- غزل 179
رَســید مُـژده که ایّامِ غَم نخواهد ماند
چُنان نماندو چُنین نیز هم نخواهد ماند
1- رَســید مُـژده که ایّامِ غَم نخواهد ماند
چُنان نماند، چُنین نیز هم نخواهد ماند
2- مـن ار چـه در نَظَرِ یار خاکسار شدم
رَقیب نیز چُنین مُحتَرَم نخواهد ماند
3- چو پَرده دار به شَمشیر میزند همه را
کَسـی مُقیـمِ حَریمِ حَرَم نخواهد ماند
4- چه جایِ شُکر و شِکایَت زِ نَقش ِنیک و بد است
چــو بـر صَحــیفة هسـتی رَقـَـم نخواهد ماند
چه جایِ شُکر و شِکایَت زِ نَقش ِنیک و بد است
که بـر صَحــیفة هسـتی رَقـَـم نخواهد ماند
5- سُرودِ مَجلسِ جمشید گفتهاند این بود
که جامِ باده بیاور که جَم نخـواهد ماند
6- غَـنیمـتی شِمـَـر، ای شمع وصلِ پروانه
که این مُعامِله تا صبحدم نخـواهد ماند
7- تَوانگرا دِلِ دَرویش خود به دست آور
که مَخزنِ زَر و گنجِ دِرَم نخواهد ماند
بَرایــن رَواقِ زِبـَرجَد نوشتهاند به زَر
که جُز نکوییِ اهلِ کرم نخواهد ماند
8- بِدیــن رَواقِ زِبـَرجَد نوشتهاند به زَر
که جُز نکوییِ اهلِ کرم نخواهد ماند
*سَحَرکرشمۀ صُبحَم بِشارَتی خوش داد
که کس همیشه گرفتارِغَم نخواهدماند
*سَحَرکرشمۀ وَصلَش بِشارَتی خوش داد
که کس همیشه گرفتارِغَم نخواهدماند
9- ز مِهــربانیِ جـانان طَمـَـع مَبـُـر حافظ
که نقشِ جور و، نِشانِ سِتَم نخواهد ماند
*******************************
وزن غزل: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فع لان( بحر مجتث مخبون اصلم مسبغ)
1- رَســید مُـژده که ایّامِ غَم نخواهد ماند
چُنان نماند، چُنین نیز هم نخواهد ماند
موضوع بیت:دنیا (دنیا و دگرگونی آن)
مضمون بیت: (پايان روزهاي غم آلود).
معنی واژگان: مژده: بشارت/ ايّام: روزها، روزگار/ چنان: آن طور، آن گونه/ چنين: اين طور، اين گونه/ نيز هم: ديگر هم، براي تأکيد نيز و هم که يک معني دارند با هم آمده است.
قواعد: هم: حرف ربط برای تاکید حرف ربط « نیز»
آرایه ها: نوعی جناس در ميان چنان و چنين / نوعی ایهام در در کلمه ي «هم» چون هم به معني غم است /نوعی جناس در غم و هم /ایهام تضاد در مژده و غم
واج آرایی: تکرار حروف «م» و «ن» و «د»و«ه»
معنی بیت: بشارت آمد که روزگار اندوه نمی پاید، همانگونه که روز شادی دوام نیاورد، نوبت غم نیز بیقین میگذرد.
…………………………………………………………..
2- مـن ار چـه در نَظَرِ یار خاکسار شدم
رَقیب نیز چُنین مُحتَرَم نخواهد ماند
موضوع بیت:پاداش (هرکسی جزای کار خویش را خواهد دید)
مضمون بیت: (عاشق و رقيب).
معنی واژگان: ارچه: اگرچه/ در نظر: در ديدگاه/ خاکسار: ذليل، خوار، پست/ رقيب: مراقب و نگهبان معشوق از شرّ نظربازان و عاشقان، بعداً رقيب به معني امروزي خود درآمد که در اين بيت مي توان رقيب را به معني امروزي آن دانست يعني عاشقي ديگر براي آن معشوق/ محترم: داراي احترام
آرایه ها: سجع در يار و خاکسار /تضاد در خاکسار و محترم /تناسب و تضاد در یار و رقیب
واج آرایی: تکرار حرف «ر»و«ن»
معنی بیت: اگرچه در نظر يار، خوار و بي مقدار شدم، ولي رقيب مدّعي نيز محترم نخواهد ماند.
محصول بيت ــ اگرچه من در نظر دوست خوار و ذليل شدهام اما رقيب هم اينطور محترم نمىماند، يعنى همانطور كه من حقير و ذليل شدم او هم خواهد شد.
…………………………………………………………….
3- چو پَرده دار به شَمشیر میزند همه را
کَسـی مُقیـمِ حَریمِ حَرَم نخواهد ماند
موضوع بیت:وصال (هیچ کس را وصل دائم میسر نیست وکسی طاقت وصل دائم ندارد.)
مضمون بیت: (حريم حرم معشوق).
معنی واژگان: پرده دار: نگهبان، کسي که در دربار پادشاهان و بزرگان مأمور معرفي واردشوندگان به پيشگاه آن بزرگ بوده (=معرّف) و اجازه ي ورود به خواستاران ملاقات با آن بزرگ مي داده است/ مقيم: ماندگار، اقامت کننده/ حريم: اطراف ، کناره ها/ حرم: جايي که از ورود افراد ناآشنا به آن ممانعت به عمل مي آيد، جايي که ورود به آنجا براي بيگانگان حرام است/ اشاره است به دست نيافتن انسان به رازهاي معشوق ازلي
آرایه ها: تناسب در پرده دار و حريم و حرم / جناس در حريم و حرم
واج آرایی: تکرار حروف «ر» و «م» و «ي»
معنی بیت: چون حاجب درگاه یار با تیغ غیرت همه را میکشد و باز میدارد، هیچکس به پیرامون آستان محبوب راه نخواهد یافت.
……………………………………………………………..
4- چه جایِ شُکر و شِکایَت زِ نَقش ِنیک و بد است
چــو بـر صَحــیفة هسـتی رَقـَـم نخواهد ماند
موضوع بیت: دنیا (دنیا و دگرگونی آن)
مضمون بیت: (زودگذر بودن نيک و بد جهان).
معنی واژگان: شکر: سپاسگزاري/ شکايت: گله گزاري/ نقش: اثر/ صحيفه: پهنه، صفحه/ رقم: نشان
قواعد: صحیفة هستی: بفتح اول دفتر زندگی و وجود، تشبیه صریح
آرایه ها: در مصراع اول لفّ و نشر مرتب است شکر با نيک و شکايت با بد ارتباط دارد/تناسب نقش با صحيفه و رقم / اشاره به آيه ي کُلُّ شيءٍ هالک اِلّا وجهه/تضاد در شکر با شکایت /تضاد در نیک با بد /تناسب در رقم و نقش و صحیفه
واج آرایی: تکرار حروف «ش» و «ک» و «ن»آواي «s»
معنی بیت: چون بیگمان در دفتر زندگی نوشته و نشانی از تو نمی ماند، از هر نقشی که بازیگر ایام بنماید جای سپاسگزاردن یا گله کردن نیست؛ انوری گوید:
ازین سرای دو در چون ضرورتست رحیل
دوروزه منزل و آرامگه چه خوب و چه زشت
…………………………………………………………..
5- سُرودِ مَجلسِ جمشید گفتهاند این بود
که جامِ باده بیاور که جَم نخـواهد ماند
موضوع بیت: غنیمت دانستن فرصت ها.
مضمون بیت: (ناپايداري جهان و خوشباشي).
معنی واژگان: سرود: ترانه اي که همواره تکرار مي شود/ جمشيد: پادشاه پيشدادي که گويند در زمان او سيصد سال بيمار و مرگ نبوده است و جمشيد به داشتن جام جهان نما مشهور است/ جم: مخفف جمشيد.
آرایه ها: نوعی جناس در جام و جم / تناسب در جمشيد و جام /نوعی جناس در جمشید و جم
واج آرایی: تکرار حروف «د» و «ج»و«ب»و«م»و«ن»
معنی بیت: آوازي که در مجلس جمشيد مي خوانده اند، اين بود که جام باده بياور و بنوش که حتّي جمشيد هم نخواهد ماند.
محصول بيت ــ سرود مجلس جمشيد را كه تعريف كردهاند. مضمون مصرع ثانى همين بيت است كه مىگويد: جام باده بيار كه جم در دنيا نماند و رفت. پس نوشيدن جام اجل مقرر شده. حالا كه اينطور است جام باده بياور كه بنوشيم.
…………………………………………………………..
6- غَـنیمـتی شِمـَـر، ای شمع وصلِ پروانه
که این مُعامِله تا صبحدم نخـواهد ماند
موضوع بیت: غنیمت دانستن فرصت ها.
مضمون بیت: (فاني جهان و خوشيهاي آن).
معنی واژگان: غنيمت شمردن: فرصت دانستن، ارزش چيزي را دانستن و از آن استفاده ي کامل کردن/ شمع: نمادي از معشوق است/ پروانه: نمادي از عاشق است/ وصل: رسيدن عاشق و معشوق به يکديگر/ معامله: ارتباط دوجانبه، وصل و برآورد آن/ نصيحت به معشوق که او هم فاني است (البته معشوق مجازي) لذت وصل نه تنها براي عاشق است که براي معشوق نيز هست
آرایه ها: تناسب در شمع و پروانه و صبحدم وشمع
واج آرایی: تکرار حرف «م»و«ش»
معنی بیت: ای شمع وصال پروانه را مغتنم بدان، چه معاملة وصل تا دمیدن صبح بیش نمی پاید و حیات تو پایان می یابد.
………………………………………………………………
7- تَوانگرا دِلِ دَرویش خود به دست آور
که مَخزنِ زَر و گنجِ دِرَم نخواهد ماند
موضوع بیت: عنایت (تمنای عنایت از محبوب)
مضمون بیت: (تحريک به احسان و توجه دادن به فناي ماديات).
معنی واژگان: توانگر: ثروتمند/ دل به دست آوردن: از خود راضي کردن/ درويش خود: بينوايي که به تو رجوع مي کند/ مخزن: گنجينه/ درم: پول نقره، درهم.
قواعد: بعضي «دل درويش» را در اين بيت موصوف و صفت مي دانند که آن هم مي توانند وجهي داشته باشد
آرایه ها: تضاد در توانگر و درويش / تناسب در توانگر و مخزن و زر و گنج و درم / توانگر مي تواند اشاره به معشوق و درويش اشاره به عاشق باشد و مخزن زر و گنج درم زيباييهاي معشوق/تضاد در درویش با مخزن زر و گنج درم
واج آرایی: تکرار حروف «د» و «ر» و «ز» و «ن»و«خ»
معنی بیت: ای مالدار خود از فقیر دلجوئی کن که خزانة زر و گنجینة سیم بر جای نمی ماند و بباد فنا میرود؛ در مصراع اول، « درویش خود» میتوان بحالت اضافه خواند و معنی چنین تواند بود
« بفقیران پیرامون خود احسان کن»
…………………………………………………………………
8- بِدیــن رَواقِ زِبـَرجَد نوشتهاند به زَر
که جُز نکوییِ اهلِ کرم نخواهد ماند
موضوع بیت: اولیای الهی (صفات اولیاء جاودانی است )
مضمون بیت: (فقط نيکي و نيکنامي باقي است).
معنی واژگان: رواق: ايواني که در طبقه ي دوم عمارت ساخته شود/ زبرجد: نوعي زمرد است که رنگش سبز زيتوني است/ اهل کرم: بزرگواران و بخشندگان
آرایه ها: تناسب در زبرجد و زر و اهل کرم / رواق زبرجد: استعاره است از آسمان/ کلمه ي «زر» معني خورشيد هم مي دهد بنابراين داراي ايهام است
واج آرایی: تکرار حروف «ز» و «ج» و «ک»و«ب»و«ر»
معنی بیت: بر سقف نیلگون سپهر بازر پرتو خورشید نوشته است که در عالم تنها چیزی که پایدار میماند، نیکوکاری جوانمردان است؛ خیام گوید:
باری چو فسانه میشوی ای بخرد
افسانه نیک شوند افسانة بد
………………………………………………………………
9- ز مِهــربانیِ جـانان طَمـَـع مَبـُـر حافظ
که نقشِ جور و، نِشانِ سِتَم نخواهد ماند
موضوع بیت: خداوند(رحمت او بر غضبش سبقت دارد )
مضمون بیت: (اميد عاشق).
معنی واژگان: جانان: معشوق، يار/ طمع مبر: نااميد مشو/ نقش: اثر
آرایه ها: تضاد در مهرباني با جور و ستم /تناسب در جور و ستم /ترادف ملیح و تناسب در نقش و نشان
واج آرایی: تکرار حروف «ن» و «م» و «ر»و«ش»
معنی بیت: از مهر و لطف معشوق رشتة امید مگسل که بزودی نشان ستم و جفای یار از میان میرود و آثار مهربانی نمایان میشود.