• *غزل 232*

1-  بر سـَـرِ آنَـم که گـَـر زِ دَست برآید

                         دست به کاری زَنَم که غُصّه سرآید

مَنظَرِ دِل نیست جایِ صُحبَتِ اَضداد

                    دیــو چـو بیــرون رود فـرشته درآید

2-  خَلوَتِ دِل نیست جایِ صُحبَتِ اَضداد

                    دیــو چـو بیــرون رود فـرشته درآید

 صُحبَتِ حُکّام، ظُلمَتِ شبِ یلداست

                          نور ز خورشـید خواه، بوکه برآید

3-  صُحبَتِ حُکّام، ظُلمَتِ شبِ یلداست

                        نور ز خورشـید جـوی، بوکه برآید

4- بـَـر درِ اربـابِ بــی‌مـُـرُوَّتِ دنـیـا

                      چند نشینی که خواجه کِی به درآید؟

5-  تَرکِ گِدایی مکن که گَنج بیابی

                            از نَظـَـرِ رَهرَوی که در گُذَر آید

صالِح و طالِح مَتاعِ خویش نُمودند

                         تا که قبـول افتد و چه در نظر آید؟

6-  صالِح و طالِح مَتاعِ خویش نُمودند

                         تا که قبـول افتد و که در نظر آید؟

7-  بُلبُلِ عاشق تو عُمـر خواه که آخِر

                             باغ شود سبز و شاخِ گُل به بَرآید

بُلبُلِ عاشق تو عُمـر خواه که آخِر

                             باغ شود سبز و سُرخ گُل به بَرآید

8-  غَفلَتِ حافِظ در این سَراچه عَجَب نیست

                    هـر که به مَیـخانه رفت بی‌خبـر آید

*******************************

وزن غزل: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع( بحر منسرح مثمن مطوی منحور)

1-  بر سـَـرِ آنَـم که گـَـر زِ دَست برآید

                         دست به کاری زَنَم که غُصّه سرآید

موضوع بیت:سالک (سالک و رها کردن غم دنیایی)

مضمون بیت: طغيان عاشق

معنی واژگان:بر سر آنم: تصميم دارم، قصد دارم/ از دست برآمدن: از عهده ي کسي برآمدن، توانستن/ دست به کاري زدن: اقدامي کردن/ سر آمدن: به پايان رسيدن

آرایه ها:جناس در «سر» در «بر سر آنم» و «سر» در «سرآيد» / جناس در «دست» در «ز دست برآيد» و «دست» در «دست به کاري زنم» / نوعی جناس در برآيد و سرآيد / تناسب در سر و دست در هر دو مصراع

واج آرایی: تکرار حرف «ر» و آواي «s»

معنی بیت: قصد آن دارم که اگر ممکن شود، دست به کاري بزنم که غم و غصّه ام به پايان برسد.

محصول بيت ــ ميل دارم يا خيال دارم اگر از دستم برآيد دست به كارى زنم يعنى كارى كنم كه غم و غصه‌ام سر آيد يعنى تمام شود. مختصر نيتم اين است كه باده‌نوش شوم تا از هم و غم اثرى در دلم باقى نماند.

بعضى از مفسرين در تفسير مصرع اول گفته‌اند بر بالاى سر آنم كه اگر از دست برآيد. اين گوينده بين سر عزيز و پا، فرق‌گذار نبوده است.

……………………………

2-  خَلوَتِ دِل نیست جایِ صُحبَتِ اَضداد

                    دیــو چـو بیــرون رود فـرشته درآید

موضوع بیت:تخلیه و تحلیه و تجلیه

مضمون بیت: دل يک رُو و يک جهت

معنی واژگان: صحبت: همنشيني/ اضداد: چيزها يا اشخاص ضد يکديگر، ناموافقان/ درصفحۀ 255 جامع نسخ دیوان حافظ تألیف مسعود فرزاد، اغیار «به جای»اضداد آمده است که بر متن ترجیح دارد/ديو: شيطان، اهريمن/ فرشته: ملک./ اغیار: بیگانگان/ اضداد مي تواند عقل و عشق يا خيال معشوق و خيال رقيب يا جمع و تفرقه باشد

قواعد:خلوت دل: اضافه ي تشبيهي است يعني دل به خانه ي خلوت تشبيه شده است/ اضداد: جمع ضد اغیار: جمع غیر.

آرایه ها: تضادیاطباق در ديو و فرشته / تضادیاطباق در بيرون رود و درآيد/ نوعی تضاد در خلوت و صحبت / مصرع دوم به صورت ضرب المثل در آمده

واج آرایی: تکرار آواي «ت» و «د» و نزدیکی مخرج آن ها

معنی بیت: خانۀ دل جای همنشینی ناهمتایان یا بیگانگان نیست. چون شیطان را که مظهر خیال­های خام و هوس­های باطل است از خود راندی، فرشتۀ آرامش و نیکوکاری و نیک اندیشی در سرای دل تو جای گزیند و ضمیر تو به نور حق روشن شود.

………………………………

3-  صُحبَتِ حُکّام، ظُلمَتِ شبِ یلداست

                         نور ز خورشـید جـوی، بوکه برآید

موضوع بیت:دنیا و بی اعتباری آن (به دنبال نور الهی و نه ظلمت دنیایی)

مضمون بیت: حاکمان و مردان حق

معنی واژگان:صحبت: همنشيني/ حکام: فرمانروايان، حکومت گران/ ظلمت: تاريکي و سردي/ شب يلدا: طولاني ترين و سردترين شب سال که شب اول ديماه و شب تولد حضرت مسيح (ع) است و به همين دليل شب تولد حضرت مسيح (ع) بودن به آن يلدا مي گويند/ بو که: شايد که/ برآيد: عملي شود، روا شود و در معني ديگر طلوع کند که مناسبت با خورشيد دارد /ظلمت و مجاورت آن با حکّاک يادآور ظلم حکّام است

آرایه ها: نوعی تضاد در شب و خورشيد / ایهام تناسب در بو  /تشبیه بلیغ در مصرع اول به کار  رفته است.

واج آرایی:تکرار حروف «ت» و «ي»

 معنی بیت: همنشینی با فرمانروایان ستمگر تاریکی و سردی شب یلداست، فروغ از آفتاب حقیقت یا ضمیر پیر روشن دل بجوی باشد که این مهر جهانتاب طلوع کند.

……………………………….

4- بـَـر درِ اربـابِ بــی‌مـُـرُوَّتِ دنـیـا

                      چند نشینی که خواجه کِی به درآید؟

موضوع بیت:مقام استغنا (سالک با اهل دنیا و نیاز به آنها بیگانه است)

مضمون بیت: طلب از بخيلان و خسيسان

معنی واژگان:ارباب دنيا: ثروتمندان و مالکان و دنياداران/ بي مروّت: ناجوانمرد، بخيل و خسيس/ چند: چه قدر، چه مدت/ خواجه: صاحب ثروت و مکنت و غلام و کنيز، آقا/ به در آيد: بيرون آيد

آرایه ها: جناس «در» در «بر در» و «در» در «به در آيد» / نوعی تناسب و ترادف در ارباب و خواجه

واج آرایی: تکرار حروف «ب» و «ي»

معنی بیت: برآستان سرای مهتران ناجوانمرد این جهان تا کی مقیم باشی که خانه خدا بیرون آید و شاید به تو احسانی کند و منتی نهد

……………………………….

5-  تَرکِ گِدایی مکن که گَنج بیابی

                            از نَظـَـرِ رَهرَوی که در گُذَر آید

موضوع بیت: پادشاهی و گدایی (گدای در دوست پادشاهی عالم رایابد)

مضمون بیت: فقر و طلب و جستجو

معنی واژگان:نظر: مقصود نظر توأم با لطف و مهرباني است، عنايت/ رهرو: ظاهراً يعني گذرنده از جلو شخص گداست، اما مقصود اصلي سالکي است که نظر لطف او مايه ي گنج معنوي است/ درگذر آيد: از گذرگاهي که گدا در آن نشسته است عبور کند، بگذرد/ (ابيات 4 و 5 ظاهراً با هم تضاد موضوع دارند اما باطناً در يک راستا هستند.)

