- *غزل 26 *
1- زُلف آشُفته و خَوی کرده و خَندان لَب و مَست
پیرُهَن چاک و غَزَل خوان و صُراحی در دَست
2- نرگِسَش عَربَده جوی و لَبَش اَفسوس کُنان
نـیم شـب دوش به بالینِ من آمد بِنِشَست
سـَر فَرا گـوشِ مـن آوَرد به آوازِ حـَزین
گفت: کِای عاشقِ دیرینة من خوابَت هست؟
3- سـَر فَرا گـوشِ مـن آوَرد به آوازِ حـَزین
گفت: ای عاشقِ دیرینة من خوابَت هست؟
عارِفی را که چُنین بادة شَبگیر دَهَند
کافـرِ عشق بُوَد، گـر نَبُوَد باده پـرست
4- عاشِقی را که چُنین بادة شَبگیر دَهَند
کافـرِ عشق بُوَد، گـر نشود باده پـرست
5- بـرو ای زاهد و بر دُردکشان خُرده مَگیر
که ندادند جز این تُحفه به ما روزِ اَلَست
آن چه او ریخت به پیمانة ما نوشیدیم
اگر از خَمرِ بهشتست وگر ازبادة مست
6- آن چه او ریخت به پیمانة ما نوشیدیم
اگر از خَمرِ بهشتست وگر بادة مست
7- خـندة جامِ مَـی و زُلـفِ گِـره گـیرِ نِـگار
ای بَسا توبه که چون توبة حافظ بِشِکَست
******************************
وزن غزل : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلات (بحر رمل مثمن مخبون مقصور )
1- زُلف آشُفته و خَوی کرده و خَندان لَب و مَست
پیرُهَن چاک و غَزَل خوان و صُراحی در دَست
موضوع بیت:تجلی (تجلی جمال معشوق )
مضمون بیت: (نقش آفريني زيباي حافظ که کمال زيبايي و دلبري را مي رساند – سؤال طنزآلود معشوق از عاشقي که سر به بالين راحت مي گذارد!)
معنی واژگان:خوي: بر وزن «مَي» يا «مِي» به معني عرق بدن است/ صراحي: کوزه ي شراب
قواعد: دراین مصرع همه قيدهاي حالت هستند که با زيبايي تمام رديف شده اند.
آرایه ها:تناسب در زلف و آشفتگی/ تناسب در خنده با لب/تناسب در صراحی و مست
واج آرایی: تکرار آوای «s» و حروف«ف»و«ن»
معنی بیت: معشوق پريشان زلف و عرق کرده و خندان، جلوه کنان و بي خويش، غزل خوان و صراحي در دست؛
…………………………………………………………………..
2- نرگِسَش عَربَده جوی و لَبَش اَفسوس کُنان
نـیم شـب دوش به بالینِ من آمد بِنِشَست
موضوع بیت: عنایت (عنایت معشوق به عاشق)تجلی (تجلی جلال و جمال معشوق)
مضمون بیت: (نقش آفريني زيباي حافظ که کمال زيبايي و دلبري را مي رساند – سؤال طنزآلود معشوق از عاشقي که سر به بالين راحت مي گذارد!)
معنی واژگان:نرگس: کنايه از چشم است/ عربده جوي: ستيزه گر و ستيزه جوي/ افسوس کنان: در حال مسخره کردن، در حال تمسخر/ دوش: ديشب/ بالين: بالاي سر شخص خفته
قواعد: دراین مصرع همه قيدهاي حالت هستند که با زيبايي تمام رديف شده اند.
آرایه ها:تناسب در نرگس و عربده جوی /تناسب در لب و افسوس کردن /تناسب در چشم و ستیزه کردن /تناسب در شب و نیمه شب و بالین و نشستن
واج آرایی: تکرار «ش» و«ب»و«ن»و آوای«اَ»
معنی بیت: نيم شب با چشمان پرعتاب و لبي تمسخرآميز، در حالي که از غايت مستي افتاده بودم، بر بالين من آمد و نشست
(محصول دو بیت :در حالى كه زلفانش پريشان و آشفته بود عرقريزان و تبسمكنان و مستانه و با پيراهن چاك خورده و غزلخوان و صراحى بهدست و افسوسكنان، يعنى با چنين اوضاع و احوال نصفشب بر سر بالينم آمد و نشست.)
……………………………………………………………………
3- سـَر فَرا گـوشِ مـن آوَرد به آوازِ حـَزین
گفت: ای عاشقِ دیرینة من خوابَت هست؟
موضوع بیت:خواب و بیداری(چشم عاشق با خواب بیگانه است)
مضمون بیت: (نقش آفريني زيباي حافظ که کمال زيبايي و دلبري را مي رساند – سؤال طنزآلود معشوق از عاشقي که سر به بالين راحت مي گذارد!)
معنی واژگان: فرا: به طرف، به سوي/ آواز حزين: صداي نرم و ملايم و آهنگين/ ديرينه: قديمي
قواعد: دراین مصرع همه قيدهاي حالت هستند که با زيبايي تمام رديف شده اند.
آرایه ها:تناسب در گوش و آواز حزین و گفتن
واج آرایی: تکرار حرف«ر» و «گ»و«ن»
معنی بیت: سر به گوش من نهاد و با طعن گفت: اي عاشق ديرينه اي که دعوي عشق ما مي کني، خواب هستي؟! امّا عاشق ثابت قدم ما (حافظ) بيدار بود و به خواب نرفته بود.
