- غزل 182
1- حَســبِ حالی نَنِوِشتیّ و، شُد ایّامی چند
مَحرَمی کو، که فِرِستَم به تو پیغامی چند
ما بـِدان مَقــصَدِ عالی، نتــوانـیم رسید
هم مگر لُطفِ شما پیش نَهد گامی چند
2- ما بـِدان مَقــصَدِ عالی، نتــوانـیم رسید
هم مگر پیش نَهد لُطفِ شما گامی چند
3- چون مَی از خُم به سَبو رفت و گُل اَفکند نِقاب
فـُـرصَت ِعیـش نـگه دار و بــزن جامـی چند
قَندِ آمیخته با گُل، نه عِلاجِ دلِ ماست
بوسـهای چند بیآمیز به دُشنامی چند
4- قَندِ آمیخته با گُل، نه عِلاجِ دلِ ماست
بوسـهای چند برآمیز به دُشنامی چند
5- زاهد از کوچة رِندان به سلامت بُگذر
تا خَرابـت نکند صُحبَتِ بدنامی چند
6- عیبِ مَی جُمله چو گفتی، هنرش نیز بگو
نَفـیِ حکمت مکن از بَهرِ دلِ عامی چند
7- ای گدایانِ خَرابات، خدا یارِ شماست
چَشــمِ اِنعـام مَدارید ز اَنعامی چند
8-پیرِ میخانه چه خوش گفت به دُردی کَشِ خویش
کــه مگــو حالِ دلِ ســوخــته با خامــی چند
حافظ از شوقِ رُخِ مِهر فُروزِ تو بسوخت
کامــگارا ،نَظَری کن سویِ ناکامی چند
9- حافظ از شوقِ رُخِ مِهر فُروغِ تو بسوخت
کامــگارا ،نَظَری کن سویِ ناکامی چند
****************************
وزن غزل: فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فع لان ( بحر رمل مثمن مخبون اصلم مسبغ)
1- حَســبِ حالی نَنِوِشتیّ و، شُد ایّامی چند
مَحرَمی کو، که فِرِستَم به تو پیغامی چند
موضوع بیت: عشق(پیغام عاشق به معشوق توسط محرم )
مضمون بیت: (گله از بي خبري از حال دوست و نبودن محرم راز)
معنی واژگان: حسب حال: گزارش وضع و احوال/ شد: رفت، گذشت/ ايام: روزگار، زمان/ محرم: رازدار.
آرایه ها: تناسب در حسب و حال و پيغام و محرم و نوشتن و فرستادن
واج آرایی: تکرار حرف «ي»و«ن»و«م»و«ت»
معنی بیت: گزارش حالی نفرستادی و روزگاری گذشت، رازداری نمیتوان یافت تا چند پیامی بتو برسانم.
………………………………………………………………
2- ما بـِدان مَقــصَدِ عالی، نتــوانـیم رسید
هم مگر پیش نَهد لُطفِ شما گامی چند
موضوع بیت: عنایت (تمنای عنایت از محبوب)
مضمون بیت: (کوشش عاشق بدون کشش معشوق بي فايده است)
معنی واژگان: مقصد عالي: هدف دور از دسترس، هدف متعالي.
آرایه ها: تناسب در رسيدن و مقصد و پيش نهادن و گام
واج آرایی: تکرار آواي «d» و «t» و حروف«ن»و«م»
معنی بیت: ما نمي توانم به آن درگاه بلند برسيم، مگر اينکه لطف و عنايت شما شامل حال ما گردد و چند قدمي به سوي ما بيايد. مقصود خواجه آن است که يار در مقام بلند قرار دارد و دسترسي به او ممکن نيست.
محصول بيت ــ ما قادر نيستيم كه بدان مقصد عالى يعنى درگاه عالى برسيم. مگر اينكه لطف شما قدمى چند پيش نهد. يعنى ما كه نمىتوانيم بدان جناب عزت مأب واصل شويم زيرا آن درگاه در كمال رفعت و عزت مىباشد مگر شما تنزل نموده به جانب ما بيائيد.
……………………………………………………………
3- چون مَی از خُم به سَبو رفت و گُل اَفکند نِقاب
فـُـرصَت ِعیـش نـگه دار و بــزن جامـی چند
موضوع بیت: غنیمت فرصت وقت عاشقی.
مضمون بیت: (غنيمت شمردن وقت)
معنی واژگان:مي از خم به سبو رفت: يعني شراب دررسيد و شرابها را صاف کردند و در کوزه هاي شراب ريختند و آماده ي مصرف شد/ گل افکند نقاب: يعني گل سرخ از حالت غنچه بودن به درآمد و شکفته شد/ عيش: در اينجا هم به معني زندگي و هم به معني شادي و نشاط است/ بزن: بنوش.
آرایه ها: تناسب در مي و گل و عيش و جام و خم وسبو
واج آرایی:تکرار حرف «ن»و«ب»
معنی بیت: چون باده صاف گشت و از خم در کوزه ریخته شد و گل پرده از چهره برگرفت و شکفت، نوبت شادی را حفظ کن و خوشدلی را غنیمت شمار و ساغری چند باده بنوش.
……………………………………………………………….
4- قَندِ آمیخته با گُل، نه عِلاجِ دلِ ماست
بوسـهای چند برآمیز به دُشنامی چند
موضوع بیت: عشق(عاشق و تمنای جلال و جمال معشوق هر دو)
مضمون بیت: (بوسه و عتاب معشوق)
معنی واژگان: قند آميخته با گل: گلشکر که داروي مرسوم براي درمان دردهاي قلبي بوده است/ علاج: درمان.
قواعد: قند آمیخته با گل: موصوف و صفت مرکب مفعولی، شربت گلاب یا گلقند یا گلشکر
آرایه ها: بوسه به قند و دشنام يعني سخنان عتاب آميز به گل تشبيه شده است/ نوعی جناس در آميخته و برآميز
واج آرایی: تکرار حرف «ن» و«ل»و«ب»و آواي «آ»
معنی بیت: شربت گلاب درمان دل بیمار ما نیست، چارة این درد چند بوسة شیرین تست اگرچه با ناسزا گفتنت آمیخته باشد.
………………………………………………………………
5- زاهد از کوچة رِندان به سلامت بُگذر
تا خَرابـت نکند صُحبَتِ بدنامی چند
موضوع بیت:طنز( تعریض خراباتی به خانقاهی.)
مضمون بیت: (زاهد ريايي و رندان)
معنی واژگان: رندان: کساني که ظاهري بد و باطني نيکو دارند و از لحظات عمر خود براي رسيدن به خدا استفاده مي کنند/ صحبت: همنشيني، همصحبتي/ خراب کردن: بدنام کردن، آبروي کسي را بردن/ بدنام: مقصود همان رندان است که به کنايه نظر زاهد نسبت به رندان گفته شده است/ در اينجا سلامت به معني اين است که با آنان عتاب و خطاب مکن و با مسالمت و بدون جدل از کوچه ي رندان عبور کن
آرایه ها:تناسب در کوچه و بگذر و خراب / نوعی تضاد در سلامت و خراب /تضاد در زاهد و رند /تضاد در سلامت با بدنامی
واج آرایی: تکرار آواي «آ»وحروف«ر»و«ب»و«د»
معنی بیت: ای پارسا، از کوی قلندران وارسته باحتیاط بیرون برو تا معاشرت با چند رسوای عشق حال ترا تباه نکند و آبرویت را نبرد؛ حافظ در یک رباعی میفرماید:
گر همچو من افتادة این دام شوی
ای بس که خراب باده و جام شوی
ما عاشق و رند و مست و عالم سوزیم
با ما منشین وگرنه بدنام شوی
………………………………………………………..
6- عیبِ مَی جُمله چو گفتی، هنرش نیز بگو
نَفـیِ حکمت مکن از بَهرِ دلِ عامی چند
موضوع بیت: بادۀ تجلی (حکمت شراب و شراب نوشی.)
مضمون بیت: (شراب و هنر آن)
معنی واژگان: نفي کردن: منکر شدن، زير پا گذاشتن/ از بهر دل عامي چند: براي خاطر چند فرد جاهل بيسواد/حکمت: دانش، آگاهي.
آرایه ها:احتمالاً اشاره است به آيه 219 از سوره ي بقره: يَسئلُونَکَ عَنِ الخمرِ والمَيسرِ قُل فيهما اِثمٌ کَبير و مَنافعٌ لِلناسِ…/ تضاد در عيب و هنر
واج آرایی: تکرار حرف «ي»و«ک»و«م»و«ن»
معنی بیت: همة بدیهای باده را برشمردی، از خوبیهای آن نیز سخنی بگو، فلسفه و دانش را برای دلجوئی و خوشآمد چند ساده دل نادان تکذیب مکن و نادیده مگیر
………………………………………………………………
7- ای گدایانِ خَرابات، خدا یارِ شماست
چَشــمِ اِنعـام مَدارید ز اَنعامی چند
موضوع بیت: عنایت (تمنای عنایت از خراباتیان.)
مضمون بیت: (دردي کشان و خدا و مردم زمانه)
معنی واژگان: گدايان خرابات: عاشقان شراب و دردي کشان که مظهر بي ريايي و عشق حقيقي هستند/ يار: ياور، کمک کننده/ چشم داشتن: انتظار داشتن/ اِنعام: بخشش/ اَنعام: جمع نُعم، چارپايان، اشاره است به افراد رياکار نادان و پست.
آرایه ها:تناسب در گدا و چشم داشتن و اِنعام / جناس در انعام و انعام
واج آرایی:تکرار آواي «آ» و تکرار حرف «م» در مصراع دوم و«ن»و«خ»
معنی بیت: ای فقیران میکدة عشق ایزد مددگار شماست، از چند مالدار که چون ستوران بیخردند، امید نعمت بخشی و احسان نداشته باشید.
………………………………………………………………
8-پیرِ میخانه چه خوش گفت به دُردی کَشِ خویش
کــه مگــو حالِ دلِ ســوخــته با خامــی چند
موضوع بیت: خامی و پختگی(خامان از پختگان چیزی در نیابند)
مضمون بیت: (رازداري در عشق)
معنی واژگان: پير ميخانه: بزرگ خرابات، پير مغان، مرشد/ دردي کشان: آنان که تا ته جام شراب مي نوشد، عاشق مي، آن که در ميخانه ها مي گردد و ته جام شراب ديگران را مي نوشد، کنايه است از عاشق راستين معشوق حقيقي/ دل سوخته: دل سوخته از آتش عشق/ خام: ناپخته، ناآشناي با عالم عشق.
آرایه ها: تضاد در سوخته و خام / تناسب در پير ميخانه و دردي کش
واج آرایی: تکرار حروف «ش» و «خ» و«ل»
معنی بیت: پیر میکده بمیخوارهای که آشنای دیرین او بود گفت که: از سوز دل خود با ناپختگانی که بیخبر از حلاوت عشقند سخنی در میان منه
…………………………………………………………
9- حافظ از شوقِ رُخِ مِهر فُروغِ تو بسوخت
کامــگارا ،نَظَری کن سویِ ناکامی چند
موضوع بیت: عنایت (تمنای عنایت از محبوب.)
مضمون بیت: (حافظ ناکام و اشتياق معشوق خورشيد چهر)
معنی واژگان:مهر فروغ: نوراني چون خورشيد/ کامگار: خوشبخت/ ناکام: بدبخت.
آرایه ها:تضاد در کامگار و ناکام / تناسب در مهر فروغ و سوختن
واج آرایی:تکرار حروف «ر» و «ک»و«ن»
معنی بیت: حافظ در اشتیاق دیدار خورشید رخسار تو گداخت، ای بکام دل رسیده بعاشقان محروم از سر مهر نگاهی کن.