- *غزل 102*
1- دوش آگَهی ز یارِ سَفَر کرده داد باد
من نیز دل به باد دَهَم هر چه باد باد
2- کارَم بِدان رَسید که هَمرازِ خود کنم
هر شام بَرقِ لامِع و ، هر بامداد باد
3- در چینِ طُرّۀ تو دِلِ بی حِفاظِ من
هرگز نگفت: مسکنِ مألوف یاد، باد
4- امروز قَدرِ پَندِ عزیزان شناختم
یا رب رَوانِ ناصِحِ ما از تو شاد باد
5- خون شُد دِلَم به یادِ تو، هر گَه که در چَمَن
بَندِ قَبایِ غنچۀ گُل، میگُشاد باد
6- از دست رفته بود، وجودِ ضعیفِ من
صُبحَم به بویِ وصلِ تو جان باز داد، باد
7- حافظ نِهادِ نیکِ تو کامَت برآوَرَد
جان ها فِدایِ مردمِ نیکو نِهاد باد
******************************
وزن غزل: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلات( بحر مضارع اخرب مکفوف مقصور)
1- دوش آگَهی ز یارِ سَفَر کرده داد باد
من نیز دل به باد دَهَم هر چه باد باد
موضوع بیت: حدیث فراق(خبر از یار سفر کرده.)
مضمون بیت: : خبر يار و مژدگاني.
معنی واژگان:دوش: ديشب، شب گذشته/ آگهي … داد: اطلاع داد، خبر داد/ هرچه باد باد: هرچه مي خواهد بشود، بشود./ باد دادن: يکي آن که دل را به عنوان مژدگاني به باد مي دهم و ديگري آن که عاشق مي شوم.
آرایه ها: جناس تام در باد و باد /جناس در داد و باد/ ایهام در دل به باد دادن
واج آرایی:تکرار حروف «د» و «ب» و «ر» تکرار آواي «آ»
معنی بیت: دیشب نسیم از محبوب سفر گزیده خبر آورد،من به مژدگانی دل خود را به باد سپردم ،هر چه پیش آید، خوش آید.
…………………………………………………………………
2- کارَم بِدان رَسید که هَمرازِ خود کنم
هر شام بَرقِ لامِع و ، هر بامداد باد
موضوع بیت: حدیث فراق(عاشق همه جا به دنبال همراز می گردد.)
مضمون بیت: (رازدار عاشق: برق و باد).
معنی واژگان:همراز: رازدار/ برق لامع: آذرخش درخشنده
قواعد: لامع: اسم فاعل از لمعان
آرایه ها: ممکن است برق لامع را استعاره اي از آه آتشين و «باد» را استعاره اي از آه سرد بدانيم./ نوعی تضاد در شام و بامداد /تناسب در برق و باد /تناسب در برق و بامداد
واج آرایی: تکرار حروف «ر» و «د» و «ک» و «ب»
معنی بیت: کارم به آن جا کشید که هر شب شرار آتش سوزان سینه و هر صبح آه سرد را دمساز خود می سازم.
…………………………………………………………………..
3- در چینِ طُرّۀ تو دِلِ بی حِفاظِ من
هرگز نگفت: مسکنِ مألوف یاد، باد
موضوع بیت: کثرت و وحدت (غرق شدن در کثرت یاد وحدت را از بین می برد.)
مضمون بیت: (دل عاشق و زلف معشوق).
معنی واژگان:چين: پيچ و تاب/ طرّه: قسمتي از زلف که روي پيشاني قرار مي گيرد و اصطلاحاً به معني خود زلف هم هست/ بي حفاظ: هرجايي، بي مروّت/ مسکن مألوف: وطن اصلي
قواعد: مألوف: اسم مفعول از الفت.
آرایه ها:تناسب در چين و مسکن / جناس در یاد و باد /چین ایهام از دو معنا دارد: 1- چین زلف یار 2-کشور چین.
واج آرایی: تکرار حروف «گ» و «م»
معنی بیت: در شکن گیسوی تو دل ناپروای من هیچگاه از فضای سینه که جایگاه خو گرفتۀ اوست یادی نمی کند.
…………………………………………………………………..
4- امروز قَدرِ پَندِ عزیزان شناختم
یا رب رَوانِ ناصِحِ ما از تو شاد باد
موضوع بیت: نصیحت پذیری(قدر نصیحت ناصحان دانستن.)
مضمون: (عاشق گرفتار و يادآوري پند منع کنندگان از عشق).
معنی واژگان:قدر: ارزش/ ناصح: پنددهنده، نصيحت کننده
آرایه ها: تناسب درپند و ناصح /جناس در شاد و باد
واج آرایی: تکرار حرف «ز» و آوای «آ» و مصوت «ــِ»
معنی بیت: امروز دانستم که پند و اندرز دوستان تا چه اندازه باارزش است. خدايا، روح و روان نصيحت کننده ي ما از جانب تو شاد و خرسند باد.
محصول بيت ــ قدر پند و نصيحت عزيزان را امروز شناختم، يارب كسى كه به ما نصيحت مىكرد روحش از تو شاد باد. يعنى روح او را بيامرز، خلاصه در ايام جوانى و طراوت قدر نصايح دوستان و عزيزان را نفهميدم حالا كه جوانى گذشته و زمان پيرى فرا رسيده حالا مىفهمم چه مىگفتند خدايا روح آنها را شاد كن زيرا آنها خيرخواهانى بودند كه پندم مىدادند.
…………………………………………………………………..
5- خون شُد دِلَم به یادِ تو، هر گَه که در چَمَن
بَندِ قَبایِ غنچۀ گُل، میگُشاد باد
موضوع بیت:وصل و هجران( تمنای وصال-به یادوصل)
مضمون بیت: حسرت عاشق و غبطه ي او بر وصال باد و غنچه.
معنی واژگان:خون شد دلم: غصّه دار شدم/ چمن: باغ/ بند قباي غنچه ي گل مي گشاد: غنچه را تبديل به گل مي کرد و آن را مي شکفت، نشانه ي وصال «باد»
آرایه ها:جناس در ياد و باد / تناسب در چمن و غنچه و گل و باد
واج آرایی: حروف «گ» و «د» و «gh»
معنی بیت: هر زمان که نسیم گره جامۀ غنچه گل را باز می کرد و آن را شکفته می ساخت ، من به یاد بند قبا گشودن تو می افتادم و دلم از رشک خون می شد.
…………………………………………………………………..
6- از دست رفته بود، وجودِ ضعیفِ من
صُبحَم به بویِ وصلِ تو جان باز داد، باد
موضوع بیت: وصل و هجران(بشارت وصل)
مضمون بیت: :اميد وصل و جان عاشق.
معنی واژگان: بوي وصل: رايحه ي وصال، اميد کم وصال.
آرایه ها: تناسب در وجود و جان / جناس در داد و باد/جناس در باز و باد/تناسب در از دست رفته با باد /ایهام جناس در بود و وجود
واج آرایی: تکرار حروف «ص» و «د» و آوای «آ»
معنی بیت: تن نحيف و ناتوانم از دست رفته بود که نسيم سحرگاهي با اميد دادن به وصال تو جان دوباره به آن بخشيد.
محصول بيت ــ اين وجود ضعيف من پاك از بين رفته بود اما هنگام صبح كه باد بوى زلف تو را آورد به من جان دوباره داد. يعنى ضعف وجودم به حد كمال رسيده بود لكن به سبب بوى زلف تو كه باد آورد دوباره جان گرفتم زيرا آنكه بوى تو را به دماغ و به مشام مىرساند باد است.
…………………………………………………………………..
7- حافظ نِهادِ نیکِ تو کامَت برآوَرَد
جان ها فِدایِ مردمِ نیکو نِهاد باد
موضوع بیت: فطرت(فطرت پاک عارف.)
مضمون بیت: حافظ و نيک نهادي او
معنی واژگان:نهاد: سرشت، طينت/ کامت برآورد: باعث کامروايي و به آرزو رسيدن تو شود/ نيکونهاد: نيک سرشت
آرایه ها:نيک و نيکو تناسب لفظي دارند يعني يکي مخفّف ديگري است و نوعی جناس دارند، ایهام تصدیر.
واج آرایی: تکرار حرف «ن» و «ک»
معنی بیت: ای حافظ، سرشت پاک تو ترا به مراد دل می رساند ، جان ها به قربان مردم نیک طینت باد.
……………………..