• *غزل 195 *

1- غُلامِ نَرگسِ مَستِ تو تاج دارانند

           خـَـرابِ بادة لَعلِ تو هوشیارانند

2- تو را صَـبا و مرا آبِ  دیده شُد غَمّاز

           و گر نه عاشِق و مَعشوق راز دارانند

ز زیرِ زلـفِ دوتا چون گُذر کنی بِنِگر

           که در یَمین و یَسارت چه بیقرارانند

3-  ز زیرِ زلـفِ دوتا چون گُذر کنی بِنِگر

           که از یَمین و یَسارت چه سوگوارانند

گُذار کن چو صَبا بر بَنَفشه زار و بِبین

           که از تَطاول زلــفت چه سوگوارانند؟

4-گُذار کن چو صَبا بر بَنَفشه زار و بِبین

           که از تَطاول زلــفت چه بی‌قــرارانند؟

5- نَصیبِ ماست بهشت ای خداشناس برو

           که مُستَحِـقِّ کِرامَــت گــناه کارانند

6-  نه من بر آن گُلِ عارض غَزَل سُرایَم و بس

        که عَندَلــیبِ تو از هر طــرف هِــزارانند

7- تو دستگیر شو، ای خِضرِ پی خُجَسته که من

     پـیــاده مــی‌روم و، هَمــرَهـان سَــوارانند

برو به میکـده و چهــره ارغوانی کن

           مَرو به صومعه کانجا سیاه کارانند

8-بیا به میکـده و چهــره ارغوانی کن

           مَرو به صومعه کانجا سیاه کارانند

*زِنَقشِ چهرۀ درویش می توان خواندن

که ساکنانِ دَرِ دوست خاکسارانند

خَلاص، حافظ از آن زلفِ تابدار مباد

           که بستگانِ کمـندِ تو رستــگارانند

9-  خَلاصِ حافظ از آن زلفِ تابدار مباد

           که بستگانِ کمـندِ تو رستــگارانند

*****************************

وزن غزل: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فع لان (بحر مجتث مثمن مخبون اصلم مسبغ)

1- غُلامِ نَرگسِ مَستِ تو تاج دارانند

           خـَـرابِ بادة لَعلِ تو هوشیارانند

موضوع بیت:پادشاهی و گدایی (پادشاهان عالم گدای درگاه معشوق اند.)

مضمون بیت: (چشمان و لبان معشوق).

معنی واژگان: غلام: بنده، برده و چاکر/ تاجداران: پادشاهان/ خراب: مست و ناهوشيار/ باده ي لعل: مقصود لبان سرخ و لعل گون معشوق است.

قواعد: بادۀ لعل: به استعاره مقصود بادۀ لعل لب.

آرایه ها: نرگس مست: استعاره است از چشمان خمارآلود يار/تضاد در غلام و تاجدار /تضاد در  خراب و هوشيار / تضاد در  مست و هوشيار / تناسب در مست و خراب و باده و لعل

واج آرایی: تکرار آواي «آ» و حرف «ت»

معنی بیت: شاهان تاجدار، بنده و مطيع چشمان خمار تواند و هوشياران و عارفان از باده ي لب لعل گون تو مست و خرابند.

محصول بيت ــ پادشاهان غلام چشم مستانه تواند. از قبيل ذكر جزء و اراده كل. يعنى پادشاهان غلام تواند و خراب باده لب تو عقلايند. يعنى عاقلان مست باده لب تو هستند مختصر اينها همگى ديوانه و مجنون تواند. از قبيل تكرر مبتدا و خبر است.

…………………………………………………………………..

2- تو را صَـبا و مرا آبِ  دیده شُد غَمّاز

           و گر نه عاشِق و مَعشوق راز دارانند

موضوع بیت:کتمان سِرّ( اشک از عاشق پرده دری می کند.)

مضمون بیت: (رسواکننده ي عاشق و معشوق).

معنی واژگان: صبا: بادي که از طرف شمال و مشرق مي وزد و پيام آور عاشقان و ياران است/ آب ديده: اشک/ غمّاز: سخن چين، رسواکننده/ رازدار: سِرّنگهدار.

آرایه ها: نوعي صنعت تقسيم در مصراع اول و نوعي لف و نشر مشوش در بيت وجود دارد/ نوعي تضاد و نوعي جناس در راز و غمّاز / تناسب و نوعی جناس (اشتقاق) در عاشق و معشوق

واج آرایی: تکرار آواي «آ» و حرف «ر»

معنی بیت: باد بهاری پیام تو را فاش کرد و اشک با نمّامی سر عشق مرا آشکار نمود و اگر چنین نبود عاشق و معشوق راز محبت را همواره پوشیده میداشتند.

…………………………………………………………………..

3- ز زیرِ زلـفِ دوتا چون گُذر کنی بِنِگر

           که از یَمین و یَسارت چه سوگوارانند

 موضوع بیت: مقام تسبیح – انسان کامل (همۀ موجودات عاشق انسان کاملند)

مضمون بیت: (زلف معشوق و عاشقان سوگوار)

معنی واژگان: دوتا: خميده، خم اندر خم، صفت گيسويي که بافته شده باشد و از دو طرف سر معشوق آويخته باشد/ يمين: طرف راست/ يسار: طرف چپ/ سوکواران: عاشقان دل شکسته و عزادار در مرگ عشق خويش.

آرایه ها:تناسب در زلف و دوتا و يمين و يسار (چون زلف دو سوي راست و چپ چهره ي معشوق آويخته است) /تناسب در زلف (به جهت سياهي آن) با سوگوار /تناسب و تضاد در یمین و یسار.

واج آرایی: تکرار آواي «z» و حروف «س» و «ن»

معنی بیت: چون خرامان بروی، از زیر گیسوی خم اندر خم نظر کن تا بدانی که در راست و چپ تو عاشقان به سوک نشسته و مصیبت زده بسیارند.

……………………………………………………………..

4- گُذار کن چو صَبا بر بَنَفشه زار و بِبین

           که از تَطاول زلــفت چه بی‌قــرارانند؟

موضوع بیت: مقام تسبیح – انسان کامل (همۀ موجودات عاشق انسان کاملند)

مضمون بیت: (زلف معشوق)

معنی واژگان: گذار کن: عبور کن/ بنفشه: گل قديمي (نه بنفشه هاي کنوني) است که معمولاً گيسوي معشوق را به آن و آن را به گيسوي معشوق تشبيه مي کنند/ تطاول: درازدستي و جور و ستم/ بيقرار: سرگشته و سرگردان (بيقراري بنفشه به خاطر برتري زلف معشوق است و نيز باد صبا وقتي بر بنفشه زار بوزد همه جنبش و بيقراري مي کنند)

آرایه ها: تناسب در صبا و بنفشه زار و گذار کردن و بيقراران /تناسب صبا با گذار کردن و بنفشه زار/ تناسب در زلف و بنفشه و تطاول (به جهت درازي زلف)

واج آرایی: تکرار آواي «آ» و تکرار حرف «ب» و «ر» و آواي «t» و «z»

معنی بیت: مانند نسیم بهاری بر بنفشه ها گذر کن و بنگر که از دراز دستی زلف پیچان تو آنها سخت بیتاب و قرارند.

…………………………………………………………………..

5- نَصیبِ ماست بهشت ای خداشناس برو

           که مُستَحِـقِّ کِرامَــت گــناه کارانند

 موضوع بیت: توبه (خداوند توبه کنندگان را دوست دارد )-زهد و رندی در برابر هم (عارف و تواضع، زاهد و غرور)

مضمون بیت: (کرامت خداوندي)

معنی واژگان: نصيب: بهره، قسمت/ خداشناس: به تعريض يعني کسي که ادعاي خداشناسي دارد/ مستحق: سزاوار، شايسته/ کرامت: بخشش، بزرگواري، بخشايش.

آرایه ها: تضاد در خداشناس و گناهکار /تضاد در  بهشت و گناهکار.

واج آرایی: تکرار آواي «آ» و «s» و حرف «ب» و «ت» و «ن»

معنی بیت: ای که لاف خداشناسی میزنی و خدا را نشناخته ای ، بهشت موعود قسمت ما خواهد بود؛ از بر ما دور شو ، چه شایستۀ بخشش ایزدی گناهکارانند که به امید کرم و عفو خداوندی به درگاه ایزدی رو می آورند نه به غرور عبادت و خودپرستی.

…………………………………………………………….

6- نه من بر آن گُلِ عارض غَزَل سُرایَم و بس

        که عَندَلــیبِ تو از هر طــرف هِــزارانند

موضوع بیت: مقام تسبیح – انسان کامل (همۀ موجودات عاشق انسان کاملند)

مضمون بیت: (معشوقي که هزاران عاشق دارد)

معنی واژگان: عندليب: بلبل/ هزار: علاوه بر عدد معروف به معني نوعي از بلبل است.

