*غزل 253*

1- ای خُـرَّم از فـُروغِ رُخَت لاله زارِ عُمر

           بازآ، که ریخت بی گُلِ رویَت بهارِ عمر

2- از دیده گر سِرِشک چو باران چَکَد رواست

        کَانــدَر غَمـَت چو بـرق بـِشُد روزگار ِعمر

 این یک دو دم که وَعدۀ دیدار ممکن است

       دریاب کاِر ما ،کـه نه پـیــداسـت کـارِ عمر

3-این یک دو دم که مُهلَتِ دیدار ممکن است

       دریاب کاِر ما ،کـه نه پـیــداسـت کـارِ عمر

4-تا کـِی مَـیِ صَبوح و شَکَرخوابِ بامداد ؟

           هُشیار گرد هان، که گذشت اختیارِ عمر

5-دی در گُذار بود و نظر سویِ ما نکرد

           بیچاره دل که هیچ ندید از گُذارِ عمر

6- اندیشه از مَحیطِ فَنا نیست، هر که را

           بر نقـطۀ دَهانِ تـو باشـد، مَـدارِ عمر

7-در هر طَرَف که زِ خِیلِ حوادث کمین‌گَهیست

       زان رو عـِـنان گـسستـه دوانــد، ســـوارِ عمر

بی عمر زنده‌ام من و زین بس عجب مدار

           روزِ فـِـراق را کـه نـَهـَـد در شــمارِ عمر؟

8- بی عمر زنده‌ام من و این بس عجب مدار

           روزِ فـِـراق را کـه نـَهـَـد در شــمارِ عمر؟

9-حافظ سخن بگوی، که بر صفحۀ جهان

            این نقـش مانــد از قَلَمَت یادگارِ عمر

وزن غزل: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلات(بحر مضارع مثمن اخرب مکفوف مقصور)

1- ای خُـرَّم از فـُروغِ رُخَت لاله زارِ عُمر

           بازآ، که ریخت بی گُلِ رویَت بهارِ عمر

موضوع بیت:انتظار(انتظار بازگشت یار)

مضمون بیت: آرزوي بازگشت يار

معنی واژگان:خرّم: شاداب و با طراوت/ فروغ: نور، جلوه/ لاله زار عمر: لاله زار زندگی / بهارعمر:شکوفۀ نهال زندگانی/ بهار: شکوفه.

قواعد: لاله زار عمر: اضافه ي تشبيهي است که عمر عاشق با شاعر به باغ پر از لاله تشبيه شده است/ بهار عمر: نيز اضافه ي تشبيهي است/ لاله زار عمر: تشبیه صریح/ تشبيه صريح (چهره به گل) در مصراع دوم

آرایه ها: بهار عمر: استعارۀ مکنیه/ در اين بيت تشبيه مضمر در مصراع اوّل (چهره به خورشيد پرفروغ) / در کلمه ي «بهار» ايهام وجود دارد چون بهار اشاره به فصل اوّل سال نيز هست يعني دوران نوجواني و جواني ولي با کلمه ي «ريخت» معني ديگر در اين کلمه به ذهن خطور مي کند/ تناسب در کلمات خرّم و لاله زار و گل و بهار

واج آرایی: تکرار حرف «ر»

معنی بیت: ای آنکه از پرتو چهرۀ تو لاله زار زندگی سبز و خرم گشته است ، باز گرد که جدا از گل رخسار تو شکوفۀ زندگانی من پژمرد و برگ و بارش فرو ریخت و پراکنده شد.

………………………………

2- از دیده گر سِرِشک چو باران چَکَد رواست

        کَانــدَر غَمـَت چو بـرق بـِشُد روزگار ِعمر

موضوع بیت: انتظار(انتظار بازگشت یارو حدیث فراق)

مضمون بیت: غم عشق و اشک

معنی واژگان:سرشک: اشک خونين/ بشد: برفت/ برق: آذرخش، برقي که در اثر برخورد ابرهاي آسمان بوجود مي آيد و زمان درخشش آن بسيار کوتاه است/ روزگار: ايّام

آرایه ها:تناسب در باران و برق / تناسب در ديده و سرشک و چکيدن

واج آرایی:تکرار حرف «ر»

معنی بیت: اگر از ديده ام چون باران، سيل اشک روان شود، شايسته است؛ زيرا جواني ام در غم دوري تو به سرعت برق گذشت و سپري شد.

محصول بيت ــ به جاست اگر اشك چشمم چون باران بريزد: اگر بگريم و اشك چون باران بريزم رواست. زيرا در غمت زمان عمرم چوى برق به سرعت گذشت پس اگر بگريم و اشك بريزم وجهى دارد.

………………………………….

3-این یک دو دم که مُهلَتِ دیدار ممکن است

       دریاب کاِر ما ،کـه نه پـیــداسـت کـارِ عمر

موضوع بیت: انتظار(انتظاربازگشت یاروغنیمت شمردن فرصت)

مضمون بیت: (اضطراب به جهت از دست دادن فرصت) (تمناي ديدار يار)

معنی واژگان:اين يک دو دم: اين مهلت اندکي که از عمر باقي است/ ديدار: ملاقات/ درياب کار ما: به کار عشق ما توجّهي کن

آرایه ها:جناس در کار و کار /تناسب در  يک دو دم و مهلت و عمر

واج آرایی: تکرار حرف «ک» و آواي «t» و «d»

معنی بیت: این چند نفس که فرصت ملاقات میسر است ، دل ما را بجوی و به کار ما عنایتی کن که پایان کار زندگانی معلوم نیست.

…………………………………

4-تا کـِی مَـیِ صَبوح و شَکَرخوابِ بامداد ؟

           هُشیار گرد هان، که گذشت اختیارِ عمر

موضوع بیت:ذکر(گریز از غفلت)-غنیمت شمردن فرصت

مضمون بیت: غفلت و بي خبري

معنی واژگان:مي صبوح: شراب صبحگاهي، شراب کمي که به جهت خمارشکن شرابهاي شبانگاهي مي نوشيده اند/ شکرخواب: خواب شيرين/ هشيار کرد: متنبّه و بيدار شو/ هان: از اصوات است به معني «با تو هستم»/ گذشت اختيار عمر: ديگر آن قدر از عمر باقي نمانده است که هر بخشي از عمر را به کاري اختصاص دهي

قواعد: اختیار عمر: اختیار مصدر(اسم) است که به صورت صفت (مختار ، برگزیده ) به کار رفته است/ صفت جانشین موصوف (بخش).

آرایه ها:تناسب در  صبوح و بامداد

واج آرایی: تکرار حرف «ب» در مصراع اول و تکرار آواي «آ» در مصراع دوم

معنی بیت: تا چند به نوشیدن می بامدادی و خواب شیرین صبحگاهی می پردازی ، زنهار به هوش باش که بخش برگزیدۀ زندگانی که ایام جوانی است سپری شد .

……………………………..

5-دی در گُذار بود و نظر سویِ ما نکرد

           بیچاره دل که هیچ ندید از گُذارِ عمر

موضوع بیت:حدیث فراق (شکایت از بی وفایی یار)

مضمون بیت: دل بيچاره ي عاشق و بي توجّهي معشوق

معنی واژگان:دي: ديروز/ در گذار بود: عبور مي کرد، مي گذشت.

قواعد: گذار: اسم مصدر گذاردن مترادف گذشتن

آرایه ها: گذار عمر: گذشت عمر (در اينجا تشبيه مضمر وجود دارد يعني معشوق به عمر تشبيه شده است)/جناس در  گذار و گذار /تناسب در نظر و ديدن

واج آرایی: تکرار حروف «د» و «ر»

معنی بیت: دیروز یار از بر ما گذشت و رفت و التفاتی نکرد ، حال دل بیچارۀ مرا بنگر که از گذشت زندگانی هیچ آسایش و خوشی ندید .

………………………………….

6- اندیشه از مَحیطِ فَنا نیست، هر که را

           بر نقـطۀ دَهانِ تـو باشـد، مَـدارِ عمر

موضوع بیت:اولیای الهی (بایاد خدا به فنا نمی اندیشند)

مضمون بیت: دهان معشوق، منبع زندگي و جاودانگي

معنی واژگان:انديشه: ترس/ محيط فنا: اقيانوس نيستي/ را (در هر که را): علامت اضافه (مدار عمر هرکس)/ مدار: گردش، پايه ي پرگار، شاخه اي از پرگار که غير متحرّک است

قواعد: نقطه ي دهان: اضافه ي تشبيهي است

آرایه ها: تناسب در نقطه و مدار و محيط

واج آرایی: تکرار آواي «آ».

معنی بیت: هرکس مدارو خط  سیر زندگانی خود را بر نقطۀ دهان تو نهد و پرگار عمرش بر گرد این مرکز گردش کند (به کنایه یعنی از دهان تو به کام دل بوسه گیرد )، هرگز از دریای پهناور نیستی و عدم بیمی نخواهد داشت .

……………………………..

7-در هر طَرَف که زِ خِیلِ حوادث کمین‌گَهیست

       زان رو عـِـنان گـسستـه دوانــد، ســـوارِ عمر

موضوع بیت:انسان (انسان و گریز از مرگ)

مضمون بیت: عمر و سبب شتاب آن

معنی واژگان:خيل حوادث: سپاه رُخ دادهاي ناخوشايند/ کمين گه: مرصاد، جاي کمين کردن/ عنان گسسته: شتابان، تند.

قواعد: عنان گسسته : قید وصف و روش /سوار عمر: اضافه ي تشبیهي است يعني عمر به سوار تشبيه شده است

آرایه ها: تناسب درخيل و کمين گه و عنان گسسته و سوار و دواندن

 واج آرایی:تکرار آواي «آ»

معنی بیت: انبوه رویدادهای ناگوار در هر کران برای گرفتن جان آدمیزاد پنهان شده اند ، از این روست که توسن عمر افسار گسیخته و شتابان میراند تا حوادث بر او دست نیابند .

……………………………

8- بی عمر زنده‌ام من و این بس عجب مدار

           روزِ فـِـراق را کـه نـَهـَـد در شــمارِ عمر؟

موضوع بیت:حدیث فراق

مضمون بیت: فراق و زندگي

آرایه ها:بس: زياد، بسيار/ عجب مدار: تعجّب مکن/ در شمار: به حساب

واج آرایی: تکرار حرف «ر»

معنی بیت: عمر راستین من که  ایام وصال بود به پایان رسید ، اکنون در فراق چون صورت بی جانی شده ام و از این در شگفت مباش ، چه روز جدایی را از عمر به شمار نتوان آورد .

………………………………

9-حافظ سخن بگوی، که بر صفحۀ جهان

            این نقـش مانــد از قَلَمَت یادگارِ عمر

موضوع بیت:حافظ و شعر او (سخن عشق ماندگار است)

مضمون بیت: شعر حافظ

معنی واژگان: نقش: اثر، نشان/ يادگار: يابود، نشانه

قواعد:صفحه ي جهان: اضافه ي تشبيهي است يعني دنيا به صفحه تشبيه شده است.

آرایه ها: صفحه ي جهان:  استعارۀ مکنیه /تناسب در  سخن و صفحه و نقش و قلم و يادگار

معنی بیت: اي حافظ، سخن بگوي و شعر بسراي که بر صفحه ي روزگار فقط اين نقش قلم توست که بر جاي مي ماند.

محصول بيت ــ اى حافظ سخن بگو زيرا در دنيا و روزگار فقط اين اثر يادگار عمر است : شعرى به نظم درآر كه در عالم كائنات از عمرت اثر و نتيجه همين مى‌ماند. الحاصل يادگار عمر آن فرزندى است كه زاده قلم است كه تا قيامت نام تو را در خاطرها زنده نگه مى‌دارد و الا باقى احوال هباء منثور است.

…………………………….

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا