• *غزل 204*

یـاد بـاد آن که نَهـانـی نَظَـرَت با مـا بود

           رَقـَـمِ مِهــرِ تــو بــر چهـرة مـا پیـدا بـود

1 –یـاد بـاد آن که نَهـانـَت نَظَـری با مـا بود

           رَقـَـمِ مِهــرِ تــو بــر چهـرة مـا پیـدا بـود

2-یاد باد آن که چو چَشمَت، به عِتابَم می‌کُشت

           مُعجِــزِ عـیسـَویَت در لــبِ شَکـَّــرخـا بود

3- یاد باد آن که، صَبوحی زده در مجلسِ اُنس

            جـُـز من و یـار نبــودیـم و،خــدا با ما بود

یاد باد آن که رُخَت، شَمعِ طَرَب می‌اَفروخت

        ویـن دِلِ ســوخــته، پــَروانة بی پـَــروا بود

4-یاد باد آن که رُخَت، شَمعِ طَرَب می‌اَفروخت

           ویـن دِلِ ســوخــته، پــَروانة ناپـَــروا بود

5- یـاد باد آن کـه در آن بـَزمگَه، خُلق و ادب

           آن کـه او خنـدة مَستــانـه زدی صَهبـا بود

6- یاد باد آن که چـو یاقوتِ قَدَح، خنده زدی

           در میــانِ مـن و لَعـــلِ تو،حکایـت‌ها بود

یـاد بـاد آن که نِـگـارَم، چـو کُلَه بَربَستی

           در رکـابـش مَـه نـو، پیـکِ جهـان پِیما بود

7- یـاد بـاد آن که نِـگـارَم، چـو کمـر بَربَستی

           در رکـابـش مَـه نـو، پیـکِ جهـان پِیما بود

8- یاد باد آن که خَــرابات نشیـن بودم و مَست

           وآنچه در مَسجِدَم امروز کَم است آن جا بود

9- یـاد بـاد آن که به اِصـلاحِ شما می‌شُد راست

           نَظــمِ هــر گوهَـرِ ناسُفته ،که حافظ را بود

                         * * * * * * *

وزن غزل: فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فع لان(بحر رمل مثمن مخبون اصلم مسبغ)

1 –یـاد بـاد آن که نَهـانـَت نَظَـری با مـا بود

           رَقـَـمِ مِهــرِ تــو بــر چهـرة مـا پیـدا بـود

موضوع بیت:وصال (حدیث وصال – عاشق از لطف یار نشانه دارد)

مضمون بیت: ياد ايام لطف معشوق

معنی واژگان:ياد باد: خدا کند که فراموش نکني؛ چه خوش روزگاري بود، يادش به خير/ نهانت: در نهان تو را/ نظر: توجّه/ رقم: نشانه/ مهر: عشق.

قواعد: رقم مهر: اضافة تخصیصی

آرایه ها: تضاد در نهان و پيدا

واج آرایی: تکرار آواي «آ» و حرف «ن» و«ر» و«ه»و«د»

معنی بیت: روزگاری که پنهانی با ما عنایتی داشتی و نقش عشق تو بر رخسار ما نمایان بود، هرگز فراموش مباد.

……………………………..

2-یاد باد آن که چو چَشمَت، به عِتابَم می‌کُشت

           مُعجِــزِ عـیسـَویَت در لــبِ شَکـَّــرخـا بود

 موضوع بیت:وصال(به یاد تجلی جلال و جمال معشوق بر عاشق)

مضمون بیت: چشم و لب معشوق

معنی واژگان:عتاب: خشم توأم با ناز/ معجز عيسوي: زنده کردن مرده/ لب شکّرخا: لب شيرين، هم از نظر شيرين بودن در وقت بوسه و هم از نظر شيرين بودن در سخن گفتن که در اينجا مورد دوم قابل توجه است

آرایه ها: تناسب در کشتن و معجز عيسوي /تناسب در  چشم و لب /نوعی تضاد در  کشتن و معجز عيسوي

واج آرایی: تکرار آواي «t» و «d»وحرف«ب»

معنی بیت: آن دم که نگاه تو با ناز و ملامت جان ستانی می کرد و لب نوشینت با معجز عیسوی جان بخشی می نمود، یاد باد.

……………………………….

3- یاد باد آن که، صَبوحی زده در مجلسِ اُنس

            جـُـز من و یـار نبــودیـم و،خــدا با ما بود

 موضوع بیت:وصال (حدیث وصال – مست بادۀ وصل )

مضمون بیت: خلوت يار

معنی واژگان:صبوحي زده: شراب صبحگاهي نوشيده/ مجلس انس: محفل مهر و دوستي و عشق /خدا با ما بود: يکي اين که خدا هم حضور داشت و ديگر آن که خدا پشتيبان و موافق ما بود

قواعد: صبوحی زده: حال یا قید حالت

آرایه ها: تناسب در صبوحي و مجلس انس / جز من و يار نبوديم و خدا با ما بود نوعي ظرافت معنوي دارد که به پارادکس و تضاد نزديک مي شود/ایهام در خدا با ما بود

واج آرایی: تکرار آواي «آ» و«s» و حروف«ب»

معنی بیت: آن روز که در محفل محبت شراب بامدادی نوشیده بودم و غیر از من و یار کس در آن جا نبود و توفیق الهی ما را همراهی می کرد، هرگز فراموش مباد.

…………………………………

4-یاد باد آن که رُخَت، شَمعِ طَرَب می‌اَفروخت

           ویـن دِلِ ســوخــته، پــَروانة ناپـَــروا بود

 موضوع بیت:ناز و نیاز(از یار ثبوت از عاشق بیقراری – ازدوست ناز از ما نیاز)

مضمون بیت: چهره ي معشوق و دل عاشق

معنی واژگان: ناپروا: بي پروا، بي ملاحظه/ شمع طرب: شمع شادی

قواعد: شمع طرب: اضافه ي تشبيهي است يعني طرب و شادي به شمع تشبيه شده است/ شمع طرب: تشبیه صریح

آرایه ها: تناسب در شمع و افروختن و سوخته و پروانه / نوعی جناس در پروانه و پروا

واج آرایی:تکرار حروف «ر» و«خ»و«ن»وآوای«t»

معنی بیت: آن ایام که چهرة تو در بزم شمع فروزان شادی بود و دل در آتش عشق گداختة من پروانه آسا بر گرد آن بی پروا پرواز می کرد، یاد باد.

…………………………………..

5- یـاد باد آن کـه در آن بـَزمگَه، خُلق و ادب

           آن کـه او خنـدة مَستــانـه زدی صَهبـا بود

 موضوع بیت:ادب (حفظ مراتب ادب در محضر دوست)

مضمون بیت: مجلس بزم و خنده ي شراب

معنی واژگان:بزمگه: مجلس شادي/ خلق: اخلاق خوش/ خنده ي مستانه: قهقهه، خنده ي صدادار و بلند، مقصود صداي ريختن شراب از شيشه ي شراب در ساغر است/ صهبا: شراب

آرایه ها: تناسب در بزمگه و خنده ي مستانه و صهبا / تضاد در خلق و ادب با خنده ي مستانه /تکرار ملیح آنکه

واج آرایی:تکرار حروف«ب»و«ن»

معنی بیت: آن روز یاد باد که در محفل طرب انگیز نیک خویان و اهل ادب تنها کسی که مستانه و بی اختیار بر خلاف رسم می خندید و باده و جام بود.

……………………………

6- یاد باد آن که چـو یاقوتِ قَدَح، خنده زدی

           در میــانِ مـن و لَعـــلِ تو،حکایـت‌ها بود

موضوع بیت:وحدت و کثرت(مقام وحدت عاشق و معشوق)

مضمون بیت: شراب و ماجراهاي عاشقانه

معنی واژگان:ياقوت قدح: شراب سرخي که در ساغر است/ خنده زدي: جلوه مي کرد و انسان را به نشاط مي آورد/ لعل: کنايه از لبان معشوق است/ حکايتها: ماجراها که هم به «بوسه» تعبير مي شود، هم به سخنان شيرين عاشقانه و ملاطفت آميز و اشارات دليرانه

آرایه ها: یاقوت قدح: به استعاره مراد بادة یاقوت فام/ خنده زدی: استعاره است از درخشیدن باده در جام /تناسبِ ميان ياقوت و لعل

واج آرایی: تکرار آواي «t» و «d» و تکرار حرف «ق»

معنی بیت: آن روزگار هرگز فراموش مباد که چون بادة یاقوت رنگ در جام می خندید، من و لب لعل فام تو داستان ها می گفتیم و با هم سخن ها داشتیم.

…………………………..

7- یـاد بـاد آن که نِـگـارَم، چـو کمـر بَربَستی

           در رکـابـش مَـه نـو، پیـکِ جهـان پِیما بود

 موضوع بیت:ترجیح صفات معشوق حقیقی بر معشوقان مجازی

مضمون بیت: معشوق برتر از ماه

معنی واژگان:نگار: معشوق زيبارو/ کمر بربستن: به کمر بستن و عازم جايي شدن (در بعضي از نسخ به جاي «کمر بربستي:، «کله بربستي» آمده است)/ رکاب: حلقه اي که در حين سوار شدن يا در آن مي گذارند و سوار اسب مي شوند، که در اينجا ماه نو به همين حلقه ي رکاب تشبيه شده است/ در رکاب: همراه/ پيک: قاصد (که معمولاً پياده مي دود)/ جهان پيما: طي کننده ي همه ي دنيا (به جهت سير ماه در آسمان همه ي جهان)، ضمناً اشاره ايست به کمر معشوق و مقايسه ي آن با لاغري مه نو

آرایه ها: تشبيه مضمر و تفضيل معشوق به ماه/ نوعی جناس در پيک و پيما

واج آرایی: تکرار حرف «ر» و «ک»و«ب»

معنی بیت: آن روزگار فراموش مباد که چون یار زیبای من آهنگ سفر می کرد، گوئی حلقة ماه نو خود را رکاب مرکب او می ساخت و به همراه یار جهان پیمائی و سیاحت می کرد.

………………………………

8- یاد باد آن که خَــرابات نشیـن بودم و مَست

           وآنچه در مَسجِدَم امروز کَم است آن جا بود

 موضوع بیت: مسجد در برابر خرابات (خرابات مقام کاملان و مسجد مقدمۀ تکامل ناقصان)

مضمون بیت: تقابل مسجد و ميخانه

معنی واژگان:خرابات نشين: ملازم ميخانه/ آنچه در مسجدم امروز کم است: احتمالاً مي و خلوص و عشق و بي ريايي

آرایه ها: تضاد در خرابات با مسجد / نوعی جناس در مست و کمست / و آنچه و آنجا نوعي ظرافت دارد/ نوعی تضاد در مست و مسجد

واج آرایی:تکرار آواي «t» و «d» و حرف «س»و«م»و«ب»

معنی بیت: آن ایام هرگز فراموش مبادکه  من در میکدة معرفت بی خبر از تعلقات دنیوی مقیم بودم و باده و نشاطی که امروز در مسجد ندارم، آن جا فراهم بود.

………………………………

9- یـاد بـاد آن که به اِصـلاحِ شما می‌شُد راست

           نَظــمِ هــر گوهَـرِ ناسُفته ،که حافظ را بود

 موضوع بیت: حافظ و شعراو(محبوب انسجام دهندۀ کلام مُحِب)

مضمون بیت: فروتني حافظ

معنی واژگان:اصلاح: درست کردن و سر به راست کردن/ راست: درست/ نظم: منظم شدن و مرتب شدن/ گوهر ناسفته: جواهر سوراخ نکرده، مقصود کلام موزوني است که از نظر سراينده هنوز کامل نشده است/ را: از

آرایه ها: گوهر ناسفته: به استعاره مراد سخنان بدیع و بکر/ تناسب در اصلاح و راست و نظم /تناسب در نظم و گوهر و سفته

واج آرایی: تکرار حرف «ر»وآوای«s»و«h»

معنی بیت: آن روزگار یاد باد که به انتقاد و تصحیح شما گوهر بکر سخن حافظ به رشته کشیده می شد و عقدی فراهم می آمد.

……………………………

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا