• غزل شماره 2

1-  صَلاحِ کار کُجـا و مَنِ خـَـراب کُجــا؟

      بِبین تَفاوُتِ رَه کَز کُجاست تـا به کُجا؟

2-  دِلَم ز صَومِعهِ بِگرِفت و خِرقة سالوس

       کُجاست دِیرِ مُغان و شَرابِ ناب کجا؟

3- چه نِسبت است به رِندی صَلاح و تَقوا را

سَمـــاعِ وَعــظ کُجـــا نَغمــة رَبـــاب کجـا؟

 زِ رویِ دوست دلِ دشمنان چه دریابد

چــــراغِ مــُـرده کجــاقُرص آفتاب کجا؟

4-  زِ رویِ دوست دلِ دشمنان چه دریابد

چــــراغِ مــُـرده کجــا شمــعِ آفتاب کجا؟

5- چو کُحلِ بینشِ ما خاکِ آستانِ شُماست

کُجـــا رَویــــم بِفَرمــــا از ایــن جَناب کجا؟ چو کُحلِ بینشِ ما خاکِ آستانِ شُماست

کُجـــا رَویــــم به فریاد از ایــن جَناب کجا؟ مَبین تو سیبِ زَنَخدان که چاهِ در راه است

کجا هَمی‌روی ای دل بِدیــن شِتــاب کجا

6-  مَبین به سیبِ زَنَخدان که چاهِ در راه است

کجا هَمی‌روی ای دل بِدیــن شِتــاب کجا؟

7-  بِشُد ،که یـاد ،خوشَش بـاد روزگـارِ وصــال

خـود آن کِرِشمه کجا رفت و آن عِتاب کجا؟

8- قرار و خواب ز حافظ طَمَع مَدار ای دوست

قـرار چیـست، صبــوری کُدام و خواب کجا؟

********************

وزن غزل: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن ( بحر مجتث مثمن مخبون محذوف)

1-  صَلاحِ کار کُجـا و مَنِ خـَـراب کُجــا؟

      بِبین تَفاوُتِ رَه کَز کُجاست تـا به کُجا؟

موضوع بیت:مسجد و میخانه  در برابر هم

مضمون بیت: تقابل و تعارض عقل و عشق

معنی واژگان:صلاح: درستي، مصلحت/ خراب: سرمست (از عشق يار)/ ببين: بنگر، دقت کن/ تفاوت: فاصله، مغايرت

قواعد: عيب قافيه در اين شعر «تا به کجا» سابقه دارد و نيز لهجه ي شيرازي نيز در آن بي تأثير نبوده است.

آرایه ها: تکرار ملیح کجا

واج آرایی: تکرار حرف «ک» و «ت» در مصراع دوم

معنی بیت: مصلحت طلبی و سودجوئی زاهدان ریائی از من مست خراب هستی باخته دور مینماید؛بنگر که فرق میان این دو شیوه بسیار است.

………………………………………………………………..

2-  دِلَم ز صَومِعهِ بِگرِفت و خِرقة سالوس

       کُجاست دِیرِ مُغان و شَرابِ ناب کجا؟

موضوع بیت: دیرمغان  و صومعه در برابر هم

مضمون بیت: دلتنگ از ريا و آرزوي بي ريايي و صفا.

معنی واژگان:دلم بگرفت: دلتنگ و غمزده شدم/ صومعه: خانقاه. خرقه ي سالوس: لباس صوفيانه که در آن خدعه و نيرنگ وجود دارد/ دير مغان: ميخانه، ميکده اي که مغان (=زردشتيان) آن را اداره مي کنند/ مغان: آتش پرستان جمع مغ / ناب: خالص، بي غل و غش

قواعد: بگرفت: در اینجا بوجه لازم بکار رفته/سالوس:گاهی بصورت صفت نیز بکار میرود/ خرقة سالوس: تشبیه صریح

آرایه ها: تضاد يا طباق  در صومعه با دير مغان /دیر مغان: بکنایه مقصود محفل عارفان و اولیای حق

واج آرایی: تکرار آوای «s»  و «آ» در مصراع دوم

محصول بيت ـ دلم از صومعه و از خرقه ريا زده شد، يعنى از هر دو اين‌ها متنفرم.

كجاست دير مغان؟ يعنى ميخانه و شراب خالص و صاف كجاست، حاصل اين‌كه از زرق و ريا بيزارم و از ظاهرسازى نفرت دارم، سلوك طريق عشق و رندى را مى‌خواهم.

معنی بیت: از رفتن به صومعه و پوشيدن لباس صوفيان ريايي ملول و آزرده شدم. کجاست ميخانه و آن باده ي نابش تا با نوشيدن آن، دل تنگي را از دل دور کنم و آلودگي هاي خرقه را با آن بشُويم.

ساقي بيار آبي از چشمه ي خرابات

تا خرقه ها بشُوييم از عُجبِ خانقاهي

(غزل 9 / 489)

………………………………………………………………….

3- چه نِسبت است به رِندی صَلاح و تَقوا را

سَمـــاعِ وَعــظ کُجـــا نَغمــة رَبـــاب کجـا؟

موضوع بیت: مسجد و خرابات در برابر هم

مضمون بیت: رندي و زهد ريايي

معنی واژگان: رندي: ظاهري بد و باطني نيکو داشتن و از دقايق عمر براي رسيدن به حق استفاده کردن/ صلاح: درستي، مصلحت انديشي/ تقوي: پرهيزگاري/ سماع: شنيدن/ وعظ: پند و نصيحتِ واعظان (غيرمُتَّعِظ)/ نغمه: نواي دلکش و موزون/ رباب: نام سازي است زهی مانند تنبور.

آرایه ها: صلاح و تقوي را حافظ با تعريض و کنايه و طنز به کار برده است. يعني ظاهري پاک و پرهيزگار و باطني پر از رذايل اخلاقي داشتن/ تضاد يا طباق در رندي با صلاح و تقوي / تضاد يا طباق در سماع وعظ با سماع نغمه ي رباب

واج آرایی: تکرار آوای «s»  و «آ»

معنی بیت: پارسائی و پرهیزگاری زاهدان با وارستگی و قلندری نسبتی و پیوندی ندارد؛ میان شنیدن پند واعظ و نصیحتگو و گوش دادن بآواز رباب فرق بسیارست.

اين بيت يکي از طنزهاي لطيف حافظ است که در آن «رند» در برابر «متّقي رياکار» قرار گرفته است و در حقيقت ريا و تزوير سرکوب مي شود

……………………………………………………………….

4-  زِ رویِ دوست دلِ دشمنان چه دریابد

چــــراغِ مــُـرده کجــا شمــعِ آفتاب کجا؟

موضوع بیت: تفاوت دشمن و دوست-مرده و زنده

مضمون بیت: دلِ مرده دلان بي معرفت و چهره ي معشوق

معنی واژگان:دشمنان: مقصود مرده دلاني که ره به حقيقت نبرده اند/ چراغ مرده: چراغ خاموش.

قواعد: شمع آفتاب: اضافه ي توضيحي است؛ و يا شمعي است در مقايسه با انوار معشوق حقيقي، تشبیه صریح/ مرده: صفت چراغ

آرایه ها: تضاد يا طباق در دوست و دشمن / تناسب در چراغ و شمع /نوعی تناسب و تضاد يا طباق در چراغ و شمع  و آفتاب / مرده: کنایه از خاموش

واج آرایی: تکرار آواي «ت» و «د» و نزدیکی مخرج آن ها

معنی بیت: دل سیاه دشمن که مانند چراغ خاموش بی فروغ ادراک است، بجمال نورانی دوست که مانند شمع فروزان خورشید میدرخشد پی نمیبرد.

…………………………………………………………………..

