• *غزل 175*

صَــبا به تَهـنیــَتِ پیــرِ مَـی فروش آمد

که موسمِ طََرَب و وقتِ ناز و نوش آمد

1-  صَــبا به تَهـنیــَتِ پیــرِ مَـی فروش آمد

که موسمِ طََرَب و عیش و ناز و نوش آمد

هَوا مَسیح نَفَس گَشت و، خاک نافه گُشای

درخت سبـز شد و مرغ در خروش آمد

2-  هَوا مَسیح نَفَس گَشت و، باد نافه گُشای

درخت سبـز شد و مرغ در خروش آمد

3- تَنــورِ لالـه چـُـنان بـَرفـُـروخـت بـادِبـهـار

که غُنچه غَرقِ عَرَق گشت و گُل به جوش آمد

4- به گوشِ هوش نیوش از من و به عِشرَت کوش

که این سُـخَــن سَحَــر از هاتِفَم به گوش آمد

5- زِ فِکــرِ تفــرقه بازآی، تا شـَـوی مَجمــوع

به حُکمِ آن که چو شد اَهرِمَن، سُروش آمد

6-  ز مـُـرغِ صُبــح ندانـَـم که سوســنِ آزاد

چه گوش کرد، که با دَه زَبان خَموش آمد

7-  چه جایِ صُحبَتِ نامحرم است، مَجلِسِ اُنس

سَرِ پیاله بِپــوشان که خِــرقه پــوش آمـد

8-  زِ خانقاه، به میـخانه مـی‌رود حافظ

مگر ز مستیِ زُهدِ ریا به هوش آمد

*****************************

وزن غزل : مفاعلن فعلاتن مفاعلن فع لن (بحر مجتث مثمن مخبون اصلم )

1-  صَــبا به تَهـنیــَتِ پیــرِ مَـی فروش آمد

که موسمِ طََرَب و عیش و ناز و نوش آمد

 موضوع بیت: وصال(مژدۀ وصل)

مضمون بیت: (فصل بهار و موسم شادي).

معنی واژگان: صبا: بادي که از سوي شمال يا مشرق مي وزد و پيام آور است/ تهنيت: مبارکبادگويي/ پير مي فروش: پير مغان، پير طريقت، پير ميخانه/ موسم: وقت/ طرب: شادي و نشاط/ عيش: زندگي خوش/ ناز: آسايش، افتخار، کرشمه و عشوه در صفحۀ 195 جامع نسخ دیوان حافظ تألیف مسعود فرزاد در دو نسخه «نای» به جای «ناز » آمده که ظاهراً بر متن ترجیح دارد / نای و نوش یعنی نوای نی و بانگ نوشانوش مستانه نیز نگاه کنید به صفحۀ 444 گلستان به کوشش نگارنده/نوش: نوشيدن شراب، شراب، شيريني

قواعد: تهنیت : مصدر باب تفعیل از مجرد هنء به فتح اول و سکون دوم

آرایه ها: تناسب در طرب و عيش و ناز و نوش

واج آرایی:تکرار حروف «ش»و«م»و«ن»و«ب»

معنی بیت: باد بهار براي شادباش گفتن به پير مي فروش نزد او آمد، زيرا که زمان عيش و شادي و مي گساري فرارسيده است.

محصول بيت ــ صبا به مناسبت فرا رسيدن زمان شادى و عيش و نوش براى گفتن مبارك‌باد پيش پير مى‌فروش آمد. يعنى آمد كه آمدن بهار را تهنيت بگويد.

…………………………………………………………………..

2-  هَوا مَسیح نَفَس گَشت و، باد نافه گُشای

درخت سبـز شد و مرغ در خروش آمد

موضوع بیت: فراهم آمدن شرایط وصال

مضمون بیت: (فصل بهار و تغيير مثبت جهان).

معنی واژگان: مسيح نفس: حيات بخش/نافه گشاي: کسي که با گشودن نافه ي آهو فضا را معطر مي کند (اشاره است به اين که باد بوي گلها را به اطراف مي پراکند)/ مرغ: مقصود بلبل است/ در خروش آمد: به نغمه سرايي پرداخت

قواعد: مسیح نفس : صفت مرکب /نافه گشای : صفت مرکب فاعلی .

