• *غزل 225*

1-  ساقی حَدیثِ سَرو و گُل و لاله می‌رود

                    ویـن بحــث با ثـَلاثـة غَسّـاله می‌رود

ساقی حَدیثِ سَرو و گُل و لاله می‌رود

                         ویـن قِصّه با ثـَلاثـة غَسّـاله می‌رود

مَی دِه که نوعَروسِ سُخَن، حدِّ حسن یافت

               کار ایـن زمـان ز صـَـنعـَتِ دَلّالـه می‌رود

2-  مَی دِه که نوعَروسِ چمن، حدِّ حسن یافت

               کار ایـن زمـان ز صـَـنعـَتِ دَلّالـه می‌رود

3-  شَکَّرشَکَن شونـد همه طوطیانِ هند

                       زین قندِ پارسی که، به بَنگاله می‌رود

طَیِّ مکان ببـین و زمان، در سلوکِ شعر

                کاین طفل، یک شبه، رهِ یک ساله می‌رود

4-  طَیِّ مکان ببـین و زمان، در سلوکِ شعر

                کاین طفلِ یک شبه، رهِ یک ساله می‌رود

5-  آن چَشمِ جادوانة عابـد فـریب بین

                         کِش کاروانِ سِحر، ز دنباله می‌رود

آن چَشمِ آهوانة عابـد فـریب بین

                         کِش کاروانِ سِحر، ز دنباله می‌رود

6-  از رَه مَرو به عِشوة دنیا که این عَجوز

                       مَکّاره می‌نشــیند و مُحـتاله می‌رود

*خَوی کرده می خرامد و برعارِضِ سَمَن

                      از شَرمِ رویِ او عرق از ژاله می رود

بادِ بهار مـی‌وزد از گُلـسِتان کنون

                      وز ژاله باده در قَدَحِ لاله می‌رود

7-  بادِ بهار مـی‌وزد از گُلـسِتانِ شـاه

                      وز ژاله باده در قَدَحِ لاله می‌رود

حافظ ز شوقِ مجلسِ سلطان غیاثِ دین

               خامُش مشــو که کار تـو از نالـه می‌رود

8-  حافظ ز شوقِ مجلسِ سلطان غیاثِ دین

               غـافل مشــو که کار تـو از نالـه می‌رود

*******************************

وزن غزل: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن(بحر مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)

1-  ساقی حَدیثِ سَرو و گُل و لاله می‌رود

                    ویـن بحــث با ثـَلاثـة غَسّـاله می‌رود

موضوع بیت:تخلیه ،تحلیه ،تجلیه

مضمون بیت: بهار و شراب

معنی واژگان:حديث: سخن، گفتگو/ سرو و گل و لاله: نشانه ي فصل بهار/ بحث: حديث، گفتگو، سخن/ثلاثه ي غساله: سه جام شراب که به وقت صبح نوشيده مي شده است، سه گانه، حد متعارف شراب سه جام بوده است حکمای یونان اصطلاحی دارند در شرب مدام(باده)که علی الصباح سه کاسه می خورند و آن را ثلاثۀ غساله خوانند که غسل معده می کند(نقل ازفرهنگ آنندراج).

آرایه ها:نام بردن از سه عامل زيبايي باغ در فصل بهار يعني سرو و گل و لاله با ثلاثه غساله تناسب دارد/ تناسب در حديث و بحث / تناسب ميان بهار و ساقي و ثلاثه غساله/

واج آرایی:تکرار آوای «s»و حرف«ل»

معنی بیت: ای ساقی، سخن از بهار و سرو و گل و لاله در میان است و این گفتگو در صحبت سه جام شراب خوش گوار انجام می پذیرد؛ یا آن که مقصود از سرو و گل و لاله به استعاره نام سه معشوق باشد که به یاد آنان سه ساغر باده نوشند.

………………………….

2-  مَی دِه که نوعَروسِ چمن، حدِّ حسن یافت

               کار ایـن زمـان ز صـَـنعـَتِ دَلّالـه می‌رود

 موضوع بیت:پیر و استاد (استاد کامل راهگشای راه سلوک)

مضمون بیت: (بهار و شراب).

معنی واژگان:نوعروس چمن: گل باغ/ حدّ حسن يافت: به مرز زيبايي رسيد، به نهايت حسن رسيد/ کار… مي رود: کار به پيش مي رود، عمل سرانجام مي گيرد/ صنعت: هنر/ دلاله: واسطه، جلودهنده

آرایه ها: نوعروس چمن:به استعاره مقصودگل/تناسب در  نوعروس و حسن و دلّاله / دلّاله استعاره است براي «مي»

واج آرایی: تکرار حروف «ن» و «د»

 معنی بیت: باده بده که گل عروس زیبای گلستان به کمال زیبائی رسید و دیگر نیازی به چاره اندیشی و آرایشگری دلالۀ محبت نیست، چه این عروس به خود دلربا و زیبا ست.

………………………….

3-  شَکَّرشَکَن شونـد همه طوطیانِ هند

                       زین قندِ پارسی که، به بَنگاله می‌رود

 موضوع بیت: حافظ و شعر او

مضمون بیت: شعر حافظ قند پارسي است

معنی واژگان:شکّرشکن: شيرين سخن، با عنايت به اين موضوع که طوطي شکر و قند را بسيار دوست دارد/ طوطيان هند: مقصود شعرا و سخن شناسان هند است/ اين قند پارسي: اين اشعار شيرين پارسي/ بنگاله: يکي از نواحي هند که سلطان غياث الدين محمد شاه دوم در آنجا سلطنت مي کرده است

قواعد: قند پارسی اضافه تشبیهی

آرایه ها:تناسب در شکرشکن و قند و طوطي /تناسب در  طوطي هند و بنگاله

واج آرایی: تکرار حرف «ن» در بيت و «ش» در مصراع اول

معنی بیت: همۀ طوطیان سخن گوی هندوستان از این قند شعر پارسی که به بنگاله فرستاده می شود، شکر به دندان سایند و شیرین کام شوند.

………………………….

4-  طَیِّ مکان ببـین و زمان، در سلوکِ شعر

                 کاین طفلِ یک شبه، رهِ یک ساله می‌رود

 موضوع بیت:مجذوب سالک

مضمون بیت: شعر حافظ و جهانگير شدن آن

معنی واژگان:طيّ مکان و زمان: درنوريدن زمان و مکان/ سلوک شعر: رفتن شعر به اقصي نقاط جهان در زمان اندک، پيشرفت شعر/ طفل يکشبه: کودکي که تازه متولد شده است، اشاره است به شعري که تازه سروده شده است (طي زمان) / بعضي آن را «طفل يکشبه» (بدون کسره ي اضافه) خوانده اند که آن هم وجهي دارد/ ره يکساله: راهي که بايد در عرض يک سال پيمود، مقصود راه ميان شيراز تا بنگاله ي هند است (طيّ مکان).

آرایه ها: تناسب در زمان و مکان با يکشبه و يکساله /تناسب در طيّ و سلوک و مي رود/نوعی تضاد یا طباق ظریف در يکشبه و يکساله

واج آرایی: تکرار حرف «ي»

معنی بیت: طی کردن مکان و طومار زمان را در راه پیمائی نظم شیوا بنگر که نوزاد یک شبۀ شعر به اندازه یک ساله مسافت را درهم می نوردد و به همه آفاق منتشر می شود.

………………………….

5-  آن چَشمِ جادوانة عابـد فـریب بین

                         کِش کاروانِ سِحر، ز دنباله می‌رود

 موضوع بیت:خداوند و صفت بصیری او (اعجاز چشم یار)

مضمون بیت: (چشمان معشوق).

معنی واژگان:جادوانه: سحرانگيز، جادوکننده/ عابدفريب: فريب دهنده ي عابدان و زاهدان/کش … دنباله: که … به دنبالش/ کاروان سحر: دو تعبير دارد، يکي کارواني از عاشقاني که جادو زده و مسحور اين چشمان شده اند، و ديگري کارواني از جادوگران که براي تقليد از سحر و جادوگري اين چشمان به دنبال آنهاروان هستند.

قواعد: کاروان سحر: تشبیه صریح.

آرایه ها: تناسب در جادوانه و فريب و سحر /تناسب در کاروان و دنباله و مي رود

واج آرایی:تکرار حروف «ب» و «ن» و آواي «آ»

 معنی بیت: چشم سحرانگیز یار را بنگر که پارسا را نیز از راه به در می برد و یک قافله افسونگری و دلربائی بر پی او روان است.

………………………….

6-  از رَه مَرو به عِشوة دنیا که این عَجوز

                       مَکّاره می‌نشــیند و مُحـتاله می‌رود

موضوع بیت: دنیا و بی اعتباری آن

مضمون بیت: دنيا و فريب دنيا

معنی واژگان:از ره مرو: گمراه مشو/ عشوه: فريب/عجوز: زن، زن پير/ مکّاره: مکرکننده، از روي مکر/ مي نشيند: با تو همدم مي شود و موافق آرزوهاي تو مي شود/ مُحتاله: از روي حيله و نيرنگ/ مي رود: تو را تنها مي گذارد و از تو دور مي شود.

آرایه ها: تناسب در عشوه و عجوز و مکاره و محتاله /تشخیص

واج آرایی: تکرار حروف «م» و «ه» و «ي»

معنی بیت: به فریب دنیا به بیراهه مرو که این گنده پیرفرتوت در نشستن مکر میورزد و در رفتن حیله گری می کند یعنی همۀ کار او پیوسته نیرنگ و فریب است.

………………………….

7-  بادِ بهار مـی‌وزد از گُلـسِتانِ شـاه

                      وز ژاله باده در قَدَحِ لاله می‌رود

موضوع بیت:نفحات ربّانی

مضمون بیت: بهار و طبيعت سرمست

معنی واژگان:ژاله: شبنم، باران/ قدح: پياله ي شراب.

قواعد: قدح لاله: اضافه تشبیهی

آرایه ها: تناسب در بهار و گلستان و باد و ژاله و لاله / نوعی جناس در ژاله و لاله /نوعی جناس در  باد و باده / گل لاله به پياله ي شراب، و شبنم يا باران به خود شراب تشبيه شده است

واج آرایی: تکرار آواي «آ»

معنی بیت: از سوي گلستان زيباي شاه نسيم بهاري در حال وزيدن است و از شبنم صبحگاهي، در جام سرخ لاله شراب مي ريزد.

محصول بيت ــ از گلستان شاه يعنى از گلستان شاه غياث‌الدين باد بهارى مى‌وزد. به قدح لاله هم از ژاله باده مى‌ريزد. حاصل اين‌كه فصل بهار است.

………………………….

8-  حافظ ز شوقِ مجلسِ سلطان غیاثِ دین

               غـافل مشــو که کار تـو از نالـه می‌رود

 موضوع بیت:عنایت –توسل (توسل به دامن خوبان)

مضمون بیت: حافظ و پادشاه هند

معنی واژگان:شوق: شادي و اشتياق/ سلطان غياث دين: غياث الدين محمدشاه دوم (725- 752) از سلاطين تغلقيّه ي هند که حافظ را به هند دعوت کرده بود، غیاث الدین بن اسکندر معروف به اعظم شاه از ملوک بنگاله در سال 792 بر تخت نشست

(لغت نامۀ دهخدا)/ غافل مشو: غفلت مکن/ کار تو … مي رود: پيشرفت مي کني، سر و سامان مي گيري، به مراد مي رسي/ ناله: شعر و آواز حزين.

آرایه ها: کار تو …. می رود کنایه از به مراد رسیدن است.

واج آرایی: تکرار آوای «s» در  مصراع اول و آوای «ــِ» در بیت

معنی بیت: ای حافظ، از اشتیاق دیدار محفل سلطان غیاث الدین ممدوح خود غفلت مکن که کار تو به سبب نالۀ شوق پیش می رود و به مراد می رسی.

………………………….

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا