- *غزل 101*
1- شَراب و عیشِ نِهان چیست؟ کارِ بیبُنیاد
زدیـم بَر صَـفِ رِنـدان و ، هـَر چه بادا باد
2- گِرِه ز دل بِـگُشـا وَز سِـپِهر یاد مَـکُن
که فکرِ هیچ مهندس چُنین گِره، نَگُشاد
3- ز انقلابِ زمانه عَجَب مدار، که چرخ
ازیـن فَسـانه ، هِزاران هِزار دارَد یاد
4- قَدَح به شرطِ ادب گیر زان که ترکیبَش
ز کاسة سرِ جَمشید و بهمن است و قُباد
5- که آگـَه اسـت که کـاووس و کِی ،کُجا رفتند؟
که واقِف است که چون رفت تختِ جَم بر باد؟
6- ز حسرتِ لبِ شیرین، هنوز میبینم
که لاله میدمد از ،خونِ دیدة فرهاد
ز حسرتِ لبِ شیرین، هنوز میبینم
که لاله میدمد ازخاکِ تُربَتِ فرهاد
7- مَـگَر که لاله بِـدانِـست بیوفائیِ دَهر
که تا بِزاد و بِشُد، جامِ مَی زِ کَف نَنَهاد
8- بیا بیا کـه زمـانی ز مَـی، خراب شـویم
مگر رسیم به گَنجی، در این خراب آباد
9- نمیدهند اجازَت مرا به سِیرِ سَفَر
نَسـیـمِ بـادِ مُـصَـلّا و آبِ رُکن آباد
10- قَدَح مگیر چو حافظ، مگر به نالة چَنگ
که بـستهاند بر ابریشـمِ طَرَب ،دلِ شاد
*******************************
وزن غزل:مفاعلن فعلاتن مفاعلن فع لان (بحر مجتث مثمن مخبون اصلم مسبغ)
1- شَراب و عیشِ نِهان چیست؟ کارِ بیبُنیاد
زدیـم بَر صَـفِ رِنـدان و ، هـَر چه بادا باد
موضوع بیت: رندی(خطر کردن عاشق برای رسیدن به وصل معشوق)
مضمون بیت: پنهان کاري در رندي نيست
معنی واژگان:عيش نهان: لذّت بردن پنهاني/ کار بي بنياد: کار بي اساس و پايه/ زديم بر صف رندان: به گروه رندان پيوستيم/ هرچه باداباد: هر اتفاقي مي افتد بيفتد، اهميتي به هيچ چيز نمي دهيم.
آرایه ها: تناسب در رندی و هرچه بادا باد
واج آرایی: تکرار حروف «ب» و «ش»
معنی بیت: باده و نشاط شراب پنهانی را چه می توان خواند، کاری بی پایه و نا استوار. ما به جمع قلندران وارسته پیوستیم ،هر چه پیش آید ،خوش آید.
…………………………………………………………………..
2- گِرِه ز دل بِـگُشـا وَز سِـپِهر یاد مَـکُن
که فکرِ هیچ مهندس چُنین گِره، نَگُشاد
موضوع بیت: اسرارازل(از اسرار ازلی کسی آگاه نیست)
مضمون بیت: شادباش و به فکر حلّ مشکلات فلک مباش
معنی واژگان:گره ز دل بگشا: غم و غصه را ترک کن/ سپهر: فلک، در ادبيات فارسي سپهر و فلک عامل گرفتاريها و ناملايمات است/ مهندس: در اينجا به معني منجّم است/ چنين گره نگشاد: يعني مشکلات ايجاد شده به وسيله ي فلک را نتوانست حل کند.
آرایه ها: تناسب در فکر و گره گشایی /تکرار ملیح گره گشادن و تصدیر.
واج آرایی: تکرار حروف «ک» و «گ»
معنی بیت: از دل عقدۀ غم را باز کن و ملول مباش و به اسرار آسمان مپرداز که اندیشۀ هیچ مهندسی به رمز پیچیدۀ این عقده پی نبرد.
…………………………………………………………………..
3- ز انقلابِ زمانه عَجَب مدار، که چرخ
ازیـن فَسـانه ، هِزاران هِزار دارَد یاد
موضوع بیت: خداوند و دگر گونی عالم(خداوندهر لحظه در شأنی قرار دارد )
مضمون بیت: جهان جهان انقلاب و دگرگوني است
معنی واژگان:انقلاب: زير و رو شدن، دگرگون شدن زندگي مردم/ زمانه: روزگار/ چرخ: فلک، آسمان/ فسانه: افسانه، مقصود انقلاب زمانه است که حقيقتي است که افسانه دارد/ دارد ياد: به ياد دارد.
آرایه ها: تناسب در مدار و چرخ و زمانه /تناسب در فسانه و یاد داشتن
واج آرایی: تکرار حرف «ز»
معنی بیت: از دگرگوني روزگار شگفت زده مشو، زيرا فلک از اين فتنه و آشوب ها هزاران هزار در خاطر دارد.
محصول بيت ــ از تغيير زمانه يعنى از دگرگونى احوال و اوضاع اهل زمانه تعجب مكن زيرا فلك هزاران افسانه چون اين به خاطر دارد يعنى قصهها و افسانههاى زياد از اهل عالم به ياد دارد زيرا جمله: العالم متغير را خيلى خوانده است.
………………………………………………………………..
4- قَدَح به شرطِ ادب گیر زان که ترکیبَش
ز کاسة سرِ جَمشید و بهمن است و قُباد
موضوع بیت:عبرت(عبرت از دگر گونی عالم )
گـرد از رخ آستین بـه آزرم افشان/کـان هم رخ خوب نازنینی بـوده است»
ادب عاشق در برابر تجلی عظمت معشوق.
مضمون بیت: دنيا نسبت به هرکس بيوفاست
معنی واژگان:قدح: پياله/ ترکيب: ساختمان/ جمشيد و بهمن و قباد: پادشاهان و شاهزادگان قديم ايران، اشاره به اين که آن همه بزرگان با آن همه جلال و شکوه از ميان رفتند و خاکشان اکنون بازيچه ي دست اين و آن شده است
آرایه ها: ترادف ملیح/ ایهام تصدیر
واج آرایی: تکرار حروف «ک» و «س» و «ق»
معنی بیت: پيمانه ي شراب را با ادب در دست گير، زيرا از کاسه ي سر جمشيد و بهمن و قباد ساخته شده است.
محصول بيت ــ قدح باده را با رعايت ادب دست بگير زيرا تركيب آن از كاسه سر سه پادشاه مشهور است يعنى گلش از خاك آن سرها تركيب شده چنانكه عمرخيام مىفرمايد :
اين كاسه كه بس نكوش پرداختهاند
بشكسته و در رهگذر انداختهاند
زنهار قدم برو به خوارى ننهى
كين كاسه ز كاسههاى سر ساختهاند
…………………………………………………………………
5- که آگـَه اسـت که کـاووس و کِی ،کُجا رفتند؟
که واقِف است که چون رفت تختِ جَم بر باد؟
موضوع بیت:خداوند و دگرگونی عالم
مضمون بیت: فناي همه حتي بزرگان جهان
معنی واژگان:کاووس: مقصود کيکاووس، پادشاه کياني است و کلمه ي «کي» هم با کلمه ي «کاووس» به ياد حافظ آمده است و اين کلمه ي «کي» به معني پادشاه است که در اوّل پادشاهان کياني آمده است/ واقف: آگاه/ جم: همان جمشيد است و طبق سنت ادبي جمشيد و سليمان يکي دانسته شده است و بر باد رفتن تخت جمشيد: يکي اين که تخت سليمان را باد حرکت مي داد و ديگري آن که تخت او از ميان رفت.
قواعد: که آگه است: کسی آگاهی ندارد، استفهام مجازاً مفید نفی.
آرایه ها: جناس در رفتند با رفت / ایهام در بر باد رفتن تخت جمشيد
واج آرایی: تکرار حروف «ک» و «س» و «ت» و «ف»
معنی بیت: چه کسي آگاه است که کاووس و کي کجا رفتند و تخت جمشيد چگونه بر باد رفت؟
محصول بيت ــ كه خبر دارد كه نمرود و كى كجا رفتهاند و كه مىداند كه حضرت سليمان روى باد چهگونه حركت مىكرد و يا چهگونه بر باد رفت يعنى از بين رفت. يعنى در عين حالى كه باد تخت سليمان بود و در هوا منتقلش مىكرد بر باد رفت، عبارت «بر باد رفت» متضمن اين دو معنى است.
حاصل كلام اين همه پادشاهان بزرگ كه به اين دنيا آمدهاند معلوم نيست عاقبت كجا رفتند و چه شدند يعنى دنيا دارالفناست و هر كه به دنيا آيد باقى نمىماند و حتمآ بايد برود و ديگر هم برنمىگردد.
………………………………………………………………….
6- ز حسرتِ لبِ شیرین، هنوز میبینم
که لاله میدمد از ،خونِ دیدة فرهاد
موضوع بیت: عشق و جاودانگی
مضمون بیت: عشق ناسرانجام امّا ابدي
معنی واژگان:حسرت: تحسّر، نااميدي/ شيرين: معشوق فرهاد و همسر خسرو پرويز پادشاه ساساني/ مي دمد: سبز مي شود، مي رويد/ خون ديده: اشک خونين، سرشک
آرایه ها: تناسب در شيرين و فرهاد /تناسب در لاله و خون / تناسب درلاله و دمیدن.
واج آرایی: تکرار حرف «ي»
معنی بیت: تا کنون هم مینگرم که از سرشک خونین فرهاد که در غم جدایی از لب شیرین بر خاک می چکد، لالۀ سرخ سر از زمین بر میزند ،غبار همدانی گوید:
به پای لاله کدامین شهید مدفون است
که از لحد به در افتاده گوشۀ کفنش
…………………………………………………………………..
7- مَـگَر که لاله بِـدانِـست بیوفائیِ دَهر
که تا بِزاد و بِشُد، جامِ مَی زِ کَف نَنَهاد
موضوع بیت: عشق(باده ی تجلی عشق درمان غم دنیاست.)
مضمون بیت: نوشيدن مي و خوش بودن به جهت دانستن بيوفايي روزگار
معنی واژگان:مگر: مثل اين که/ دهر: روزگار/ بزاد: به وجود آمد/ بشد: برفت، مرد.
واج آرایی: تکرار حرف «ب»
معنی بیت: لاله همانا به پیمان شکنی روزگار نیک پی برده است که تا به جهان آمد و از جهان رفت، دمی از ساغر گرفتن غافل نماند.
…………………………………………………………………..
8- بیا بیا کـه زمـانی ز مَـی، خراب شـویم
مگر رسیم به گَنجی، در این خراب آباد
موضوع بیت: مقام فنا(مقام محو مقدمه ی مقام صحو است.)
مضمون بیت: مستي و بيخبري گنج حقيقي است
معنی واژگان:خراب شويم: مست مست شويم/ از خود بيخود شويم/ مگر: شايد.
آرایه ها: خراب آباد: اصطلاحي است که حافظ براي اين دنيا به کار مي برد (پارادُکس)، يعني از دو کلمه ي متضاد ترکيبي مي سازد که با شرايط واقعي هم تطبيق دارد زيرا در دنيا اوّل خراب مي کنند و سپس آباد/تناسب در گنج و خراب / خراب و آباد با هم تضاد دارند/تکرار ملیح خراب/ جناس تام در خراب و خراب
واج آرایی: تکرار حروف «ي» و «ب» و «گ»و «ز» و «ر»
معنی بیت: بشتاب و بیا تا یک آن با نوشیدن می معرفت بنیاد خود پرستی را ویران کنیم،شاید به گنج وصال جانان در خراب آباد جهان که آبادیش عین ویرانی است دست یابیم.
…………………………………………………………………..
9- نمیدهند اجازَت مرا به سِیرِ سَفَر
نَسـیـمِ بـادِ مُـصَـلّا و آبِ رُکن آباد
موضوع بیت:مقام حیرت
مضمون بیت: علّت پاي بندي حافظ به شيراز
معنی واژگان:سير سفر: سفر براي گردش/ نسيم باد: بوي خوشي که باد مي آورد/ مصلّي: محلّي بوده است در شيراز که گردشگاه عمومي بوده/ آب رکناباد: نهري بوده است که در شيراز جاري بوده.
واج آرایی: تکرار آواي «آ» «s »
معنی بیت: نسيم ملايم مصلّا و آب رکن آباد به من اجازه ي گردش و سفر نمي دهند.
محصول بيت ــ خاك مصلى و آب ركناباد به من اجازه گردش و سفر كردن نمىدهند، يعنى به سبب علاقه زيادى كه به اين دو دارم نمىتوانم آنها را ترك نمايم و به گردش و سفر و سياحت عالم بپردازم.
…………………………………………………………………..
10- قَدَح مگیر چو حافظ، مگر به نالة چَنگ
که بـستهاند بر ابریشـمِ طَرَب ،دلِ شاد
موضوع بیت: تجلی بادۀ محبت (عاشق تجلّیِ جمالیِ همه سویه می خواهد. )
مضمون بیت: شراب و موسيقي و حافظ
معنی واژگان:قدح مگير: جام شراب را منوش/ ناله ي چنگ: آواي حزين چنگ که يکي از آلات موسيقي است/ ابريشم طرب: تارهاي آلات موسيقي.
آرایه ها: تناسب در ناله و چنگ و ابريشم و طرب و شاد /جناس در مگیر و مگر
واج آرایی: تکرار حروف «ر» و «گ» ، «د» و «ت» (که هم مخرجند.)
معنی بیت: حافظ وار با نغمۀ چنگ ساغر بگیر و بنوش، چه شادی خاطر را بر تارهای ابریشمین چنگ بسته اند یعنی شادی از شنیدن نوای چنگ در دل پدید می آید.
………………………………….