- غزل 174
1- مُـژده ای دل که دگـر بادِ صَبا بازآمد
هُدهُدِ خوش خَبَر از طَرفِ سَبا بازآمد
بَرکَش ای مُرغِ سَحَر نَغمة داودی باز
که سُـلَیـمانِ گـُل از طَرفِ هـوا بـازآمد
2- بَرکَش ای مُرغِ سَحَر نَغمة داودی باز
که سُـلَیـمانِ گـُل از بادِ هـوا بـازآمد
3- عارِفی کو، که کُنَد فَهمِ زبانِ سوسن؟
تا بپرسد که، چرا رفت و چرا بازآمد
مَردُمی کرد و کَرَم بَختِ خُداداد به من
کـان بـُـتِ سَنگ دِل از راهِ وفــا بـازآمد
4- مَردُمی کرد و کَرَم لُطفِ خُداداد به من
کـان بـُـتِ مـاه رُخ از راهِ وفــا بـازآمد
5- لاله بویِ مَیِ نوشین بِشَنید از دَمِ صبح
داغ، دل بـــود، بـه امـّیـــدِ دَوا بـازآمد
چَشمِ من ازپِیِ این قافلة در راه بماند
تـا بـه گـوشِ دلـم آوازِ دَرا بازآمد
چَشمِ من در پِیِ آن قافلة بَس آب کشید
تـا بـه گـوشِ دلـم آوازِ دَرا بازآمد
6- چَشمِ من در رَهِ این قافلة راه بماند
تـا بـه گـوشِ دلـم آوازِ دَرا بازآمد
گَر چه حافِظ، دَرِ رنجش زد و پِیمان بِشِکَست
لُطــفِ او بیـن که به صُلح از درِ مـا بـازآمد
7- گَر چه حافِظ، دَرِ رنجش زد و پِیمان بِشِکَست
لُطــفِ او بیـن که به لطـف از درِ مـا بـازآمد
*****************************
وزن غزل: فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فع لن( بحر رمل مثمن مخبون اصلم)
1- مُـژده ای دل که دگـر بادِ صَبا بازآمد
هُدهُدِ خوش خَبَر از طَرفِ سَبا بازآمد
موضوع بیت:فراهم آمدن شرایط وصال-وصال(مژدۀ وصال )
مضمون بیت: (بهار و پيام عشق).
معنی واژگان: مژده: بشارت (در اينجا مي توان آن را به جاي مژدگاني دانست، يعني مژدگاني بده)/ اي دل: ممکن است آن را خطاب به دل شاعر دانست همچنين ممکن است آن را به «اي عزيز من: تعبير کرد، يعني خواننده ي غزل/ دگر: دوباره، باز هم/ باد صبا: بادي که از طرف شمال يا مشرق مي وزد و پيام آور و پيامبر عاشقان است/ هدهد: مرغي که خبر وجود بلقيس را به عنوان خبري خوش براي حضرت سليمان (ع) آورد/ طرف: طرف، سوي/ سبا: ملک بلقيس، اشاره است به جايگاه معشوق
آرایه ها: جناس در صبا و سبا / تناسب در هدهد و خبر خوش و سبا و مژده /جناس در باد و باز /تکرار ملیح باز
واج آرایی: تکرار حروف «د» و «ب» و آواي «آ»
معنی بیت: دلا، بتو بشارت میدهم که بار دیگر نسیم بهاری وزیدن گرفت و هدهد پیک مژده آور خبری خوش از سوی شهر سبا دیار یار رسانید، نیز نگاه کنید بغزل 90 بیت (1)
…………………………………………………………..
2- بَرکَش ای مُرغِ سَحَر نَغمة داودی باز
که سُـلَیـمانِ گـُل از بادِ هـوا بـازآمد
موضوع بیت: فراهم آمدن شرایط وصال-وصال(مژدۀ وصل )
مضمون بیت: (فصل بهار و گل و بلبل).
معنی واژگان: نغمه برکشيدن: آواز سر دادن/ مرغ سحر: بلبل/ نغمه ي داوودي: حضرت داوود پدر حضرت سليمان (ع) آوازي خوش داشته است که نمونه ي عالي آواز شمرده مي شود و نام داوود با سليمان تناسب دارد/ چون سليمان باد رادر تسخير داشته است و باد بهاري به بار آورنده ي گل است ارتباط سليمان مسخّرکننده باد و گل معلوم مي شود
قواعد: سليمان گل: گل سرخ به سليمان تشبيه شده است
آرایه ها: تناسب در مرغ سحر و نغمه برکشيدن و گل و باد و هوا / تناسب در داوود و سليمان و نغمه و باد /جناس در باد و باز
واج آرایی: تکرار آواي «آ»وحروف«ب»و«ل»و«غ»
معنی بیت: ای بلبل سحری، نوای داود مانند خود را ساز کن که سلطان چمن سلیمان گل با نفس جانبخش یا نسیم هوای بهاری بازگشت؛ در ضمن تلمیحی دارد بحضرت داود نبی که آوازی خوش داشت.
………………………………………………………..
3- عارِفی کو، که کُنَد فَهمِ زبانِ سوسن؟
تا بپرسد که، چرا رفت و چرا بازآمد
موضوع بیت:عالم اسرار الهی (اسرار عالم نصیب عارف است)
مضمون بیت: (تحيّر در مورد حيات).
معنی واژگان: عارف: شناسنده ي رازها/ سوسن: گلي است که سفيد آن را ده زبان گويند (و به همين سبب عارف مورد نظر حافظ بايد زبان سوسن را درک کند) / تحير درباره ي حيات و زندگي افراد و اشياء که يکي از مشغوليات ذهني حافظ است که او را به خيام نزديک مي کند
آرایه ها:تضاد در رفتن و باز آمدن /تناسب در فهمیدن و پرسیدن /تکرار ملیح چرا
واج آرایی: تکرار حرف «ک» و «ر» و«ن»
معنی بیت: شناسای حقی کجاست که زبان گل سوسن را بداند تا از او سؤال کند که چرا از بستان رفت و پژمرد و بار دیگر باز آمد و شکفت
……………………………………………………….
4- مَردُمی کرد و کَرَم لُطفِ خُداداد به من
کـان بـُـتِ مـاه رُخ از راهِ وفــا بـازآمد
موضوع بیت: فراهم آمدن شرایط وصال-وصال(دست دادن وصال)
مضمون بیت: (شادي و شکر از ديدار معشوق).
معنی واژگان: مردمي: انسانيت و جوانمردي/ کرم: بزرگواري/ لطف: مهرباني/ خداداد: خداداده، خدايي/ بت: معشوق زيبا/ ماه رُخ: مه چهره، مه صورت
قواعد: لطف خداداد: از لحاظ دستوری فاعل جمله است.
آرایه ها:جناس در ماه و راه /تناسب در کرم و لطف
واج آرایی: تکرار آواي «آ»و حروف«ک»و«د»و«ر»
معنی بیت: لطف الهي به من نيکي و بخشش کرد که آن معشوق زيبا از راه وفا و دوستي به نزد من بازآمد.
محصول بيت ــ بخت خداداد من به من مردمى كرد و كرم نمود كه آن بت سنگدل محض خاطر خدا برگشت. يعنى طالعم مساعدت كرد كه جانان سر مرحمت آمد و دوباره برگشت معناى مرحمت از عبارت، بهر خدا اخذ مىشود.
…………………………………………………………..
5- لاله بویِ مَیِ نوشین بِشَنید از دَمِ صبح
داغ، دل بـــود، بـه امـّیـــدِ دَوا بـازآمد
موضوع بیت:وصال(وصال دوای همۀ دردهاست)
مضمون بیت: (مي و داغ دل و فصل بهار).
معنی واژگان: مي نوشين: شراب خوش طعم/ دم صبح: نفس بامدادي، نسيم بامدادي، هواي بامدادي/داغ دل: آن که يا آنچه دلش داغدار باشد، چون ميان لاله سرخ مايل به سياه است لاله را دغدار مي گويند/ داغ داشتن دل نشانه اي از اندوهي فوق العاده است و دواي آن را نوشيدن شراب مي داند
قواعد: داغ دل: صفت مرکب
آرایه ها: تناسب در لاله و داغ دل و دوا / تناسب در بو و شنيدن و دم صبح /تناسب در داغ و دل /تضاد در داغ و دوا
واج آرایی: تکرار حرف «ي» و «ب»و«د»و«ش»
معنی بیت: لاله از نفس صبح بوی بادة خوشگوار و مستی آور شنید و برای درمان سوز دل خود بامدادان بچمن آمد و شکفته شد.
……………………………………………………………
6- چَشمِ من در رَهِ این قافلة راه بماند
تـا بـه گـوشِ دلـم آوازِ دَرا بازآمد
موضوع بیت:انتظار(وصال بعد از چشم انتظاری)
مضمون بیت: (انتظار وصال).
معنی واژگان: درا: يکي از معاني آن زنگ شتر است و ديگر فعل امر است از مصدر درآمدن، يعني به پيشگاه معشوق بيا/در صفحة 194 جامع نسخ دیوان حافظ تألیف مسعود فرزاد « قافله در راه» بجای « قافلة راه» آمده که بر متن ترجیح دارد
قواعد: گوش دل: اضافه ي استعاري است.
آرایه ها: چشم در راه ماندن کنایه از منتظر کسي يا چيزي بودن/تناسب در راه و قافله و آواز درا / تناسب در چشم و گوش /جناس در ره و راه /ایهام در درا
واج آرایی:تکرار حروف«ر»و«ن»و«م»
معنی بیت: دیده ام بدنبال این کاروان که آرام جان من در آنست بر راه دوخته ماند تا آنگاه که بانگ زنگ بازگشت آن بگوشم رسید .
…………………………………………………………….
7- گَر چه حافِظ، دَرِ رنجش زد و پِیمان بِشِکَست
لُطــفِ او بیـن که به لطـف از درِ مـا بـازآمد
موضوع بیت:خداوند(خداوند کریم )
مضمون بیت: (حافظ و معشوق مهربان).
معنی واژگان: در رنجش زد: رنجيد/ لطف: مهرباني، مهر و محبت/از در ما بازآمد: به سوي ما آمد
آرایه ها: تناسب در زدن و شکستن با هم تناسب دارند/ در رنجش: استعارة مکنیه/تضاد در رنجش و لطف /جناس تام در لطف و لطف
واج آرایی:تکرار حروف«ر»«ش»و«د»و«ل»و«ب»
معنی بیت: اگرچه حافظ آزرده خاطر شد و رشتة عهد برید، مهربانی یار را بنگر که بخوشی و خوبی باز بدیدار ما آمد.