5- چو کُحلِ بینشِ ما خاکِ آستانِ شُماست

کُجـــا رَویــــم بِفَرمــــا از ایــن جَناب کجا؟

موضوع بیت:توسل –طلب عنایت

مضمون بیت: آستان و درگاه معشوق

 معنی واژگان:کُحل: سرمه/ بينش: چشم، و (گر چنين فرض نکنيم): بينايي/ جَناب: آستان، آستانه

قواعد: کُحل :اسم مصدري است که به جاي اسم آلت به کار رفته است

آرایه ها: تناسب درکُحل و بينش /ترادف در آستان و جناب

واج آرایی: تکرار حرف «ن» و آواي «آ»

محصول بيت ـ چون خاك آستان شما سرمه چشم ما است، بفرماييد كه از اين پيشگاه كجا رويم. يعنى تا چشم باز كرديم اين پيشگاه را ديديم و تا روز مرگ هم ملازم همين درگاهيم، و غير از اين‌جا به جاى ديگر نمى‌رويم.

معنی بیت: اي يار، وقتي که خاک درگاه تو سرمه ي چشم ماست، بگو که ما از اين آستان به کجا رويم و به کدام درگاه روي آوريم؟

…………………………………………………………………..

6-  مَبین به سیبِ زَنَخدان که چاهِ در راه است

کجا هَمی‌روی ای دل بِدیــن شِتــاب کجا؟

موضوع بیت:مشکلات راه سلوک –دنیا (دنیای پر فریب)

مضمون بیت: راه عشق و مخاطرات آن

معنی واژگان:مبين: نگاه مکن، توجّه مکن/چاه: فرورفتگي زيباي چانه ي زيبا رويان را چاه زنخدان مي گويند.

قواعد: سیب زنخدان (اضافه تشبيهي) چانه به سيب تشبيه شده است

آرایه ها: آرایه تشخیص در دل به کار رفته است.

واج آرایی: تکرار آوای «آ» در مصراع دوم.

معنی بیت: ای دل شتابزده فریفتة سیب ذقن یار مشو و بچاه زنخدان که در این راه است بنگر؛ بکنایه یعنی از آغاز عشق ورزی تا رسیدن بوصال باید بر چاه مهلکه و مغاک خطر گذشت (سیب اشاره به آن دارد که در بعضي از روايات گياه آدم فريب در بهشت سيب بوده است)

…………………………………………………………………

7-  بِشُد ،که یـاد ،خوشَش بـاد روزگـارِ وصــال

خـود آن کِرِشمه کجا رفت و آن عِتاب کجا؟

موضوع بیت:وصال (یاد روزگار وصال )

مضمون بیت: قبض و محو

معنی واژگان:بشد: برفت، پايان يافت/ روزگار: دوران/ کِرشمه: با چشم و ابرو اشاره ي عاشقانه کردن، ناز و غمزه/ عتاب: خشم و قهر توأم با ناز/ خود: واقعاً، به درستي

آرایه ها: نوعي جناس در ياد و باد  / تناسب در وصال و کرشمه و عتاب

واج آرایی: تکرار آواي «آ»

معنی بیت: ایام وصال گذشت، یادش گرامی و بخیر باد، ناز و شیوة معشوقانه یار چه شد، درشت خوئی و سرزنش وی کجاست که خواستار آنم

…………………………………………………………………

8- قرار و خواب ز حافظ طَمَع مَدار ای دوست

قـرار چیـست، صبــوری کُدام و خواب کجا؟

موضوع بیت:عشق (عاشق و بیقراری)

مضمون بیت: حافظِ بي قرار

معنی واژگان: قرار: آرامش/ طمع مدار: مخواه، انتظار نداشته باش/ صبوري: شکيبايي و صبر

قواعد: طمع مدار: فعل نهی

آرایه ها: لف و نشر مشوش.

واج آرایی: تکرار حرف «ر»

محصول بيت ـ اى جانان از حافظ طمع و توقع قرار و صبر و خواب نداشته باش، قرار چيست و خواب كدام است و صبر كجاست؟ مراد اين است كه خواب و آرامش در مقام صبر است. در مقام عشق اين‌ها مفهومى ندارند، يعنى عاشق از اين‌ها بركنار است

معنی  بیت: خواجه در ادامه ي بيت قبل مي فرمايد: اي معشوق، حال که ايّام وصال گذشت، از حافظ عاشق انتظار آرامش و خواب نداشته باش که در نزد او ديگر قرار و خواب و شکيبايي جايي ندارد.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا