایه ها: طاق ابرو: شکل هلالي ابرو که غالباً آن را به محراب و محراب را به آن تشبيه مي کند/تناسب در ديده و ابرو /تناسب در وضو و نماز و جواز /ایهام تناسب و ترادف در دم و خون / نوعی جناس در نماز و جواز
واج آرایی: تکرار آواي «آ» در مصراع دوم
معنی بیت: هر نفس نیاز نیست که با اشک خونین وضو بگیرم ، چه جدا از محراب ابروی تو نماز من جائز و مقبول نیست .
……………………………..
9- چون باده باز بر سَرِ خُم رفت کف زنان
حافظ که دوش از لبِ ساقی شنید راز
موضوع بیت:راز می (راز عشق از بادۀ تجلی شنیدن )
مضمون بیت: حافظ و ساقي و شادي و شراب
معنی واژگان: کف زنان: در دو مفهوم است يکي جوشيدن و کف کردن شراب در خم است و ديگر شادي کنان و کف بر کف زنان /بر سر خم نيز در دو مفهوم است يکي جوشش شراب و رسيدن بر بالاي خم و ديگري بالاي سر خم
قواعد: کف زنان: قید حالت و روش.
آرایه ها:تناسب در باده و خم و کف زنان و لب و ساقي / جناس در باز و راز /ایهام در کف زنان
واج آرایی: تکرار آواي «s» و «z»
معنی بیت: حافظ دیشب از زبان ساقی رازی شنید و به وجد آمد و شادی کنان مانند می که از مستی جوش برآورد بر سر خم رفت و پیاله گرفت.
……………………………..