محصول بيت ـ جانان با وضع و حالى كه وصفش در دو بيت سابق گذشت، به بالين من آمد و سر فراگوش من آورد و با آواز نرم و ملايم گفت: اى عاشق قديمى من آيا خوابت مىآيد؟ يعنى من كه با اين حالت و اوصاف به بالين تو آمدهام باز هم خوابت مىآيد و يا باز هم مىخوابى؟ برخيز بادهاى كه آوردهام نوش كنيم و دنيا و وضع و حال دنيا را فراموش نماييم.
…………………………………………………………………….
4- عاشِقی را که چُنین بادة شَبگیر دَهَند
کافـرِ عشق بُوَد، گـر نشود باده پـرست
موضوع بیت: تجلی(عاشق تحت تأثیرتجلی جمالی قرار می گیرد)
مضمون بیت: (عاشقي که مست باده ي عشق و جلوه ي معشوق است.)
معنی واژگان:شبگير: سحرگاه، صبح زود/ باده ي شبگير: صبوح، شراب صبحگاهي/ کافر: کفران کننده، ناسپاسي کننده.
آرایه ها: تناسب در باده پرست و بادۀ شبگیر/تکرارملیح باده
واج آرایی: تکرار حرف «ش» و «د»و«ب»
معنی بیت: دلداده ای که از دست محبوب سحرگاه باده نوشد ، اگر هوادار دلباختۀ شراب نگردد وی را به مذهب عشق ناسپاس و منکر به شمار آورند .
……………………………………………………………………….
5- بـرو ای زاهد و بر دُردکشان خُرده مَگیر
که ندادند جز این تُحفه به ما روزِ اَلَست
موضوع بیت:زاهد و دردکشان در برابر هم -عهدالست
مضمون بیت: (طعنه به زاهد خشکِ ريايي- سرنوشت ازلي و عدم ستيز با آن.)
معنی واژگان:دردي کش: آن که تا ته جام شراب را مي نوشد يا آن که ته مانده ي شراب شرابخواران را مي نوشد، باده نوش راستين/ خرده گرفتن: ايراد گرفتن/ تحفه: هديه، سوغات/ روز الست: روز ازل، روز عهد بستن خدا با ارواح بندگان
آرایه ها: تضاد در زاهد با دردکشی
واج آرایی: تکرار حرف«د»
معنی بیت: ای زاهد ، ما را رها کن و بگذر و بر باده نوشان دیرینه عیب مگیر و سرزنش مکن ، چه از روز نخست جز باده ارمغانی به ما ندادند و میگساری سرنوشت ازلی ما بود .
……………………………………………………………………..
6- آن چه او ریخت به پیمانة ما نوشیدیم
اگر از خَمرِ بهشتست وگر بادة مست
موضوع بیت: مقام تسلیم و رضا(پسندیدن آنچه را جانان پسندد)
(آنچه از دوست مي رسد نيکوست.)
معنی واژگان:پيمانه: جام، پياله/ خمر بهشت: شراب بهشتي، شراباً طهوراً/ باده ي مست: شراب مست کننده، شرابي که مستان خورده اند و مست شده اند، شرابي که خود شراب هم مست است (باده از ما مست شدني ما از او)
آرایه ها: تناسب درريختن و پيمانه و نوشيدن و خمر و باده و مست.
واج آرایی:تکرارحروف«ت»و«ن»و«م»
معنی بیت: هر چه یار در ساغر ما ریخت نوشیدیم ، خواه شراب طهور بهشتی بود یا باده ای که تنها مستی آور نیست بلکه خود عین مستی است .
……………………………………………………………………..
7- خـندة جامِ مَـی و زُلـفِ گِـره گـیرِ نِـگار
ای بَسا توبه که چون توبة حافظ بِشِکَست
موضوع بیت:زهدفروشی و باده فروشی در برابر هم (بادۀ عشق از بین برندۀ زهد ظاهری است)
مضمون بیت: (مي و معشوق هر دو توبه شکن هستند.)
معنی واژگان:خنده ي جام مي: وقتي شراب در جام ريخته مي شود تلألؤ و درخششي دارد که حافظ آن را به خنده ي جام مي تعبير کرده است/ زلف گره گير: يعني زلفي که اگر آن را بگيري و بکشي صاف مي شود امّا وقتي آن را رها مي کني پيچ و تاب مي خورد و دوباره مجعّد و پرپيچ و تاب مي شود/ نگار: معشوق زيبارو.
قواعد:زلف گره گیر:اضافۀ توصیفی
آرایه ها: شکستن: بسيار ظريف به کار برده شده است چون هم با توبه تناسب دارد و هم با زلف و چين و شکن آن/تناسب در جام می با شکستن /تقابل وتضاد جام می با توبه/ تکرارملیح توبه
واج آرایی: تکرار حرف«ر»و«ت»و«ب»
معنی بیت: درخشش شراب در جام و زلف پر پيچ و تاب يار، توبه هاي بسياري هم چون توبه ي حافظ را شکست و اساس آن را بر باد داد.
محصول بيت ـ اى ياران خنده جام مى، يعنى صفاى جام مى، و زلف مجعد يار، چون توبه حافظ توبههاى بسيار شكسته است، يعنى در مجلسى كه جام باده دور زند و نگارى كه داراى زلف مجعد است حاضر باشد، اساس توبه اگر از پولاد هم باشد پاره پاره شده و مىشكند، علىالخصوص كه صاحب توبه خوشطبع باشد.