آرایه ها: تناسب در هوا و باد و درخت و مرغ /تناسب در مسيح نفس و نافه گشاي و سبز شدن و در خروش آمدن /تناسب در هوا و نفس و باد

واج آرایی: تکرار حرف «ش»و«ن»و«س»و«گ»

معنی بیت: هوا هم چون مسيح جان بخش گشت و باد صبا زلف گل را شانه زد و عطرافشان شد و درخت روييد و لباس سبز بر تن کرد و بلبل به نغمه سرايي پرداخت.

محصول بيت ــ هوا مسيح نفس گشت. يعنى احياى نبات كرد و خاك هم نافه‌گشاى شد. يعنى انواع و اقسام رياحين و ازهار ظاهر ساخت. مراد از نافه‌گشائى، بوهاى خوش گل‌هاست كه به مشام مى‌رسد و درختان سبز شدند و بلبل هم با ساير پرندگان به خروش و فرياد و فغان درآمدند خلاصه بهار تمام عالم را زينت داد. مقصود توصيف بهار است.

…………………………………………………………………..

3- تَنــورِ لالـه چـُـنان بـَرفـُـروخـت بـادِبـهـار

که غُنچه غَرقِ عَرَق گشت و گُل به جوش آمد

 موضوع بیت: فراهم آمدن شرایط وصال

مضمون بیت: (بهار و لاله و غنچه و گل).

معنی واژگان: غنچه غرق عرق گشت: شبنم هايي که روي غنچه نشسته است به عرق تشبيه شده است/ گل به جوش آمد: شکفته شدن گل به جوش آمدن او تعبير شده است، جوشيدن و سر بر زدن گل.

قواعد: تنور لاله: اضافه ي تشبيهي است يعني لاله به جهت شکل و سرخي اش به تنور تشبيه شده است و چون تنور با دميدن در آن روشن مي شود و شعله مي کشد، باد بهار را عامل برافروخته شدن تنور لاله دانسته است، يعني عامل سرخ و برافروخته شدن لاله باد بهاري است.

آرایه ها: جناس در غرق و عرق /تناسب در  تنور و برافروختن و عرق و جوش آمدن /تناسب در  لاله و باد بهار و غنچه و گل / تناسب در تنور و باد و برفروخت

واج آرایی: تکرار حروف «ب» و «ن» و«ر»و«گ»و آواي «gh»

معنی بیت: باد بهار آتش تنور لاله را چنان شعله ور کرد که از گرمی آن غنچه در خوی (عرق ) غوطه ور گشت و گل سرخ بر شاخه جوشیدن گرفت .

………………………………………………………………

4- به گوشِ هوش نیوش از من و به عِشرَت کوش

که این سُـخَــن سَحَــر از هاتِفَم به گوش آمد

موضوع بیت:وصال(توصیه به استفاده ازشرایط وصال)

مضمون بیت: (دوري از پريشاني خاطر و کوشش به شادي و نشاط).

معنی واژگان: گوش هوش: يعني در حقيقت گوش دادن با هوش و دقت/ نيوش: بشنو، گوش بده/ عشرت: شادي و نشاط/ هاتف: ندادهنده ي غيبي/

قواعد: گوش هوش: اضافه ي اقتراني است /نیوش : فعل امر از نیوشیدن .

آرایه ها: تناسب در گوش و نيوش و سخن و هاتف /جناس در هوش و کوش و گوش

واج آرایی: تکرار حروف «م»و«س»و«ش»

معنی بیت: به گوش خرد از من بشنو و بپذیر و به عیش و طرب بپرداز که سروش غیب این پیام را به من داد(ادامه در بیت بعد)

……………………………………………………………..

5- زِ فِکــرِ تفــرقه بازآی، تا شـَـوی مَجمــوع

به حُکمِ آن که چو شد اَهرِمَن، سُروش آمد

موضوع بیت:وحدت و کثرت (وحدت از رحمان است و تفرقه از شیطان )

مضمون بیت: (دوري از پريشاني خاطر و کوشش به شادي و نشاط).

معنی واژگان: تفرقه: پريشاني، افکار پريشان. مجموع: داراي جمعيت خاطر/ به حکم آن که: به اين دليل که/ شد: رفت/ اهرمن: شيطان/ سروش: فرشته، جبرئيل

آرایه ها: نوعی تضاد در تفرقه و مجموع / تضاد در اهرمن و سروش / نعی تضاد در بازآي و شد

واج آرایی: تکرار حروف«ن»و«ب»و«ک»و«د»

معنی بیت: که از پریشان فکری روی بگردان تا آسایش خاطر یابی ، چه دیو وسوسۀ نفس را چون از خود راندی فرشتۀ آرامش بدل تو در آید.

…………………………………………………………………..

6-  ز مـُـرغِ صُبــح ندانـَـم که سوســنِ آزاد

چه گوش کرد، که با دَه زَبان خَموش آمد

 موضوع بیت:تجلی(تجلی جمالی محبوب)

مضمون بیت: (بلبل و سوسن).

معنی واژگان: مرغ صبح: بلبل/ سوسن آزاد: سوسن سفيد را گويند که گلي است معطر و آن را سوسن ده زبان مي گويند

آرایه ها: نوعی تضاد در با ده زبان و خموش / تناسب در سوسن و آزاد و ده زبان /تناسب در گوش و زبان

 واج آرایی: تکرارحروف«ر»و«م»و«ک»و«ش»

معنی بیت: نمی دانم از بلبل سحری سوسن آزاد چه شنید که با داشتن ده زبان خاموشی گزید ؛ در برهان قاطع آمده است سوسن بر وزن سوزن گلی است معروف و آن چهار قسم میباشد یکی سفید و آن را سوسن آزاد میگویند ، ده زبان دارد ….

……………………………………………………………….

7-  چه جایِ صُحبَتِ نامحرم است، مَجلِسِ اُنس

سَرِ پیاله بِپــوشان که خِــرقه پــوش آمـد

 موضوع بیت:کتمان سِرّ

مضمون بیت: (صوفي و زاهد رياکار و نامحرم بودن او).

معنی واژگان: صحبت: همنشيني، نشست و برخاست/ نامحرم: فرد نامتناسب، افشاکننده ي اسرار/ مجلس انس: محفل دوستانه/ خرقه پوش: صوفي با زاهد رياکار که ظاهراً خرقه ي صوفيانه يا زاهدانه دارد ولي رياکار است

آرایه ها: جناس در بپوشان و پوش /تناسب در پوشانیدن و نامحرم

واج آرایی: تکرار آواي «s» وحروف «پ» و «ش»و«م»

معنی بیت: انجمن دوستان همدم جای آمیزش بیگانه و نامحرم نیست ، ساغر باده را در زیر پرده پنهان کن که صوفی دلق پوشیده ریاکار فراز آمد

…………………………………………………………………

8-  زِ خانقاه، به میـخانه مـی‌رود حافظ

مگر ز مستیِ زُهدِ ریا به هوش آمد

 موضوع بیت:خانقاه در برابر خرابات

مضمون بیت: (حافظ و ميخانه و خانقاه).

معنی واژگان: زهد ريا: تقوي و پرهيزگاري توأم با ريا و خودنمايي.

قواعد: زهد ریا : پارسائی ریائی ، موصوف و صفت ،

آرایه ها: تضاد در خانقاه و ميخانه / نوعی تضاد در مستي و به هوش آمدن / تناسب در مستي و ميخانه /تناسب در زهد و خانقاه

واج آرایی: تکرار حروف«م»و«ن»وآوای«z»

معنی بیت: حافظ از خانقاه صوفیان به میکدۀ معرفت روی می­آورد . همانا وی از مستی و غرور پارسائی ریاکارانه هوشیار شده است .

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا