شماره 478
شماره 478 1- من «پيمانه اي است به اندازه ي دو رطل.» (لغت نامه). بيخ غم: استعاره ي مکنيّه. جام يک مني شراب را بنوش تا به وسيله ي آن ريشه ي غم را …
شماره 478 1- من «پيمانه اي است به اندازه ي دو رطل.» (لغت نامه). بيخ غم: استعاره ي مکنيّه. جام يک مني شراب را بنوش تا به وسيله ي آن ريشه ي غم را …
شماره 477 1- من: «پيمانه اي است به اندازه ي دو رطل.» (لغت نامه). فراغت: آسودگي. کتاب: در اينجا مراد دفتر اشعار و کتاب شعر است که مکمّل خوشي و عيش و عشرت او …
شماره 476 1- نسيم: باد ملايم، باد صبا و نسيم سحر. صبح سعادت: اضافه ي تشبيهي، سعادت و نيک بختي به صبح مانند شده است. فلان: اسم مبهم. اي نسيم سحرگاهي که قاصد سعادت …
شماره 475 1- يوسف: – 9 / 196. مردم گفتند که تو در زيبايي و حسن، يوسف ثاني هستي، ولي وقتي با دقّت نگاه کردم، دريافتم که به راستي تو از او بهتر و …
شماره 474 1- هواخواه: دوستدار و عاشق. جانا: اي معشوق و محبوب هم چون جان عزيز. ناديده مي بيني: چيزهاي غيب و نديدني را مي بيني و ايهامي به اين معني دارد که تو …
شماره 473 1- وقت: زمان حاضر، عمر و نيز از اصطلاحات صوفيه است و آن، حال و وصفي است که بر سالک مستولي مي گردد – فرهنگ. اي جان: اي معشوق و محبوب هم …
شماره 472 1- احمد: فعل مضارع متکلّم وحده، ستايش مي کنم. معدلة: عدل و دادگري. احمد شيخ اويس حسن ايلخاني: – مقدّمه ي غزل 190. بين دو «احمد» جناس تامّ است. به خاطر عدل …
شماره 471 1- نوازش قلم: مهر و محبّتي که با زبان قلم باشد، کنايه از نامه ي محبّت آميز. پيک صبا: اضافه ي تشبيهي، صبا به پيک مانند شده است. کيست که از سوي …
شماره 470 1- به جان آمدن: کنايه از درمانده شدن و به ستوه آمدن. سينه از درد و غم لبريز است. افسوس دوايي براي تسکين آن نيست. دل از تنهايي به ستوه آمد و …