قواعد: گل عارض: چهره ي همچون گل (اضافه ي تشبيهي)

آرایه ها: تناسب در گل و عندليب و هزار و غزل سراي /ایهام تناسب در هزاران

واج آرایی: تکرار حروف «ر» و آواي «s» و «z»

معنی بیت: تنها من نيستم که عاشق چهره ي زيباي چو گلت هستم و به ياد آن غزل مي سرايم و شعر مي گويم، بلکه دل باختگان تو از هر طرف بسيارند.

محصول بيت ــ تنها من نيستم كه به روى آن عارض چون گل غزل مى‌خوانم. بلكه از هر طرف هزاران عندليب دارى يعنى مداح تو فقط من نيستم بلكه مردم تمام عالم مداح تواند.

………………………………………………………………

7- تو دستگیر شو، ای خِضرِ پی خُجَسته که من

     پـیــاده مــی‌روم و، هَمــرَهـان سَــوارانند

موضوع بیت: عنایت (توسل به دامن اولیا )

مضمون بیت: (دستگيري خضر در راه عشق)

معنی واژگان: دستگير شو: دستم را بگير، کمک کن/ خضر: پيغمبري از بني اسرائيل که گويند آب حيات را نوشيده است و زندگي جاويد دارد و هر جا قدم مي گذارد، آنجا سرسبز مي شود، و معجزه ي ديگر او «طيّ الارض» است يعني در يک لحظه مسافت بسيار بعيدي را طي مي کند و مصراع دوم بيت به همين معجزه مربوط است/ پي خجسته: مبارک قدم.

آرایه ها: تضاد در پياده و سوار / تناسب در پي و پياده و سوار

واج آرایی:تکرار حروف «م» و «خ»

معنی بیت:اي خضر مبارک قدم، مرا ياري کن، زيرا من در راه سلوک و عشق پياده مي روم و ناتوانم و ممکن است در اين راه از قافله جدا شوم و دور بيفتم، ولي دوستان و همراهان من سواراني تندرو هستند.

محصول بيت ــ اى خضر مبارك پى و مبارك راه «اى پيغمبر» تو معين و ياور من باش كه من پياده مى‌روم و همراهانم همه سوارند. يعنى اى خضر در وصول به جانان به من كمك كن و يار و ياور باش كه من بى‌تاب و توان و بى‌زاد و مالم اما باقى عشاق همه صاحب اسباب و اثقال و كميت و اموالند. حاصل كلام سالكان با قدرت هستند كه از هر حيث به طريق وصال و ذريعه وصل مالكند.

…………………………………………………………………..

8- بیا به میکـده و چهــره ارغوانی کن

           مَرو به صومعه کانجا سیاه کارانند

موضوع بیت:میکده و صومعه در برابر هم

مضمون بیت: (تقابل ميکده و صومعه)

معنی واژگان: ارغواني: گلگون، به رنگ ارغوان/صومعه: عبادتگاه زاهدان و صوفيان، خانقاه صوفيان ريايي/ سياهکار: فاسق و گناهکار، فريبکار (سياه کننده «معنوي» ديگران).

آرایه ها: تناسب و نوعي تضاد در سياه و ارغواني / تضاد در ميکده و صومعه /تناسب و ترادف و نوعی تضاد در  بيا و مرو / تناسب در سیاه کار با صومعه /تضاد در سیاه کار با  میکده

واج آرایی: تکرار حروف «ک» و «ي» و «ر» و «ن»

معنی بیت: به میخانه بشتاب و با نوشیدن می رخساره را گلگون کن ، به دیر عابد مرو که جای سیه نامگان دامن آلوده است.

…………………………………………………………………..

9- خَلاصِ حافظ از آن زلفِ تابدار مباد

           که بستگانِ کمـندِ تو رستــگارانند

 موضوع بیت:ولایت (آزادی حقیقی در چنگ یازی به زلف یار است )

مضمون بیت: (زلف معشوق) (بستگان کمند عشق= رستگاران).

معنی واژگان: خلاص: رهايي/ تابدار: پرپيچ و تاب/ کمند: مقصود بند عشق است/ رستگار: خوشبخت، نجات يافته.

آرایه ها: نوعي جناس و نوعي تضاد در بستگان و رستگاران /تضاد در خلاص و بسته / تناسب در تابدار با زلف و کمند

واج آرایی: تکرار آواي «s» و «z» و حروف «ب» و «ن»

معنی بیت: اسیر بودن در بند عشق تو عین رهایی و نجات است ، بستگان کمند تو مسند الیه ، رستگاران مسند و اند رابطه ، گاه برای مزید تأکید مسند را با مسند الیه از لحاظ جمع مطابقه میدادند.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا