- غزل 172
1- عِشقِ تو نهالِ حِیرت آمد
وصلِ تو کَمالِ حیرت آمد
بس غَرقة حالِ وصل کاخِر
هم با سرِ حالِ حیرت آمد
2- بس غَرقة حالِ وصل کاخِر
هم بر سرِ حالِ حیرت آمد
3- یک دل بِنُما که در ره او
بر چهره نه خالِ حیرت آمد
4- نه وصل بِمانَد و نه واصِل
آن جا که، خیالِ حیرت آمد
5- از هر طَرَفی که گوش کردم
آوازِ سؤالِ حیرت آمد
6- شد مُنهَزِم از کَمالِ عزّت
آن را که جَلالِ حیرت آمد
7- سر تا قَدمِ وُجودِ حافظ
در عِشق نهالِ حیرت آمد
*****************************
وزن غزل: مفعول مفاعلن فعولن ( بحر هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
1- عِشقِ تو نهالِ حِیرت آمد
وصلِ تو کَمالِ حیرت آمد
موضوع بیت:مقام حیرت
مضمون بیت: (حيرت و عشق و وصل).
معنی واژگان: نهال: درخت نورُسته/ حيرت: از خود بيخودي و سرگرداني که عاشق را حاصل مي شود و مقامي از مقامات عاشقان عارف است/ وصل: وصال، رسيدن به معشوق/ وقتي عاشق به معشوق مي رسد به واسطه ي غرق شدن در معشوق و جلوه هاي او کاملاً از خود بيخود مي شود و حيرتش کمال مي يابد و کامل مي شود
آرایه ها: تناسب درعشق و وصل و حيرت / نوعی سجع با جناس در نهال و کمال /تکرار ملیح تو
واج آرایی: تکرار حروف «ت» و «ل»
معنی بیت: مهر تو سرگشتگی ببار آورد و وصال تو هم موجب کمال شگفتی و سرگردانی دلدادگان شد، ظاهراً تلمیحی دارد بسخن حضرت علی علیه السلام که میفرماید اللهم زدنی فیک تحیرا: بار خدایا سرگشتگی مرا در عظمت خود افزون ساز؛ مقصود آنکه حیرت خود نشان درک و دریافت بیشتریست.
……………………………………………………..
2- بس غَرقة حالِ وصل کاخِر
هم بر سرِ حالِ حیرت آمد
موضوع بیت:مقام حیرت (از حال راه به مقام حیرت است)
مضمون بیت: (وصل و حيرت).
معنی واژگان: غرقه: غريق، غرق شده
آرایه ها: تناسب در وصل و حيرت و حال /تکرارملیح حال/ تناسب در غرقه و بر سر ،زيرا غرق شدگان غالباً بر سر آب دريا مي آيند
واج آرایی: تکرار حرف «ر»و«ل»
معنی بیت: بسا دلدادة غریق در دریای وصال که سرانجام کارش بحیرت و سرگشتگی کشید و خود را از معشوق باز نشناخت.
………………………………………………………..
3- یک دل بِنُما که در ره او
بر چهره نه خالِ حیرت آمد
موضوع بیت:مقام حیرت(حیرت نصیب دل است)
مضمون بیت: (حيرت و دلهاي جهانيان).
معنی واژگان: چهره: صورت
آرایه ها: چهره: صورت، دل به انساني تشبيه شده که بر صورت او خالي از حيرت باشد. يعني هر دلي بويي از حيرت عاشقانه برده است/تناسب در چهره و خال
واج آرایی:تکرارحرف«ر»
معنی بیت: دلی بمن نشان بده که بر رخسارش نشان سرگشتگی در طریق عشق نباشد.
………………………………………………………..
4- نه وصل بِمانَد و نه واصِل
آن جا که، خیالِ حیرت آمد
موضوع بیت:مقام حیرت(مقام حیرت چون مقام فناست)
مضمون بیت: (حيرت و وصل و واصل).
معنی واژگان: وصل: رسيدن به معشوق/ واصل: عاشقي که به وصال رسيده است/ خيال: تصور.
آرایه ها: جناس در وصل و واصل
واج آرایی: تکرار حروف «ن» و «ل»
معنی بیت: جائی که تصور حیرت پدید آمد، سالک واصل از غلبة حیرت دیگر نه از خود خبر دارد نه از حال وصال، چه یکسره غرقة دریای حیرت است.
…………………………………………………………..
5- از هر طَرَفی که گوش کردم
آوازِ سؤالِ حیرت آمد
موضوع بیت:مقام حیرت(حیرت سؤالی بی پاسخ است)
مضمون بیت: (حيرت جهانگير).
معنی واژگان: آواز: صدا/ سؤال: پرسش علمي و احساسي و عاشقانه، طلب، گدايي
آرایه ها: تناسب در آواز و گوش و سؤال
واج آرایی:تکرارحرف«ر»و«ک»
معنی بیت: از هر جانب که گوش فرا دادم و نیوشه کردم گوئی حیرت پرسش میکرد که آیا مخلوق ممکن است عظمت خالق را چنانکه باید شناخت بشناسد؟
………………………………………………………….
6- شد مُنهَزِم از کَمالِ عزّت
آن را که جَلالِ حیرت آمد
موضوع بیت: مقام حیرت(مقام حیرت چون مقام فناست)
مضمون بیت: (حيرت و تفوق آن بر عزّت).
معنی واژگان: منهزم: شکست خورده، گريخته/ کمال عزّت: ارجمندي کامل ظاهري/ جلال: شکوه و جبروت
آرایه ها: نوعی سجع در کمال و جلال /تناسب در کمال و عزت و جلال /تضاد در منهزم با کمال و عزت /تناسب در منهزم با جلال
واج آرایی:تکرار حرف«م»و«ز»
معنی بیت: عاشقی که بر وی عظمت و سلطة حیرت غالب گشت، در برابر توانائی معشوق شکسته شد و هستی در باخت
…………………………………………………………….
7- سر تا قَدمِ وُجودِ حافظ
در عِشق نهالِ حیرت آمد
موضوع بیت:مقام حیرت(حافظ غرق مقام حیرت است)
مضمون بیت: (حافظ و حيرت).
معنی واژگان: سر تا قدم: سر تا پا، قد/ وجود: هستي/ نهال: درخت نورس
آرایه ها: تشبيه قد حافظ به نهال حيرت/تضاد در سر با قدم
واج آرایی:تکرار حرف«د»
معنی بیت: سر تا پای وجود حافظ در عشق بنهال حیرت بدل گشت.