- *غزل 229*
1- بَخـت از دهـانِ دوسـت نشـانم نـمیدهد
دولـَــت خــبـر ز رازِ نهـانـم نـمیدهـد
از بَهـرِ بوسـهای ز لـبش جـان همـی دهم
اینـم نمـیسـتانـد و آنـم نمیدهـد
2-از بَهـرِ بوسـهای ز لـبش جـان همـی دهم
اینـم هـمـیسـتانـد و آنـم نمیدهـد
مُردَم زِاشتیاق و درین پرده راه نیست
یـا هَسـت و پـَرده دار، نـشـانـم نـمیدهـد
3-مُردَم در این فِراق و در آن پرده راه نیست
یـا هسـت و پـرده دار، نـشـانـم نـمیدهـد
4-زلـفـش کَـشیـد بـادِ صَبـا، چَـرخِ سِفله بین
کـانجـا مَـجال بـادِ وَزانــم نـمیدهـد
چنـدان کـه بر کنـار چـو پرگارمیروم
دوران چـو نقـطـه ره به میـانم نـمیدهـد
5- چنـدان کـه بر کنـار چـو پرگارمیشدم
دوران چـو نقـطـه ره به میـانم نـمیدهـد
6- شَـکَّر به صَبـر دسـت دهـد، عاقِبـَت،ولی
بـَـدعَهــدیِ زمــانـه زمـانَـم نـمیدهـد
گفتم مگر به خواب ببینم خیالِ دوست
حـافـظ ز آه و نـالــه امـانـم نمیدهد
گفتم روم به خواب و ببینم خیالِ دوست
حـافـظ ز آه و نـالــه امـانـم نمیدهد
7- گفتم روم به خواب و ببینم جَمالِ دوست
حـافـظ ز آه و نـالــه امـانـم نمیدهد
* * * * * * *
وزن غزل: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن(بحر مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
1- بَخـت از دهـانِ دوسـت نشـانم نـمیدهد
دولـَــت خــبـر ز رازِ نهـانـم نـمیدهـد
موضوع بیت:عشق (معشوق دیریاب- وصل دیریاب)
مضمون بیت: دهان يار
معنی واژگان:بخت و دولت: اقبال، شانس/ راز: سرّ/ نهان: پنهان
آرایه ها: ترادف در بخت و دولت
واج آرایی: تکرار حرف «ن»
معنی بیت: طالع ناسازگار اثری از دهان یار به من نمی نماید و اقبال از سر پنهان که همان دهان یار است، پیامی نمی رساند.
………………………….
2-از بَهـرِ بوسـهای ز لـبش جـان همـی دهم
اینـم هـمـیسـتانـد و آنـم نمیدهـد
موضوع بیت: عشق (معشوق دیریاب -وصل دیریاب)
مضمون بیت: بوسه ي يار
قواعد: این:ضمیراشاره مرجع آن جان/آن:ضمیر اشاره مرجع آن بوسه
آرایه ها: در اين بيت لفّ و نشر مشوّش است يعني اين اشاره به جان و آن اشاره به بوسه است اما در اين لفّ و نشر مشوّش رعايت استعمال دو کلمه ي «اين و آن» شده است
واج آرایی:در مصراع اول تکرار حرف «ب» و در مصراع دوم تکرار حرف «ن» است.
معنی بیت: براي يک بوسه از لبان شيرين معشوق جان مي دهم و او جانم را مي گيرد، ولي بوسه اي نمي دهد.
در بهايِ بوسه اي جاني طلب
مي کنند اين دلستانان، الغياث
محصول بيت ــ از براى يك بوسه لبش جان مىدهم اما حاضر نيست. يعنى نه جان مىگيرد و نه بوسه مىدهد
…………………..
3-مُردَم در این فِراق و در آن پرده راه نیست
یـا هسـت و پـرده دار، نـشـانـم نـمیدهـد
موضوع بیت: عشق (معشوق دیریاب -وصل دیریاب)
مضمون بیت: آرزوي وصال
معنی واژگان:مردم: نزديک به مرگ هستم /فراق: دوري از معشوق/ پرده: سراپرده و بارگاه، مقصود پرده ي وصال است/ پرده دار: رقيب، نگهبان يار.
قواعد: مردم:مستقبل محقق الوقوع
آرایه ها: تضاد در نیست و هست
واج آرایی:تکرار حروف «ن» و «ر»
معنی بیت: در اشتياق ديدار معشوق و دوري از او جانم به لب رسيد و مُردم، ولي به سراپرده ي او راه نيافتم و به وصالم نرسيدم يا شايد راهي هست، ولي نگهبان بارگاه يار، آن را به من نشان نمي دهد.
با هيچ کس نشاني، زآن دلستان نديدم
يا من خبر ندارم، يا او نشان ندارد
(غزل 2 / 126)
محصول بيت ــ از اشتياق مردم براى اينكه به پرده وصال راه نيست. يعنى امكان نيست يا امكان وصال هست اما پردهدار رهنمائى نمىكند. يعنى طريق و وسيله آن را ارائه نمىدهد. حاصل مطلب قضيه از دو حال خارج نيست يا به هيچوجه امكان وصال وجود ندارد يا امكان هست اما پردهدار مانع وصول مىباشد.
……………………………..
4-زلـفـش کَـشیـد بـادِ صَبـا، چَـرخِ سِفله بین
کـانجـا مَـجال بـادِ وَزانــم نـمیدهـد
موضوع بیت: عشق (معشوق دیریاب -وصل دیریاب)-غیرت (غیرت عاشقی)
مضمون بیت: (حسادت عاشق) (زلف معشوق).
معنی واژگان:باد صبا: بادي که از طرف شمال يا مشرق مي وزد و پيام بر و پيام آور ميان عاشق و معشوق است/چرخ سفله: فلک پست. مجال: فرصت/ باد وزان: بادي که مي وزد
آرایه ها:تناسب در صبا و زلف کشيدن و باد وزان /در کشیدن زلف باد صبا و مجال ندادن باد صبا، آرایه تشخیص به کار رفته است.
واج آرایی: تکرار حرف «ب»
معنی بیت: گیسوی وی به چنگ نسیم بهاری افتاد، بنگر که فلک دون چه کرد که به من به اندازه ی باد صبا هم فرصت نداد که دست به گیسوی او برسانم.
……………….
5- چنـدان کـه بر کنـار چـو پرگارمیشدم
دوران چـو نقـطـه ره به میـانم نـمیدهـد
موضوع بیت: عشق (معشوق دیریاب -وصل دیریاب)
مضمون بیت: کوشش بي فايده
معنی واژگان:چندان که: هر اندازه که/ دوران: روزگار، چرخ گردنده.
آرایه ها:تناسب در کنار و پرگار و دوران و نقطه و ميان / در ره ندادن دوران آرایه تشخیص به کار رفته است.
واج آرایی: تکرار حروف «ن» و «ر»
معنی بیت: هرچه پرگاروار سرگشته بر کنار و پیرامون رفتم، گردش روزگار مانند نقطه که به میان دایره جای دارد، مرا راه به میان کار نمی دهد و هم چنان حیران می دارد.
………………………..
6- شَـکَّر به صَبـر دسـت دهـد، عاقِبـَت،ولی
بـَـدعَهــدیِ زمــانـه زمـانَـم نـمیدهـد
موضوع بیت:دنیا و بی اعتباری آن
مضمون بیت: نااميدي از عمر
معنی واژگان:صبر: شکيبايي، با اشاره به دارويي به نام صبر زرد که بسيار تلخ است و ضدّ شکر است/ عاقبت: در آخر کار/ بدعهدي: پيمان شکني/ زمانه: روگار/ زمانم نمي دهد: عمر و فرصت به من نمي دهد
آرایه ها: تضاد يا طباق در شکر و بر / نوعی جناس در زمانه و زمان / شکر به صبر به دست دادن کنایه از مراد حاصل شدن است/ در بدعهدی زمانه آرایه تشخیص به کار رفته.
واج آرایی: تکرار حروف «ت» و «د» در مصراع اول و حرف «ن» در مصراع دوم
معنی بیت: شهد موفقیت و کامیابی را با صبر و شکیبایی در برابر دشواری ها توان یافت، اما چه توان کرد که سست پیمانی روزگار به من فرصت نمی دهد تا از حاصل کوشش خود بهره یابم.
…………………………
7- گفتم روم به خواب و ببینم جَمالِ دوست
حـافـظ ز آه و نـالــه امـانـم نمیدهد
موضوع بیت:اشک عاشق (آه و ناله و گریه مانع خواب عاشق)
مضمون بیت: آه و ناله ي حافظ
معنی واژگان:جمال: زيبايي/ امان دادن: فرصت و مجال دادن
آرایه ها: تضاد يا طباق در خواب و آه و ناله واج آرایی: تکرار آواي «آ» و حرف «ن»
معنی بیت: با خود می گفتم که سر به بالین خواب می نهم و چهره ی یار را در رؤیا دیدار می کنم ولی حافظ به سبب آه و افغانی که بر می آورد مرا بی تاب می کند و مجال خواب به من نمی دهد.( باید توجه داشت که در این جا شاعر برای خود شخصیت ثانوی فرض کرده است.)
………………………………..