آرایه ها:تضاد یا طباق در گدا و گنج / تناسب در رهرو و گذر

واج آرایی: تکرار مکرّر «ک» و «گ» در بيت و تکرار حرف «ر» در مصراع دوم

معنی بیت: خواهندگی و سؤال از روشن ضمیران را از یادمبر،تا باشد که گنج سعادت را به عنایت و مدد سالکی که برتو گذارکند، به دست آوری.

………………………………….

6-  صالِح و طالِح مَتاعِ خویش نُمودند

                         تا که قبـول افتد و که در نظر آید؟

موضوع بیت:حسن عاقبت-مقام قبول(مقام قبول مافوق ادای فریضه است )

مضمون بیت: پذيرفتن ذات حق مهم است

معنی واژگان:صالح: راستکار، نيکوکار/ طالح: بدکار، فاسق/ متاع: کالا/ نمودند: نشان دادند/ قبول افتد: مورد قبول واقع شود/ در نظر آيد: مورد توجه قرار گيرد/ صالح و طالح به نحو طنزآميزي مطرح شده است، يعني صالح و طالح در نظر ظاهربينان.

آرایه ها: جناس و تضاد در صالح و طالح / ترادف و تناسب در قبول افتد و در نظر آيد / تکرار «که»

واج آرایی: تکرار آواي «t» و حرف «د» و نزدیکی مخرج آن ها

 معنی بیت: نیکوکار و بدکردار کالا و بضاعت خود را عرضه کردند تا ببینیم که خداوند کدام یک از این دو را می پسندد و به نظرعنایت می­نگرد؛ مقصود آن است که شاید صالح به غرور عبادت از درگاه حق رانده شود و طالح به سبب توبه بخشوده آید.

………………………………

7-  بُلبُلِ عاشق تو عُمـر خواه که آخِر

                             باغ شود سبز و شاخِ گُل به بَرآید

موضوع بیت:انتظار(انتظارگشایش)

مضمون بیت: صبر و عشق

معنی واژگان:به برآيد: گل مي دهد، ثمر خود را مي دهد

آرایه ها: تناسب در بلبل و باغ و سبز و گل و شاخ و بر / تناسب در  عمر و آخر /دربیت آرایة تشخیص به کار رفته است.

واج آرایی: تکرار آواي «آ»

معنی بیت: اي بلبل عاشق، از خدا عمر طولاني طلب کن؛ زيرا که سرانجام باغ و بوستان سرسبز مي شود و گل ها شکوفا مي گردد و تو شاخه ي گل را به آغوش مي گيري و به وصال مي رسيد.

محصول بيت ــ اى بلبل عاشق تو عمر بخواه وگرنه البته كه عاقبت به موقع خود به باغ سبز مى‌شود و شاخ گل هم پيدا مى‌شود. يعنى اصل همان سلامتى است والا البته كه فصل بهار مى‌رسد و گل‌هاى تازه باز مى‌شوند. بعضى مصرع ثانى را اين‌طور نوشته‌اند، «باغ شود سبز و سرخ، گل به‌بر آيد» يعنى باغ سبز و سرخ مى‌شود و گل شكفته مى‌گردد اين گوينده از اسلوب مطالعه به كلى خالى بوده است.

……………………………

8-  غَفلَتِ حافِظ در این سَراچه عَجَب نیست

                    هـر که به مَیـخانه رفت بی‌خبـر آید

موضوع بیت:عهدالستی (مست شراب ازلی هشیار نمی شود)

مضمون بیت: حافظ و بي خبري در دنيا

معنی واژگان:سراچه: مقصود دنياست/ عجب: عجيب/ (اصولاً تصوّر مي شود که در شعر حافظ مقصود از مسجد، فلک «محل ملائک مسجود» و مقصود از ميخانه، زمين «محل انسانهاي سرمست «عشق» است)

آرایه ها: دنيا به ميخانه اي تشبيه شده است که گاهي انسان از ظواهر آن سرمست مي شود و اين سرمستي بي خبري مي آورد/ سراچه: به استعاره مقصود گیتی یا دنیا.

معنی بیت: دراین دنیا ناآگاهی حافظ از پایان کار شگفت نباشد، چه هرکس در میکدۀ جهان فرودین بادۀ هوی و هوس نوشید، مست و غافل گردد.

………………………

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا