- *غزل 200*
دانی که چَنگ و عود، چه تقَریر میکنند
پَنهان خــوریـد بـاده، که تَکفیر میکنند
1- دانی که چَنگ و عود، چه تقَریر میکنند
پَنهان خــوریـد بـاده، که تَعزیر میکنند
ناموسِ عِشق و رونقِ عُشّاق میبَرند
مَنعِ جوان و سـرزنشِ پیر میکنند
2- ناموسِ عِشق و رونقِ عُشّاق میبَرند
عیبِ جوان و سـرزنشِ پیر میکنند
3- جُز قَلبِ تیره هیـچ نَشُد حاصل و هنوز
باطل درین خیال که، اِکسیر میکنند
4- گویَند رمزِ عِشــق مَگـویید و مَشنوید
مُشکِل حکایتیست که تَقریر میکنند
ما از بُرونِ در شده مَغـرورِ صد فِریـب
تا از درونِ پرده چه تَدبیر میکنند؟
5- ما از بُرونِ در شده مَغـرورِ صد فِریـب
تا خود درونِ پرده چه تَدبیر میکنند؟
6- تَشویشِ وَقتِ پیرِ مُغان میدهند باز
این سالِکان نِگَر که چه با پیر میکنند؟
7- صَد مُلکِ دل به نیم نَظَر میتوان خرید
خوبان دریـن معامله تَقصـیر میکنند
صَد آبِرو به نیم نَظَر میتوان خرید
خوبان دریـن معامله تَقصـیر میکنند
8- قومی به جِدَُّ و جَهد نَهادند وصلِ دوست
قومـی دگــر حَـواله به تَقدیـر میکنند
9- فی الجُمله اِعتماد مکن بر ثَباتِ دَهر
کاین کارخانهایست، که تَغییر میکنند
مَی ده، که شیخ و حافظ و مُفتیّ و مُحتسب
چـون نیـک بـنگــری همه تَزویـر میکنند
10- مَی خور، که شیخ و حافظ و مُفتیّ و مُحتسب
چـون نیـک بـنگــری همه تَزویـر میکنند
*******************************
وزن غزل:مفعول فاعلات مفاعیل فاعلات(بحر مضارع مثمن اخرب مکفوف مقصور)
1- دانی که چَنگ و عود، چه تقَریر میکنند
پَنهان خــوریـد بـاده، که تَعزیر میکنند
موضوع بیت:کتمان سِرّ(باده خوردن پنهان در دوران ریا و تظاهر)
مضمون بیت: (دوران ريا و تظاهر)
معنی واژگان: چنگ: نوعي ساز است که داراي تارهاي بلند زيادي است/ عود: نام سازي است که به آن رود يا بربط هم مي گويند/ تقرير کردن: بيان کردن/ باده: شراب/ تعزير: تأديب کردن شرعي، ادب کردن شرعي که پايين تر از حد زدن شرعي است / اين غزل از غزلهايي است که در دوره ي تسلط و فرمانروايي امير مبارزالدين پادشاه متعصب و رياکار مظفري سروده شده است/ قابل توجه است که نصيحتگر در اين بيت چنگ است و عود!/ پنهان خوردن باده نيز نشانه ي تسلط رياکاري در آن دوران است.
قواعد:تعزیر: مصدر باب تفعیل
آرایه ها: تقریر کردن چنگ و عود صنعت تشخیص دارد /تناسب در چنگ و عود/تناسب در باده و تزویر /ایهام جناس در تعزیر و تقریر
واج آرایی: تکرار آواي «اي» و حروف «د»،«ن» و «ر»
معنی بیت: آیا در می یابی که چنگ و عود چه بیان می کنند؟میگویند: شراب در نهان بنوشید،چه نهی کنندگان ازمنکر باده گساران را به ضرب تازیانه ادب می کنند.
…………………………………………………………….
2- ناموسِ عِشق و رونقِ عُشّاق میبَرند
عیبِ جوان و سـرزنشِ پیر میکنند
موضوع بیت: ریا و سالوس(دوران ريا و تظاهر)
مضمون بیت: (زمانه ي بي عشق/ زمانه ي عيب و ايراد).
معنی واژگان: ناموس: عزت و احترام و آبرو/ رونق: آبرو، جلوه و جلا/ عشّاق: عاشقان/ عيب کردن: عيبجويي کردن، ايراد گرفتن/ سرزنش کردن: ايراد گرفتن.
قواعد: ناموس عشق: اضافۀ تخصیصی
آرایه ها: نوعی ترادف در ناموس و رونق يعني تقريباً هم معني هستند/ نوعی جناس اشتقاق در عشق و عشاق / تضاد در جوان و پير /تناسب در عیب و سرزنش
واج آرایی: تکرار حروف «ن» و «ق» و «ش» و «ر»
معنی بیت: این زهدفروشان ریاکارشرف عشق و آبروی عاشقان را از میان میبرند و به خرده گیری و عیب جوئی از جوان و پیر می پردازند.
…………………………………………………………………..
3- جُز قَلبِ تیره هیـچ نَشُد حاصل و هنوز
باطل درین خیال که، اِکسیر میکنند
موضوع بیت: ریا و سالوس(ریاکاران اهل خواب و خیال باطلند.)
مضمون بیت: (پيشرفت انگاشتن واپس رفتن
معنی واژگان: قلب تيره: يکي به معني سکه ي تقلبي است که به جهت تقلبي بودنش سياه و تيره شده است و ديگري به معني دل سياه و تيره از زيادي غصه و اندوه و يا کثرت گناه و بيزاري از دين توأم با تعصب و خشک انديشي/ حاصل: دست آورد/ باطل: از روي فکر نادرست/ اکسير کردن: کيميا کردن، مس را تبديل به طلا کردن، هر چيز و هر جريان بد و ناروا را به نيکو و روا تبديل کردن، تبديل کردن بد به خوب.
آرایه ها: : ایهام در قلب تيره /نوعی تضاد در قلب تيره و اکسير / نوعی تناسب در قلب و حاصل و اکسير / ایهام جناس در باطل و حاصل
واج آرایی: تکرار حرف «ل»
معنی بیت: ازصنعت ریاکاران چیزی جزدرم سیاه ناسره به دست نیامد،ولی اهل باطل یا باطل پرستان هنوز دراین خیال خامندکه کیمیاگری میدانند و مس وجود ناقص را زرتوانندکرد و به کمال توانند رساند.
………………………………………………………………
4- گویَند رمزِ عِشــق مَگـویید و مَشنوید
مُشکِل حکایتیست که تَقریر میکنند
موضوع بیت:عشق(عاشق از عشق دست بردار نیست.)
مضمون بیت: (دوران منع عشق و عاشقي)
معنی واژگان: رمز: راز، معني باطني و حقيقي/ مشکل حکايتي: دستوري سخت و ناشدني/ تقرير کردن: بيان کردن، قرار گذاشتن.
آرایه ها: تناسب در گفتن و شنيدن و حکايت و تقرير کردن
واج آرایی: تکرار آواي «اي»و حروف «د»، «گ» و «ک» و نزدیکی مخرج آن ها.
معنی بیت: مي گويند از سرّ عشق سخن نگوييد و نشنويد. داستان مشکلي است که بيان مي کنند؛ يعني چنين کاري محال است و نمي توان از عشق سخن نگفت.
محصول بيت ــ مىگويند كه از سر عشق و رمز محبت نه صحبت بكنيد و نه بشنويد و نه گوش به شنيدن آن فرا دهيد. خواجه مىفرمايد: اين حكايت مشكل است يعنى صحبت رمز عشق و محبت را نكردن و آن را نشنيدن بسيار قصه مشكل است. زيراكه روح و جسم ما با عشق نشو و نما يافته است، يعنى سر و كار داشتن عشق و محبت غذاى روح ماست و بدون آن زندگى حتى يك نفس ممكن نيست.
……………………………………………………………
5- ما از بُرونِ در شده مَغـرورِ صد فِریـب
تا خود درونِ پرده چه تَدبیر میکنند؟
موضوع بیت: قضا و قدر (کسی رمز قضا و قدر را نمی داند)
مضمون بیت: (فريب رياکاران)
معنی واژگان: مغرور: فريب خورده، گول خورده/ صد فريب: فريبهاي زياد/ خود: واقعاً/ درون پرده: پشت پرده/ تدبير کردن: فکر و کار کردن، انديشه و عمل کردن
آرایه ها: تضاد در برون و درون / تناسب در پرده و در/ تناسب در مغرور و فريب
واج آرایی: تکرار حروف «ر» و «ن» و «د»
معنی بیت: ما از بیرون در به صدگونه مکر نفس فریفته شدهایم و خود نمی دانیم که کارفرمایان قضا و قدر در اندرون این سراپرده چگونه دربارۀ کارها می اندیشند و چه میکنند.
………………………………………………………………….
6- تَشویشِ وَقتِ پیرِ مُغان میدهند باز
این سالِکان نِگَر که چه با پیر میکنند؟
موضوع بیت: ادب(سالکان بی ادب.)
مضمون بیت: (دوران بي ساماني طريقت)
معنی واژگان: تشويش دادن: پريشان کردن/وقت: حالت خوش، وارد نيکوي غيبي/ پير مغان: مرشد و مراد، گرداننده ي ميخانه ي عشق/ سالکان: روندگان راه طريقت، پويندگان طريق تصوف.
آرایه ها: تناسب در وقت و پير مغان و سالکان / نوعی تضاد یا مطابقه در پير مغان و سالکان/ تکرار ملیح پیر
واج آرایی: تکرار حرف «ن» و آوای «ای» و«ـِ » در مصراع اول
معنی بیت: این راهروان ادب نیاموخته وقت عزیز پیر عارف را شوریده می دارند،ببین که با شیخ و راهنمای خود چه رفتار نادرستی می نمایند.
…………………………………………………………….
7- صَد مُلکِ دل به نیم نَظَر میتوان خرید
خوبان دریـن معامله تَقصـیر میکنند
موضوع بیت: عنایت (تمنای عنایت از درگاه عارفان.)
مضمون بیت: (نيم نگاه خوبان و مضايقه ي آنان).
معنی واژگان: صد: نشانه ي کثرت و زيادي است/ نيم: نشانه ي قلّت و کمي است/ خوبان: زيبارويان/ معامله: خريد و فروش، کار، عمل/ تقصير: کوتاهي
قواعد: ملک دل: اضافه ي تشبيهي است که دل به مملکت يا ممال (مُلک يا مِلک) تشبيه شده است.
آرایه ها: تناسب در ملک و خريد و معامله / نوعی تضاد یا مطابقه در صد و نيم
واج آرایی: تکرار آواي «اي» و حروف «ن» و «د» و «ر» و «م»
معنی بیت: صدکشور دل را به نیم نگاه می توان خریداری کرد، زیبایان دراین سوداگری و دادوستدکوتاهی می کنند که نظری به لطف جانب دل ها نمی افکنند.
………………………………………………………
8- قومی به جِدَُّ و جَهد نَهادند وصلِ دوست
قومـی دگــر حَـواله به تَقدیـر میکنند
موضوع بیت:همت (تلاش برای به دست آوردن مطلوب)
مضمون بیت: (جبر و اختيار)
معنی واژگان: قومي: گروهي/ جدّ و جهد: کوشش/ وصل دوست: رسيدن به معشوق/ حواله کردن: مربوط دانستن، ارتباط دادن/ تقدير: سرنوشت.
آرایه ها: نوعی تضاد یا مطابقه در جدّ و جهد و تقدير /تکرار ملیح قومی
واج آرایی: تکرار حرف «د» و آوای «h»، و «s» در مصراع اول.
معنی بیت: یک گروه وصال یار را به سعی و کوشش عاشق وابسته دانستند و گروهی دیگر این کار را به تقدیر واگذاشتند.
……………………………………………………………….
9- فی الجُمله اِعتماد مکن بر ثَباتِ دَهر
کاین کارخانهایست، که تَغییر میکنند
موضوع بیت: دنیا و بی اعتباری آن(دنیا دستخوش تغییرات است)
مضمون بیت: (ناپايداري دنيا)
معنی واژگان: في الجمله: باري، خلاصه/ اعتماد کردن: اطمينان کردن/ ثبات: پايداري، يکنواختي/دهر: روزگار/ کارخانه: دنيا، محل کار و کوشش/ تغيير مي کنند: تغيير مي دهند.
قواعد: فی الجمله: شبه حرف ربط برای تلخیص.
آرایه ها: نوعی تضاد یا مطابقه در ثبات و تغيير
واج آرایی: تکرار حرف «ک» در مصراع دوم و حرف «م» در مصراع اول و حرف «ت»
معنی بیت: باری برثابت ماندن اوضاع روزگار تکیه مکن،چه این جهان کارگاهی است که کارگزاران قضا تغییر و دگرگونی را در آن می سازند یعنی حاصل کارخانۀ جهان دگرشدن و بریک قرار نماندن و عدم ثبات است که گفته اند (العالم متغیر).
……………………………………………………………..
10- مَی خور، که شیخ و حافظ و مُفتیّ و مُحتسب
چـون نیـک بـنگــری همه تَزویـر میکنند
موضوع بیت: ریا و سالوس
مضمون بیت: (دوران تزوير و ريا).
معنی واژگان: مي خور: شراب بنوش و خوش باش و ملاحظه هيچ کس را مکن/ شيخ: مظهر تبيين احکام شرعي/ حافظ: در اينجا شايد اشاره اي باشد به حافظ قرآن که يکي از وجوه تسميه ي حافظ است/ مفتي: فتوي دهنده، مجتهد/ محتسب: آمر و ناهي امور شرعي، اشاره است به پادشاه که امير مبارزالدين باشد/ تزوير کردن: رياکاري کردن، مزوّر بودن
آرایه ها: تناسب در شيخ و حافظ و مفتي و محتسب با تزوير / نوعی تضاد در شيخ و حافظ و مفتي و محتسب با می
واج آرایی: تکرار حرف «ن» در مصراع دوم
معنی بیت: بادۀ معرفت بنوش و دل را صفا و روشنی بخش که چون درست بیندیشی حافظ و فقیه و فتوی دهنده و بازدارنده از منکر همه دروغ می گویند و نیرنگ میکنند؛ شاید از محتسب بتعریض امیر مبارزالدین محمد مقصود باشد.